استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #زندگینامه ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت 30:
🔸... همینطور به مادرم نگاه میكردم تا اين كه سرفهی مادرم كمى آرام شد و رو به باباعلى كرد و گفت: «داداش! ببخشيد. دست خودم نبود. گاهى يكباره سرفهام میگیرد.» باباعلى سرش را تكان داد و با حالت دلسوزانه گفت: «میدانم دخترم!؛ میدانم. میدانم. میدانم دردت چه است؛ ولى خب چه میشود كرد؟ بايد ساخت. چارهاى نيست. مگر نديدى چندى پيش، همسایهمان نهنهكلثوم».
🔸من ديگر طاقت نياورده و با صداى بلند گفتم: «بابا؛ بابا! حرف كس ديگرى را در خانهی ما به زبان نياور. به ما چه نهنهكلثوم چه شد و چگونه مُرد؟»
🔸وقتى من اين حرف را زدم، مادرم زيرچشمى به من نگاه كرد و با دستش علامت سكوت داد و باباعلى گفت: «بهبه! شيرخدا ديگر آنقدر بزرگ شده كه حرف ما را در دهانمان میگذارد. به من كه بابایش هستم، با اين سن و سال میگوید: "حرف نزن." خوبه! خوبه! چشم ما روشن! ماشاءاللّه! هزار ماشاءاللّه!»
🔸مادرم كه گويا از اين كار من ناراحت شده بود، با اين كه میدانست حق با من است و ما دوتايى چند دقيقه پيش در اینباره صحبت كرده بوديم و من گفته بودم: «هر كه حرف از مريضى و جن و پرى و اين حرفها بزند، جلوش را میگيرم.»، ولى او از اين كه من جلو حرف پدرش، باباعلى، را گرفته بودم، با آن جسم ضعيف و مريض، بلند شد و دست مرا گرفت و از اتاق بيرونم كرد و گفت: «يا برو كارخانه كار كن يا برو در حيات بازى كن.».»؛ ولى من پشتِ در نشستم. نه كارخانه رفتم و نه براى بازى به حيات رفتم؛ میخواستم گوش كنم؛ ببينم باباعلى به مادرم چه میگوید. آيا او آمده براى مادرم كمک كند و دلداریاش بدهد و يا اين كه آمده مقدارى هم به مريضى او بيفزايد و از همين حرفهاى مريضى نهنهكلثوم و عموتقى بگويد؛ اين بود كه جاى دورى نرفته، همانجا نشستم، به حرفهاى آنان گوش دادم.
🔸ديدم وقتى مادرم مرا از خانه بيرون كرد، برگشت، از پدرش عذرخواهى كرد و گفت: «شيرخدا بچه است. نفهميد. حرف شما را قطع كرد. شما به دل نگيريد. او را به من ببخشيد.»
🔸باباعلى از عذرخواهى مادرم سوءاستفاده كرده، با حالت غيظ گفت: «عَجَب دوْر [و] زمانهای شده! ديگر بچهها به آدم مهلت حرفزدن را نمیدهند. نیموجبى، مثل توپ، جلو حرف آدم را میدود و حرف آدم را در دهانش میگذارد. خدا اين زمانه را ببَرد و نياورد.»
🔸مادرم دوباره عذرخواهى كرد و غيظ باباعلى را فرونشاند. ...
📖 شیرخدای آذربایجان، ص 41 و 42.
🖇 گذشته و ادامهی این زندگینامه را با هشتک #زندگینامه دنبال کنید.
💻 مشاهدهی مطالب دیگر این کتاب، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/04/176/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #پرسش_و_پاسخ (پاسخهای حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی به پرسشها)
❓پرسش: آيا نماز شب خواندن و هر عبادت ديگرى به اين نيّت كه انسان احساس خوبى به خودش پيدا كند، کار درستی است؟ چگونه نگذاريم اين احساس رضايت، باعث غرورمان شود؟
🔍 پاسخ: عبادت و هر کار خوبی بايد تنها براى خدا باشد؛ نه به نيّت اين كه انسان نسبت به خودش احساس خوبى پيدا كند؛ البتّه مؤمن هنگامى كه كاری را برای خدا انجام دهد، خوشحال میشود و براى آن، خدا را شكر میکند.
اگر انسان به اين توجّه داشته باشد كه توفیق عبادت را خداوند والا ـ جلّ جلاله، و حسنت اسماؤه. ـ به او داده است، مغرور نمیشود و اين التفات، غرورشكن است.
#اخلاص، #توفیق، #شادی، #شکر، #عبادت، #غرور، #نیت
💻 مشاهدهی «پرسشها و پاسخهای اخلاقی و اجتماعی»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/07/55/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #تصویر عالم عارف، حجّةالحق، مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در شهر مکّهی مکرّمه در اسفند سال 1378.
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #نکات_خواندنی دربارهی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
✅ #خاطره
🖋 به قلم فرزندشان، حاجآقا اسماعیل داستانی بنیسی:
🔸ایشان واقعاً اهل توحید افعالی بودند و همهی کارها را به دست خداوند والا ـ جلّ جلاله، و حسنت اسماؤه. ـ میدانستند.
🔸زمانی دچار مشکلات مهمّ مادّی شدند. به ایشان عرض شد: «مشکلاتتان را به فُلان شخصیت بسیارمهم، خبر دهید تا کمکتان کند.»؛ امّا ایشان فرمودند: «خدایی که نشانی او را دارد، نشانی مرا هم دارد!»؛ یعنی: حلّ مشکلات من به دست خدا است و او که میتواند نیازهای مرا به دست آن شخص برطرف کند، میتواند بدون واسطه هم این کار را انجام دهد؛ چنانکه خودش در سورهی مبارکهی زمر، آیهی شریفهی 36 میفرماید: «أ لَیسَ اللهُ بِکافٍ عَبدَهُ؛ آیا خدا برای بندهاش کافی نیست؟».
#توحید_افعالی
💻 مشاهدهی «خاطرات و نکاتی خواندنی دربارهی حضرت استاد بِنیسی»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/05/289/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #پند_پیران_بر_پوران
مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🌷#پسرم! قوای جسمانیات را با شهوت از بین نبر.
📖 پند پیران بر پوران (پندنامهی ایشان به فرزندشان: حاجآقا اسماعیل).
#تندرستی، #شهوت
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_زیبا (به گزینش حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی)
🌹زاد فردای خود، امروز از اینجا بردار
🌹این نَه راهی است که هر روز توان آمد و رفت
📝 از: #فرخ_شوشتری.
🔍 زاد: توشه.
#آخرتگرایی
💻 مشاهدهی این مطلب و «ابیات زیبا»ی دیگر، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2017/05/14/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #نکاتی_از_سخنرانی تاریخ ۱۳۹۸/۹/۱۴:
دو تا از خوشبختیهای یک انسان: ۱. ظرفیّت و آمادگی موعظهشدن را داشته باشد؛ ۲. موعظهکننده داشته باشد.
اگر کسی خود را در مسیر علم قرار دهد، خداوند والا به او استاد میرساند.
کتاب خوب، کلیپ خوب و رفیق خوب هم میتوانند استاد و موعظهکنندهی انسان باشند.
کتاب «حکمتنامهی لقمان» که توسّط انتشارات دارالحدیث چاپ شده است، بسیار خواندنی و دلنشین است.
مرحوم پدرم، آن عالم عارف ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ فرمودند: «من هیچ کتابی را دو بار نخواندهام؛ مگر کتابی از بانو مجتهده امین اصفهانی به نام “معاد یا آخرین سیْر بشر” را.» [و این سخن، روشنگر ارزش ویژهی این کتاب و نویسندهی آن است].
کسانی هستند که اگر سرشان هم برود، علمجوییشان ترک نمیشود.
از اهل بیت ـ سلام الله تعالی علیهم. ـ درخواست کنیم که به ما این سه چیز را عنایت کنند: ۱. ظرفیّت علمجویی؛ ۲. خود علمجویی؛ ۳. خود علم. مقصود از علم، معارف دینی است.
#علمجویی، #معرفی_کتاب، #موعظه
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #داستان_جذاب
✅ #در_کوی_ما_شکستهدلی_میخرند_و_بس
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «همیان بِنیسی یا تاریخ گویای گذشته» نوشتهاند:
🔹لبیب عارف که از عابدان بود، نقل کرده است: «در جوانی، ماری را در خانهام دیدم که داشت به سوراخی فرومیرفت. دنبالهی بدنش را گرفتم و محکم کشیدم تا آن را بیرون آورم و بکُشم.
🔹مار دستم گزید و من آن را کشتم؛ آنگاه اثر زهرش در دستم آشکار شد و سرانجام، دستم خشک گردید. پس از مدّتی دست دیگرم و سپس پاهایم هم خشک شدند و از کار افتادند. چندان طول نکشید که چشمانم نابینا و زبانم لال شد.
🔹دیگر مانند چوب خشکی روی تخت افتاده بودم و فقط گوشهایم کار میکردند، که آن هم بلایی بود؛ چون سخنان زشت و ناگواری میشنیدم؛ ولی نمیتوانستم پاسخ دهم و رنج میبردم.
🔹چهبسیار اوقاتی که تشنه یا گرسنه میشدم و هیچ کس به من آب یا غِذا نمیداد و چهبسیار اوقاتی که سیر یا سیراب بودم و دیگران بهزور در گلویم آب یا غذا میریختند!
🔹چند سال از زندگیام، به این وضع گذشت که مرگ، بهتر از آن بود.
🔹روزی زنی از همسایهها آمد و از همسرم پرسید: "حال لبیب چگونه است و با او چه میکنید؟" او پاسخ داد: "نه خوب میشود تا خودش راحت شود و نه میمیرد تا ما راحت شویم!" و سخنان دیگری هم گفت و دریافتم که خانوادهام از وضع من به تنگ آمدهاند و آسایش خود را در مرگ من میبینند.
🔹دلم بینِهایت شکست و با عجز کامل در دلم با خدا مناجات کردم و نَجاتم را از او درخواست کردم.
🔹یکباره ضرباتی در همهی اعضای من پدید آمد و یک لحظه، درد شدید گرفتم؛ سپس آرام شدم و خوابم برد.
🔹هنگامی که بیدار شدم، آن دستم را که پیش از اعضای دیگرم خشک شده بود، روی سینهام دیدم و تکان دادم. دست دیگرم و پاهایم را هم حرَکت دادم. چشمانم را گشودم و دیدم که شب است. آهسته برخاستم، آرامآرام به حیات خانه رفتم و به آسمان نگاه کردم. چشمم به ماه و ستارهها افتاد و از دیدن آنها آنقدر خوشحال شدم که نزدیک بود روح از تنم جدا شود.
🔹بیاختیار به خدا گفتم: "یا قدیمَ الاِحسانِ! لَکَ الحَمدُ." [یعنی: ای کسی که از قدیم، نیکی میکنی! تو را سپاس.]؛ سپس سَجده کردم و شکر او را بهجا آوردم.»
#دعا، #دلشکستگی، #شفا
💻 مشاهدهی داستانهای دیگر این کتاب، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/05/153/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔊 #سخنآوا موضوع: #راه_آمرزش_گناهان @benisiha_ir
🔴 #متن_سخنآوا
🔵 #راه_آمرزش_گناهان
🔸آقا رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم. ـ فرمودند: «و عَلَیکَ بِقِرائَةِ القُرآنِ؛ بر تو باد به قِرائت قرآن.» برو قرآن بخوان. چرا؟ «فَاِنَّ قِرائَتَهُ کَفّارَةٌ لِلذُّنوب؛ چون خواندن قرآن کفّارهی گناهان است»، باعث آمرزش گناهان است، پاککنندهی گناهان است.
🔸وقتی شیشهی ماشینت کثیف میشود، چهکار میکنی؟ پاککننده را میزنی دیگر. وقتی شیشهی خانهات کثیف میشود، چهکار میکنی؟ پاککننده میزنی دیگر.
🔸اگر میخواهی گناهانت پاک بشود، گناهانت پوشیده بشود، گناهانت پنهان بشود، گناهانت از حافظهی عالَم محو بشود، قرآن بخوان.
#آمرزش_گناهان، #کفّاره_گناه، #قرائت_قرآن_کریم
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_مهدوی
🍀 به یاد امام زمان مهرْبانمان ـ عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. ـ زَمزَمه کنیم: اللّهمّ! کن لولیّک الحجّة بن الحسن... .
💠 بیتی از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ خطاب به آن حضرت، با شرح آن به قلم فرزندشان (حاجآقا اسماعیل):
🔶 به دستی دل، به دستی جان، خریدارم نگاهت را
🔶 ز جان و دل گذشتن ـ وَه! ـ چه آسان است بر شیدا!
📖 امید آینده (اشعار مهدوی ایشان)، ص 17.
(با دستی دل و با دست دیگر، جان [خودم را به تو میدهم و در برابر] نگاهت را خریدارم. بهبه! از جان و دل گذشتن [در راه معشوق]، چقدر بر عاشق، آسان است!
وه: واژهای که در هنگام تعجّب و تحسین گفته میشود. شیدا: عاشق.)
#امام_زمان (علیه السّلام)، #عشق
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #موضوعات جذّاب جلسهی چهارم سخنرانی حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی دربارهی «علمجویی» در روز پنجشنبه، 1398/9/14:
ـ علمجویی؛ حتّی با فرورفتن در اعماق دریاها!
ـ ناآگاهی بشر از ارزش واقعی علوم الاهی
ـ عالم عارفی که در سیوسهسالگی طلبه شد!
ـ #طلبگی؛ کار پیغمبرانه!
ـ علّت #آفرینش_انسان
ـ امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام. ـ : «پاریس چرا؟ بیا نجف!»
ـ در #بهشت دنبالِ چه باشیم؟!
ـ #خوشبختی پندپذیری
ـ راه بهدستآوردن استاد علم و معرفت
ـ کتابی دلنشین و خواندنی
ـ بزرگترین ضرر برای انسان
ـ بانویی که علّامه طباطبایی به دیدنش رفت!
ـ عشق به تحصیل با مرگ ۵ فرزند!
ـ یک ماه نخوابیدن برای علمجویی!
ـ مأموریّت نفر اوّل آفرینش برای علمخواهی
ـ دعاها و توسّلات علمی!
ـ خبرداشتن از زمان مرگ
ـ دنبال کدام #علم باید رفت؟
ـ مناجاتی زیبا با امام حسن عسکری ـ سلام الله تعالی علیه. ـ برای همهی حاجات
#پندپذیری، #دعا، #علم_غیب، #علما، #کرامت، #معرفی_کتاب، #موعظه
✅ 💻 «صوت و متن این سخنرانی» را در لینک زیر از وبگاه بِنیسیها بشنوید و بخوانید:
http://benisiha.ir/2019/12/355/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_معنوی
💠 یک بیت از مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔸اصل هر شخص از پدر باشد
🔸حرمتش پس زیادتر باشد
(ریشهی هر کسی از پدر است؛ پس احترامگذاشتن به او باید بیشتر باشد.
اصل: ریشه. حُرمت: احترام.)
#پدر، #حقوق_پدر، #وظایف_فرزند
💻 مشاهدهی این شعر خواندنی از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/12/352/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #پیام_معنوی
📝 حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی در مجموعهنوشتاری با عنوان #خطاب_به_خودم:
🌿 همیشه و حتّی در اوقات فَراغتِ چندلحظهای، کتابهای خداپسند بخوان تا هم آرامش کامل پیدا کنی و هم با افزایش دانش و معرفتت، به کمال بیشتر برسی و هم مانع نفوذ شیطان در خود گردی.
#آرامش، #اغتنام_عمر، #اوقات_فراغت، #شیطان، #علم، #کتابخوانی، #کمال، #مطالعه
💻 مشاهدهی این مطلب و «پندهای دیگر حاجآقا بنیسی به خودش!»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/05/290/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #حرفهای_طلایی
💠 مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🌷 #دخترم! خانم خانهدار باش.
📖 حرفهای طِلایی (پندنامهی ایشان به تنهادخترشان).
#خانهداری، #وظایف_زن
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #برگزیده ی کتاب «#خون_دلی_که_لعل_شد» به شکل #متن_PDF
🔍 موضوع: خاطرات مقام معظّم رهبری از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی.
🖊 گردآورنده: محمّدعلی آذرشب. مترجم: محمّدحسین باتمانغلیچ.
🖋 برگزیدهنویسی: حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی.
📖 فایل PDF این برگزیدهی دلنشین را در این نشانی ببینید:
http://benisiha.ir/2019/07/327/
#آثار_حاج_آقا_بنیسی، #علما، #مقام_معظم_رهبری
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
استاد بنیسی و فرزندشان Benisiha.ir
🔴 #زندگینامه ی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ به #قلم_ایشان، قسمت 31:
🔸... باباعلى [به مادرم] گفت: «میدانى كه من ديشب با كاظم به اینجا آمدم تا دربارهی تو با باباحسن و اسماعيل صحبت كرده و تكليفم را با آنها روشن كنم؛ ولى مهدى، برادرشوهر تو، با كاظم بگومگوى زياد كردند كه آنقدر نمانده بود بينشان دعوا بشود.
آخرسر، اسماعيل گفت: "شما بيخود و بیجهت براى خديجه نقشه نكشيد و به جانِ هم نيفتيد. من، خودم، هر طورى كه شده، او را به تهران میبرم و آنجا در بيمارستان بسترى میکنم."
نمیدانم اين حرف را به شما هم زده يا نه؛ ولى با كدام پول میخواهد تو را به تهران ببرد؟ تهرانبردن تو تقريباً هزار تومان پول میخواهد و میدانم كه در كوزه و كاسهی شما، از پول خبرى نيست. حالا نمیدانم چه بكنيم. دست و بال من هم خالى است. كار و كاسبى كه نداريم. هر چه هم پول داشتيم، در عروسى كاظم خرج كرديم.»
🔸مادرم، در حالى كه سرش را پايين انداخته [بود]، هيچ حرفى نمیزد؛ ولى آخِرسر، تحمّل نكرد [و] گفت: «داداش! من كه خودم نمیخواستم مريض بشوم. خواستِ خدا بود كه اینچنین شدم. خدا، خودش، كمکمان بكند. اگر خوبشدنی هستم و در اين دنيا روزهاى ديدنى دارم، خداى سببساز، از جايى كه عقلمان قد نمیدهد، كمكمان كند خوب بشوم و اگر هم رفتنى هستم، باز زودتر كارم را تمام كند و شماها هم از اين ناراحتى، راحت شويد و بيخود و بیجهت به جانِ هم نيفتيد؛ مثلاً: اگر ديشب كاظم با مهدى دعوا میکردند، خدا میدانست كه چقدر بر من بد میشد؛ مگر من میتوانستم به چشمان باباحسن و يا شوهرم، اسماعيل، نگاه كنم؟ آنها میگفتند: "برادرت براى ما قلدرى میکند و آمده بود به خانهی ما [تا] دعوا راه اندازد." الحمد للّه كه به خير و خوبى گذشته. اسماعيل در اینباره به من حرفى نزده.» ...
📖 شیرخدای آذربایجان، ص 43 و 44.
🖇 گذشته و ادامهی این زندگینامه را با هشتک #زندگینامه دنبال کنید.
💻 مشاهدهی مطالب دیگر این کتاب، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/04/176/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #پرسش_و_پاسخ (پاسخهای حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی به پرسشها)
❓پرسش: گاهى پسرم در بازى، با مداد يا چيز ديگر، اداى سيگاركشيدن درمیآورد و گاهى موهايش را شبيه فوتبالیستهای معروف میکند و گاهى دستبند يا گردنبندِ كِشى میپوشد. با او چگونه برخورد كنم؟
🔍 پاسخ: هر گاه كار بدى كرد، بدبودن كارش را با آرامى و مهرْبانى، به او يادآورى كنيد و با تشويق و نوازش، او را در ترک آن يارى كنيد و برايش الگوهاى خوب پيدا نماييد و گاهی پیش او از آنان ستايش كنيد تا همانند آنان شود.
#الگوبرداری، #الگوگیری، #تربیت_فرزند، #تربیت_کودک، #تشویق، #فرزندداری، #نهی_از_منکر
💻 مشاهدهی «پرسشها و پاسخهای اخلاقی و اجتماعی»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/07/55/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #پند_پیران_بر_پوران
مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🌷#پسرم! عقلت را با گناه، ضعیف نکن.
📖 پند پیران بر پوران (پندنامهی ایشان به فرزندشان: حاجآقا اسماعیل).
#عقل، #گناه
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #ابیات_زیبا (به گزینش حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی)
🌹سفر، آن نیست که از مصر به بَغداد رَوی
🌹رفتن از جان سوی جانان، سفر مردان است
📝 از: #فیض_کاشانی.
#خداگرایی، #سفر، #سیروسلوک، #مسافرت
💻 مشاهدهی این مطلب و «ابیات زیبا»ی دیگر، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2017/05/14/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #تصویر عالم عارف، حجّةالحق، مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ با دو پسرشان، حاجآقا اسماعیل و حاجآقا حبیب (در وسط تصویر)، در سال 1381.
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #نکات_خواندنی دربارهی مرحوم حجّةالحق، حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
✅ #خاطره
🖋 به قلم فرزندشان، حاجآقا اسماعیل داستانی بنیسی:
🔸خواهرم نقل کردند: «روزی فرزندم که در سنّ کودکی بود، دربارهی مسألهای با پدرمان صحبت کرده و از ایشان خواسته بود که آن را به هیچ کس نگویند. ما بارها از ایشان درخواست کردیم که آن را بیان کنند؛ امّا ایشان تا پایان عمر نگفتند و رازداری کردند.»
#تربیت_فرزند، #تربیت_کودک، #رازداری، #فرزندداری
💻 مشاهدهی «خاطرات و نکاتی خواندنی دربارهی حضرت استاد بِنیسی»، از راه لینک زیر در وبگاه بِنیسیها:
http://benisiha.ir/2019/05/289/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir