کاخ سفید از ادعای «آزاد کردن ایران» عقبنشینی کرد
🔹سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید از اظهارات بایدن که گفته بود «ایران را آزاد خواهیم کرد» عقبنشینی کرد.
🔹او گفته: بایدن یکبار دیگر همبستگی ما را با معترضان ایران ابراز کرد؛ یعنی همان کاری که از ابتدا انجام داده است. ایجاد تغییر به عهده مردم ایران است. باید به عهده مردم ایران باشد که درباره آیندهشان تصمیم بگیرند. اما ما هیچ نشانهای از بهزودی آزادکردن ایران به دست مردم نداریم.
@Farsna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نزن باربد،
نزن این پلیس، این بسیجی ها هم بچههای این کشورن، نزن... با این حرفهای نسنجیده خونهای بیشتری نریز باربد
(ادای گریه😭)
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_شوری_آیه_۳۶
#زندگی_دنیا_قابل_اعتماد_و_اتکاء_نیست
آنچه به شما عطا شده متاع زودگذر زندگی دنیای فانی است ولی آنچه از پاداشها و بخششها که نزد خدا است بهتر و پایدارتر می باشد،
برای کسانی که ایمان آورده اند و بر پروردگار شان توکل می کنند.
🖤معصومه...
خواهری که به دنبال برادرش شهر به شهر سفر میکرد یا مامومی که در پی امامش روانه بود؟!
معصومه زینبی بود که امامش را ملازمت کرد و فاطمه ای که در راه امامش جان به کف گرفت تا فریادی شود در دل تاریخ و چراغی به راه طوس...
🖤زنان این خانواده عجیب سلحشورند...
بیهوده نیست که میگویند پشت هر مرد موفق زنی ایستاده...
زنان این خانواده پشت قامت ستبر مردانشان به بهای جان ایستاده اند...
💬 پرسش: غسل ما فی الذمه ، چه نوع غسلی است ..!؟
✅پاسخ: غسل ما فی الذمه ، غسل جدا و غسل خاصی نیست بلکه معنی غسل ما فی الذمه یعنی غسلی که بر گردن است ولی نمی داند چه غسلی است توضیح آن که فردی یقین دارد غسل واجبی بر گردن دارد ولی نمی داند چه غسلی است مثلا یک خانم می داند که غسل واجبی بر گردن دارد ولی نمی داند حیض است یا استحاضه در این صورت یک غسل به نیت مافی الذمه انجام می دهد.در مورد نماز هم همین مسأله ما فی الذمه است مثلا صبح می خواهد نماز صبح بخواند ولی نمی داند آفتاب طلوع کرده که نماز را به نیت قضا بخواند و یا هنوز آفتاب طلوع نکرده که نماز را به نیت ادا بخواند در این اگر دو رکعت نماز صبح به نیت ما فی الذمه بخواند صحیح است که اگر ادا بود ادا و اگر قضا بود قضا حساب بشود.
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#عاشقانه_های_شهدا
#بزرگ_مردان_کوچک
تیم #تخریب رفت که یه معبر باز کنه تا نیرو های گردان بتونن یه تک شبانه به دشمن بزنن...
از سیم خاردار که گذشتن و وارد میدان مین شدن پای یکی از بچه ها رفت روی مین #منور...
مین #منور منطقه رو روشن میکرد و باعث میشد همه عملیات لو بره،از طرفی بیش از هزار درجه سانتیگراد حرارت داره و کلاه آهنی رو حتی #ذوب میکنه...
حتی نمیشه بهش نزدیک شد
تا بقیه رفتن فکری کنن دیدن این #نوجوان غیرتی که سوختن رو از مادر یاد گرفته خودش فورا دست به کار شد...
کلاهش رو انداخت روی مین و خوابید روش
شکمش آب شد، بدنش میجوشید...
#پلاکش هم آب شد
اشک گوشه ی #چشم ما و #لبخند گوشه ی لب او...
معبر زده شد و #عملیات با موفقیت انجام شد...
#السلام_علیک
#یا_فاطمه_الزهرا
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
اعترافات متهمی که با چاقو شهید علیوردی را زده بود
🔹در پارکینگ یکی از بلوکهای اکباتان جوان بسیجی را گیر انداختیم. من او را با چاقو زدم. یک نفر با سنگ او را زد و دیگری او را به باد کتک گرفت.
🔹قرص روانگردان و گل مصرف میکنم. هروقت گل مصرف میکنم جرأت پیدا میکنم.
🔸هیچ زن یا دختری با ما همکاری نداشت. صدایی که در ویدیو پخش شده شاید صدای زن رهگذری بوده است.
@Farsna
🔴 وضعیت بایدن بعد از خارج شدن از نشست خبری و گفتن جمله "ایران را آزاد میکنیم"😂
#پایان_مماشات
-------------------------
@antarnational
🔴 داستان کوتاه
"کشتی" در طوفان شکست و "غرق شد."
فقط "دو مرد" توانستند به سوی جزیره ی کوچک بی آب و علفی شنا کنند و "نجات یابند."
دو نجات یافته دیدند هیچ نمی توانند بکنند، با خود گفتند؛
"بهتر است از خدا کمک بخواهیم."
بنابراین دست به "دعا" شدند و برای این که ببینند دعای کدام بهتر "مستجاب" می شود به گوشه ای از جزیره رفتند...
"نخست،" از خدا "غذا" خواستند؛
فردا "مرد اول،" درختی یافت و "میوه ای" بر آن، آن را خورد.
اما "مرد دوم" چیزی برای خوردن نداشت.
هفته بعد، مرد اول از خدا "همسر و همدم" خواست، فردا کشتی دیگری غرق شد، "زنی" نجات یافت و به مرد رسید.
در سمت دیگر، مرد دوم هیچ کس را نداشت.
مرد اول از خدا "خانه، لباس و غذای بیشتری" خواست، فردا، به صورتی "معجزه آسا،" تمام چیزهایی که خواسته بود به او رسید.
مرد دوم هنوز هیچ نداشت.
دست آخر، مرد اول از خدا "کشتی" خواست تا او همسرش را با خود ببرد.
فردا کشتی ای آمد و در سمت او "لنگر" انداخت، مرد خواست به همراه همسرش از "جزیره" برود و مرد دوم را همانجا "رها" کند..!
پیش خود گفت:
مرد دیگر حتما "شایستگی" نعمت های الهی را ندارد، چرا که درخواستهای او پاسخ داده نشد، پس همینجا بماند بهتر است!
زمان حرکت کشتی، ندایی از او پرسید: «چرا همسفر خود را در جزیره رها می کنی؟»
مرد پاسخ داد: «این همه نعمت هایی که به دست آورده ام همه مال خودم است و خودم درخواست کرده ام. درخواست های همسفرم که پذیرفته نشد. پس چه بهتر که همینجا بماند.»
آن ندا گفت:
اشتباه می کنی!
تو مدیون او هستی...
هنگامی که تنها "خواسته او" را اجابت کردم، این "نعمات" به تو رسید...
مرد با تعجب پرسید:
«مگر او چه خواست که من باید مدیونش باشم؟»
* و آن ندا پاسخ داد:
«از من خواست که تمام دعاهای تو را مستجاب کنم!!..» *
نکته:
* شاید داشته هایمان را مدیون کسانی باشیم که برای خود هیچ نمی خواستند و فقط برای ما دعا می کردند...
ممکن است همه موفقیت و ثروت و هر چیز دیگر که داریم را...
"مدیون آن دو فرشته ای" باشیم که ما را بزرگ کردند... * (پدر و مادر)
بدون هیچ توقعی! ♥️
🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃