eitaa logo
benisiha.ir بنیسیها
230 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1 ویدیو
22 فایل
کانال زندگینامه و آثار مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی، و سخنرانی‌ها، آثار و خاطرات فرزندشان: حاج‌آقا اسماعیل. صفحۀ شخصی‌ام: @dooste_ketaab. وبگاه بنیسی‌ها: benisiha.ir. کلیپ‌های سخنرانی: @Sokhan_Aava. کانال دیگر حاج‌آقا بنیسی: @ghatreghatre.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 از سخنرانی حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی 🔵 🔸خیلی از گناهان مردمِ امروز، گناهان رسانه‌ای است! 🔸یکی از بزرگ‌ترین گناهان شایع و جاافتاده و عین نُقل و نبات، بلکه عین آب، زیاد چیست؟ همین تأییدها و فورادها. 🔸هی لایک می‌کند،‌ لایک می‌کند. 🔸از کجا لایک می‌کنی؟ مگر تو در همه‌ی این مسائل [موجود در رسانه‌ها]، ورود علمی [= تخصّص]‌ داری؟ 🔸«خوشم آمد.» همین؟! «خوشم آمد» یعنی: من تأییدش دارم می‌کنم. 🔸یا به این و آن می‌فرستد، در گروه‌ها می‌گذارد، در کانال خودش می‌گذارد. 🔸خیلی باید مراقبت کنیم عزیزانم! ، ، ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت: 🔶 ای آن که تویی در همه‌جا یار عَدالت! 🔶 کی چهره کنی باز ز رُخسار عدالت؟ (رخسار: چهره.) 📖 امید آینده، ص ۶۰. 💻 مشاهده‌ی ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/353/ (علیه السّلام)، ، @benisiha_ir
🔴 ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به ، قسمت ۶۰: 🔸... زن‌‏هاى همسایه‌‏ها آمدند و خبر خوب‌‏شدن مادرم دهن‌به‌دهن پيچيد و هر كسى می‌‏شنيد، خوشحال می‌‏شد. يكى می‌‏گفت: «خدا به بچه‌هايش رحم كرده.» ديگرى می‌‏گفت: «اسماعيل مردِ خدا است. خدا به خاطر او مريضى زنش را خوب كرده است.» خاله‌‏زيتون می‌‏گفت: «شايد هم خدا دعاهاى شيرخدا كه طفل معصوم است، قبول كرده و خوب شده است.» خاله‌‏قمر گفت: «چون نذر كرده‌‏اند مشهد بروند، خوب شده است.» 🔸آن شب، خاله‌‏سارا پلورشته‏اى درست كرد و در كَنارش قندآب هم گذاشته بود. 🔸باباعلى شام را در خانه‌ی ما ماند و بعد از خوردن شام، با خاله‌‏سارا رفتند. 🔸بعد از رفتن آن‌‏ها، باز خانه‌ی ما خالى شد. پدر و مادرم درددل را شروع كردند. پدرم گفت: «پس حالا كه این‌‏طور شد، پول‌‏هاى حاج رضا را و پهلوان‌‏صَفدر را به خودشان برگردانيم.»؛ ولى مادرم می‌‏گفت: «كمى صبر كنيم؛ آن دواهايى كه دكتر داده، بخورم. اگر خوبِ خوب شدم، آن وقت، پول‌‏ها را به صاحبانشان برگردانيم و شايد هم». پدرم گفت: «ديگر شايدشايد نكن. خواب حاج‌‏آخوندآقا درست از آب درآمد. خداوند به وسیله‌ی فرشتگان كه همان كبوترهاى سفيد بودند، عِفريت مريضى را كه همان كلاغ سياه بود، از خانه‌ی ما بيرون رانده. تو به‌زودى خوب خواهى شد.» مادرم گفت: «ان‌‏شاءاللّه.» من هم گفتم: «ان‌‏شاءاللّه.» ... 📖 شیرخدای آذربایجان، ص ۷۲ و ۷۳. @benisiha_ir
🔴 ❓پرسش: برای رشد اخلاقی‌، ابتدا درباره‌ی چه موضوعاتی مطالعه کنم و از کجا باید آغاز نمایم؟ 🔍 پاسخ حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی: ابتدا باید احکام مسائلی را که در زندگی با آن‌ها سر و کار دارید، یاد بگیرید؛ پس اوّل، کتاب «واجبات و محرّمات در شرع اسلام»، اثر مرحوم حضرت آیت‌الله مشکینی، را مطالعه کنید و سپس مسائلی از توضیح‌المسائل را که مورد ابتلای شما هستند و بکوشید که به آن‌ها عمل کنید. مهم‌ترین مسأله در سیْر و سلوک، انجام‌دادن صحیح واجبات و ترک گناهان است. ، ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 از سخنرانی حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی 🔵 🔸[حضرت موسی ـ علیه السّلام. ـ به خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ‌ عرض کرد؛] قال: «اِلاهی! اُریدُ رَحمَتَک؛ معبود من! رحمت تو را می‌خواهم.»، می‌خواهم به من رحمتت را، مهرْبانی‌ات را، لطفت را جاری کنی. قالَ: «رَحمَتی لِمَن رَحِمَ المَساکینَ لَیلَةَ القَدر.»؛ خدا فرمود: «رحمت من برای کسانی است که شب قدر به بینواها رحم کنند، مهرْبانی کنند.» 🔸شب قدر،‌ آدم دست دو نفر را بگیرد، دو تا افطاری بدهد درِ خانه‌ی دو تا فقیر، پولی به آن‌ها برساند. 🔸خیلی‌ها افطاری می‌دهند در ماه رمضان؛ [ولی حتّی] یکی از کسانی که افطاری می‌دهند، فقیر نیست. همه‌شان کسانی‌اند که دستشان به دهانشان می‌رسد. تازه! [به] خانه‌ی آدم نیایند، [در] خانه‌ی خودشان یک چیز به‌تری می‌خورند! 🔸چهار تا فقیر هم دعوت کن. نه؛ ببَر بده درِ خانه‌شان. به جای این که به ۴۰ نفر غیر فقیر افطاری بدهی، به ۱۰ نفر [فقیر] بده؛ [ولی] به‌ترین غِذا را بده، جوجه‌کباب درجه‌یک بگیر، ببَر درِ خانه‌شان، بده [و] تا بیاید بفهمد کیست، برو. 🔸این‌قدر فقرا هستند. ، ، ، ، ، ، ، @benisiha_ir
🔴 🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... . 💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت: 🔶 سلامم بر تو ای طاووس جَنّت! 🔶 سلامم بر تو ای امّید امّت! (جنّت: بهشت.) 📖 امید آینده، ص ۶۲. 💻 مشاهده‌ی ابیات مهدوی دیگری از ایشان: http://benisiha.ir/353/ (علیه السّلام)، ، @benisiha_ir
🔴 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ‌ ، کتابی به نام «یکصد سؤال؛ یکصدهزار ریال جایزه» نوشته‌اند که در سال ۱۳۷۲ چاپ شده است. ایشان در این کتاب برای برانگیختن اندیشه‌ها و تقویت روحیّۀ علم‌جویی و پِژوهش در مخاطبان، یکصد پرسش‌ مطرح کرده‌ و قول‌ داده‌اند که اگر کسی پاسخ صحیح آن‌ها را بیان کند، یکصدهزار ریال (به پول آن زمان)، به او جایزه خواهند داد. یکی از آن‌ پرسش‌ها، این است: ❓خداوند والا در عالَم ذَر از همه پرسید: «آیا پروردگارتان نیستم؟» و آنان پاسخ مثبت دادند. این گفتگو چگونه انجام شده است؟ @benisiha_ir
🔴 از سخنرانی حاج‌آقا اسماعیل داستانی بِنیسی 🔵 🔸صدقه، به هیچ وجه از مال انسان کم نمی‌شود. مُحال است صدقه بدهی [و] جایش پُر نشود. 🔸برای امتحان، این کار را نکنید. با اعتقاد بکنید و می‌بینید که جایش پُر می‌شود. مُحال است صدقه بدهی [و] جایش پُر نشود. 🔸یکی صدقه [، این‌جور] است؛ یکی خمس است. 🔸حتّی حدیث داریم: «با خدا معامله کنید.» هر وقت، گیر مالی پیدا کردید، مشکل مالی پیدا کردید، کمبود مالی پیدا کردید، ـ چه می‌دانم؟ ـ مشکلات اقتصادی، پدرتان را درآورد، با صدقه با خدا معامله کنید، صدقه بدهید. 🔸«حاج‌آقا! من این ماه ۵۰۰/۰۰۰ تومان، کم می‌آورم.» آقاجان! تو هرچقدر می‌توانی، صدقه بده؛ خدا آن ۵۰۰/۰۰۰ تومان که هیچی، یک چیزی هم رویَش به تو می‌دهد. 🔸«چه‌جوری؟!» وا! به خدا می‌گویی: «چه‌جوری؟»! انگار بچه به بابایش بگوید که چه‌جوری می‌خواهی فردا برای من ناهار جور کنی؟! می‌گوید: «من بابای توام؛ به من اعتماد کن. من به تو می‌گویم: آن اسباب‌بازی‌ات را بده [به] من؛ من فردا برایت ناهار می‌خرم هیچ، یک اسباب‌بازی می‌خرم [که] ۱۰ برابر این اسباب‌بازی، ارزش داشته باشد برایت.» می‌گوید: «نه! از کجا؟!» 🔸بعضی‌ها این‌جوری‌اند، به خدا شک دارند، می‌گویند: «ما مؤمنِ به خدا هستیم.»؛ امّا ایمان به خدا ندارند. ، ، ، ، ، @benisiha_ir