#آیات_انقلابی ۷۷
قرآن به فتنه گرانی که در خواست آشتی ملی می دهند چه رهنمونی دارد؟
[سوره البقرة (2): آيه 160]
إِلاَّ الَّذِينَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا فَأُولئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (160)
مگر آنها كه توبه كردند و (اعمال بد خود را با اعمال نيك) اصلاح نمودند و (آنچه را كتمان كرده بودند) آشكار ساختند، كه من (لطف خود را) بر آنان بازمىگردانم، زيرا من توبه پذير مهربانم.
نكته:
براى گناه كتمان حقیقت، همچون ساير گناهان، راه توبه و بازگشت باز است. امّا توبهى واقعى، با پشيمانى قلبى و اصلاح عمل و بيان موارد كتمان صورت مىگيرد.
توبهى كسى كه نماز نخوانده آن است كه نمازهاى خود را قضا كند. توبه كسى كه مال مردم را تلف كرده آن است كه بايد همان مقدار را به صاحبش برگرداند. در مورد فتنه گران نیزكسى كه كتمان حقیقت نموده و با دروغ تقلب به انقلاب ؛ خيانت كرده، ورای مردم که حق الناس است را زیر پا گذاشته ؛فقط با توبه و اصلاح گذشته و تبيين حقيقت و بازگويى آنهاست كه مىتواند گذشته را جبران نمايد.
برداشتها:
۱. خداوند، امكان توبه و بازگشت را براى خطاكاران حتی کتمان کنندگان حقیقت، فراهم نموده است. «يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ») «إِلَّا الَّذِينَ تابُوا»
۲. كتمان حقايق دينى، فساد است، خداوند حتی به این مفسدان هم اجازه توبه و اصلاح و جبران داده است. «تابُوا وَ أَصْلَحُوا»
۳. توبهى هر گناه، متناسب با آن است. توبهى كتمان حقیقت، بيان حقیقت است. «تابُوا») ( «وَ بَيَّنُوا»
۴. چون در مقام تهديد و توبيخ، لعنت خداوند شامل حال كتمان كنندگان شد، در مقام مهربانى نيز كلمات «أَنَا» و «التَّوَّابُ» و «الرَّحِيمُ» بكار رفته تا بگويد: من خودم با مهربانى مخصوصم، به شما باز مىگردم. «يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ») ( «أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ»
۵. تهديد گنهكار و بشارت نيكوكار، دو ركن اساسى براى تربيت فرد و جامعه است. «يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ») ( «أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ»
#آیات_انقلابی ۷۸
چرا به فتنه گرانی که 8 ماه علیه نظام اسلامی توظئه کردند نمی شود اعتماد کرد؟
[سوره النساء (4): آيه 91]
كُلَّما رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيها فَإِنْ لَمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَ يُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَ يَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أُولئِكُمْ جَعَلْنا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطاناً مُبِيناً (91)
فنه گران هر بار به سوى فتنه برگردند، در آن فرو مىافتند. پس اگر از درگيرى با شما كناره نگرفتند و به شما پيشنهاد صلح ندادند و دست از شما برنداشتند، آنان را هر جا يافتيد، بگيريد و بكشيد كه آنانند كسانى كه ما براى شما بر ايشان قدرت و تسلّطى آشكار قرار دادهايم.
برداشتها:
۱. محيطها و زمينههاى مناسب، خصلتهاى درونى افراد را بروز مىدهد. «كُلَّما رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيها»
۲. عقربهى روح منافقان به سوى كفر است و با مساعد ديدن زمينه، در آن فرو مىروند. «كُلَّما رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيها
۳. برخورد شديد و سركوبگرانه، با منافقانى است كه حركتهاى براندازى عليه نظام اسلامى دارند. «لَمْ يَعْتَزِلُوكُمْ»، «يَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ»
۴. شناخت منافقان نياز به آگاهى و تحقيق و اطلاعات دقيق دارد. «ثَقِفْتُمُوهُمْ».
۵. مسلمانان بايد از هر جهت بر كفّار سلطه يابند. «سُلْطاناً مُبِيناً»
۶. حكومت اسلامى در سركوب منافقان توطئهگر و تصفيهى جامعه، دستش باز است و ولايت دارد. «جَعَلْنا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطاناً مُبِيناً»
#ایات_انقلابی ۷۹
یکی از شاخصه های انقلابیگری دشمن شناسی است
اهل عمل نبودن، ویژگی مشترک منافقین و مریض دلان اگر احیانا به دستورات ولیّ خدا هم عمل کنند، همراه با کسالت و کراهت انجام می دهند
از آیات متعدد قرآن کریم اینگونه استنباط می شود که اصلی ترین ویژگی جریان نفاق، حرف زدن و عمل نکردن است؛ و یکی از مهمترین عرصه های عمل نیز «جهاد در راه خدا» است. حال مصداق این جهاد و متعلَّق آن در هر زمانی متفاوت است. در یک زمان، وظیفه ای که خداوند و ولیّ خدا تعیین می نماید، جهاد نظامی است و در زمانی دیگر جهاد اقتصادی.
این مسئله (عمل به دستورات خدا و ولیّ خدا) آن قدر مهم است که در برخی آیات خداوند صراحتاً غضب خود را از این مسئله ابراز می دارد:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ * كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ» (صف: 3-2)
خداوند در آیات دیگری به مذمت مریض دلانی می پردازد که در مقام حرف می گویند چرا سوره ای نازل نمی شود که در آن فرمان جهاد باشد، ولی در مقام عمل و به هنگام جنگ، از شدت ترس گویی در حال مرگ اند: (محمد:20)
رَأَيْتَ الَّذِينَ فىِ قُلُوبهِِم مَّرَضٌ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشىِِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْت
زمانیکه منافقین در برخی مواقع برای پوشاندن نفاق خود مجبور به عمل به دستورات ولیّ هستند نیز، آن را با کسالت و کراهت انجام می دهند. برخی آیات قرآن نیز به این مسئله اشاره دارند. خداوند در یک آیه شریفه به اقامه نماز با کسالت (نساء: 142) و در آیه دیگر، به نماز و انفاق با کسالت توسط منافقین اشاره دارد: (توبه: 54)
در آیه دیگری نیز به شرکت برخی از مؤمنین مریض دل در جهاد اشاره کرده و به آنان عتاب می کند که چرا بگونه ای راه می روید که گویی خود را به زمین چسبانده اید:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ما لَكُمْ إِذا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ» (توبه: 38)
به عبارت دیگر، یکی از نشانه های جریان نفاق و مریض دل این است که اگر هم در مواردی مجبور به عمل به دستورات ولیّ شود، بگونه ای عمل می کند که بی حوصلگی و کراهت و بی اعتقادی به انجام آن عمل، در ظاهرش پیداست.
#آیات_انقلابی ۸۰
هم افزایی تشکیلاتی و سازمانی یکی از شاخصه های انقلابیگری است
[سوره النور (24): آيه 62]
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا كانُوا مَعَهُ عَلى أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (62)
مؤمنان (واقعى) تنها كسانى هستند كه به خدا و پيامبرش ايمان آورده و هر گاه با پيامبر بر كارى اجتماع نمايند، بدون اجازه او نمىروند، (اى پيامبر!) كسانى كه اجازه مىگيرند آنانند كه به خدا و پيامبرش ايمان دارند. پس اگر براى بعضى از كارهاى خود از تو اجازه خواستند، به هر كس از آنان كه خواستى (و مصلحت بود) اجازه بده و براى آنان از خدا طلب آمرزش كن، كه خداوند بخشنده و مهربان است.
برداشتها:
۱. حضور و هم افزایی انقلابیون در كنار رهبرى و امام جامعه براى كمك و حل مشكلات، نشانهى ايمان و ترك آن نشانهى نفاق يا ضعف ايمان است. «كانُوا مَعَهُ عَلى أَمْرٍ جامِعٍ»
۲. در مسائل تشكيلاتى، كه بر اساس همفكرى و مشورت، تصميم گرفته مىشود، خودمحورى و خودمختارى مومن انقلابی ممنوع است. «عَلى أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا»
۳. در زندگى اجتماعى ، وجود رهبر و پيروى از او برای مومنان انقلابی لازم است. «عَلى أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا»
۴. ايمان یک انسان مومن انقلابی بايد همراه با تسليم و اطاعت از امام جامعه باشد. «لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ»
۵. اجازه گرفتن از رهبری، نشانهى ادب، تسليم، قانونمندى، عشق به رهبر و نظم و نظام و سازمان پذیری است. (با توجّه به كل آيه)
۶. بايددر کار تشکیلاتی سازمان پذیری و هم افزایی را ارج نهيم. «لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ»
۷. رهبرى در اسلام، همراه با مصلحتانديشى و رحمت است. «شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ»
۸. در کار سازمانی و تشکیلاتی تصميمگيرى نهايى با رهبر است. «لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ» (پيامبر در مسائل عمومى جامعه، بر مردم ولايت دارد).
۹. رهبر بايد در کار تشکیلاتی خود انعطافپذير و واقعبين باشد. «فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ»
۱۰ اذن پيامبر براى كارهاى شخصى، كار را حلال مىكند ولى نفسِ رها كردن كارهاى تشکیلاتی در حضور رهبر، نياز به استغفار دارد. «فَأْذَنْ ... وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ»
۱۱. طرح مسائل شخصى در هنگام اشتغال به كارهاى تشکیلاتی، گرچه با اجازه باشد، زيبا نيست و بايد عذرخواهى كرد. «وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ»
#آیات_انقلابی ۸۱
چرا با فتنه گران آشتی نمیکنیم؟!!!
[سوره التوبة (9): آيه 118]
وَ عَلَى الثَّلاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذا ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ وَ ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلاَّ إِلَيْهِ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (118)
و نيز بر سه نفرى كه (از شركت در جبههى تبوك به خاطر سستى) وامانده بودند، تا آن گاه كه زمين با همهى وسعتش (به سبب قهر و نفرت مردم) بر آنان تنگ شد و از خود به تنگ آمده و فهميدند كه در برابر خدا، هيچ پناهگاهى جز خود او نيست، پس خداوند لطف خويش را شامل آنان ساخت تا به توبه موفّق شوند. همانا خداوند توبهپذير و مهربان است.
نكتهها:
سه مسلمانى كه در تبوك شركت نكردند، پشيمان شده و براى عذرخواهى نزد پيامبر آمدند. امّا حضرت با آنان سخن نگفت و دستور داد كسى با آنان حرف نزند و همسرانشان هم به آنان نزديك نشوند. آنان به كوههاى اطراف مدينه رفتند و براى استغفار، جدا از يكديگر به تضرّع و گريه پرداختند تا پس از پنجاه روز، خداوند توبهى آنان را پذيرفت.
پيام ها:
۱. بىاعتنايان به جنگ و فرمان رهبرى، بايد تنبيه شده و تا مدّتى پشت سر گذاشته شوند. «خُلِّفُوا»
۲. قهر، بىاعتنايى و بايكوت، يكى از شيوههاى تربيتى براى متخلّفان از فرمان رهبری جامعه اسلامی است. «ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ» ... «ظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ»
۳. مبارزهى منفى با متخلّفان، جامعه را براى آنان زندانى بىنگهبان و مؤثّر مىسازد. «ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ»
۴. با آنكه پيامبر، مظهر رحمت الهى است، امّا به عنوان مرّبى، از اهرم قهر هم استفاده مىكند. «ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ»
۵. يكى از عذابها عذاب و جدان است. «ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ»
۶. يأس از مردم، زمينهساز توبه و توجّه به خداست. «لا مَلْجَأَ» ... «ثُمَّ تابَ»
۷. توفيقِ توبه نيز در سايهى لطف و عنايت الهى است. اوّل خداوند لطف خود را به انسان باز مىگرداند، «تابَ عَلَيْهِمْ» تا انسان توفيق پشيمانى و عذرخواهى و توبه پيدا كند، «لِيَتُوبُوا» و همين كه توبه كرد، باز خداوند توبهى او را مىپذيرد.«إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ»
۸. پس از يك دوره مبارزهى منفى و بىاعتنايى و بايكوت، شرايط مناسب را براى بازسازى خلافكاران به وجود می آید تا بازگردند و بعد از آن نيز ما با مهربانى آنان را پذيرا باشيم. «تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ»
اما چرا رهبری فرمودند:
«بله، مردم ما با آن کسانی که به روز عاشورا اهانت کردند قهرند. ملّت با آنهایی که روز عاشورا، با قساوت، با لودگی، با بیحیایی آمدند جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهر است. با اینها آشتی هم نمیکنیم،» !!!! 27/11/95
در پاسخ به این سوال حضرت آیه الله جوادی آملی ذیل آیه 7 سوره بقره«خَتَمَ اللَّهُ عَلىَ قُلُوبِهِمْ وَ عَلىَ سَمْعِهِمْ وَ عَلىَ أَبْصَرِهِمْ غِشَاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ(7)» می فرمایند:
«ختم: ختم در مقابل فتح (آغاز كردن و گشودن شى ء) و به معناى كامل كردن يا رسيدن به پايان آن است. سر اين كه از ختم در زبان فارسى به مهر كردن ياد مى شود آن است كه مهر كردن نامه نشانه پايان آن است. نامه آنگاه مهر مى شود كه پايان يافته باشد. صحيفه جان آدمى نيز تا آنجا كه راهى براى نفوذ هدايت در آن باشد و راه توبه به كلى بسته نشده باشد مختوم نيست. اما اگر انسان با سوء اختيار خود راه توبه را كه خداى سبحان بر روى انسان گشوده تا آخرين مهلت باز است عمدا بر روى خود بست و آن را انكار و استهزا كرد، صحيفه جان او مختوم مى شود و ديگر جايى براى نوشتن حسنات به دست كرام كاتبين در آن نيست
ودربیانی دیگر می فرمایند تا نامه به دست صاحب نامه نرسد مهر آن باز نمی شود
#آیات_انقلابی ۸۲
داشتن انگیزه برای امر به معروف ونهی از منکر؛ ولودر شرایط فراگیری منکرات از شاخصه های انقلابیگری است
[سوره المائدة (5): آيه 62]
وَ تَرى كَثِيراً مِنْهُمْ يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (62)
و بسيارى از آنان (مدعيان ايمان) را مىبينى كه در گناه و ظلم و حرامخوارى شتاب مىكنند. بهراستى چه زشت است آنچه انجام مىدهند.
نكتهها:
۱. در این آیه به بيان فسادهاى اخلاقى و اجتماعى و اقتصادى مدعیان ایمان پرداخته است
۲. «السُّحْتَ» در اصل به معناى جدا كردن پوست و نيز به معناى شدّت گرسنگى است، سپس به هر مال نامشروع مخصوصاً رشوه گفته شده است، زيرا اين گونه اموال، صفا و طراوت و بركت را از اجتماع انسانى مىبرد. همان طور كه كندن پوستِ درخت باعث پژمردگى يا خشكيدن آن مىگردد.
برداشتها:
۱. سيماى جامعه اسلامى، سبقت در خيرات است، «يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ»
۲. سيماى جامعه كفر و نفاق، سبقت در فساد است. «يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ»
۳. بدتر از فساد اخلاقى «اثم» و فساد اجتماعى «عدوان» و فساد ادارى «سُحت»، عادت به فساد و سرعت در آن است. «يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ ...» ( «يُسارِعُونَ»، دلالت بر استمرار دارد)
۴. چه بسا مدّعيان ايمان كه به گناه، تجاوز و حرامخوارى شتاب مىكنند. «تَرى») ... ( «يُسارِعُونَ ...»
۵. بدتر از آلودگى به گناه، غرق شدن در گناه است. «فِي الْإِثْمِ»
۶. تظاهر به گناه، كثرت گناهكار، سرعت در گناه، تنوّع در گناه و ... هيچ يك دليل بر سكوت انقلابی مومن نمی تواند باشد. «تَرى كَثِيراً مِنْهُمْ يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ»، «لَوْ لا يَنْهاهُمُ» (كلمه «تَرى» رمز تظاهر به گناه، كلمه «كَثِيراً» رمز جمعيّت زياد، كلمه «يُسارِعُونَ» رمز سرعت در گناه و كلمه «الْإِثْمِ»، «الْعُدْوانِ» و «السُّحْتَ»، رمز تنوع گناه است)
۷. اینکه گفته شود گناهان فراگیر شده؛ علنی شده یا گناهان جدید ومتنوع شده اند؛ نمیشود امر به معروف ونهی از منکر کرد؛ هیچ یک نمیتواند باعث ترک امر به معروف ونهی از منکر در جامعه بشود.بویژه انسان انقلابی وعلماء ربانی مسئولیت سنگین تری دارند
#آیات_انقلابی ۸۳
ناترس بودن از شاخصه های انقلابیگری است
[سوره آلعمران (3): آيه 175]
إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ فَلا تَخافُوهُمْ وَ خافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (175)
اين شيطان است كه دوستان خويش را (از قدرت كفّار) مىترساند، پس اگر ايمان داريد از آنان نترسيد و فقط از (مخالفت) من بترسيد.
برداشتها:
۱. هر گونه شايعهاى كه مايهى ترس و يأس مومنان انقلابی گردد، شيطانى است. «إِنَّما ذلِكُمُ الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ»
۲. شيوهى ارعاب و تهديد، سياست دائمى قدرتهاى شيطا نى است و شیطان فقط دوستان خودش را می ترساند. «يُخَوِّفُ»
۳. افراد غیر انقلابی و ترسودر ميدانهاى نبرد، يار شيطان و تحت نفوذ شيطانند. «يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ»
۴. مؤمنان انقلابی شجاع، از ولايت شيطان دورند. «الشَّيْطانُ يُخَوِّفُ أَوْلِياءَهُ»
۵. مؤمن انقلابی ناترس است و فقط از خدا می ترسد شجاعت ونا ترسی را از خدا می گیرد «وَ خافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»
۶. مومنان انقلابی در مقابل رجز خوانی دشمنان چه شیطان بزرگ ؛آمریکا باشد؛ چه اذناب آنان؛ هیچ خوف و اندوهی به خود را نمیدهد «أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يحَْزَنُونَ(62/یونس)
#آیات_انقلابی ۸۴
دشمن شناسی از شاخصه های انقلابیگری است
[سوره التوبة (9): آيه 47]
لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ ما زادُوكُمْ إِلاَّ خَبالاً وَ لَأَوْضَعُوا خِلالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَ فِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ (47)
اگر (منافقان) همراه شما به جنگ بيرون آمده بودند، جز فساد، (ترديد و اضطراب، چيزى) بر شما نمىافزودند و به سرعت در ميان شما رخنه مىكردند تا فتنه پديد آورند و در ميان شما كسانى هستند که نفوذ پذیرندو به سخنان آنان گوش و دل مىسپارند و خداوند به حال ستمگران آگاه است.
برداشت ها:
۱. نيروهاى انقلابی بايد برگزيده و نفوذ ناپذیر باشند، تعداد نفرات و كميّت، برای آنان مهم نيست. «لَوْ خَرَجُوا» ... «ما زادُوكُمْ إِلَّا خَبالًا»
۲. خداوند به مؤمنين انقلابی دلدارى مىدهد كه به خاطر تخلّف گروهى از منافقان از جبهه حق، نگران نباشند. «لَوْخَرَجُوا» ... «ما زادُوكُمْ إِلَّا خَبالًا»
۳. حضور منافقان در بین انقلابیون، عامل تضعيف روحيّه و تفرقه و ترديد است.«لَأَوْضَعُوا خِلالَكُمْ»
۴. تحرّكات منافقان، بسيار سريع است. «لَأَوْضَعُوا»
۵. همهى مسلمانان، دشمن شناسی دقیق ندارند وخطر منافقان را ممکن است درک نکنند و بعضى سادهلوحانِ زودباور، تحت تأثير قرار مىگيرند. «سَمَّاعُونَ لَهُمْ»
۶. منافق، ظالم است و خداوند به آنها هشدار داده است. «وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ»
#آیات_انقلابی ۸۵
استقامت در راه حق از شاخصه های انقلابیگری است
وَأَلَّوِ اسْتَقَامُواْ عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُمْ مَّآءً غَدَقاً
لِّنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَمَن يُعْرِضْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَاباً صَعَداً
ترجمه
و اگر بر طریق (حق) استقامت كنند، آنان را با آبى فراوان سیراب مىكنیم، تا در آن (رفاه و آسایش) امتحانشان كنیم
گرفتار عذاب سخت و فراگیر مىكند. «و من یعرض عن ذكر ربّه یسلكه عذاباً صعدا»
پيام ها
۱. مهمتر از ایمان، پایدارى و استقامت بر آن است. «و ان لواستقاموا على الطریقة»
۲. در میان راهها، تنها یك راه حق قابل قبول است. «طرائق قددا... على الطریقة»
۳. اثار ایمان تنها در آخرت نیست، بلكه در دنیا نیز ظاهر مىشود. «لاسقیناهم ماء غدقا»
۴. استقامت بر راه حق ارزش است. و هر استقامتى ارزش ندارد، زیرا بعضى استقامتها لجاجت و یك دندگى است. «استقاموا على الطریقة»
۵. استقامت بر راه مستقیم در طبیعت اثر مىگذارد. «ماء غدقا»
۶. رفاه زمینه غفلت است. «ماء غدقا لنفتنهم فیه»
۷. حتّى بعد از استقامت بر راه حق و دریافت پاداش،انقلابیون مومن نباید كار خود را پایان یافته بدانند چرا كه تازه آزمایش دیگرى شروع مىشود. «ماء غدقا لنفتنهم فیه...»
۸. یكى از عوامل كشیده شدن به دوزخ اعراض از ذكر خداوند است. «ومن یعرض عن ذكر ربّه یسلكه عذابا صعداً»
۹. گاهى نزول باران وسیله آزمایش است كه اگر با ناشكرى و كفران همراه شود، قهر فراگیر به دنبال دارد. «عذاباً صعدا»
#آیات_انقلابی ۸۶
از ویژگیهای یاران انقلاب در وسط میدان بودن است
سورة العاديات
وَ الْعَادِيَاتِ ضَبْحًا(1)
فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا(2)
فَالمُْغِيرَاتِ صُبْحًا(3)
فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا(4)
فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا(5)
ترجمه
سوگند به اسبان دونده كه (در میدان جهاد) نفسشان به شماره افتاد.
و (به هنگام تاختن، از برخورد نعل اسبان با سنگهاى بیابان) به شدّت برق افروزند.
و صبحگاهان بر دشمن هجوم برند.
و گرد و غبار برانگیزند.
و در میان معركه و جمع دشمنان در آمدهاند.
پیامها:
۱. جهاد و انقلابیگری به قدرى ارزش دارد كه خداوند به نفس اسبهاى زیر پاى مجاهدان انقلابی سوگند یاد مىكند. «و العادیات ضَبحا»
۲. مومن انقلابی باید چابك ؛ فعال و کوشا باشند. «و العادیات ضَبحا»
۳. در جهاد با دشمن، سرعت عمل یك ارزش است. «و العادیات ضَبحا»
۴. مومن انقلابی از غفلت دشمن براى حمله استفاده می کند یعنی موقعیت شناسی . «فالمغیرات صُبحا»
۵. مومن انقلابی باید در وسط میدان باشد تا فضیلتها وارزشهای انقلاب زنده بماند. «فوسطن به جمعًا»
#آیات_انقلابی ۸۸
هموشمندی و هوشیاری از شاخصه های انقلابیگری
وَ إِذا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرائِكُمْ وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَ لْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً واحِدَةً (102)
(اى پيامبر!) هر گاه (در سفرهاى جهادى) در ميان سپاه اسلام بودى و براى آنان نماز برپا داشتى، پس گروهى از آنان با تو (به نماز) بايستند و سلاحهاى خود را همراه داشته باشند، پس چون سجده كردند (قيام نمايند و ركعت دوّم را فرادى انجام داده پس بروند و) پشت سر شما (نگهبان) باشند، و گروه ديگر كه نماز نخواندهاند (از ركعت دوّم) با تو نماز بخوانند و وسايل دفاع و سلاحهاى خود را با خود داشته باشند، كافران دوست دارند كه شما از سلاح و ساز و برگ خود غافل شويد تا يكباره بر شما حمله آورند.
برداشتها:
۱. نماز، حتّى در صحنهى جنگ تعطيل نمىشود و رزمنده، بىنماز نيست. «فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ»، «وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ»
۲. در اهميّت نماز جماعت همين بس كه در جبههى جنگ با دشمن، حتّى با يك ركعت هم برپا مىشود. «وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا»
۳. در هنگام پيش آمدن دو وظيفه (جهاد و نماز)، نبايد يكى فداى ديگرى شود.«فَلْتَقُمْ»، «وَ لْيَأْخُذُوا»
۴. در همه حال، هشيارى لازم است، حتّى نماز نبايد مسلمانان را از خطر دشمن غافل كند. «وَ لْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ»
۵. رهبر، محور وحدت و عبادت است. «كُنْتَ فِيهِمْ»، «فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ»
۶. فرمانهاى الهى به تناسب شرايط، متفاوت است. (اين آيه مربوط به نماز خوف در برابر دشمن است.) «فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ»
۷. نماز جماعت در صحنه مبارزه، نشان عشق به هدف و خدا و رهبر و پايبندى به ارزشهاست. «إِذا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ»
۸. در صحنه مبارزه بايد جابه جايى نيروها در فاصلهى يك ركعت نماز، امكان پذير بوده باشد. «وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا»
۹. هوشمندی و هوشیاری در صحنه مبارزه ؛ نظامی؛ فرهنگی و سیاسی از ویژگیها و شاخصه های انقلابیگری است. . «وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ»
۱۰. مومن انقلابی باید نقشه دشمن، را بخواند. «وَدَّ الَّذِينَ»
۱۱. عبادت، وسيلهى غفلت از دشمن نشود. «تَغْفُلُونَ»
۱۲. احتمال غفلت در مسلمانان انقلابی واقعى ضعيف است. (كلمه «لَوْ» در جمله «لَوْ تَغْفُلُونَ» نشانهى اين معناست.)
۱۳. با هوشيارى و هوشمندی، بايد از امكانات نظامى ؛ اقتصادى؛ سیاسی و فرهنگی حفاظت كرد. «أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ»
۱۴. غفلت امّت اسلامى، شبيخون كفّار را در پى خواهد داشت. «مَيْلَةً واحِدَةً»
۱۵. هر سخن و برنامه و حركتى كه مسلمانان را غافل كند، گامى است در جهت اهداف و خواستههاى دشمن. «وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ»
#آیات_انقلابی ۸۹
شما ببینید شوهرداری فاطمهی زهرا سلاماللَّهعلیها چگونه بود. در طول ده سالی که پیامبر در مدینه حضور داشت، حدود نُه سالش حضرت زهرا و حضرت امیرالمؤمنین علیهماالسّلام با همدیگر زن و شوهر بودند. در این نُه سال، جنگهای کوچک و بزرگی ذکر کردهاند - حدود شصت جنگ اتّفاق افتاده - که در اغلب آنها هم امیرالمؤمنین علیهالسّلام بوده است. حالا شما ببینید، او خانمی است که در خانه نشسته و شوهرش مرتّب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ میماند - این قدر جبهه وابستهی به اوست - از لحاظ زندگی هم وضع روبهراهی ندارند؛ همان چیزهایی که شنیدهایم: «و یطعمون الطّعام علی حبّه مسکیناً و یتیماً و اسیراً انّما نطعمکم لوجه اللَّه» یعنی حقیقتاً زندگی فقیرانهی محض داشتند؛ در حالی که دختر رهبری هم هست، دختر پیامبر هم هست، یک نوع احساس مسؤولیت هم میکند.
ببینید انسان چقدر روحیه قوی میخواهد داشته باشد تا بتواند این شوهر را تجهیز کند؛ دل او را از وسوسه اهل و عیال و گرفتاریهای زندگی خالی کند؛ به او دلگرمی دهد؛ بچهها را به آن خوبی که او تربیت کرده، تربیت کند. حالا شما بگویید امام حسن و امام حسین علیهما السّلام، امام بودند و طینت امامت داشتند؛ زینب علیهاسلام که امام نبود. فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها او را در همین مدت نُه سال تربیت کرده بود. بعد از پیامبر هم که ایشان مدّت زیادی زنده نماند.] ۱۳۷۷/۰۲/۰۷ /امام خامنه ای
سوره انسان آيه 8-9
ایثارگری شاخصه انقلابیگری است (انقلابی ترین خانواده)
وَ يُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَيَتِيماً وَأَسِيراً
إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَآءً وَلَا شُكُوراً
ترجمه
و غذاى خود را با آن كه دوستش دارند، به بینوا و یتیم و اسیر مىدهند.
(و مىگویند:) ما براى رضاى خدا به شما طعام مىدهیم و از شما پاداش و تشكّرى نمىخواهیم.
۱. اطعام و انفاق زمانى ارزش بیشتر دارد كه شىء انفاق شده، مورد نیاز و علاقه انسان باشد. «یطعمون الطعام على حبّه»
۲. انسان مومن انقلابی، حامى مستمندان و یتیمان و اسیران است. «و یطعمون الطعام... مسكینا و یتیما و اسیراً»
۳. اطعام، زمانى ارزش بیشترى دارد كه از خود و با دست خود باشد. «نطعمكم»
۴. كمكى ارزش دارد كه خالصانه و به دور از هر منّت و انتظارى باشد. «نطعمكم لوجه اللّه»
وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ" " وَ ما تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ" وَ يا قَوْمِ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالاً إِنْ أَجرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذينَ آمَنُوا. وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى رَبِّ الْعالَمين
۵. مومن انقلابی، نه تنها با زبان درخواست تشكّر ندارند، بلكه در دل هم به فكر تمجید و تشكّر نیستند. «لا نرید... شكوراً»
۶. گذشتن از پاداش، به تنهایى نشانه اخلاص نیست، بلكه گذشتن از تمجید و تشكّر نیز لازم است. «لا نرید منكم جزاءً و لا شكورا»