eitaa logo
بهشت خانواده💞
1.1هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
816 ویدیو
85 فایل
💞بسم الله الرحمن الرحیم💐 💥 با این کانال خونواده خودتون رو وارد بهشت کنید.💞 @beheshtekhanevadeh14 ارتباط با مدیر کانال: نظرات و پیشنهادات @Hassanvand1392 کانال مشاوران تنها مسیر آرامش @MoshaverTM
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت خانواده💞
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_عارفانه 🌹 قسمت ۲۶ #اعزام 🔺ستون نفرات رزمنده ها ازکنار یه باتلاق، درمسیر یه دشت
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ 🌹 قسمت ‌‌۲۷ مافقط ازنامه های💌 احمدآقافهمیدیم که ایشون رزمنده ی گردان سلمان لشکر۲۷حضرت رسول الله(صلی الله علیه وآله)است. 〽️پاییزسال ۱۳۶۴ به همراه نیروهای گردان که شامل ۴۵۰ نفر از نیروهای بسیج وسپاه بودیم، برای انجام پدافندی جهت حفظ موقعیت منطقه ی به این شهراعزام شدیم. مدت حضورمادرمنطقه ی غرب زیادطولانی نشد. پس ازمدتی به دوکوهه رفتیم. دوره ی سه ماهه 🌙 حضوررزمندگان گردان مابه پایان رسیده بود. قرار بود همه نیروهای گردان ماتسویه بگیرن و برن.باتوجه به آغازعملیات درمنطقه فاو,برای همه ی رزمندگان صحبت کردم.گفتم:شما می تونید برید. برگ 📃تسویه همه شماآماده است.اما لشکربرای عملیات بعدی احتیاج به نیرو داره.هرکس می تونه بمونه . تعدادی ازبچه هابه دلایل شخصی ومشکلات رفتن.ولی بیشترنیروهاازجمله احمدعلی نیری درگردان باقی موندن😐البته من ایشون رواصلاًنمی شناختم ونشناختم❌ عراق باتکنیک کارشناسان غربی وشرقی شدیدترین موانع روپیش روی رزمندگان ایجاد کرده بود.عبور از اروند با اون شرایط وپیچیدگی ها و عبور از ده هامانع مختلف درمناطق دشمن کاری بودکه با به خداوندمتعال وقدرت امکان پذیرنبود💯 هنوزبسیاری ازکارشناسان جنگی دنیا ازنحوه ی عبور رزمندگان ماازا روند و رسیدن به مواضع عراقی هادر 😳😳 باید در شب🌃 ۲۷بهمن که یه هفته ازشروع عملیات می گذشت به منطقه ی حُورعبدالله می رفتیم. از تاریکی شب استفاده کردیم وبا یک ستون نیروهارو از کنار باتلاق واز جاده ی حُورعبدالله به سمت پل مهم منطقه منتقل کردیم.درطی مسیربودکه چندگلوله خمپاره💣 درکنارستون نفرات مابه زمین نشست. ماچندشهید🌷ومجروح داشتیم. امّاهرطوربودخودمون رابه حُورعبدالله رسوندیم وحمله روآغازکردیم.🦋 👈 ادامه دارد... 🔜👉 💞 https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
بهشت خانواده💞
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم13 ✌🔸🚩🌺🚩 استادپناهیان: یه جوانی بهم میگفت: حاج آقا یه روز نماز صبح می
اگه میخوای یه عبادت درست و حسابی داشته باشی اول باید از خداوند متعال حساب ببری.... ✅🔹🔸🌍🔸 استاد پناهیان: قدم اول برای اینکه خوب نماز بخونیم اینه که باید نگاهمون رو به نماز درست کنیم.. 👀 ببین خدا میخواد با نماز حالتو بگیره. "تو هم حالتو بده به خدا" 💠 بگو خدایا حالمو بگیر قبولت دارم 💠 میخواد بزنه بذار بزنه 🚩تازه مگه چقدر سختی داره نماز ..؟ ❗چقدر سختی داره به موقع بلند شدن و نماز خوندن؟! مگه چقدر سختی داره از نماز دزدی نکردن... "به اندازه کافی وقت بذار.." آقا عجله دارم! وایسا ! کجا میخوای بری..؟ 🔹 بترس از خدا 🔸یکی به من گفت: حاج آقا شما قبلا از عشق به خدا و اینجور چیزا حرف میزدید حالا دیگه افتادید رو اینکه بترس از خدا و پا بکوب و... گفت روال رو عوض کردید !!! 💢گفتم : آخه هرچی از عشق خدا صحبت کردیم مردم فقط لذت بردن اما رفتارشون تغییر پیدا نکرد. ❗💠❗ 😯 بابا "خدایی که ازش حساب نبری رو نمیتونی عبادتش کنی...." نمیتونی عبادتش کنی.... متاسفانه بعضیا هستن که خدا پیششون بزرگ نیست... 💢💠💢💠💢💠 💞 https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻تفسیر سوره ی مبارکه ی حمد ایراد شده توسط دکتر ویس کرمی 🔹دانشگاه اصفهان - اواسط دهه 80 ⬅️جلسه https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت خانواده💞
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_عارفانه 🌹 قسمت ‌‌۲۷ مافقط ازنامه های💌 احمدآقافهمیدیم که ایشون رزمنده ی گردان سلم
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ 🌹 قسمت ۲۸ پاییزسال🗓۱۳۶۴بود.وقتی با دوستان واردپادگان دوکوهه شدیم ماراتقسیم بندی کرده وبه گردان سلمان فارسی فرستادند. مسئول دسته مابرادر(شهید)طباطبایی بود ،جمع خوبی داشتیم👌 آن روزها همه رفقااهل معنویت😍 بودند.امّا انگار حالات برادر نیری فرق می کرد ! وقتی فهمیدیم که از شاگردان آیت الله حق شناس بوده ازاوخواستیم که امام جماعت دسته ماشود.😊 درمیان بچه های دسته مایک نفربودکه بیش ازبقیه با برادرنیری خلوت می کرد.او برادر علی طلایی بود ،آن ها رازدار هم💞 بودند‌.طلایی تنهاپسریک خانواده ازشمال تهران بود.در یک خانواده مرفه بزرگ شده بود.خانواده ای که بعدهامتوجه شدیم زیاد در قیدوبند مسائل دینی نیستند❌اواینگونه آمده بودوخداوند متعال احمدآقا را برایش قرار داد تا با هم مسیرکمال راطی کنند... یکبارکه داشتند با احمدآقا قرآن می خواندند رفتم بین آنهانشستیم وعکاس 📸ازماعکس انداخت.که شدتصویرابتدای همین داستان. درمنطقه فاو بودیم که احمدآقا شهید شد.درهمان شب🌃 طلایی هم مجروح شد😔بعدازعملیات دیدم رفقای قدیمی دورهم نشسته اند و از احمدآقا حرف می زنند. آن هاچیزهایی می گفتندکه باورکردنی نبود😳 ازارتباط همیشگی احمدآقاباامام عصر《عجل الله تعالی فرجه الشریف》وبا اطلاع از برخی موارد و... به رفقا گفتم :باید این موارد را از علی طلایی سوال کنیم اوبیش از بقیه احمدآقاراشناخت.یکی ازدوستان قدیمی گفت:می خواهی بری سراغ علی طلایی⁉️باعلامت سرحرفش راتایید کردم.دوستم گفت:خسته نباشی😏علی طلایی چند روز پیش توپدافندی منطقه فاوشهید🌷شدورفت پیش برادرنیری😢 👈 ادامه دارد... 🔜👉 💞 https://eitaa.com/joinchat/65929229C65d7223020
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا