#معرفی_قهرمان_این_هفته #حر_انقلاب #شهید_گمنام #شاهرخ_ضرغام #مشهور_به_ابوالفضل از خدا خواسته بود همه را پاک کند، همه گذشته‌اش را. می‌خواست چیزی از او نماند، نه اسم، نه شهرت، نه قبر و مزار و نه هیچ چیز دیگر. کشتی گیر بود، همیشه قهرمان بود و هیچ کس توان مقابله با او را نداشت و بیشتر مسابقه‌ها را با ضربه فنی حریفانش تمام میکرد. قدرت بدنی، شجاعت، نبود راهنما، رفقای نا اهل و همه و همه دست به دست هم داد تا هر شب دعوا، چاقوکشی،از کسی هم حساب نمی برد و کسی هم جلودارش نبود. اشک ها و دعاهای شب و روز مادر پیرش اثر کرد،شاهرخ تغییر کرد و دیگر فکر ذکرش شده بود امام و می‌گفت: فقط امام، فقط خمینی (ره) وقتی در تلویزیون صحبت‌های امام پخش می‌شد،با احترام می‌نشست و اشک می‌ریخت و با دل و جان گوش می‌کرد. همیشه می‌گفت: هرچه امام بگوید همان است.حرف امام برای او فصل الخطاب بود. از همان دوستان لات قبل از انقلاب، یارانی برای انقلاب پرورش داد. وقتی امام فرمود: به یاری پاسداران در کردستان بروید. دیگر سر از پا نشناخت. و در جبهه غوغایی به پا کرد. به‌طوری که صدام برای سرش جایزه تعیین کرده بود. شاهرخ از جمله کسانی است که امام در رسایش فرمود: ایشان ره صد ساله را یک شبه طی کرد. وقتی از گذشته زندگی خودش حرف می‌زد ، داستان حُر را بازگو می‌کرد خودش را حُر امام می‌دانست. می‌گفت: حُر قبل از همه به میدان کربلا رفت و به شهادت رسید، من هم باید جزء اولین‌ها باشم. در همان روز‌های اول جنگ از همه جلوتر پا به عرصه گذاشت. فرماندهان بزرگی در گروه کوچک شاهرخ تربیت شدند.آنها درس ایمان و شجاعت را از شاهرخ گرفتند. بعدها بسیاری از آنان را در واحدهای شناسایی و اطلاعات عملیات لشکرهای مختلف دیده شدند. پس از سی و یک سال زندگی پر فراز و نشیب درهفدهم آذر پنجاه و نه در دشتهای شمال آبادان، پرواز کرد. پرواز کرد چون کسی دیگر او را نه دید و نه هرگز پیکرش پیدا شد . «شاهرخ به راستی مصداق آیات پایانی سوره فرقان بود. ( إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ عَمَلࣰا صَـٰلِحࣰا فَأُو۟لَـٰۤىِٕكَ یُبَدِّلُ ٱللَّهُ سَیِّـَٔاتِهِمۡ حَسَنَـٰتࣲۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورࣰا رَّحِیمࣰا مگر کسانی که توبه کنند و ایمان بیاورند و اعمال شایسته انجام دهند که خداوند بدی هایشان را به خوبی تبدیل می کند؛ زیرا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است).