#نذری ۵
#آش_قجری
#شله_قلمکار
ناصرالدين شاه سالي يك روز در فصل بهار به شهرستانك از ييلاقات شمال غرب تهران و بعدها به قريه سرخه حصار، واقع در تهران ميرفت.
#نذر ناصرالدين شاه اين بود كه در موقع بروز بيماري وبا در قريه شهرستانك آشي پخته و با تناول آن شفا يافته است. به همين جهت آن آش را به گردن او حق بزرگ و ثابتي است و هر ساله بايد خاطره خوش آن را تجديد كرد.
به فرمان او دوازده ديگ آش بر بار ميگذاشتند كه از قطعات گوشت چهارده راس گوسفند و انواع خوردنيها تركيب ميشد؛ كليه اعيان و اشراف و رجال و شاهزادگان و زوجات شاه و وزرا در اين آشپزان افتخار حضور داشتند و جمعا به كار طبخ و آشپزي ميپرداختند.
وزرا و امرا و روسا در چادرها و خيمهها جمع ميشدند و سبزي آش را پاك ميكردند. نِسوان و خواتين محترمه كه در مواقع عادي و در خانه خود دست به سياه و سفيد نميزدند، در اين محل در پای ديگ آشپزان براي روشن كردن آتش و طبخ آش تلاش می کردند تا هرچه بيشتر مورد لطف و عنايت قرار گيرند.
هر كس به فراخور شان و مقام، كاری انجام ميداد تا #آش حاضر شود ، چون اين آش تركيب نامناسبي از غالب مأكولات و خوردنيها بود، آن را آش شله قلمكار نامیدند .
#حسینچی
@BehrouzTeam 🏴