1294999299_347001852.mp3
8.74M
گفتن از دیدارها، گفتن از بازگوییِ نصرت امامی است که همواره ناصرِ دین و ولایت است.
#به_امید_دیدار...
🔘 #نمایش_صوتی مَحرمِ راز. #داستان_تشرف
یا رب تو مرا به نفس طناز مده
با هر چه به جز تُست مرا ساز مده
🌱
2_144189955862897998.mp3
16.35M
#مقام_محمود ۳۲
※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله.
#استاد_شجاعی | #حجهالاسلام_قرائتی
من خیلی اهل مبارزه با خودم هستم.
از مال، محبت، موقعیت و .... برای دیگران زیاد میگذرم، اما اون رشدی که باید در من اتفاق نمیفته.
هنوز توی ساده ترین مشکلات اخلاقی و روحی ام گیر دارم. چرا؟
منبع : کارگاه مقام محمود
امام زندگی ۳۷.mp3
4.12M
#امام_زندگی ۳۷
#بلا_باب عشق بازی با خدا
🖤بسم رب الحسین علیه السلام🖤
امام سجاد علیه السلام می فرماید
👈کان الحسین علیه السلام و بعض من معه من خصائصه
تشرق الوانهم و تهدا جوارحهم و تسکن نفوسهم
امام حسین علیه السلام و یاران خاص او، رنگ چهره شان
برافروخته تر و اندامشان آرام تر و جان هایشان آسوده تر می گشت✅
هر چقدر حضرت به ظهرعاشورا نزدیک تر می شد
چهره اش برافروخته تر می شد👌
اما این برافروختگی در اثر نشاط برا ملاقات با خداست😍
مثل عاشقی که با معشوق خودش قرار بگذاره و هر لحظه که به
ساعت ملاقات نزدیک تر میشه، خون، زیر پوستش می جنبه
و به جوش میاد و بر افروخته تر میشه❤️👌
برافروختگی امام حسین علیه السلام از این جنس هستش
تازه ادامه روایت می فرماید
هر چقدر سیدالشهداء علیه السلام به شهادت نزدیک تر می شد
👈 آرام تر و آرام تر از گذشته می شد
می دونی امتیاز آرامش حضرت بخاطر چیه؟؟؟🤨
ببینید،ما آدمای معمولی برا ارامش، دنبال فرار از مشکلات زندگی هستیم😕
فک می کنیم اگه نجنگیم، آسوده تریم
در حالی که آرامش حسین علیه السلام در وسط
میدان مبارزه و جهاد و انجام رسالت اجتماعی و سیاسی خودش است👌
این ارامش محشر هست، این آرامش ممتاز هستش✅
هر چه بلا اومد حسین علیه السلام آرام تر و آرام تر شد
بلا👈 ادمای معمولی رو بهم می ریزه و عصبانی میکنه
رابطه شون با خدا رو بهم می ریزه😖
کفرشون درمیاد
اما بلا برا حسین علیه السلام👈 تازه آغاز عشق بازی با خداست
در بلا هم می چشم لذات او
مات اویم مات اویم مات او
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت👌🌷✋
ان شاءالله
🍃امان ایمان ها
در عالمی که تو در آن غایبی
چه گردبادهای وحشتناکی میوزد!
زوزۀ این گردبادها
برای مردن از ترس، کافی است.
این گردبادها رحم ندارند
سر راهشان هر چه و هر که باشد
معلّق میان زمین و آسمان
به ناکجاآباد پرتاب میشود.
رنگ این گردبادها سیاه است.
سیاهی را با خودشان میبرند به هر جا که میوزند.
هر چراغی سر راهشان باشد
خاموش میکنند و شیشههایش را میشکنند.
قُطر این گردبادها یکی دو قدم نیست.
از طول یک روستا هم فراتر است.
یک شهر بزرگ در گوشهای از این گردباد
مثل ریگ کوچکی است در بیابان.
اصلاً سخن درست بگویم
قطر این گردباد به اندازۀ طول همۀ دنیاست.
این گردباد، نه به روز و نه هفته و نه ماهی محدود میشود
و نه فصل از فصل را میشناسد.
همیشه در حال وزیدن است.
پس هیچ کسی در هیچ کجای این دنیا و هیچ زمانی
از این گردباد در امان نیست
و قسمت ترسناک قصۀ این گرباد آن است
که کارش غارت ایمان است.
فقط یک دستهاند که هر جا که باشند، ایمانشان در امان است
آن هم دستۀ کسانی است که تو دوستشان هستی.
آقا! با من دوست میشوی؟
من از این گردباد میترسم.
شبت بخیر امان ایمانها!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن