❇️قبل از شروع درس ۴۴ از خانه تا خدا
عنایت بفرمایید دلها رو ببریم حرم امیرالمومنین علی بن ابیطالب
🔰 ی زیارت امین الله به نیابت از آقا امام عصر روحی فداه
و اجابت حوائج رهبر مسلمانان جهان
سلامتی همه مومنین در هر کجای عالم
و
شکست فریب بزرگ قرن [کرونا]
و هدایت قلوب به مولا صاحب الزمان
و فرج موفورالسرورش قرائت کنیم🌷🔅
بهشت خانواده💞
#از_خانه_تا_خدا.... #درس چهل و سوم 👇 💎 "حواست باشه که آرامش بدی!"
بسم الله الرحمن الرحیم
#از_خانه_تا_خدا....
#درس چهل و چهارم
👇
💎 " همسرِ باهوش! "
🔵 مدیریتِ روابطِ بین اعضای خانواده "توسط مادرِ خانه" باید صورت بگیره.
✔️ برای همین "یکی از مهم ترین مسئولیت های یه خانم توی خانوادش اینه که به همسر و فرزندانش آرامش بده."
🌺🔺💖🌺
بهشت خانواده💞
زیارت امین الله به صدای علی فانی #تنها_مسیری_ام #کانال_بهشت_خانواده💞 @beheshtekhanevadeh14
ظاهرا زیارت دیر ارسال شد
اشکال نداره فکر کنین تو نجف هستیم این درس هم اونجا داره محضرتون تقدیم میشه😊
بهشت خانواده💞
🔵 مدیریتِ روابطِ بین اعضای خانواده "توسط مادرِ خانه" باید صورت بگیره. ✔️ برای همین "یکی از مهم تری
ادامه
🔶 طبیعتاً اتفاقاتِ بد و خوب زیادی ممکنه بیرون از خونه برای آقایون بیفته و ممکنه دچار استرس هایی بشن.
💕 اینجا یه خانمِ باهوش سعی میکنه "با حرفای دقیق و حرفه ای"، به شوهرش آرامش بده.☺️
🔹✅👆👆
⭕️ مثلاً آقا یه بدهکاری سنگین داره و حسابی بهم ریخته!
➖ اینجا درسته که خانم ممکنه از لحاظِ مالی نتونه کاری برای شوهرش انجام بده
امّا میتونه از اون جمله های مشکل گشای خودش استفاده کنه!👌😊
🌷 مثلاً خانم به شوهرش بگه:
💞 آقای من چرا ناراحته؟ بدهی داری؟ فدای سرت! 😌
ولش کن!
💢 اینجا ممکنه آقا پیش خودش بگه تو هم دلت خوشه خانم!
پول ندارم، آبروم داره میره!😪
🔹امّا خانم باید ادامه بده:
❤️ عزیزم فدای سرت. چیه خودت رو داغون کردی؟
اصلاً فردا نمیخواد بری سر کار. فکرشم نکن.
موبایلت رو هم جواب نده! اصلاً بده ببینم گوشی رو!
💯 با همین چند تا جملۀ ساده، کلّی میتونه به شوهرش آرامش بده.....💞
✔️ اینا تکنیک های شوهرداری هست که هر خانمی باید سعی کنه توی زندگی خودش یاد بگیره و پیاده کنه.👌
✅🔶🚥🌺💖
خب تا همین جا کافی باشه 🌺
🕊❤️🕊اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
و العن اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین
🕊❤️🕊
سلام و عرض ادب خدمت شما همراهان گرامی
سخنی کوتاه از زبان استاد عالیقدر برای بانوانی که دغدغه ی شهادت و جهاد و مقامات عالیه دارن 👌👌
🌄 استاد پناهیان:
خانم ها نه نیاز به جهاد دارند و نه به شهادت که به مقامات عالیه برسند بلکه با همان نقش پنهان در دین به همه مقامات می رسند
در قیامت معلوم می شود که یک خانم خانه دار که به ظاهر هیچ کاری نکرده چه مقامی دارد. در قیامت معلوم می شود که عالم را خانم های خانه دار می چرخاندند🌹
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#طنز_حلال😂
😅همسرم نماز نمیخونه‼️
⭕️پیشنهاد میکنم این کلیپ زیبا رو ببینید
✨امام صادق علیه السلام:✨
🦋کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم؛
با غیر زبان هآیتان(عملتان) مردم را به کار خیر دعوت کنید.
🍎🍏تربیت فرزند،همسر و.. بیشتر از اونکه با زبان و گفتن باشه🗣 ، با دیدن هست 👀
《اتامرون الناس باالبر و تنسون انفسکم...》
آیا دیگران را به نیکوکاری دستور میدهید و خود را فراموش میکنید ....
{سوره بقره آیه ی ۴۴}
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
1_1246883497.mp3
5.76M
🌸 #امام_جعفر_صادق(ع)
♨️حمایت الهی
🎤حجت الاسلام #عالی
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
بهشت خانواده💞
#دختر_شینا #رمان #قسمت_هشتاد و پنجم از بین حرف هایی که این و آن می زدند، متوجه شدم جنازة ستار مانده
#دختر_شینا
#رمان
#قسمت_هشتاد و ششم
فردای آن روز رفتیم همدان. صمد می گفت چند روزی سپاه کار دارم. من هم برای اینکه تنها نماند، بچه ها را آماده کردم. سمیة ستار را هم با خودمان بردیم.
توی راه بچه ها ماشین را روی سرشان گذاشته بودند. بازی می کردند و می خندیدند. سمیة ستار هم با بچه ها بازی می کرد و سرگرم بود.
گفتم: «چه خوب شد این بچه را آوردیم.»
با دلسوزی به سمیه نگاه کرد و چیزی نگفت.
گفتم: «تو دیدی چطور شهید شد؟!»
چشم هایش سرخ شد. همان طور که فرمان را گرفته بود و به جاده نگاه می کرد، گفت: «پیش خودم شهید شد. جلوی چشم های خودم. می توانستم بیاورمش عقب...»
خواستم از ناراحتی درش بیاورم، دستی روی کتفش زدم و گفتم: «زخمت بهتر شده.»
با بی تفاوتی گفت: «از اولش هم چیز قابلی نبود.»
با دست محکم پانسمان را فشار دادم.
ناله اش درآمد. به خنده گفتم: «این که چیز قابلی نیست.»
خودش هم خنده اش گرفت. گفت: «این هم یک یادگاری دیگر. آی کربلای چهار!»
گفتم: «خواهرت می گفت یک هفته ای توی یک کشتی سوخته گیر افتاده بودی.»
برگشت و با تعجب نگاهم کرد و گفت: «یک هفته! نه بابا. خیلی کمتر، دو شبانه روز.»
گفتم: «برایم تعریف کن.»
آهی کشید. گفت: «چی بگویم؟!»
گفتم: «چطور شد. چطور توی کشتی گیر افتادی؟!»
گفت: «ستار شهید شده بود. عملیات لو رفته بود. ما داشتیم شکست می خوردیم. باید برمی گشتیم عقب. خیلی از بچه ها توی خاک عراق بودند. شهید یا مجروح شده بودند. آتش دشمن آن قدر زیاد بود که دیگر کاری از دست ما برنمی آمد. به آن هایی که سالم مانده بودند، گفتم برگردید. نمی دانی لحظة آخر چقدر سخت بود؛ وداع با بچه ها، وداع با ستار.»
یک لحظه سرش را روی فرمان گذاشت. فریاد زدم: «چه کار می کنی؟! مواظب باش!»
زود سرش را از روی فرمان برداشت. گفت: «شب عجیبی بود. اروند جزر کامل بود. با حمید حسین زاده دونفری باید برمی گشتیم. تا زانو توی گل بودیم. یک دفعه چشمم افتاد به کشتی سوخته ای که به گل نشسته بود. حالا عراقی ها ردّ ما را گرفته بودند و با هر چه دم دستشان بود، به طرفمان شلیک می کردند. گلوله های توپ کشتی را سوراخ سوراخ کرده بود. از داخل آن سوراخ ها خودمان را کشاندیم تو. نزدیک های صبح بود. شب سختی را گذرانده بودیم. تا صبح چشم روی هم
نگذاشته بودیم. جایی برای خودمان پیدا کردیم تا بتوانیم دور از چشم دشمن یک کمی بخوابیم. نیرویی برایمان نمانده بود. حسابی تحلیل رفته بودیم.»
گفتم: «پس دلهره من و مادرت بی خودی نبود. همان وقتی که ما این قدر دلهره داشتیم، ستار شهید شده بود و تو زخمی.»
انگار توی این دنیا نبود. حرف های من را نمی شنید. حتی سر و صدای بچه ها و شیطنت هایشان حواسش را پرت نمی کرد. همین طور پشت سر هم خاطراتش را به یاد می آورد و تعریف می کرد.
از صبح چهارم دی توی کشتی بودیم؛ بدون آب و غذا. منتظر شب بودیم تا یک طوری بچه ها را خبر کنیم. شب که شد، من زیرپوشم را درآوردم و طرف بچه های خودمان تکان دادم. اتفاقاً نقشه ام گرفت. بچه های خودی مرا دیدند. گروهی هم برای نجاتمان آمدند، اما آتش دشمن و جریان آب نگذاشت به کشتی نزدیک بشوند.
رو کرد به من و گفت: «حسین آقای بادامی را که می شناسی؟!»
گفتم: «آره، چطور؟!»
گفت: «بندة خدا بلندگویی را گذاشته بود جلوی رود و طوری که صدایش به ما برسد، دعای صباح را می خواند. آنجا که می گوید یا ستارالعیوب، ستار را سه چهار بار تکرار می کرد که بگوید ستار! ما حواسمان به تو است. تو را داریم یک بار هم به ترکی خیلی واضح گفت منتظر باش، شب برای نجاتتان به آب می زنیم.»
#ادامه_دارد
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
سلام ✋
عید میلاد بر تک تک شما مبارک .
🌹💐🌸💐🌹
به نیت حوائج امام عصر ارواحنافداه
حوائج رهبر مسلمانان جهان
حوائج شرعی همه مومنین
هدایت قلوب به مولا صاحب الزمان
و فرج موفورالسرورش
دلها رو روانه حرم امیرالمومنین علیه السلام می کنیم🔻🔻
AUD-20211024-WA0023.mp3
8.59M
صوت زیارت حضرت محمد(ص) که دراین روز سفارش شده👆👆
التماس دعا🌸🌸
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اهمیت #نماز_شب و لزوم زمینه سازے براے سحر خیز شدن
✨استاد ناصرے
#سفارش_بزرگان_به_نماز_شب
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
#تنها_مسیری_ام
#کانال_بهشت_خانواده💞
@beheshtekhanevadeh14