eitaa logo
بهشت شهدا🌷
146 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
833 ویدیو
16 فایل
🌟 پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله):  «یَشفَعُ یَوْمَ الْقِیامَةِ الأَنْبِیاءُ ثُمَّ الْعُلَماءُ ثُمَّ الشُّهَداءُ»؛ (روز قیامت نخست انبیاء شفاعت مى کنند سپس علما، و بعد از انها شهدا) #هر_خانواده_معرف_یک_شهید 🌷خادم الشهدا @Maedehn313 @z_h5289
مشاهده در ایتا
دانلود
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️راه و رسم داعش هم‌چنان ادامه دارد قطع انگشت شهید به دست سگهای صهیونیست که رسم داعشیان است الهم عجل لولیک الفرج 🙏 😔😔 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت شهدا🌷
#ماجرای_حقیقی_معجزه #کرامات_شهدا 👇قسمت پنجم 🍃آقای یاسینی به علی اصغر گفتند آقای قلعه ای سریع برا
👇 🌴این فکرها ذهنم‌ را درگیر کرده بود که شهید یاسینی فرمودن راستی خانم............. از این سوغاتی ها حتما به خانم ها............... بدید.( نام سه نفر از آشنایان را بردن) .   پاسخ دادم چشم حتما. 🌴همراه با شهید یاسینی و شهید قلعه ای کم کم ‌به سمت درب خروجی سنگر رفتیم و همسرم از پذیرایی و زحماتشان تشکر میکردن و تعدادی از بسیجیان عزیزی که متوجه شده بودم همگی شهید شده اند به همراه شهید یاسینی و علی اصغر عزیز (که زحمت زیادی برای من کشیده بود ) تا دم درب اتوبوس ما را همراهی و بدرقه کردن. 🌴یکی از شهدای عزیز درب اتوبوس را باز کرد و به همراه همسرم سوار شدیم. همزمان با حرکت اتوبوس و دست تکان دادن و خداحافظی با شهدا از خواب بیدار شدم. گویا کسی بیدارم کرد .نگاهم به اولین چیزی که افتاد ساعت دیواری بود ساعت هفت را نشان میداد. نمیدونستم چه موقعی از روز هست. هفت صبح یا عصر؟🤔 دست راستم را حرکت دادم متوجه تسبیح شدم که هنوز در دستم بود. کمی فکر کردم یادم افتاد که در حال صلوات فرستادن برای شهید علی اصغر قلعه ای بودم که مثل روزهای قبل فقط چندتا صلوات فرستاده و بی اختیار خوابم برده بود.😶 🌴بیشتر فکر کردم و یادم افتاد که چند دقیقه به ساعت دو بعدازظهر روی تخت خواب دراز کشیده بودم و با این حساب نزدیک پنج ساعت خوابیده ام. 🌴هنوز گیج بودم. بعد از مدتها احساس گرسنگی داشتم. دهانم خوش بو و معطر شده بود.🥰 کمی مزه مزه کردم. حس گرسنگی و مزه ی خوش دهانم😳 خیلی ناگهانی تصویر شربتهایی که در خواب دیده بودم یک لحظه از جلوی چشمانم عبور کرد. تصویری از شهید یاسینی و علی اصغر قلعه ای و در یک لحظه تمام خوابی که دیده بودم مانند رعدی از جلوی چشمانم عبور کرد. 🌴بی اختیار از حالت خوابیده بلند  شده و روی تخت نشستم. هنوز نمیدانستم چه اتفاقی افتاده. 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 https://eitaa.com/behshtshohada
🕗 عکاس روزگار گرفت عکس و گفت این زیباترین شکار همه لحظه‌ها بود با یک سلام زائر آقا شوید✋ اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً* *مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِك*َ 🍀 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
علی فانی - دعای فرج.mp3
3.91M
🕘❤️ 🎤 علی 🗓روز_بیست وهشتم 🔮『هر زمان جوانۍ دعاےفرج‌مهدے(عج) رازمزمہ ڪند...همزمان‌ (عج)‌ دست‌هاے مبارڪشان رابہ سوے آسمان‌ بلند میکنند و‌ براے آن ‌جوان‌ دعا میفرمایند؛چہ خوش‌ سعادتند ڪسانی‌ڪہ حداقل‌ روزے یڪبار را زمزمہ مۍڪنند:)』 به‌نیّٺ ‌مےخوانیم 🌱 📿چله ی 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💝بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💝 ششمین دوره چله توسل و هدیه صلوات بر شهدا 🕊️🌷🕊 🔰امروز شنبه ۲۸ مهر۱۴۰۳ 💐 « بیست ونهمین » روز چله صلوات ،زیارت عاشورا و توسل به شهدا 🌷 شهدای والامقام جاویدالاثر (۱۳۰۴-۱۳۶۴) (۱۳۴۷-۱۳۶۲) 🥀لبیک حق:۱۵سالگی ♦️مزار:گلزارشهدا،روستای باد محمود تکاب 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ https://eitaa.com/behshtshohada 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹🕊زیارتنامه‌ی شهدا🕊🌹 🤲بسم رب الشهدا و الصدیقین اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 💐💐 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/behshtshohada https://eitaa.com/behshtshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بسیجی شهيد چرا جبهه؟ 🟢زندگینامه ❇️عشق به میهن و اسلام عزیز و اطاعت از رهبری نظام مقدس جمهوری اسلامی، دو عامل مهم برای اعزامش به جبهه بود. او شور جوانی همراه با شعور و دانایی را توامان داشت. **************** ❇️نوید شاهد آذربایجان غربی: بسیجی شهيد «داود مهدوي همپا» 👈در سال1347 در روستای «بادمحمود» تكاب متولد شد. تا دوم راهنمایي درس خواند. پدرش روحاني بود اما به عنوان بسیجی در جبهه شرکت و در سومار توسط نیروهای عراقی در 🥀دوازدهم تیر سال ۶۴ به شهادت رسید. 👈داود نیز سال 61 وارد بسيج شد و با عشق و شوري كه در راه خدمت به اسلام داشت، به عنوان بسیجی در نبرد با دشمن قرار گرفت 🥀سرانجام در بیست و چهارم مرداد ماه سال 1362 در روستای کوچه طلا دیواندره در اثر انفجار مین ضدانقلاب و در راه خدمت به اسلام به شهادت رسید  ************************* ❇️ شهيد «داود مهدوي همپا» در دوازدهم فروردین سال1347 در يك خانواده روحاني در روستای «بادمحمود» از شهرستان تكاب متولد شد. پدرش روحاني بود و همواره نسبت به انقلاب دلسوز بود و مهمترين هم و غم ايشان، دين اسلام بود. 🍀 داود نيز در دامان اين پدر گرانقدر بزرگ شد و دوره تحصيلي را تا مقطع دوم راهنمایي طي نمود.  او در شجاعت و ادب الگو بود و از نظر اعتقاد به خاطر تربيت صحيح و آموزه های راستین پدرش، عشق و علاقه به ولايت فقيه و اهل بيت را در سينه داشت 🍀 و همانند پدر بزرگوارش به ولايت فقيه و نظام مقدس اسلام و امام عشق مي ورزيد و در عاشوراي حسيني نيز همانند ساير عاشقان به سر و سينه مي زد. ❇️پدرش «علی پاشا» نام داشت. که سال 1304 در روستای همپا متولد و بعد از پایان دوره ابتدایی، به فراگیری علوم دینی و حوزوی پرداخته بود. روحانی بود اما به عنوان بسیجی در جبهه شرکت و در سومار توسط نیروهای عراقی در دوازدهم تیر سال 64 به شهادت رسید که تاکنون اثری از پیکر مطهرش بدست نیامده است. ❇️«داود» بعد از پيروزي انقلاب كه به سن جواني رسيده بود در تمام صحنه هاي انقلاب در راهپيمایي ها و مراسمات همراه پدر حضور داشت. 🍀 او در سال 61 وارد بسيج شد و با عشق و شوري كه در راه خدمت به اسلام داشت، جانش را نيز فدا كرد. درس آموخته مکتب پدر بود و عاشقانه قبل از عروج پدر، او به دعوت حق لبیک گفت. 🟢چه شیرین لحظه ای برا پدر که چنین پسری تربیت کرده بود و او را در راه خدا هدیه کرد و از طرفی چه غمبار است از دست دادن پسری چون او. 🍀تا دوم راهنمایی درس خواند که  اين دوره مصادف با اوجگيري جنگ در كشور بود، با اينكه سن و سال زيادي نداشت، درس را رها نمود و به خيل بسيجيان پيوست. ✅ عشق به میهن و اسلام عزیز ✅و اطاعت از رهبری نظام مقدس جمهوری اسلامی، ♦️ دو عامل مهم برای اعزامش به جبهه بود. شور جوانی همراه با شعور و دانایی را توامان داشت تا با احساس و منطقش، نیرویی شکست ناپذیر و نستوه تدارک ببیند و  بر مهاجمان پست فطرت بتازد و ننگ و ذلت و خواری را برای آنها رقم زند، 👈 آری از پدر، شیوه درست زیستن  را یاد گرفته بود، عشق ورزیدن به اهل بیت و ولایت فقیه را نیز پدر یاد داده بود. بي شك مي توان يكي از عوامل كه موجبات تغيير و تحولات را در دوستان و آشنايانش منجر شد، خاطره شهيد در آنهاست. 🟢خاطره دوره تحصيلي و خاطرات اعزام با ديگر دوستانش كه شهيد شدند، همواره در میان دوستان همکلاس و هم مدرسه اش بحثي به ميان مي آورند و غبطه مي خورند كه چرا ما شهيد و يا نتوانسته ايم اين راه را انتخاب و دنبال كنیم. 🥀شهید داود مهدوی سرانجام در بیست و چهارم مرداد ماه سال 1362  در حالی که15 بهار بیشتر ندیده بود در روستای کوچه طلا دیواندره در اثر انفجار مین ضدانقلاب و در راه خدمت به اسلام در جوارقرب و رضوان الهی جا گرفت و شهادت را با جان و دلش پذیرا شد. مزارش در روستای بادمحمود تکاب به خاک سپرده شده است. روحش شاد و يادش گرامي 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا