🔷تصویر سنگ قبر یکی از کشته شدگان اغتشاشات!
انتشار تصویر سنگ قبر جواد حیدری از کشته شدگان در جریان اغتشاشات اخیر با حکاکی تصویری از شعار "زن زندگی آزادی" و همچنین طرح کبوتری که به او شلیک شده بازتاب زیادی در فضای مجازی داشت.
در خصوص نحوه کشته شدن جواد حیدری گفته شده است عصر روزی که وی شب آن کشته شد ابتدا در تاکستان قزوین به همراه تیمش اقدام به اغتشاش و تخریب کرده بودند و شب از تاکستان باز به همراه همان تیم به سمت شهر الوند که در کنار شهر صنعتی است عزیمت کرده و شروع به تخریب اماکن و آتش زدن سطل آشغال ها می کنند.
نحوه کشته شدن او اصلا معلوم نیست چگونه بوده است چرا که نیروهای میدانی گفتهاند آن شب اصلا از سلاح گرم استفاده نشده بود با این حال صبح روز بعد جنازه او در داخل شمشادهای بولوار شهر الوند توسط عوامل شهرداری پیدا می شود.
نکته قابل توجه این است که با بررسی لباس این شخص، همانند نیروهای کددار جریان نفاق، ۴ عدد قرص سیانور پیدا شده بود. گفته میشود خانواده این شخص از ملاکین شهرستان بوئین زهرا بوده که ارتباط نزدیکی با چهرههای سران اصلاحات دارند.
نکته قابل تامل اینکه در سایت سازمان منافقین، در خصوص جواد حیدری گفته شده است که وی جزو کانونهای شورشی نفاق بود.
#به_ویژه_ترین کانال خبری در ایتابپیوندید👇.
https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd2916ef4d3
هدایت شده از اخبار ویژه
1.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خالص ترین شادی بعد از پیروزی تیم ملی فوتبال ایران ؛
سهم او از «ایران» چیست؟ همین لباس مندرس، موتور زوار دررفته، همسری مهربان که ترک موتورش نشسته و دو پرچمی که در دست دارد.
🔹کدام بی وطنی حق دارد همین شادی کوچک را از او دریغ کند؟ چه کسی حق دارد ایران را از او بگیرد؟ مزدور کف به لب آورده ایران نشنال یا صدای خبیث لندن و آمریکا؟
🔸چه تصویر درخشانی ... چه تصویر درخشانی... بماند به یادگار
#به_ویژه_ترین کانال خبری در ایتابپیوندید👇.
https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd2916ef4d3
1.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خالص ترین شادی بعد از پیروزی تیم ملی فوتبال ایران ؛
سهم او از «ایران» چیست؟ همین لباس مندرس، موتور زوار دررفته، همسری مهربان که ترک موتورش نشسته و دو پرچمی که در دست دارد.
🔹کدام بی وطنی حق دارد همین شادی کوچک را از او دریغ کند؟ چه کسی حق دارد ایران را از او بگیرد؟ مزدور کف به لب آورده ایران نشنال یا صدای خبیث لندن و آمریکا؟
🔸چه تصویر درخشانی ... چه تصویر درخشانی... بماند به یادگار
#به_ویژه_ترین کانال خبری در ایتابپیوندید👇.
https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd2916ef4d3
🌷شهید «عبدالحمید انشایی» را چه کسی می شناسد. لیسانس ریاضی داشت که در عملیات، دیدهبان «شیاکوه» غرب کشور بود؛ او باید طی مأموریت خود به توپخانه گرا میداد، عبدالحمید این غیور مرد ارتشی اهل فسا طی حملات دشمن به شدت مجروح شد، تیر و ترکش بر تمام بدنش نشسته بود، اما باید میایستاد و مقاومت میکرد، همرزم او میگوید: «فهمیدم که گرایی که میدهد همانجایی است که خودش ایستاده. پرسیدم، این محل دیدبانی خودت است، پاسخ داد دیگر نیست دشمن به آن رسیده، بزنید».
در لحظات آخر ناگهان بیسیم به صدا در میآمد، بله صدای عبدالحمید بود؛ بیسیمچی صدا زد حمید جان به گوشم. صدای غرش توپ و سوت خمپارهها با صدای عبدالحمید در آمیخته بود: «از قول من به امام و مادرم بگوئید شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید».
فرمانده پشت بیسیم صدا زد: انشایی، انشایی، جواب بده!
اما دیگر صدایی نیامد...
👈گفته بود به امام برسانند که شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید.
امام امت پس از دریافت پیام شهید که گفته بود به امام برسانند که شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید در توصیف این شهید بزرگوار چنین فرمودند: «در صدر اسلام هم از این افسرها بوده است. مثل انشاییها».
بله در احوال مؤمنان آخرالزمان آمده است که کوهها میلرزند اما دل آنان نمیلرزد، آنان از پولاد نیز سختترند چرا که پولاد را با آتش میتوان شکل داد ولی دل مؤمنان آخرالزمان تاثیر پذیر نیست. آنان بر عهد و پیمان خود تا آخر وفا دارند و در ایمانشان خللی ایجاد نمیشود.
🌷امروز سالروز شهادتش بود صلواتی هدیه کنید به این افتخار ارتش و قهرمان ایران زمین🌷
#ارتش_انقلابی_ولیعصر (عج)
#به_ویژه_ترین کانال خبری در ایتابپیوندید👇.
https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd2916ef4d3
8.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥سخنان طوفانی خطیب مشهور تهران #استاد_سیدحسین_مومنی خطاب به مسئولان رسانه ملی
آقای رسانه ملی شما یکی از مقصران اصلی حوادث اخیر هستید.
قابل توجه جناب آقای جبلی و مدیران رسانه ملی، حتما و به دقت به این سخنان خطیب ارزشمند تهران گوش بدید.
#به_ویژه_ترین کانال خبری در ایتابپیوندید👇.
https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd2916ef4d3
🔷تلنگری که پروندهی علیرضا اکبری به ما میزند...
🔹چند روز است اسمش سر زبانها افتاده است: "علیرضا اکبری". خط سوابقش را از دوران جبهه تا حالا که بگیریم، میبینیم از ابتدا جزو حواریون علی شمخانی بوده، از سپاه تا وزارت دفاع و دبیرخانه شورای عالی امنیتملی. یادداشتها و گفتگوهای مختلفی هم اغلب با عنوان معاون اسبق وزارت دفاع یا کارشناس مسائل هستهای از او در رسانههای مختلف به خصوص خبرآنلاین و سازندگی پیدا میشود.
🔹الان احتمالا حزباللهیها میروند مواضعش به نفع برجام و مذاکرات و حسن روحانی را پیدا میکنند و بولد میکنند، عدهای دیگر که عشق بحثهای نفوذ هستند میروند بگردند تا نقطهچینهای نادیدهی او و ابعاد ماجرا را کشف کنند. عدهای خوشحالند که با چنین کیسی حتما شمخانی از شورا رفتنی است. آنهایی که با او ارتباطی و ارتباطکی داشتهاند، احتمالا فعلا آفتابی نمیشوند تا مبادا زیرضربهی رسانهای ها بروند. حتی دیدم که بعضی سایتها مطالبی که از او زده بودند حذف کردهاند.
🔹من اما وقتی اسمش را شنیدم و در اینترنت سرچش کردم و کمی با سوابقش آشنا شدم، ذهنم جور دیگری درگیر شده است: اکبری هم مثل خیلی از دوستان و همنسلهایش "ّبچهی انقلاب" بوده، بچه جبهه بوده، عمر و جوانیاش را در راه انقلاب صرف کرده؛ دغدغه اخلاص و خدمت به انقلاب داشته؛ راحت بگویم: گذشته و کارنامه جوانیاش، حسرت خیلی از ما نسل بعدیهای انقلاب بوده؛ چه میشود که چنین کسی میپذیرد به "دشمن" اطلاعات بدهد و با او همکاری کند؟ خدا نکند کسی احساس کند آنچه یک عمر جمع کرده، یک دفعه نابود و تباه شده و از کفش رفته است! با خودم فکر میکنم در این یک سال بازداشت و دادگاه چه حس و حالی داشته است؟ شبهای انفرادی را با چه افکاری به صبح رسانده است؟ طعم تلخ حسرت، ندامت و پشیمانی چقدر کامش را تلخ کرده است؟ از برخی شنیدهام که چنین حال و روزی دارد.
🔹من به واسطهی کارم که تاریخ است پای صحبت و خاطرات خیلی از افراد مینشینم، گاهی حالِفعلی طرف با سالهایی که دارد خاطراتش را برایت میگوید صدوهشتاد درجه تفاوت دارد ولی وقتی در دریای خاطراتش غرق میشود میتوانی حس و حال آن روزهایش را از چشم و کلامش دریافت کنی. از وقتی آن بخش از فیلمِ گفتگویش با خبرآنلاین را دیدم که شعری درباره شهادت دوستانش خواند و بغض در گلو و اشک در چشمش دوید، ذهنم درگیر شده است. درگیرِ آن حس متناقض درون یک انسان که گاهی یاد شهادت هواییاش میکند و گاهی همکاری با دشمن، زمینش میزند. علیرضا اکبری که این روزها نامش با "جاسوسی برای دشمن" روی زبان من و شما افتاده، مثل خیلی از ما روزگاری "بچه انقلاب" بود و روزگاری مثل برخی دیگر "مدیر و مسئول مملکت". نمیدانم در کدام دوراهیها چه "انتخاب"هایی کرد که سرنوشتش به اینجا ختم شد. تضمینی هست که ما تا آخر عمر در مسیر صحیح بمانیم؟ نمیدانم. «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ؟»آیا مردم پنداشتند كه همین که گفتند ايمان آورديم رها مىشوند و مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟» به قول شهید آوینی: آه از ابتلائات دهر / فرج اللهی
#به_ویژه_ترین کانال خبری در ایتابپیوندید👇.
https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd2916ef4d3