هدایت شده از علی مقدم
من برای تو هزاران ننگ را لایق شدم
آبروها ریختم تا آبرویی یافتم
#عاصی_خراسانی
|| بِیتُ البیـوتْ ||
من برای تو هزاران ننگ را لایق شدم آبروها ریختم تا آبرویی یافتم #عاصی_خراسانی
به!
به شرط آبرو یا جان، قمار عشق کن با ما
که ما جز باختن چیزی نمیخواهیم ازین بازی
فاضل
|| بِیتُ البیـوتْ ||
به! به شرط آبرو یا جان، قمار عشق کن با ما که ما جز باختن چیزی نمیخواهیم ازین بازی فاضل
دستی مرا نبردی گفتی قمار کافیست
دستی دگر بسوزان مارا ثواب دارد
معنی زنجانی
افتاده بودم در رهش،بگذشت و گفتا:کیست این؟
گفتند:بیمار غمت،گفتا:نخواهد زیست این!
امیرخسرودهلوی
عجیبه🤔
وقت است اجل گر قَدمی رَنجه نماید
بیمارِ غریبیم و پرستار نداریم ...
کلیم کاشانی👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام حسینه دلتنگا♥️
چه کردهام که به هجرانِ تو سزاوارم ؟
سعدی
گفت: در عشق دو رکعت است
که وضوءِ آن درست نیابد الا به خون...
تذکرة الاولیاء
شهید السنوار🖤
نیامد یار و افتادم به قید اضطراب دل
ز طرز وعده دانستم که دام انتظار است این👁
شاپور تهرانی
گویند که هر تیرهشبی را سحری هست
گویا سحری نیست شب تیرهٔ ما را...
طبیب اصفهانی
خواستم سوزِ دلِ خویش بگویم با شمع
داشت او خود به زبان آنچه مرا در دل بود
مهری هروی
پرستاری ندارم بر سرِ بالین بیماری
مگر آهم ازین پهلو به آن پهلو بگرداند..
شفاییاصفهانی
🚶🏻♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شب گرد مبتلا کن
مولویه جان
خوش نگردد دلم از گریه، که خرّم نکند
خرمن سوخته را قطرهی بارانی چند
سلیم تهرانی
برو بگو بزرگترت بیاد✌️🏻
|| بِیتُ البیـوتْ ||
م و ی ش ...
مویش به دست بود، دلم دست موی او
دیگر چهگویمت من از این شرح مو به مو ؟
صادق افخمی
وااای
زخمِ تیغِ او هلالی بود بر پیکر مرا
من به دستِ خویشتن ماهِ تمامش ساختم
طالب آملی
ز بس گرد خموشی بی تو در کاشانه می پیچد
سخن چون بگذرد در دل، صدا در خانه می پیچد...
طغرای مشهدی
|| بِیتُ البیـوتْ ||
ز بس گرد خموشی بی تو در کاشانه می پیچد سخن چون بگذرد در دل، صدا در خانه می پیچد... طغرای مشهدی
لب از گفتن چنان بستم که گویی
دهان بر چهره زخمی بود و به شد!
طالب
آره داداش✌️🏻
من که در پهلوی او خود را نمیخواهم زِ رشک
دیگری را چون توانم دید در پهلوی او؟🥲
هلالی جغتایی
دل نه دیوانهٔ عشق است نه فرزانهٔ عقل
هم از آن رنج کشیدم هم از این خسته شدم
هادی محمدحسنی
دنبال کرد خیل غمش اهل درد را
من ناتوانتر از همه بودم، مرا گرفت😁
مولانافغانی
وای بر مشتاق دیداری که در روز وصال
از هجوم گریه چشمی باز نتوانست کرد
محمدعلیماهر