🔴 #حرفهای_طلایی
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🌷 #دخترم! وَدود و وَلود باش؛ نه حسود و حَقود.
ودود: بسیارمهرْبان. ولود: بانویی که زیاد فرزند به دنیا میآورد. حقود: کینهای.
📖 حرفهای طِلایی (پندنامهی ایشان به تنهادخترشان).
#فرزندآوری، #فرزندداری، #حسادت، #کینه، #مهربانی
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #برگزیده ی کتاب «#تندیس_صفا» به شکل #متن_PDF
🔍 موضوع: زندگانی حضرت آیتالله عبدالوهّاب روحی یزدی. رضوان الله تعالی علیه.
🖊 نویسنده: محمّدحسین روحی یزدی.
🖋 برگزیدهنویسی: حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی.
📖 فایل PDF این برگزیدهی دلنشین را در این نشانی ببینید:
http://benisiha.ir/2019/07/330/
#آثار_حاج_آقا_بنیسی، #علما
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #داستان_جذاب
✅ #سرانجام_قاتلان_شهدای_کربلا
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشتهاند:
🔹یعقوب بن سلیمان نقل کرده است که مدّتی از شهادت امام حسین ـ علیه السّلام. ـ گذشته بود. من و برخی از دوستانم، دور هم جمع شدیم و دربارهی ماجَراهای دلخراش روز عاشورا و شهادت شهیدان کربلا صحبت کردیم. آن شب، ما قاتلان آنان را لعن میکردیم و میگفتیم که همهی آن جنایتکاران، دچار بلاهای مالی و جانی شدند و سپس نابود و جهنّمی گشتند.
پیرمردی که در گوشهای نشسته بود، به ما رو کرد، سوگند خورد و گفت: «من از کسانی هستم که در قتل امام حسین شرکت کردند؛ ولی تا کنون هیچ آسیبی به من نرسیده که مرا غمگین کند.» همهی دوستانم خشمگینانه به او نگاه کردند.
در همان لحظه، از چراغی که روغن در آن میسوخت، دود بیرون آمد و فتیلهاش خراب شد. آن پیرمرد خواست که آن را تعمیر کند؛ امّا ناگهان انگشتش آتش گرفت! فوت کرد تا خاموش شود؛ ولی ریشش آتش گرفت! بیرون دوید و خود را به آب حوض انداخت؛ امّا آتش در بالای سر او شعله میکشید تا این که از بین رفت!
🔹خداوند والا ـ جلّ جلاله. ـ او و همۀ قاتلان شهدای کربلا را لعنت کند!
#امام_حسین (علیه السّلام)، #کربلا
💻 مشاهدهی داستانهای دیگر این کتاب، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/05/153/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔊 #سخنآوا موضوع: #ارزشمندترین_کار @benisiha_ir
🔴 #متن_سخنآوا
🔵 #ارزشمندترین_کار
🔸ارزشمندترینِ اعمال، نمازخواندن است؛ بعد، قرآنخواندن در غیر نماز.
🔸با حضور قلب بخوان، اوّل وقت بخوان، با جماعت به شکل صحیح بخوان، در مسجد بخوان، نمازهای مستحب هم بخوان. هی نماز بخوان.
🔸«خوشا آنان که دائم در نمازند!» «اَلّذینَ هُم فی صَلاتِهِم دائِمون».
🔸ارزشمندترینِ اعمال، نماز است. [اگر] نماز قبول نشود، هیچ چیز قبول نمیشود.
#قرائت_قرآن_کریم، #نماز
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 بیتی از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت، با شرح آن به قلم فرزندشان (حاجآقا اسماعیل):
🔶 بنازم دست صانع را که نقشت کرد بس زیبا
🔶 که حُسن روی تو دامن زند بر آتش سوْدا
📖 امید آینده (اشعار مهدوی ایشان)، ص 17.
(دست آفریننده[ی تو] را بنازم؛ چراکه شکل تو را بسیار زیبا کرد؛ [به قدری] که زیبایی صورت تو، به آتش عشق [من به تو] باد میزند و آن را شعلهور میسازد.
صانع: سازنده، آفریننده. مقصود، خداوند والا است. نقش: شکل. بس: بسیار. حُسن: زیبایی. دامنزدن: باد زدن به آتش برای شعلهورساختن. سوْدا: عشق.)
#امام_زمان (علیه السّلام)، #زیبایی، #عشق
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #یک_نکته از سخنرانیهای حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی:
💌 کسی که آرامش بیشتری دارد، پناهگاه دیگران میشود.
#آرامش، #پناهبردن، #پناهدادن، #محبت
💻 مشاهدهی نکات دیگری از سخنرانیهای حاجآقا بنیسی، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/12/282/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_معنوی
💠 سه بیت از یک شعر مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔸در حديث آمده: «دعاى پدر
🔸خوش بوَد همره پسر باشد
🔹چون دعاى پدر شود مقبول
🔹وز لب تيغ، تيزتز باشد»
🔸هر چه دارد «بِنیسى» اى فرزند!
🔸از دعاى لب پدر باشد
#پدر، #دعای_پدر، #والدین
💻 مشاهدهی همهی این شعر خواندنی از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/12/352/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #پیام_معنوی
📝 حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی در مجموعهنوشتاری با عنوان #خطاب_به_خودم:
🌿 هر کسی که به تو «التماس دعا» گفت، از ته دل برایش دعا کن.
#التماس_دعا، #دعا، #قضای_حاجت
💻 مشاهدهی این مطلب و «پندهای دیگر حاجآقا بنیسی به خودش!»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/05/290/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #حرفهای_طلایی
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🌷 #دخترم! زیور و زینت و زیبایی خود را آشکار نکن.
📖 حرفهای طِلایی (پندنامهی ایشان به تنهادخترشان).
#حجاب، #حیا، #خودنمایی
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #برگزیده ی کتاب «#گزیده_ادبیات_معاصر (مجموعهشعر 70)» به شکل #متن_PDF
🔍 موضوع: شعر.
🖊 شاعر: شهرام مقدّسی.
🖋 برگزیدهنویسی: حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی.
📖 فایل PDF این برگزیدهی دلنشین را در این نشانی ببینید:
http://benisiha.ir/2019/05/294/
#آثار_حاج_آقا_بنیسی، #شعر
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #زندگینامه ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت 30:
🔸... همینطور به مادرم نگاه میكردم تا اين كه سرفهی مادرم كمى آرام شد و رو به باباعلى كرد و گفت: «داداش! ببخشيد. دست خودم نبود. گاهى يكباره سرفهام میگیرد.» باباعلى سرش را تكان داد و با حالت دلسوزانه گفت: «میدانم دخترم!؛ میدانم. میدانم. میدانم دردت چه است؛ ولى خب چه میشود كرد؟ بايد ساخت. چارهاى نيست. مگر نديدى چندى پيش، همسایهمان نهنهكلثوم».
🔸من ديگر طاقت نياورده و با صداى بلند گفتم: «بابا؛ بابا! حرف كس ديگرى را در خانهی ما به زبان نياور. به ما چه نهنهكلثوم چه شد و چگونه مُرد؟»
🔸وقتى من اين حرف را زدم، مادرم زيرچشمى به من نگاه كرد و با دستش علامت سكوت داد و باباعلى گفت: «بهبه! شيرخدا ديگر آنقدر بزرگ شده كه حرف ما را در دهانمان میگذارد. به من كه بابایش هستم، با اين سن و سال میگوید: "حرف نزن." خوبه! خوبه! چشم ما روشن! ماشاءاللّه! هزار ماشاءاللّه!»
🔸مادرم كه گويا از اين كار من ناراحت شده بود، با اين كه میدانست حق با من است و ما دوتايى چند دقيقه پيش در اینباره صحبت كرده بوديم و من گفته بودم: «هر كه حرف از مريضى و جن و پرى و اين حرفها بزند، جلوش را میگيرم.»، ولى او از اين كه من جلو حرف پدرش، باباعلى، را گرفته بودم، با آن جسم ضعيف و مريض، بلند شد و دست مرا گرفت و از اتاق بيرونم كرد و گفت: «يا برو كارخانه كار كن يا برو در حيات بازى كن.».»؛ ولى من پشتِ در نشستم. نه كارخانه رفتم و نه براى بازى به حيات رفتم؛ میخواستم گوش كنم؛ ببينم باباعلى به مادرم چه میگوید. آيا او آمده براى مادرم كمک كند و دلداریاش بدهد و يا اين كه آمده مقدارى هم به مريضى او بيفزايد و از همين حرفهاى مريضى نهنهكلثوم و عموتقى بگويد؛ اين بود كه جاى دورى نرفته، همانجا نشستم، به حرفهاى آنان گوش دادم.
🔸ديدم وقتى مادرم مرا از خانه بيرون كرد، برگشت، از پدرش عذرخواهى كرد و گفت: «شيرخدا بچه است. نفهميد. حرف شما را قطع كرد. شما به دل نگيريد. او را به من ببخشيد.»
🔸باباعلى از عذرخواهى مادرم سوءاستفاده كرده، با حالت غيظ گفت: «عَجَب دوْر [و] زمانهای شده! ديگر بچهها به آدم مهلت حرفزدن را نمیدهند. نیموجبى، مثل توپ، جلو حرف آدم را میدود و حرف آدم را در دهانش میگذارد. خدا اين زمانه را ببَرد و نياورد.»
🔸مادرم دوباره عذرخواهى كرد و غيظ باباعلى را فرونشاند. ...
📖 شیرخدای آذربایجان، ص 41 و 42.
🖇 گذشته و ادامهی این زندگینامه را با هشتک #زندگینامه دنبال کنید.
💻 مشاهدهی مطالب دیگر این کتاب، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/04/176/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #پرسش_و_پاسخ (پاسخهای حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی به پرسشها)
❓پرسش: آيا نماز شب خواندن و هر عبادت ديگرى به اين نيّت كه انسان احساس خوبى به خودش پيدا كند، کار درستی است؟ چگونه نگذاريم اين احساس رضايت، باعث غرورمان شود؟
🔍 پاسخ: عبادت و هر کار خوبی بايد تنها براى خدا باشد؛ نه به نيّت اين كه انسان نسبت به خودش احساس خوبى پيدا كند؛ البتّه مؤمن هنگامى كه كاری را برای خدا انجام دهد، خوشحال میشود و براى آن، خدا را شكر میکند.
اگر انسان به اين توجّه داشته باشد كه توفیق عبادت را خداوند والا ـ جلّ جلاله، و حسنت اسماؤه. ـ به او داده است، مغرور نمیشود و اين التفات، غرورشكن است.
#اخلاص، #توفیق، #شادی، #شکر، #عبادت، #غرور، #نیت
💻 مشاهدهی «پرسشها و پاسخهای اخلاقی و اجتماعی»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/07/55/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #تصویر عالم عارف، حجّةالحق، مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در شهر مکّهی مکرّمه در اسفند سال 1378.
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #نکات_خواندنی دربارهی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
✅ #خاطره
🖋 به قلم فرزندشان، حاجآقا اسماعیل داستانی بنیسی:
🔸ایشان واقعاً اهل توحید افعالی بودند و همهی کارها را به دست خداوند والا ـ جلّ جلاله، و حسنت اسماؤه. ـ میدانستند.
🔸زمانی دچار مشکلات مهمّ مادّی شدند. به ایشان عرض شد: «مشکلاتتان را به فُلان شخصیت بسیارمهم، خبر دهید تا کمکتان کند.»؛ امّا ایشان فرمودند: «خدایی که نشانی او را دارد، نشانی مرا هم دارد!»؛ یعنی: حلّ مشکلات من به دست خدا است و او که میتواند نیازهای مرا به دست آن شخص برطرف کند، میتواند بدون واسطه هم این کار را انجام دهد؛ چنانکه خودش در سورهی مبارکهی زمر، آیهی شریفهی 36 میفرماید: «أ لَیسَ اللهُ بِکافٍ عَبدَهُ؛ آیا خدا برای بندهاش کافی نیست؟».
#توحید_افعالی
💻 مشاهدهی «خاطرات و نکاتی خواندنی دربارهی حضرت استاد بِنیسی»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/05/289/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #پند_پیران_بر_پوران
مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🌷#پسرم! قوای جسمانیات را با شهوت از بین نبر.
📖 پند پیران بر پوران (پندنامهی ایشان به فرزندشان: حاجآقا اسماعیل).
#تندرستی، #شهوت
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_زیبا (به گزینش حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی)
🌹زاد فردای خود، امروز از اینجا بردار
🌹این نَه راهی است که هر روز توان آمد و رفت
📝 از: #فرخ_شوشتری.
🔍 زاد: توشه.
#آخرتگرایی
💻 مشاهدهی این مطلب و «ابیات زیبا»ی دیگر، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2017/05/14/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #نکاتی_از_سخنرانی تاریخ ۱۳۹۸/۹/۱۴:
دو تا از خوشبختیهای یک انسان: ۱. ظرفیّت و آمادگی موعظهشدن را داشته باشد؛ ۲. موعظهکننده داشته باشد.
اگر کسی خود را در مسیر علم قرار دهد، خداوند والا به او استاد میرساند.
کتاب خوب، کلیپ خوب و رفیق خوب هم میتوانند استاد و موعظهکنندهی انسان باشند.
کتاب «حکمتنامهی لقمان» که توسّط انتشارات دارالحدیث چاپ شده است، بسیار خواندنی و دلنشین است.
مرحوم پدرم، آن عالم عارف ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ فرمودند: «من هیچ کتابی را دو بار نخواندهام؛ مگر کتابی از بانو مجتهده امین اصفهانی به نام “معاد یا آخرین سیْر بشر” را.» [و این سخن، روشنگر ارزش ویژهی این کتاب و نویسندهی آن است].
کسانی هستند که اگر سرشان هم برود، علمجوییشان ترک نمیشود.
از اهل بیت ـ سلام الله تعالی علیهم. ـ درخواست کنیم که به ما این سه چیز را عنایت کنند: ۱. ظرفیّت علمجویی؛ ۲. خود علمجویی؛ ۳. خود علم. مقصود از علم، معارف دینی است.
#علمجویی، #معرفی_کتاب، #موعظه
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #داستان_جذاب
✅ #در_کوی_ما_شکستهدلی_میخرند_و_بس
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشتهاند:
🔹لبیب عارف که از عابدان بود، نقل کرده است: «در جوانی، ماری را در خانهام دیدم که داشت به سوراخی فرومیرفت. دنبالهی بدنش را گرفتم و محکم کشیدم تا آن را بیرون آورم و بکُشم.
🔹مار دستم گزید و من آن را کشتم؛ آنگاه اثر زهرش در دستم آشکار شد و سرانجام، دستم خشک گردید. پس از مدّتی دست دیگرم و سپس پاهایم هم خشک شدند و از کار افتادند. چندان طول نکشید که چشمانم نابینا و زبانم لال شد.
🔹دیگر مانند چوب خشکی روی تخت افتاده بودم و فقط گوشهایم کار میکردند، که آن هم بلایی بود؛ چون سخنان زشت و ناگواری میشنیدم؛ ولی نمیتوانستم پاسخ دهم و رنج میبردم.
🔹چهبسیار اوقاتی که تشنه یا گرسنه میشدم و هیچ کس به من آب یا غِذا نمیداد و چهبسیار اوقاتی که سیر یا سیراب بودم و دیگران بهزور در گلویم آب یا غذا میریختند!
🔹چند سال از زندگیام، به این وضع گذشت که مرگ، بهتر از آن بود.
🔹روزی زنی از همسایهها آمد و از همسرم پرسید: "حال لبیب چگونه است و با او چه میکنید؟" او پاسخ داد: "نه خوب میشود تا خودش راحت شود و نه میمیرد تا ما راحت شویم!" و سخنان دیگری هم گفت و دریافتم که خانوادهام از وضع من به تنگ آمدهاند و آسایش خود را در مرگ من میبینند.
🔹دلم بینِهایت شکست و با عجز کامل در دلم با خدا مناجات کردم و نَجاتم را از او درخواست کردم.
🔹یکباره ضرباتی در همهی اعضای من پدید آمد و یک لحظه، درد شدید گرفتم؛ سپس آرام شدم و خوابم برد.
🔹هنگامی که بیدار شدم، آن دستم را که پیش از اعضای دیگرم خشک شده بود، روی سینهام دیدم و تکان دادم. دست دیگرم و پاهایم را هم حرَکت دادم. چشمانم را گشودم و دیدم که شب است. آهسته برخاستم، آرامآرام به حیات خانه رفتم و به آسمان نگاه کردم. چشمم به ماه و ستارهها افتاد و از دیدن آنها آنقدر خوشحال شدم که نزدیک بود روح از تنم جدا شود.
🔹بیاختیار به خدا گفتم: "یا قدیمَ الاِحسانِ! لَکَ الحَمدُ." [یعنی: ای کسی که از قدیم، نیکی میکنی! تو را سپاس.]؛ سپس سَجده کردم و شکر او را بهجا آوردم.»
#دعا، #دلشکستگی، #شفا
💻 مشاهدهی داستانهای دیگر این کتاب، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/05/153/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔊 #سخنآوا موضوع: #راه_آمرزش_گناهان @benisiha_ir
🔴 #متن_سخنآوا
🔵 #راه_آمرزش_گناهان
🔸آقا رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ فرمودند: «و عَلَیکَ بِقِرائَةِ القُرآنِ؛ بر تو باد به قِرائت قرآن.» برو قرآن بخوان. چرا؟ «فَاِنَّ قِرائَتَهُ کَفّارَةٌ لِلذُّنوب؛ چون خواندن قرآن کفّارهی گناهان است»، باعث آمرزش گناهان است، پاککنندهی گناهان است.
🔸وقتی شیشهی ماشینت کثیف میشود، چهکار میکنی؟ پاککننده را میزنی دیگر. وقتی شیشهی خانهات کثیف میشود، چهکار میکنی؟ پاککننده میزنی دیگر.
🔸اگر میخواهی گناهانت پاک بشود، گناهانت پوشیده بشود، گناهانت پنهان بشود، گناهانت از حافظهی عالَم محو بشود، قرآن بخوان.
#آمرزش_گناهان، #کفّاره_گناه، #قرائت_قرآن_کریم
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 بیتی از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت، با شرح آن به قلم فرزندشان (حاجآقا اسماعیل):
🔶 به دستی دل، به دستی جان، خریدارم نگاهت را
🔶 ز جان و دل گذشتن ـ وَه! ـ چه آسان است بر شیدا!
📖 امید آینده (اشعار مهدوی ایشان)، ص 17.
(با دستی دل و با دست دیگر، جان [خودم را به تو میدهم و در برابر] نگاهت را خریدارم. بهبه! از جان و دل گذشتن [در راه معشوق]، چقدر بر عاشق، آسان است!
وه: واژهای که در هنگام تعجّب و تحسین گفته میشود. شیدا: عاشق.)
#امام_زمان (علیه السّلام)، #عشق
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir