eitaa logo
بین الطلوعین
358 دنبال‌کننده
6هزار عکس
5.6هزار ویدیو
61 فایل
آموزه های دینی ،روایات آخرالزمان و رویدادهای معاصر
مشاهده در ایتا
دانلود
مسارعت در حرکت به سوی حق و آن عبارت از اين است كه سالك از بطالت، ملالت، و كسالت هر چه مىتواند اجتناب كند و در عزم خود كاملا جدى و استوار باشد، و نسبت به مقصدى كه در طلب آن است «مسارعت» كند. از هر فرصتى براى نيل به مقصد استفاده نمايد، و راضى نباشد لحظه ها را از دست بدهد، كه راه بسيار طولانى، آفات و خطرات بسيار زياد، و فرصت بسيار محدود است. براى كسى كه قدم در طريق سلوك گذاشته است، مسئله بطالت، ملالت، و كسالت، از مسائل كاملا خطرناك مىباشد. شيطان و نفس هميشه انسان را به بطالت مىخوانند، و ملالت و كسالت را به انسان القا مىكنند، تا از راه باز دارند، و از مجاهدت منصرف سازند. و اين حقيقتى است كه هر كس با دقت در حالات خويش مىتواند به آن پى ببرد. و اصولا، بايد توجه داشت كه هواى نفس در گذراندن اوقات و لحظات به بطالت است، و قيام به عبادت، و مجاهدات عبودى خلاف خواسته نفس و ناخوشايند براى آن مىباشد، و در نتيجه، انسان در وجود خويش نسبت به مجاهدتهاى عبودى احساس ملالت و كسالت مىكند، و اگر هم عبادتى را شروع كرد، زود ملول مىشود، و كسالت به وى روى مىآورد، و حال عبادت را ندارد. اينها همه از نفس است، و بايد با همه اينها به مقابله پرداخت، و ترك بطالت كرد، و ملالت و كسالت را جدا كنار گذاشت. بايد هم نفس را شكست، هم ملالت و كسالت را. در جهان جنگ اين شادى بس است كه ببينى بر عدو هر دم شكست (دفتر چهارم مثنوى) خداى متعال به انسان آن توانايى را داده است كه همه اينها را بشكند، و شب و روز، و در همه احوال به مجاهدت بپردازد، و از اهل «مسارعت» باشد. لحظه اى را بيجا نگذارند، و از هر لحظه و هر فرصتى در طريق نيل به مقصد اعلى استفاده كند، كه انسان، ساخته و پرداخته سعى و اراده خويش است؛ و أن ليس للأنسان الا ما سعى. همت والا، سعى بليغ، واراده شكست ناپذير مردان راه، دليل اين مدعاست. ادامه دارد... 🌴گوهر معرفت 🌴
مسارعت در حرکت به سوی حق ادامه... «مسارعت» از اركان سلوك، و از خصوصيات صالحان است. در خصوص حضرت زكريّا و فرزندش حضرت يحيى عليهما السلام، و در مجموع، درخصوص آن حضرت و بيت او خداوند چنين مىفرمايد: «...انهم كانوا يسارعون فى الخيرات و يدعوننا رغباً و رهباً و كانوا لنا خاشعين». يعنى «... آنان در كارهاى خير «مسارعت» داشتند، و با «رغبت» و «رهبت» و با قلب خاشع ما را مىخواندند». سوره انبيا، آيه 90. در آيه اى كه اول سخن آورديم، خطاب به صاحبان ايمان مىفرمايد: «و سارعوا الى مغفرة من ربكم...». يعنى «و مسارعت كنيد به سوى مغفرتى از پروردگار خود...». جمله «و سارعوا» كه به لفظ امر آمد است، و به دنبال آن جمله «الى مغفرة من ربكم» كه «مغفرت» را به لفظ نكره و منسوب به مقام ربوبى آورده است، سالكان را امر به «مسارعت» مىكند به سوى مغفرتى از پروردگار متعال كه در لفظ و در بيان نگنجد و به تصور نيايد، مغفرتى كه دواى همه دردهاى سالكان است، و مطلوب مشتاقان، و امان خائفان. جمله «و سارعوا» به سالكان با كمال صراحت اين هشدار را دارد كه وقت مىگذرد، و لحظه ها از دست مىرود. بطالت را ترك كنيد، ملالت و كسالت را به خود راه ندهيد، بشتابيد و فرصت را مغتنم بشماريد، كه اين فرصت را خداى متعال براى نيل به «مغفرت» در اختيار شما قرار داده است، و براى بازگشت به موطن، و نجات از هلاكت و خسران. هين بده اى قطره خود را بى ندم (دفتر چهارم مثنوى) كريمه مباركه «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا» عنايات خاصه مقام ربوبى را به آنهايى وعده مىدهد كه «مجاهدت» كنند، يعنى «مسارعت» داشته باشند، و شب و روز در سعى و كوشش بوده، از پاى ننشينند، نه به آنهايى كه فقط «دعوى» دارند، و وقت خود به بطالت مىگذارنند، و در مقام «عبوديت» ملول و كسيل هستند. مسارعت كنندگان در عبادت هستند كه راههاى وصول به مقصد را مىيابند، و از اشارتهاى هدايت كننده مقام ربوبى بهره مند مىشوند، و موفق و فائز مىگردند، نه آنان كه سستى مىنمايند، و اهل بطالت و ملالت مىباشند. آن فتح باب كه سالكان در انتظار آن هستند، براى اهل مسارعت است، و آن لطف عنايت كه دستگير انسانهاست، مخصوص دردمندانى است كه در مقام طلب به خود اجازه مسامحه و سستى نمىدهند. الله الله زود بشتاب و بجو چونكه بحر رحمت است اين نيست جو (دفتر چهارم مثنوى) بطالت، ملالت، و كسالت، مانع راه است اهل بطالت و كسالت هيچ وقت نمىتوانند حق مجاهدت در اين طريق را ادا كنند، و نمىتوانند راه به جايى ببرند. در حديثى كه از حضرت مولى الموحدين اميرالمؤمنين صلوات الله عليه نقل گرديده است اين جمله را مىبينيم كه: «اياكم و الكسل فانه من كسل لم يؤد حق الله عزوجل». يعنى «از سستى بپرهيزيد، زيرا هر كس سستى كند، هرگز نمىتواند حق خداى عزوجل را ادا نمايد». خصال صدوق، حديث أربعمائة ادامه دارد... 🌴 گوهر معرفت 🌴
مسارعت در حرکت به سوی حق ادامه... در دعاى ابوحمزه ثمالى نيز اين جملات را مىخوانيم كه: «اللهم انى أعوذ بك من الفشل و الكسل». يعنى «خدايا، به تو پناه مىبرم از سستى و كسالت». بسيارى از ماندگان راه آنهايى هستند كه در دام «بطالت»، «ملالت» و «كسالت» مبتلا مىشوند، و لحظات و فرصتهاى خود را با بطالتها، ملالتها، و كسالتها مىگذارنند، و آنگاه زبان به شكايت مىگشايند، و از اينكه توفيق ندارند، يا شوق و حال عبادت ندارند، و يا از اينكه عنايات خاصه ربوبى دستگير آنان نمىشود، و ابواب رحمت به روى آنان باز نمىگردد، شكوهها مىكنند. اينها بايد بطالت و كسالت را كنار بگذارند، ملالت را از خود دور سازند، و «مسارعت» كنند، تا آن باشد كه مىخواهند. تو، اى سالك با بصيرت، امر «سارعوا» را بخوبى فهم كن، و توجه داشته باش كه اين امر، از طرفى عنايت خاصى است از حضرت محبوب، و از طرفى امر و دستور. به فضل خود عنايت كرده، تو را به جوار قدس خود خوانده، و فرمود: «سارعوا». و به فضل خود براى حفظ تو از آفات و خطراتى كه از جهت بطالتها و كسالتها تو را تهديد مىكند، دستور «مسارعت» و شتاب داده است. و اين هم عنايت ديگرى است از جناب او. خود كه را آمد چنين دولت به دست قطره را بحرى تقاضاگر شده ست چون تقاضا مىكند دريا تو را پس چه استادى و درماندى هلا (دفتر چهارم مثنوى) و تو، اى سالك، بدان كه «مسارعت» در مقام طلب و مجاهدت، از نشانه هاى «صدق» در طلب است. و اگر تأمل كنى، اين حقيقت را به وضوح خواهى يافت. اساطين فن اين معنى را در گفته ها و نوشته هاى خود تذكر داده اند كه كنار گذاشتن فتور و سستى، و مسارعت داشتن از علائم صدق سالك است. مسارعت مردان راه را نظر كن، مخصوصاً مسارعت آنانى را كه روش آنان اسوه من و تواست، و علىالخصوص مسارعت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم را. در قسمتى از بيان امام صادق سلام الله عليه در باب جهاد و رياضت كه در مصباح الشريعة آورده است اين جملات را مىبينيم كه: «و رسول اكرم صلى الله عليه و آله آنقدر به نماز مىايستاد كه قدمهاى مباركش ورم مىكرد، و مىگفت: آيا بنده شكر گزار نباشم؟!. با اين گفتار مىخواست امت او نيز به او تأسى كنند، و از مجاهدت، از عبادت، و از رياضت در هيچ حالى غفلت ننمايند». در قسمت ديگرى از همين بيان مىفرمايد: «به ربيع بن خثيم گفته شد: چرا شب نمىخوابى؟ جواب داد: مىترسم مرگ من ناگهان در خواب فرا رسد». «ربيع» مىخواهد به هنگام مرگ، و در آن لحظات هم سعى خود را داشته باشد، و از مجاهدت مناسب آن لحظات نيز برخوردار شود، و اين، از آثار «مسارعت» در مقام عبوديت است. سالك هوشيار چگونه مىتواند «مسارعت» نداشته باشد، در حالى كه نمىداند چه اندازه فرصت دارد، و مهلت او تا چه مدتى است؟!. بنابراين، اولا بايد هميشه، مخصوصاً بعد از نمازهاى واجب با اصرار و الحاج به دعا بپردازد، و از خداى متعال بخواهد كه وى را از بطالتها، از ملالتها، و از كسالتها محفوظ بدارد، و با فقر و مسكنت از اين امور به درگاه او پناه ببرد. و ثانياً بايد عملا از اين امور سخت پرهيز كند، و «مسارعت» داشته باشد، و فرصتها را از دست ندهد. هر وقت در وجود خود از اين امور ديد، در وراى آن شيطان و نفس را ببيند، و با كنار زدن و دور ساختن آن از وجود خويش، شيطان و نفس را كنار بزند. 🌴گوهر معرفت 🌴