بهشت خانواده💞
#دختر_شینا #رمان #قسمت_سوم فصل اول پدرم مریض بود. می گفتند به بیماری خیلی سختی مبتلا شده است. من که
#دختر_شینا
#رمان
#قسمت_چهارم
شب، وقتی ستاره ها همة آسمان را پر می کردند ، بچه ها یکی یکی از روی پشت بام ها می دویدند و به خانه هایشان می رفتند؛ اما من می نشستم و با اسباب بازی ها و عروسک هایم بازی می کردم. گاهی که خسته می شدم، دراز می کشیدم و به ستاره های نقره ای که از توی آسمان تاریک به من چشمک می زدند، نگاه می کردم. وقتی همه جا کاملاً تاریک می شد و هوا رو به خنکی می رفت، مادرم می آمد دنبالم. بغلم می کرد. ناز و نوازشم می کرد و از پشت بام مرا می آورد پایین. شامم را می داد. رختخوابم را می انداخت. دستش را زیر سرم می گذاشت، برایم لالایی می خواند. آن قدر موهایم را نوازش می کرد، تا خوابم می برد. بعد خودش بلند می شد و می رفت سراغ کارهایش. خمیرها را چونه می گرفت. آن ها را توی سینی می چید تا صبح با آن ها برای صبحانه نان بپزد.
صبح زود با بوی هیزم سوخته و نان تازه از خواب بیدار می شدم. نسیم روی صورتم می نشست. می دویدم و صورتم را با آب خنکی که صبح زود مادر از چاه بیرون کشیده بود، می شستم و بعد می رفتم روی پای پدر می نشستم. همیشه موقع صبحانه جایم روی پای پدرم بود. او با مهربانی برایم لقمه می گرفت و توی دهانم می گذاشت و موهایم را می بوسید
پدرم چوبدار بود. کارش این بود که ماهی یک بار از روستا های اطراف گوسفند می خرید و به تهران و شهرهای اطراف می برد و می فروخت. از این راه درآمد خوبی به دست میآورد. در هر معامله یک کامیون گوسفند خرید و فروش می کرد. در این سفرها بود که برایم اسباب بازی و عروسک های جورواجور می خرید.
#ادامه _ دارد
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
بهشت خانواده💞
ادامه #درس_نوزدهم #سبک_زندگی ✅ يکي ديگه از ويژگي های این رفتار ««استمراره»»!!! که ازش صحبت کرديم
#سبک_زندگی
#درس_بیستم 💐🙏🙏
✅ ادب و سبک زندگي ، معمولا با #قانون، زياد کنترل نميشه . واين خيلي حسنه!!!
🔹 اميرالمومنين علي ( ع ) میفرمایند:
«جزو کساني نباش که از #موعظه متاثر نميشوند،
مگر اينکه با يک #قانوني وادارش بکنن »
☝️اينجوري نباش . ❌
🌀بعد ادامه حديث ، حسابي حضرت از خجالت کسانيکه
👈 فقط #تحت تاثير_قانون، يک کاري رو ميکنن ، و با پند واندرز مثلا ، تغيير رفتار نمیدهند ، در ميان☺️
💟حضرت مي فرمايند :
🌱#عاقل به #ادب منتفع ميشه . يعني بهره مند ميشه از ادب .✅
🔻 بهش ميگن آقا اين کار مودبانه نيست ، ميذاره کنار .
👈 بهش ميگن اين کار مودبانه هست، انجام ميده !
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
#طرح_جزءخوانی_و_ختم_قرآن_مجازی
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان
اعضای محترم کانال با سلام و وقت بخیر
تصمیم داریم با این شرایط کرونایی که اغلب مساجد و حسینیه ها بسته میباشد خودمان یا علی بگیم و انشاءالله بهترین استفاده رو در این ماه ببریم 👌
ما ۳۰ نفر از عزیزان رو به صورت داوطلبانه ثبت نام میکنیم (یعنی هر فردی که داوطلب هست در آیدی پایین صفحه اعلام میکنه )
و به هرکدوم از این عزیزان یک شماره از ۱ تا ۳۰ به ترتیب تعلق میگیره و اون شماره رو بهش در پیوی اعلام میکنیم
عزیزان موظفند روز اول ماه رمضان همان جزء اون شماره ای که در پیوی بهشان اعلام شده رو بخونن
و در هر روز یک گام به سمت جلو حرکت کنه (مثلا شماره ی ۱۳ ؛ روز اول جزء ۱۳ رو میخونه روز دوم جزء ۱۴ و ... )
( یا مثلا اگر کسی تو پیوی بهش شماره ۳۰ اعلام کردن ؛ روز اول ماه مبارک رمضان جزء ۳۰ رو می خونه ؛ روز دوم جزء ۱ ؛ روز سوم جزء ۲ ؛ روز چهارم جزء ۳ و ....... به همین صورت جلو میره)
هر فرد باید جزء ای رو که خواند براش نشان بزاره و خودش هر روز یک جزء جلوتر بره
همینجوری هر روز یک جزء جلوتر رو می خونه تا اینکه در روز آخر به جزء ای که از آنجا شروع کرده برسه
در این صورت در آخر ماه رمضان ۳۰ جزء رو هم کامل خونده است ..
بر این اساس ما هر روز تو ماه رمضان یک ختم قرآن داریم ..
تا انشاء الله در روز آخر بتونیم ۳۰ بار ختم قرآن داشته باشیم ..
با توجه به فضیلت بالای قرائت قرآن تو این ماه
دوستان میتونن با هر نیتی که دارن به ثواب این ختم شریک بشن
🌹
اما نیت اصلی این طرح سلامتی و ظهور آقا امام زمان عجل الله تعالی
و هدیه از طرف اموات و گذشتگان ِ شرکت کنندگان ؛ شهدا و علما و هر کسی حقی بر گردن شرکت کنندگان داره به محضر امام عصر ارواحنا فداه میباشد .
انشاءالله هر شب ساعت ۱۰ تا ۱۱ ختم قرآن آن روز رو اعلام میکنیم.
#نکته : گروه حتما باید سی نفر باشه
اگر افراد داوطلب بیشتر شد به شصت نفر رسید دو گروه میکنیم و .....
#نکته_دوم :فرصت برای ثبت نام امروز و فردا
یا علی ...
برای ثبت نام به آی دی زیر پیام بدین
👇👇
@yaMahdizahra
✨✨✨
✨✨✨
بهشت خانواده💞
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ #طرح_جزءخوانی_و_ختم_قرآن_مجازی #ویژه_ماه_مبارک_رمضان اعضای محترم کانال
سلام مجدد
بزرگواران از آشنایان و دوستانتان اگر کسی رو می شناسید حتما طرح رو معرفی کنید
صدای پای ضیافت الهی میرسه ....
حیفم میاد که گروه تکمیل نشه و به همه اون بزرگوار ان که ثبت نام کردن بگم ببخشید گروه تکمیل نشد
پس یه یا علی بگید ...
بزرگواران برای طرح جز خوانی فقط دو نفر کم داریم تا گروه تکمیل بشه
فقط دو نفر ..
خداروشکر گروه تکمیل شد
به زودی اسامی رو با شماره هاشون تو کانال میفرستم
🌺🙏
از همه بزرگواران صمیمانه متشکرم
بسم الله الرحمن الرحیم
گروه جزء خوانی ویژه ی ماه مبارک رمضان تکمیل شد
🌷با توسل به مادر سادات خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها
اسامی شرکت کنندگان به شرح زیر میباشد👇👇
1.خانم خانزاده
2.خانم اخوان
3.خانم مرضیه آقاجانی
4.خانم نسرین فتاحی
5.خانم فاطمه مرجانی
6.خانم مریم آقاجانی
7.خانم محبوبه محمودی
8.خانم مرضیه نیک روش
9.کاربر رهرو ولایت
10.خانم مریم فتاحی
11.خانم طالبی
12.خانم مریم رضایی
13.کاربر باران
14.خانم سعیده نوری
15.کاربر حجاب
16.کاربر فاطمه بیگی
17.کاربر فاطمه ت
18.خانم معتمدی
19.کاربر مهری
20.خانم معصومه فتاحی
21.خانم طیبه خواجه علی
22.کاربر شهلا
23.آقای محمد مهدی
24.خانم مهری
25.کاربر Nothing
26.کاربر یسنا_صالح
27.یا زهرا سلام الله علیها
28. کاربر یا جواد
29.یا صاحب الزمان
30.کاربر ریحانه
اسامی که مشترک هستند نگران نباشند دوباره شمارهاشون رو در پی وی هم میفرستم.
همراهان عزیز : به امید خدا هر کدام از این سی نفر بزرگوار با شماره ای که داره
فردا ؛ روز اول ضیافت الله شروع به قرآن خواندن همون جزء میکنه
و هر روز یک جزء جلوتر میره
اگه سوالی بود در خدمتم 👇👇
@yaMahdizahra
🙏🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای « اللهمّربّشهررمضان »
محمدحسین پویانفر
بهشت خانواده💞
بسم الله الرحمن الرحیم گروه جزء خوانی ویژه ی ماه مبارک رمضان تکمیل شد 🌷با توسل به مادر سادات خان
سلام صبح بخیر
طاعات و عبادات شما قبول درگاه حق تعالی انشاءالله
بزرگوارانی که درخواست شماره کرده بودن و به آنها شماره داده شده
انشاءالله از شماره های خودشان شروع به جز خوانی کنند و هر روز یک جز جلوتر رو بخونند
شماره ۱۳ و ۱۴ براشون در پی وی اعلام کردم
ولی تا حالا آنلاین نشدن !!!
اگر کسی داوطلب هست تا جایگزین کنیم؟؟؟
بسم الله الرحمن الرحیم
جزء 1 ⇨ http://j.mp/2b8SiNO
جزء 2 ⇨ http://j.mp/2b8RJmQ
جزء 3 ⇨ http://j.mp/2bFSrtF
جزء 4 ⇨ http://j.mp/2b8SXi3
جزء 5 ⇨ http://j.mp/2b8RZm3
جزء 6 ⇨ http://j.mp/28MBohs
جزء 7 ⇨ http://j.mp/2bFRIZC
جزء 8 ⇨ http://j.mp/2bufF7o
جزء 9 ⇨ http://j.mp/2byr1bu
جزء 10 ⇨ http://j.mp/2bHfyUH
جزء 11 ⇨ http://j.mp/2bHf80y
جزء 12 ⇨ http://j.mp/2bWnTby
جزء 13 ⇨ http://j.mp/2bFTiKQ
جزء 14 ⇨ http://j.mp/2b8SUTA
جزء 15 ⇨ http://j.mp/2bFRQIM
جزء 16 ⇨ http://j.mp/2b8SegG
جزء 17 ⇨ http://j.mp/2brHsFz
جزء 18 ⇨ http://j.mp/2b8SCfc
جزء 19 ⇨ http://j.mp/2bFSq95
جزء 20 ⇨ http://j.mp/2brI1zc
جزء 21 ⇨ http://j.mp/2b8VcBO
جزء 22 ⇨ http://j.mp/2bFRxNP
جزء 23 ⇨ http://j.mp/2brItxm
جزء 24 ⇨ http://j.mp/2brHKw5
جزء 25 ⇨ http://j.mp/2brImlf
جزء 26 ⇨ http://j.mp/2bFRHF2
جزء 27 ⇨ http://j.mp/2bFRXno
جزء 28 ⇨ http://j.mp/2brI3ai
جزء 29 ⇨ http://j.mp/2bFRyBF
جزء 30 ⇨ http://j.mp/2bFREcc
30 جز قرآن بصورت فایل صوتی و نیاز به دانلود نداره فقط کافيه روی لینک بزنید و به اینترنت متصل باشید.
التماس دعای فرج مولامون صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را دارم.
بهشت خانواده💞
بسم الله الرحمن الرحیم جزء 1 ⇨ http://j.mp/2b8SiNO جزء 2 ⇨ http://j.mp/2b8RJmQ جزء 3 ⇨ http://j.mp
وقتی روی لینک زدین چند لحظه صبور باشید تا متصل بشه
شاید ۱ تا ۲ دقیقه زمان میبره تا شروع کنه
🙏👌👌
بهشت خانواده💞
بسم الله الرحمن الرحیم گروه جزء خوانی ویژه ی ماه مبارک رمضان تکمیل شد 🌷با توسل به مادر سادات خان
بزرگواران دقت کنید هرکسی که شماره برداشته
دیگه انصراف نده
یا تکراری نباشه
چون واقعا جایگزین کردن سخته و ممکنه ختم انجام نشه
🌷با نام و یاد خدای مهربانِ مهربانان پایان اولین ختم روزانه قرآن رو اعلام میکنم.
واز همه دوستانی که در این مهمونی بزرگ شرکت کردند و دعوت بنده رو پذیرفتن از صمیم قلب تشکر میکنم .🙏🌺
انشاءالله که همه به واسطه ی این کار بزرگ به آرزوها و خواسته های قلبی شون برسند😊
نیت اصلی ختم؛ هدیه از طرف شخص قاری ؛ اموات و گذشتگان و همه افرادی که به گردنمان حق دارن به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه و سلامتی و ظهور حضرت میباشد 👌
در کنار این نیت بزرگ و زیبا ؛ برآورده شدن حاجات قلبی ؛سلامتی خودتون و خانوادتون ؛عاقبت بخیری و .....رو از خداوند منان خواستارم .
🌷از همراهیتون صمیمانه سپاسگزارم 🌷
بهشت خانواده💞
#دختر_شینا #رمان #قسمت_چهارم شب، وقتی ستاره ها همة آسمان را پر می کردند ، بچه ها یکی یکی از روی پشت
#دختر_شینا
#رمان
#قسمت_پنجم
روزهایی که پدرم برای معامله به سفر می رفت، بدترین روزهای عمرم بود. آن قدر گریه می کردم و اشک می ریختم که چشم هایم مثل دو تا کاسة خون می شد. پدرم بغلم می کرد. تندتند می بوسیدم و می گفت: «اگر گریه نکنی و دختر خوبی باشی، هر چه بخواهی برایت می خرم.»
با این وعده و وعیدها، خام می شدم و به رفتن پدر رضایت می دادم. تازه آن وقت بود که سفارش هایم شروع می شد. می گفتم: «حاج آقا! عروسک می خواهم؛ از آن عروسک هایی که مو های بلند دارند با چشم های آبی. از آن هایی که چشم هایشان باز و بسته می شود. النگو هم می خواهم. برایم دمپایی انگشتی هم بخر. از آن صندل های پاشنه چوبی که وقتی راه می روی تق تق صدا می کنند. بشقاب و قابلمة اسباب بازی هم می خواهم.»
پدر مرا می بوسید و می گفت: «می خرم. می خرم. فقط تو دختر خوبی باش، گریه نکن. برای حاج آقایت بخند. حاج آقا همه چیز برایت می خرد.» من گریه نمی کردم؛ اما برای پدر هم نمی خندیدم. از اینکه مجبور بودم او را دو سه روز نبینم، ناراحت بودم. از تنهایی بدم می آمد.
دوست داشتم پدرم روز و شب پیشم باشد. همة اهل روستا هم از علاقة من به پدرم باخبر بودند. گاهی که با مادرم به سر چشمه می رفتیم تا آب بیاوریم یا مادرم لباس ها را بشوید، زن ها سربه سرم می گذاشتند و می گفتند: «قدم! تو به کی شوهر می کنی؟!»
می گفتم: «به حاج آقایم.»
می گفتند: «حاج آقا که پدرت است! »
می گفتم: «نه، حاج آقا شوهرم است. هر چه بخواهم، برایم می خرد.»
بچه بودم و معنی این حرف ها را نمی فهمیدم. زن ها می خندیدند و درِ گوشی چیزهایی به هم می گفتند و به لباس های داخل تشت چنگ می زدند.
تا پدرم برود و برگردد، روزها برایم یک سال طول می کشید. مادرم از صبح تا شب کار داشت. از بی کاری حوصله ام سر می رفت. بهانه می گرفتم و می گفتم: «به من کار بده، خسته شدم.» مادرم همان طور که به کارهایش می رسید، می گفت: «تو بخور و بخواب. به وقتش آن قدر کار کنی که خسته شوی. حاج آقا سپرده، نگذارم دست به سیاه و سفید بزنی.»
دلم نمی خواست بخورم و بخوابم؛ اما انگار کار دیگری نداشتم. خواهرهایم به صدا درآمده بودند. می گفتند: «مامان! چقدر قدم را عزیز و گرامی کرده ای. چقدر پیِ دل او بالا می روی. چرا ما که بچه بودیم، با ما این طور رفتار نمی کردید؟!»
با تمام توجه ای که پدر و مادرم به من داشتند، نتوانستم آن ها را راضی کنم تا به مدرسه بروم. پدرم می گفت: «مدرسه به درد دخترها نمی خورد.»
#ادامه_دارد
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020