eitaa logo
بهشت خانواده💞
1.1هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
816 ویدیو
85 فایل
💞بسم الله الرحمن الرحیم💐 💥 با این کانال خونواده خودتون رو وارد بهشت کنید.💞 @beheshtekhanevadeh14 ارتباط با مدیر کانال: نظرات و پیشنهادات @Hassanvand1392 کانال مشاوران تنها مسیر آرامش @MoshaverTM
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
35.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شیعیان ببینید و لذت ببرید👌👌👌 کلیپ فوق العاده زیبا از دست ندهید🌹 💞 https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
بهشت خانواده💞
࿐❒❢○▪🦋✨🦋▪○❒❢࿐ #روایتگری_مدافعان_سلامت #قسمت_بیست_و_یکم 🍃پیرزن جانباز 🔻سال ۹۶ زلزله کرمانشاه خی
🔻در وادی محبت در بند زینبم من... 🔰یه شب تو هیأت نشسته بودیم داشتیم زیارت عاشورا میخوندیم، خیلی خلوت بود، وسطای زیارت دیدم یه جوون لاغر اندام با محاسنی که تازه دراومده بود اومد نشست یه گوشه. 🔰 بعد اینکه عاشورا تموم شد، میکروفونو گرفتم شروع کردم مداحی خوندن، وقتی خوندن من تموم شد اومد جلو به آقا ابراهیم که مسئول هیأتمون بود گفت میشه منم مداحی بخونم، آقا ابراهیم با یه گرمی خاصی گفت بفرمایید. 🔰شروع کرد به خوندن ، فقط یادمه آخرش که شعرشو خوند هممون حال کردیم از سوز صداش... 🔰بعد از این قصه من و فرهاد شدیم مداحای هیأتمون. خیلی از کارای هیأت رو باهم انجام میدادیم. 🔰 فرهاد کار نمیکرد تا خسته بشه، کار میکرد تا کارو تموم کنه، دهه های محرم از چند روز قبل میرفتیم دنبال کارها، یادمه تا یک دقیقه قبل از شروع برنامه دنبال کارا میدوید، انقد که دیگه می افتاد و نمیتونست از جاش بلند بشه. 🔰ناله ها و سوز صداش هنوز تو گوشمه، یازینب گفتناش آدمو آتیش میزد، اسم عمه جان که میومد مجنون میشد. 🔰روضه های پر از حزنش رو هنوز با تمام وجود احساس میکنم، یادم نمیره اون جملش رو که گفت: از خدا میخوام اگه یه ذره قلبم به غیر از اباعبدالله.ع به چیز دیگه ای متصل بشه، همون لحظه جونمو بگیره. 🔰یه شب نشسته بودم جلو کامپیوتر اومد گفت طراحی بلدی؟ گفتم یه کم، گفت یه اعلامیه مرگ برام درست کن، گفتم ینی چی گفت برامسخره بازی. 🔰نشست بالا سرم، گفت شروع کن، بالاش بنویس : 🔹در وادی محبت در بند زینبم من 🔹شادم در این حوالی چون عبد زینبم من... 🔰خلاصه یه اعلامیه هیأتی براش طراحی کردیم. 🔰شب شهادت امام کاظم(ع) موقعی که از هیأت برمیگشت تصادف کرد و پر کشید، پنجشنبه بود که دفن شد. 🔰فرهاد...هیأت...شب شهادت...شب جمعه...این کلمات بدجور به هم گره خورده بودن. شب اول قبرش شد شب زیارتی حسین(ع)... همون اعلامیه هم براش زدیم. 🔰بعضی روزا از بس که دنبال کارای هیأتم توان بدنم تموم میشه و میفتم، زل میزنم به یه گوشه فقط میگم کجایی فرهاد... 🔰چقدر این لحظه رو دوست دارم ، چقدر این خستگی و از پا افتادنو دوست دارم، منو یاد فرهاد میندازه... 🔰فرهاد دو‌تا ویژگی داشت، اول اینکه زلال بود مثل آب، هرجور رفتار میکرد همون بود، دوم اینکه کار رو جهادی انجام میداد نه اداری و سازمانی. 🔰طعم کارجهادی رو اگه بچشیم دیگه هیچ وقت کنارش نمیذاریم، انقد میدویم تا مثل سر.دار دل.ها از نفس می افتیم و به امتی نفس میدیم... 🔸امروز سالگرد خادم الزینب فرهاد بیات بود... ✍علی اصغر محمدی راد 💞 https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا