eitaa logo
بِه‌ْروز☀️
112 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
605 ویدیو
10 فایل
مثل بِه مفید و مثل روز ، روشن...☀️ برای ارسال نظرات تون با ما دوست باشید... جهت ارتباط با ما:👇🏼 @Daal_Meem @EVG110
مشاهده در ایتا
دانلود
...واقعا یک‌سال گذشت و وقت نشد تا من بیام، خاطره‌م رو بگم...🥺 آدمیزاده و عمری که مممی‌گذره عین ابری که تو باد‌ بره ....⛅️🌪 تو تیم‌مون بهش میگیم ی 😵‍💫 .... به‌جای 📻 طبق هرسال برا چند منظور 🥯 سیب‌خشک برده بودم با خودم عراق؛ تقریبیِ عمود یکِ مسیر اصلی، یه موکبی بود که اهالی‌ش ظاهرا السابقونِ خادمین و اصالتا نجفی بودن؛ بحال زار و با خستگیی که از تن‌مون درنیومده بود بابت شلوغی و عدم زیارت نجف، نصفه‌شبی اومده بودیم که نماز صبح رو بخونیم و بخوابیم و از شر گرمای صبح، محفوظ باشیم؛ صبح، سر صبحانه، صاحب‌ موکب، سنگ تمام گذاشت! پسرکوچیکه‌ی فسقلی‌مون هم یه حرکتی زد که عثن دیگه خانواده‌عراقی غش و ضعف رفته‌بودن براش!😍 این‌که وقتی بهش "سیب" داده بودن ، و سیب‌رو که می‌گرفته ، بلند گفته بود "تفاح!" 🤓☝️ و خانومِ‌صاحب موکب که عشق کرده بود که یه بچه‌ایرانی، به عربی👏گفته اسم میوه رو🍎 تا عصر که ما اونجا بودیم، هرکس از فامیلاشون که برا کمک به تهیه غذا و باقی کارهای موکب میومد، پسر مارو بهشون نشون میداد و به‌همون لهجه‌عراقی -که ما به‌زور ازش با درک‌مطلب، سر درمیاریم- براشون تعریف می‌کرد!📡 وقتی محض میهمان‌نوازی و محبت‌زیادشون، به ایشون بسته‌ی دست‌ساز سیب‌خشک رو تعارف کردم، با شوخی گفتم "تفاح"😅🤌 یکم نگاه کرد🤔 و بعد گفت هااا !😯 "مجوّفَه" و من🙄 یه چند لمحه ، تو کامپیوتر مغزم، همه‌کلمات زیر و رو شد تا یهو💡یافتم! و گفتم 😲هاااااااان ! جاااف!🤩 ای ای ! 👌 تفاح‌مجوفه !! 🍎➕🔆🥯 فَضَّل ! @TvaC_team ✨(اپلیکیشن بله) @BehrouzTeam 🌤
1683234560_-1276399222.mp3
14.1M
📻 قصّه‌ ی پروانه شو 🦋 🍃 کرم‌ِ قصّه‌ی ما گرچه کوچیک بود🐛 ، اما چون فکر می‌کرد، کوچیک باقی نموند...✨ 🎙 با صدای 🎚 تنظیم @BehrouzTeam 🌤 @MahsoolateBehrouz 🛍 ( کانال فعال در اپلیکیشن بله)
بِه‌ْروز☀️
@BehrouzTeam🌤️
منزل اول : همدان در عرض کمتر از ۲۰ساعت پیش، خیلی ضربتی، از شدّت دل‌گرفتگی -و قطعا خریده‌شدن دل‌شکسته‌دست‌جمع‌مون- زدم به سیم‌آخر وبه دوتا از رفقای تیم زنگ زدم که بیایید فردا راهی‌ شیم... یکی لنگِ پاسپورت و روادید شوهرش بود و یکی لنگِ کاروانی که حالا که همسرش نیست، با پسرش ، با "همراه" راهی شن؛ و ما ، لنگِ رضایتِ دلِ پس بزرگه برای همراهی بودیم و بودن یه دونفر هم‌پا برا مسیری که ما ایرانی‌ها، به شیوه‌های متفاوتی عازم‌ش میشیم اما اکثرا و برآیندی ازش منتشر نمی‌کنیم و تجربیات، معمولا خیلی شخصی‌سازی شده‌ست و از کارهای تیمی و کاروانی معمولا یا خبرهای خوبی نمیرسه یا ما SJها ، رنده میشیم با کاروانهایی که معمولا مسئول کاروانش ، Pشدیدی داره( یکی از مولفه های شخصیت شناسی mbti) و خدانیاره که بلغم‌مزاج هم باشه🥲 که دیگه رسما فااااتحه به اعصاب‌مون!☠️ 😁 خلاصه که علی‌الحساب، مارو هم ، خریدن برای مرحله اول! مرحله‌ی راهی شدن.. و بقول حاج‌آقا قرائتی اصل بر هر سه مرحله‌ست و گرچه "عاقبت" خیلی مهمه ولی گاهی خود "شیوه"‌ی انجام، عاقبت رو تعیین می‌کنه؛ پس هم باید شروع و اول‌کار درست باشه، هم وسط‌کار و هم آخر کار ! این‌جا... تو بی‌آنتی جاده، دارم می‌نویسم تا ایشالا به مرحله دوم هم برسیم👌 راهی شدن، تو راه ماندن و استقامت و صبر بر سختی‌ها، رهاشدن... و "رشد" ایشالا یه طلب‌تون؛ قصّه‌ی بِه‌شدن🤌 پ.ن: لیست درخواستی درحال پخش است؛ با صدا ببینید🔊 😭✨ 🤌 ۲۸مرداد @BehrouzTeam 🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 این داستان "مسیر اختصاصی" امروز چهارشنبه ۳۱مرداد۱۴۰۳ بود؛ آرزویی نبود که به‌زبون آورده باشم و بی‌جواب مونده باشه🤌🤩🥲 از طواف حریم -تو دلم گفته بودمش اصلا! که آقا... ینی نمیشه دوباره دور حرم‌ت بچرخم و باید فقط از یه‌در بیام تو و ازهمون برم بیرون!؟- ، تا خیار ، تا بیدمشکِ رگه‌ی پدری -برزوک!!- ، تا سالاد و تا ریحون! تا فلافلِ بسته‌‌بندی دونفره تااااچندنفره!! نوشابه کیستال، نه یی بلکه یه کَتِ مردونه‌ابالفضلی! ، تا زیارت هود و صالح پیامبر ، و آیه‌الله قاضی برای اولین بار، تا زیارت شهید از "قریب" ، تا آلوسرخ و خاک‌شیر ، عصیر بُرتقال و و و.... و از همه مهم‌تر تا پیدا کردن یه اسباب‌بازی قدیمی که برای پسرک‌م دنبالش بودیم بطور خاص و عجیبی!! دیگه گفتم لاقل بنویسم که من دیگه امروز آرزویی نموند که بهش نرسیده باشم😭✋️ و براتون آااارزو می‌کنم که چنین روزی رو تجربه کنید!! !🤌 کلمه‌ی لُری این مسیر خاث! پ.ن: @BehrouzTeam 🌤
📻 یک روایت تصویری و ساده، برای پرورشِ خیال ... روز -به‌گویش مِشَدیا- رفته‌بودیم زیارت ؛ خیللللی‌ تو ذهنم داستان شروع شد... یه عالمه قصه شد تو لابه‌لای خاطراتِ خودم از افراد مختلفی که از دست دادم ... و چ‌قدر سنگ‌قبرهای متلاشی و اسم‌هایی که دیگه اصلا وجود خارجی و ما به‌ازای ماهُوی ندارند؛ یهو دم‌آخری تو برگشتن به سمت در خروجی، نمی‌دونم چرا این سنگ قبر تمیز و سالم اما قدیمی نظرمو جلب‌کرد؛ واقعا قدم‌تند داشتیم میرفتیم و فقط کلمه "آشیانه" باعث شد بایستم و یک‌عکس بگیرم و تو طول عکس‌گرفتن متوجه شدم که فقط یک‌نفر ، این‌جا دفن نیست... کلمه‌ای مثل "تصادم" که اصلا برای بچه‌های دهه۸۰به بعد حتی جزو "شنیده"هاشونم نیست اما اسم‌هایی که بشدت "آشنا" ن... و تاریخ نزدیکی مثل "اول مرداد" ؛ هرچی که هست... به‌نظرم یکی از عزیزان این افراد-شده حتی عصازنان- میاد و تمیز می‌کنه این سنگ‌قبر رو🥺 و شاید بی‌ربط اما ... مدام درسرم می‌پیچه ...😞 و... یا ... یه زمانی جاده فیروزکوه/آمل ، از همین مسیر آبعلی، اصلی‌ترین مسیر ِ آمدن به زیارتِ شما بود... [ یه عالمه نوشتم اما یهو با یه عقب‌گرد اشتباه، همش پرید!😵... و من درحیرتم که شاید این مناجات😓نباید نوشته می‌شد...] خودت هرآنچه صلاح می‌دونی امشب بر پرونده‌ی همه‌ی ما بنویس و آرزویِ عاقبت‌بخیریِ رو از خدا برامون بخواه✨️ ... 🤌 @BehrouzTeam 🌤
📻 سارا پنج‌تا خاله داشت، پنج‌تا دایی ... وقتی بچه‌بودن و هفته‌ی دوم عید می‌رفتن شمال-که بعد از گذروندن هفته‌اول عید تو برهوت و پوست‌اندازونِ گرمای رگه‌ی کاشی بود- و همه‌که دورهم جمع میشدن، شبها اونا‌که خونه‌شون تو اون شهرکوچیکِ ساحلی نبود، زنونه/مردونه می‌کردن و زنها تو اتاق عریضی که "پذیرایی " محسوب می‌شد و بهش میگفتن "سالن" می‌خوابیدن... دو تا پنکه‌سقفی‌، تو اتاق بود که سارا گاهی بهشون نگاه می‌کرد؛ ولی اهمیتی براش نداشتن تاااااااا سالها بعد؛ و یهو تو تاریکی اتاق یادش افتادم🔮 که آیا می‌دونستید زیر پنکه‌سقفی بخوابید، ممکنه تهوع که هیچ، اسهال بگیرید؟؟.. می‌دونستید فشارهوایی که این پنکه‌ها ایجاد می‌کنند، اگر تو ، از نظر قواعد و محاسبات ریاضی، بررسی نشده باشن برای بچه‌ای که تو همچین اتاقی می‌خوابه موجب مشکلات فراوانی بشه که روی تحصیل‌ش هم اثر می‌گذاره؟؟... بله؛ ... خیلی از همین‌چیزهای بی‌اهمیت رو درس‌خوندن یا نخوندن، خوش‌اخلاق بودن یا بداخلاق بودن، سرحال بودن یا نبودن یه بچه موثره! و سارا ، اینا رو می‌دونه چون هنوز بزرگ نشده!🙃 🤔الان منتظر چی‌یین دقیقن!؟ هیچی‌دیگه!😐 قصه همینه که یه مخ‌زِ نخوابی، اومد مغزهای دیگه‌رم بیمار کنه و بره! والا🫤 بقولِ بچگیای پسرکوچیکه: شپ‌پ‌ِخِهههه!🤤 # 😴 @BehrouzTeam 🌤
خیلی دلم میخواد ، حالا که خواب به چشمام نمیاد ، 📻 بنویسم اما... جانی‌نمونده از شدت گریه‌های پیاپی😭 اگر بگم سیّد " عزیزتر از پدر" بود برا سارا ؛ نه دروغ گفتم نه گزاف و نه حتی غلو کردم!!😓 سیّد ، "اذا جاء نصرالله "ِ بود ؛ سیّد ، نماد و سمبلِ حقیقتِ ایمانِ سارا بود؛ سیّد ، خلاصه و عصاره‌ی نو-جوانیِ سارا بود... کاش سردرد ، امان می‌داد🤕... باز لب برمی‌چینم😮‍💨 یه دختری بود ، حضرت‌عبّاسی ! ابالفضلی! غیرتی! بهش می‌گفتن قربونِ تفکراتِ باباش که هیچ، قربونِ ریشاش هم می‌رفت!!... همین دختر ، یه روزی، یه جایی، رسید به پوچی! رسید به هیچ! رسید به این‌که هرکی کربلایی نیست / هرکی که حسینی نیست /پس اصن آدم نیست! و حسینی بودن به ادعا نیست! به ریش و چادر و بچه‌فلان آقا و عضو فلان پایگاه و کارمند فلان ارگان بودن نیست! بلکه .... اشک امان نمی‌ده😭 بزارید نگم از کلمه مقدس "حزب‌الله" که چچچ‌قدر شکنجه‌مون دادن خیلی ازین متحجرین دگم‌مغزِ همه‌کاره‌ی هیچ‌کاره... که فقققققط امثال "سیّد" جورِ پاک‌نگه‌داشتن‌ِ این شجره‌طیبه رو به‌دوش کشیدند... @BehrouzTeam 🌤
📚 جزو وصایا و توصیه‌های مطالعه‌ی کتاب الغارات بود ... اگر گرفتن و استفاده از ی دیگران رو یه اصلِ‌ عقلانی تو زنده‌گی‌‌مون قرار بدیم، تو خیلی از بزنگاه‌ها نه شوکه میشیم نه حیران میشیم نه انقدر ِ سره از ناسره سخت میشه! نه‌تنها مردم ، بلکه بسیاری از بومیانِ قاره آمریکا، حدود ۲۰۰ساله داغ‌دار کودکان شده‌ای هستند که اونها هم عدد نبودند! هرکدوم "دنیا"یی بودند برای خودشون و خانواده‌شون 😞 ...از لمحه‌ای تصورش هم می‌لرزم😣 و زبانم - این‌وقت شب - قاصره از گفتن 📻 ولی خودتون بزنید سرچ/جستجو : جنبش های نه‌صدای ما به اونها می‌رسه و نه صدا اونها به‌ما🤕 و برای من ای بود که فهمیدم چچچقدر برخی از مدعیان حزب‌لاهی وطنی، اشتباه می‌رن و حاااال من و امثال من که مردم معمولی و قشر خاکستری جامعه بودیم رو بهم‌می‌زدن🤢 و دورمون می‌کردن از "حزب‌الله" حقیقی😱.... بماند که نوشتنِ این حقایق واقعا صعب و جانکاهه😷 و همون بهتر که زبان‌سرخ در غلاف بماند!😑 ❤️‍🩹 پ.ن: ...🕊 @BehrouzTeam 🏴
به‌جای 📻 ...بارها تجربه کردم که "جوینده ، یابنده است!" از دیروز هی تو ذهنم بود، الان این آقای کجاست و چه می‌کنه؟؟🙄 الان ناگهان مجدد یادم اومدم و زدم جستجوی اسم‌شون رو تو مرورگر ( سلطان مقدم ) ؛ و این متن رو ☝️ دیدم و ساعتش رو که ... مال همین امروزه! پی‌نوشت: اگر خواستید مطالعه‌ش کنید👇 https://www.hamshahrionline.ir/news/886447/گفت-و-گوی-احساسی-با-مترجم-سخنرانی-های-سیدحسن-نصرالله-هنوز-شهادتش @BehrouzTeam 🏴
حدود ۴۰ روز از شهادت سیّد می‌گذره ... چندروز پیش ،خیلی اتفاقی یادم افتاد وحساب کردم دیدم ۳۳روز گذشته و یاد "حرب تموز" افتادم و مرور کردم سر جنگ ۳۳روزه چقدر پرت‌وشوت بودم و ناگهانی از اتوبوسهایِ شهرک‌غرب(قدس!)-متروی دانشگاه شریف ، رسیده بودم سر خیابون آزادی و دیدم ملت ریختن دارن شیرینی می‌دن🥳 و پلاکارد‌ها و پوسترهایی با نوشته‌های اذا جاء نصرالله و الفتح و عکس‌های سیّدحسن دست‌شونه و یه آقایی سمت‌م اومد و جعبه‌ی شیرینی محبوبم -چندسال بعد، اسمش برام شد "گل‌محمدی" - رو گرفت جلوم و گفت بفرمایید... گفتم ببخشید چی‌شده؟؟ گفت حزب‌الله پیروز شد تو جنگ! و منِ بی‌خبر از جهان؛ .... و آه چه گران می‌گذره این عمرِ گذرا ! و ِ این‌ نو جوانیِ رفته ، دقیقا چیه؟🤔 چه‌چیز ازین باید منتقل شه به نسل یا نسل‌های بعد؟ به‌جای 📻 خیلی بی‌ربط: دلم می‌خواد سه‌تا کتاب معرفی کنم که همه نوجوان‌ها بخونن؛ شبهای پیشاور ، ثم اهتدیت و خاطرات مستر همفر دو تا کتاب اول و دوم که حقیقی هست اما درباره کتاب سوم تشکیک هست که ححححتی اگر رمان‌تخیلی باشه ولی چون مستندات زیادی درموردش هست، خوندن‌ش رو مفید می‌دونم! پ.ن: @BehrouzTeam 🌤
* آخرین امتحان عصر ظهور* ای کسی‌که مثل‌من ، تمام سرمایه‌ی جوانی‌تو بجای ورزش(قوه‌ی جسمی و روحی)کردن ، بجای کسب درآمد (و یادگیری مهارت و راه‌های شکوفایی اقتصادی برای پیش‌برد اهداف سبک‌زندگی‌ اسلام‌ناب) ، فقط رفتی کلاس اصول‌عقاید ! فقط رفتی و رفتیم این تجمع و اون تجمع و این کلاس اخلاق و اون کلاس سیاسی، و... سُک‌سک‌کردن‌های بی‌فایده‌که هیچ! پرضرر ؛ بیا دوست من... بیا و دمی‌بنشین!!... بیا 🫴 بیا با خودمون صادق باشیم😔جوانی‌مون رفت و کاااااااش وقتی ۱۴ساله‌مون بود این حرف‌ها رو می‌شنیدیم ☝️ هم دیگه پیر شده😣 وقتی به خطبه *قاصعه* اشاره می‌کنن و برمی‌گردم به عقب نگاه می‌کنم و می‌بینم ایشون هم‌سن خودم بود که من سه‌شنبه‌ها بعد از نماز مسجد دانشگاه، پای منبرشون می‌نشستم.... ازین‌که همون‌زمان پای درس خیلی از خانومهای اساتید معروف تو تهران هم می‌رفتم... که ممممحض‌رضای‌خدا ، یک استاد خانوم از خیل اووون‌همه اساتیدی که ما کلاس‌شون رو رفتیم، بهمون توصیه به و قوه‌ی بدنی برای شدن نکردن! که اااااین‌همه جا نشست و همایش و و گذاشتن اما... نه راهکاری نه راه‌حلی برای "قوی" شدن بهمون ندادن! مدام سلبی ، مدام پرهیز از چیزهای کم‌فایده؛ و ... و امان از ورزش! که همه‌جا فقط تیتر و تابلو می‌زدن به در و دیوار بسیج و حوزه و مکتب که * " تهذیب، تحصیل، ورزش" * اما... تو کدوم حوزه‌ی خانومها کلاس آی‌کی‌دو یا بود!؟ کجا بهمون یاد دادن اگر باشه، میشه بدون جدل و تمسخر و مقابله‌به‌مثل های ، همه "قوت" در "استدلال" رو یاد بگیرن!؟ کجا به ما یاد دادند که * عقل‌سالم در بدن سالم* !؟ که !؟ که *ورزش* .... برای زایمان، برای افسردگی پس از زایمان، برای مبتلا نشدن به هموروئید/بواسیر ، از اوووووووجب واجباته وقتی به اینها فکر می‌کنم از همه‌شون متنفر میشم!😖 ازین‌که یککککک‌نفر ازون خانوم‌های مدعی قاطبه‌ی امت‌! هرگز توصیه‌ی حقیقی و درست به ورزش نکردند و اگر هم چیزی بود لقلقه‌ی زبان بود! مای نوجوان و جوان، چی به‌دست آوردیم اززززون حجم کلاس!؟ الان تو مرز چهل‌سالگی چه فایده که پی می‌برم کل رااااه رو اشتباه رفتم! و مگر این سرمایه ، برمی‌گرده!؟؟.....😰😣 و اگر هنوز کسی تو هست که بخواد سجاده آب‌بکشه، با خود کلام اميرالمؤمنين، با پشت دست! میزنم تو دهانی که بخواد بی‌موقع باز بشه🤐 ببند دهانت رو و گوش بده به کلام👇 پ.ن: به‌جای ، برای دق‌مرگی‌های شبانه‌ی ها ، و یا...هرررر اسمی که میخوای رو این متن بزار دوست من! فقط بیا !! @BehrouzTeam 🌤
بِه‌ْروز☀️
آخرین امتحان عصر ظهور ای کسی‌که مثل‌من ، تمام سرمایه‌ی جوانی‌تو بجای ورزش(قوه‌ی جسمی و روحی)کردن ،
بیا با خودمون صادق باشیم😔جوانی‌مون رفت و کاااااااش وقتی ۱۴ساله‌مون بود این حرف‌ها رو می‌شنیدیم ☝️ هم دیگه پیر شده😣 وقتی به خطبه قاصعه اشاره می‌کنن و برمی‌گردم به عقب نگاه می‌کنم و می‌بینم ایشون هم‌سن خودم بود که من سه‌شنبه‌ها بعد از نماز مسجد دانشگاه، پای منبرشون می‌نشستم.... ازین‌که همون‌زمان پای درس خیلی از خانومهای اساتید معروف تو تهران هم می‌رفتم... که ممممحض‌رضای‌خدا ، یک استاد خانوم از خیل اووون‌همه اساتیدی که ما کلاس‌شون رو رفتیم، بهمون توصیه به و قوه‌ی بدنی برای شدن نکردن! که اااااین‌همه جا نشست و همایش و و گذاشتن اما... نه راهکاری نه راه‌حلی برای "قوی" شدن بهمون ندادن! مدام سلبی ، مدام پرهیز از چیزهای کم‌فایده؛ و ... و امان از ورزش! که همه‌جا فقط تیتر و تابلو می‌زدن به در و دیوار بسیج و حوزه و مکتب که " تهذیب، تحصیل، ورزش" اما... تو کدوم حوزه‌ی خانومها کلاس آی‌کی‌دو یا بود!؟ کجا بهمون یاد دادن اگر باشه، میشه بدون جدل و تمسخر و مقابله‌به‌مثل های ، همه "قوت" در "استدلال" رو یاد بگیرن!؟ کجا به ما یاد دادند که عقل‌سالم در بدن سالم !؟ که !؟ که ورزش .... برای زایمان، برای افسردگی پس از زایمان، برای مبتلا نشدن به هموروئید/بواسیر ، از اوووووووجب واجباته وقتی به اینها فکر می‌کنم از همه‌شون متنفر میشم!😖 ازین‌که یککککک‌نفر ازون خانوم‌های مدعی قاطبه‌ی امت‌! هرگز توصیه‌ی حقیقی و درست به ورزش نکردند و اگر هم چیزی بود لقلقه‌ی زبان بود! مای نوجوان و جوان، چی به‌دست آوردیم اززززون حجم کلاس!؟ الان تو مرز چهل‌سالگی چه فایده که پی می‌برم کل رااااه رو اشتباه رفتم! و مگر این سرمایه ، برمی‌گرده!؟؟.....😰😣 و اگر هنوز کسی تو هست که بخواد سجاده آب‌بکشه، با خود کلام اميرالمؤمنين، با پشت دست! میزنم تو دهانی که بخواد بی‌موقع باز بشه🤐 ببند دهانت رو و گوش بده به کلام👇 پ.ن: به‌جای ، برای دق‌مرگی‌های شبانه‌ی ها ، و یا...هرررر اسمی که میخوای رو این متن بزار دوست من! فقط بیا !! @BehrouzTeam 🌤