بنت الصابر🇵🇸
می گفتند که عبادت هایش آن چنان بود که دلت می خواست همان طور نگاهش کنی
می گفتند زیارت عاشورا و دعای توسلش هیچ وقت ترک نمیشد
پنجشنبه ها هم برنامه خاص خودش را داشت
دست خانمش را می گرفت و دوتایی می رفتند دیدن خانواده های شهدا
دوشنبه ها و پنجشنبه های هر هفته هم روزه می گرفت تابستان داغ خوزستان و زمستان هم نداشت!
خانمش تعریف می کرد بعضی شب ها قبل از اینکه بخوابم می دیدم که گوشه ای مشغول قرآن خواندن و نماز است. لبخندی مهمانش می کردم و می خوابیدم
چند ساعت بعد که بیدار می شدم می دیدم او هم چنان در همان حال است...
بنت الصابر🇵🇸
می گفتند که عبادت هایش آن چنان بود که دلت می خواست همان طور نگاهش کنی می گفتند زیارت عاشورا و دعای
به ما همیشه گفته اند انسان مؤمن باید جوری عبادت کند جوری نماز بخواند
که کافر و نا مسلمان با دیدن عبادت او با خود بگوید این چه دینی است که فلانی دارد؟
این چه دینی است که اینقدر به او آرامش و شوق می دهد؟
نماز خواندن من و توی مسلمان شیعه باید طوری باشد که بی نماز احساس کند از چه غافله ای عقب مانده...
بنت الصابر🇵🇸
می گفتند که عبادت هایش آن چنان بود که دلت می خواست همان طور نگاهش کنی می گفتند زیارت عاشورا و دعای
می گفتند در جبهه نماز های واجب که هیچ نماز های مستحب داوود مثل نماز شب هایش آن چنان بود که هرکسی شبانه بیدار میشد تا مخفیانه کنج دنج داوود را (که هر بار تغییر می داد تا کسی متوجه اش نشود) پیدا کند و فقط نماز خواندنش را ببیند...
جانم برایت بگوید شیعه آقا 🌱
که آدم یک وقت هایی به خودش می آید می بیند چقدر بعضی از شهدا شبیه یک معصوم زندگی کرده اند...
خیلی از شهدا در زمان حیات شان اهل دیدار با خانواده های شهدا و دیدار از قبور شهدا بوده اند
اما فقط عده خاصی از آنها مرا یاد آن مادری می اندازند که صبح های یکشنبه می رفت کنار مزار شهدای احد و برایشان می گریست
آن چنان که از دور اگر نمی شناختندش مردم می گفتند این مادر امروز جوان از دست داده است.
یارالی زهرا..