eitaa logo
🖤🌹 بهترین مسیر خوشبختی 🌹🖤
3.8هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
526 فایل
🌷بهترین مسیر خوشبختی🌷 #تخریب_چی کانال⇩⇩⇩ @mosaferbehesht133 ⇯⇯⇯⇯⇯⇯⇯⇯ سلام خیلی خوش آمدید✋ راه ارتباطی @mersad_968 تبلیغ و تبادل هم داریم @mosaferbehesht14 https://daigo.ir/secret/9499154387 نقد و پیشنهادها
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤🌹 بهترین مسیر خوشبختی 🌹🖤
♨️⛓♨️⛓♨️⛓♨️ #داستان_واقعی #فرار_ازجهنم #قسمت ۹ ☹️😇☹️😇☹️ 😣فشار روانی زندان و اون عوضی ها، رفتار وح
⏫⏬⏫⏬ ۱۰ کابوس های شبانه ⛓ 🐢🕸🐢🕸🐢🕸 👈🏻اون دو تا رو هل داد و از پشت یقه سومی رو گرفت و پرتش کرد ... صحنه درگیریش رو توی یه تصویر مات می دیدم اما قدرتی برای هیچ کاری نداشتم 😣 🍃بعد از چند روز توی بیمارستان به هوش اومدم ... دستبند به دست، زنجیر شده به تخت ... هر چند بدون اون هم نمی تونستم حرکت کنم ...⛓ 😣چشم هام اونقدر باد کرده بود که جایی رو درست نمی دیدم ...🕶 تمام صورتم کبودی و ورم بود ... یه دستم شکسته بود ... 🤕🤒 به خاطر خونریزی داخلی هم عملم کرده بودن 😭😭😭 🍃همین که تونستم حرکت کنم و دستم از گچ در اومد، منو به بهداری زندان منتقل کردن ...🏥 اونها هم چند روز بعد منو فرستادن سلولم 😣😣 🍃هنوز حالم خوب نبود ... 🤕سردرد و سرگیجه داشتم ...🤒 نور که به چشم هام می خورد حالم بدتر می شد ... سر و صدا و همهمه به شدت اذیتم می کرد ... مسئول بهداری به خاطر سابقه خودکشی می گفت این حالتم روانیه اما واقعا حالم بد بود 🤒😩 🍃برگشتم توی سلول، یه نگاه به حنیف 👨کردم ... می خواستم از تخت برم بالا که تعادلم رو از دست دادم ...🛏 بین زمین و هوا منو گرفت ... وسایلم رو گذاشت طبقه پایین ... شد پرستارم 😨 🍃توی حیاط با اولین شعاع خورشید حالم بد می شد ...🌞 توی سالن غذاخوری از همهمه ... با کوچک ترین تکانی تعادلم رو از دست می دادم ... ⭕️ من حالم اصلا خوب نبود ...♨️ جسمی یا روحی ... بدتر از همه شب ها بود🌌 سخت خوابم می برد ... تا خوابم می برد کابوس به سراغم میومد ... 🤖🤖 تمام ترس ها، وحشت ها ، دردها ... فشار سرم می رفت بالا... حس می کردم چشم هام از حدقه بیرون میزنه ...👀 دستم رو می گذاشتم روی گوشم و فریاد می کشیدم 😩😣😣 👤👤👤👤 👈ادامه دارد....👉 ‌ 🌸🍃🌸🍃 https://eitaa.com/TanhamasirLezatbandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم صبح شمابخیر و خوشی✋
🖤🌹 بهترین مسیر خوشبختی 🌹🖤
#لذت_بندگی ۱۶ #مبارزه_بانفس ۴ 【انتخاب ارزشمند】 🌷 بسم الله الرحمن الرحیم🌷 یه سوال همین اول بحث گ
۱۷ ۵ 【تمایلات_عقل_نفس】 بسم الله الرحمن الرحیم جلسه ی قبل رسیدیم به یه سوال مهم! 👈 اینکه انتخاب های ما چه زمانی ارزشمند میشن؟ ✅✅ عرض کردیم انتخاب های ما بین خوب و خوب تر نیست بین بد و بدتر هم نیست بین خوب و بد هم نیست پس بین چیه؟؟ صبر کنید تا بگیم تنها حالتی که انتخاب های ما با ارزش میشه اینه که 💠 بین یکی از این دو گزینه رو انتخاب کنیم: 👇👇 👈تمایلات عمیق و پنهان ⛔️و تمایلات سطحی و آشکار ببینید رفقا 👈اگه یه نفر اومد و قید 👈"تمایلات سطحی" خودش رو زد و دنبال 👈تمایلات عمیق خودش رفت، این آدم هست که در جهان طراوت و تازگی ایجاد میکنه.👌👌 🌳🌱🌿☘🍀🌺
این موقع میشه که فرشته ها دو طرف این انسان می ایستن👌👌 و هدف خلقت انسان محقق میشه ✅✅ مثلا یه نفر تمایل به سیگار داره که یه علاقه ی سطحی و مضر هست 🚬 و تمایل به سلامتی هم داره که یه علاقه ی عمیق و مفید هست. 🏃 حالا بیاد و قید سیگار کشیدن رو بزنه و سلامتی رو انتخاب کنه، 👌🏻✔️ این انتخاب ارزشمند هست. و کسی که دنبال تمایلات سطحی بره هنر نکرده که؟؟⛔️❌ و این شخص طراوتی ایجاد نکرده❌ حالا برگردیم به سوالی که قبلا پرسیدیم 👈گناه یعنی چه؟ گناه یعنی "انتخاب تمایلات سطحی و مضر" 🔴🚫🔴
رفقا از این به بعد اسم تمایلات عمیق و پنهان رو میزاریم: 👈عقل ✅✔️ و اسم تمایلات سطحی و آشکار رو میزاریم : 👈هوای نفس. 🚫⛔️ حاج آقا میشه بگید هوی یعنی چی؟؟ 🤔 ببینید 👈وقتی یه عقابی بر فراز آسمان پرواز میکنه و یه شکاری رو میبینه به سمتش میره 👈اون لحظه ی سقوط رو در زبان عرب بهش میگن "هوی" 👈🏻 هر تمایلی که باعث سقوط انسان بشه ، هوای نفس حساب میشه... برای جا افتادن بحث، چند تا مثال میزنیم 🌱🔸🌿▫️🔹🌳 بنده یه مثال میزنم دقت کنید گاهی شده که پشت چراغ قرمز ایستادیم و مثلا نصف شب هم هستش😊 و پرنده ای هم پر نمیزنه تو خیابون👌 بعد؛ ۶۰ ثانیه هم مونده که چراغ سبز بشه اینجا یه حسی بهت میگه بابا برو کی به کیه؟؟ و یه حسی هم بهت میگه نه صبر کن بذار چراغ سبز بشه👌 در واقع ما باید قانون رو رعایت کنیم 👆👆 اون حس اولی 👈هوای نفس هستش دومی👈 عقل هستش ✅✅ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم التماس دعای فرج و شهادت👌🌷✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▬ஜ۩﷽۩ஜ▬ ۱۴ مثل_تابلو 🖼 ↩️ تابلوها در جاده ها راه را به ما نشان می دهند،✅ ‌ ♻️این تابلوها 🏞 اگر نباشند، ⭕️ به بیراهه می رویم و حیران و سرگشته می شویم 😇 💦 توی جاده ی 🛣 زندگی هم، 💫✨خداوند آیاتی 📖 قرار داده است که راه را به ما نشان می دهند،🛣 ↩️ و انسان وقتی راه را پیدا می کند، چقدر راحت و آرام می شود ☺️🌹✅ 👈 البته تنها اهل تقوا هستند‌ که تن به هدایت های قرآن 📖 می دهند💯 🌀از این رو باید گفت قران 📖 « هُدیً لِلمُتَّقین » است، هدایت کننده ی متقین 💞 🔷🔹 متقین از « اِتَّقَی » آمده که به معنای سپر گرفتن است ...🛡 🍃🌺 از امام علی علیه السلام و بقیه اصحاب پیامبر صَلَّی الله علیه و آله و سلَّم نقل شده است که: [ اِتَّقینا بِرَسولِ الله ]❤️ پیامبر ( ص ) در جنگ ⚔ سپر بلای ما می شد...😭 🔮یعنی بلاگردانِ ما میشدند.🛡 ببین❗️ ⬅️بیخود کسی را پیامبر نمی کنند❎ 🌹« هرکس نظری دارد با یار کمان ابرو... باید که سپر‌ باشد پیش همه پیکان ها »🌹 ✅✅ 🍃🌺 پس متّقی یعنی کسی که سپر دارد و خود را حفظ می کند..... 🔴یعنی هر کاری نمی کند، هر نگاه و هر برخوردی ندارد 😡 🚫 ♻️🔅هر حرفی نمی زند و هر حرفی را 👂گوش نمی دهد ✅ 💢🌀💢🌀💢🌀💢 @TanhamasirLezatbandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6033013966530150703.mp3
2.03M
🎵این پیام را جهانی کنید! 🔻ماجرای نامۀ جالب دختر دانشجو بعد از زیارت حضرت معصومه #صوتی ۲ #حضرت_معصومه 🌺تنها مسیر لذت بندگی @TanhamasirLezatbandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤🌹 بهترین مسیر خوشبختی 🌹🖤
#خانواده_تربیت ۱۲ #انتخاب_همسر ۹ بسم الله الرحمن الرحیم دیشب عرض کردیم که در خواستگاری گفت و گو
۱۳ ۱۰ بسم الله الرحمن الرحیم داشتیم در مورد گفت و گوی خواستگاری بحث میکردیم که عرض کردیم اولین چیزی که تو جلسه ی خواستگاری مهم هست 👈 پرسش و پاسخ هست وپرسش و پاسخ ها هم نباید بصورت بله و خیر باشد❌❌ امشب مورد دومش که 👈 تنظیم زمان گفت و گو هستش بحث می کنیم متاسفانه بعضی دختر و پسرها صحبت میکنن ولی چقدر؟؟؟ نهایتش ده دقیقه❌ بعد میگن که ما تصمیممونو گرفتیم✔️ چه خوبه که تو بقیه ی کارهاشون اینجوری تصمیم بگیرن👌👌 میخواد بره بیرون یه ساعت طولش میده که چه لباسی انتخاب کنه❌ چخبره مگه که انقدر طولش میدی؟؟ یه نکته هم اینجا بگم ببینید بزرگواران شاید بعضی هاتون بگید ما که ازدواج کردیم دیگه فایده نداره این بحث❌ از دو نظر فایده داره ۱. اینکه اطلاعات خودتون میره بالا ۲.موقع ازدواج فرزندانتون میتونید بهشون کمک کنید👌 ﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏ برگردیم بحثمون✔️ لذا دختر و پسرای بزرگوار شب خواستگاری یا شبی که قراره همدیگه رو ببینید خجالت نکشید اگه یه ساعت یا دو ساعت گفتگوی شما طول کشید اشکال نداره👌👌 اگه لازم بود پنج تا جلسه ی دیگه هم برا آشنایی باشه اشکال نداره✔️ بهتر از اینه که قبل خواستگاری دور ازچشم والدین رابطه ی مخفی و پنهانی داشته باشید❌✔️✔️ مورد بعدی هم 👈 تبادل احساسات در جلسه ی خواستگاری ممنوع ⛔️😍👈 ینی چی حاج آقا؟؟ ینی اینکه حق نداری شب خواستگاری برگردی بگی من لیاقت شما رو ندارم❌ یا اینکه شما بهترین دختری که دیدمتون❌ یا اینکه خوشحالم باشما میخوام ازدواج کنم⛔️ یا اینکه شما بهترین پسرید❌ و......... فردا شب یکی از بهترین بحث رو تقدیمتون میکنم ✔️✔️✔️ ولی میخوام که واقعا به این مباحث دل بدین و با عشق و علاقه بخونید و عملی کنید✅✅ وصلی الله علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم التماس دعا✋😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤🌹 بهترین مسیر خوشبختی 🌹🖤
⏫⏬⏫⏬ #داستان_واقعی #فرار_ازجهنم #قسمت ۱۰ کابوس های شبانه ⛓ 🐢🕸🐢🕸🐢🕸 👈🏻اون دو تا رو هل داد و از
🏃🔥🏃🔥🏃🔥🏃🔥🏃 ۱۱ 😊اولین شب آرامش🌙 🌈❄️🌈❄️🌈 👨🏻✈نگهبان ها می ریختن داخل و سعی می کردن به زور ساکتم کنن ... 🤐 چند دفعه اول منو بردن بهداری اما از دفعات بعدی، سهم من لگد و باتوم بود 😭😭😭 اون شب 👨حنیف سریع از روی تخت پایین پرید و جلوی دهنم رو گرفت ...😷 همین طور که محکم منو توی بغلش نگهداشته بود ... کنار گوشم تکرار می کرد ... اشکالی نداره ... آروم باش ... من کنارتم ... من کنارتم ...☑️ 😰👈🏻اینها اولین جملات ما بعد از یک سال بود ... اولین شب آرامش من بی حال روی تخت دراز کشیده بودم ...🛌 همه جا ساکت بود ... حنیف بعد از خوندن نماز، 📖قرآن باز کرد و مشغول خوندن شد ... تا اون موقع قرآن ندیده بودم ... ازش پرسیدم: از کتابخونه گرفتیش؟ ... جا خورد ... این اولین جمله من بهش بود ...😳 😊نه، وقتی تو نبودی همسرم آورد ... . 🔅موضوعش چیه؟ ... . قرآنه ... .؟ بلند بخون ... .🙏 مکث کوتاهی کرد و گفت: چیزی متوجه نمیشی. عربیه ... .☺️ مهم نیست. زیادی ساکته ... .⭕️ 🍃همه جا آروم بود اما نه توی سرم ... می خواستم با یکی حرف بزنم اما حس حرف زدن نداشتم ... شروع کرد به📖 خوندن ... صدای قشنگی داشت ... حالت و سوز عجیبی توی صداش بود ... نمی فهمیدم چی می خونه ... خوبه یا بد ... شاید اصلا فحش می داد ... اما حس می کردم از درون خالی می شدم 😭😭😭😭 😭گریه ام گرفته بود ... بعد از یازده سال گریه می کردم ... بعد از مرگ آدلر و ناتالی هرگز گریه نکرده بودم ... 😭 اون بدون اینکه چیزی بگه فقط می خوند و من فقط گریه می کردم ... 😭😭😭 تا اینکه یکی از نگهبان ها با ضرب، باتوم رو کوبید به در ... . 🅾🔰🅾🔰🅾 👈ادامه امروز....🔜👉 🔵🔴🔵🔴🔵 https://eitaa.com/TanhamasirLezatbandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم صبح همه ی شما بخیر✋
🖤🌹 بهترین مسیر خوشبختی 🌹🖤
#لذت_بندگی ۱۷ #مبارزه_بانفس ۵ 【تمایلات_عقل_نفس】 بسم الله الرحمن الرحیم جلسه ی قبل رسیدیم به یه س
۱۸ ۶ 【وضو_زیارت】 بسم الله الرحمن الرحیم ما تا اینجا خوندیم که اگه علایق عمیق و پنهان رو انتخاب کنیم انتخاب های ما ارزشمند میشوند رفقا تو این جلسه میخاییم بریم یجایی میدونم دلای همتونم منتظر بهونه هستش😊 خوشبحال اون عزیزانی که امروز مشهدالرضا هستن آخ دلت♡♡♡♡ رفت؟؟ الان دوست داشتی داخل حرم اقا بودی؟؟ یه گوشه ای مینشستی و صحبت میکردی؟؟ بیایید ما هم از همینجا دلامونو ببریم مشهدالرضا👌
دیدید رفقا وقتی وارد حرمش میشیم، انگار وارد بهشت شدیم✅ یلحظه چشماتونو ببنیدید و حس کنید که داخل صحن حرم هستید اخ چی میشه روزی مام بشه زیارتش مام بریم از باب الجواد وارد بشیم بریم داخل صحن ها دور بزنیم
اصلا وقتی وارد میشی حس میکنی اونجا یجای دیگه اس!! فضای اونجا با بیرون حرم کلافرق میکنه😭😭 بریم صحن انقلاب روبرو پنجره فولاد بایستیم
بگیم اقا جان خیلی غریبم، خیلی گرفتارم، بگیم اقاجان ممنونتم که بازم راهم دادی! بگیم اقا جان خیلیا دوست داشتن بیان حرمت من خودمو میگم اقا جوون چقدر بد قولی کردم
چقدر بی ادبی کردم خدمتتون رفقا روضه نمیخونم براتون ها خیلی وقته نرفتم حرمش، دارم با اقا صحبت میکنم😭😭 میدونید تو زیارت نامه اش میخونیم تسمع کلامی.......
یعنی کلام ما رو میشنوی👌 رفقا امام رضا خیلی رئوف هستش حاجت داری؟؟ گرفتاری داری؟؟ مریض داری؟؟ اصلا میخای ازدواج کنی؟؟ بخدا همه چیز رو از اقا بخواه اقا دستتو رد نمیکنه
چشم دلتونو باز کنید خودتونو داخل حرم ببینید این شعر رو با هم بخونیم 👇👇👇 من دست خالی اومدم دست من و دامان تو سرتا به پا درد و غمم درد من و درمان تو
تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم آخر به این در آمدم ، باشم کنار خوان تو من از هر دررانده ام ، من رانده ی وامانده ام یا خوانده یا نا خوانده ام ، اکنون منم مهمان تو پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد