*بهنامخدا*
بویماهمهر و سگگرفتگیسرمای #شنبه ها...🥶🤪😁
الان بچهها رفتن مدرسه!؟🤔 ....🚌😵💫
عاخیییی... چقدر دلم براتون کبابه🤧 #حیوونکی های طفلکِ بختبرگشتهی بیچارهی اسیرِ ابیرِ آموزش پرورش... دلاااا بسوووخه براتون!😫عههههه
😎منتها...
من یه آرزو دارم براتون !🤗
امیدوارم یه #مدیر یا #معلم مثل #مامانجون گیرتون بیاد!🤩✨🌈
#مامانجون رو نمیشناسید !؟🤔عمرت به فناست ایها التلمیذ !😒
بزن رو هشتگش و آشنا شو با این #مامبزرگ ِ مهربون🤗
@BehrouzTeam 🌈🌤
- مشقا رو میز 🧐
واستا ببینم🤨
بازم که مشقاتو ننوشتی😡
اکبری!
-بله خانوم🤓
- بلند شو اینو ببر دفتر بگو مشقاشو ننوشته. تکلیفشو معلوم کنن😠
-چشم خانوم
-خانوم تو رو خدا. خانوم می نویسم. خانوم😫
- حرف نباشه! بیرون😡
این روزا شاید کمتر از این جنس ماجراها بشنویم. اما اون وقتا تا دلتون بخواد این صحنه تکرار میشد
#روایت_تحقیر 🙁
مدرسه ما ولی از این خبرا نبود
آخه مدرسه ما مدیرش #مامانجون بودن
مامانجون به معلما می گفتن: «وقتی دانش آموز رو از کلاس بیرون می کنین در واقع دارین بهش می گین من توانایی مدیریت تو رو توی کلاس ندارم»
اگرم بچهای مشق ننوشته بود می بردنش توی دفتر. یه جای خوب براش آماده می کردن. یه خوراکی هم کنار دستش میذاشتن🍪 و میگفتن حالا بنویس. اگه جایی اشکال داشت کمکش میکردن و وقتی مشقش تموم میشد شاد و پیروز برمیگشت به کلاس.😉
مامانجون عصارهٔ مهربونی بودن البته با رنگ و بوی جذبه😍
برای شادی روحشون صلوات بفرستین.💫
#روایت_تحقیر
#مامانجون
#خانم_کیانپور
@BehrouzTeam🌈🌤