eitaa logo
بنت الصابر🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
475 عکس
80 ویدیو
18 فایل
گفت صبور باش، وعده الهی نزدیک است. از آن وقت بنت الصابری شدم بیا و ببین! نویسنده متن های غریب شاگرد بد مکتب نور شما بخوانید"طلبه" گوینده نگفتنی های ساعت ۱۵ 🌿 کپی، نه https://daigo.ir/secret/83428328 خانواده خوب صبور🍃 (خصوصی شد )
مشاهده در ایتا
دانلود
_کمتر از قطره ای عظمت امیرالمؤنین رو امشب شاهد باشیم؟ ساعت ۲۲ وعده قرار ما.. 🌿
بسم الله النور و ما همه هیچ..
به یاد ذکر تمامی پیامبران ✨
هذا من فضل ربی 🌱
بنت الصابر🇵🇸
امشب هم بریم سراغ تاریخ، جایی میان انوار سوره نمل.. 🌱
ماجرای ملک عظیم سلیمان می رسد به جایی که: سلیمان نبی تمام نیروهای تأثیرگزار خود را جمع می کند جلسه رسمی می شود وکلید هدایت هم حاضر شدن تخت ملکه بلقیس /سبا/ (از باب شوکت و جلال تخت ملکه بعد ها برایتان بیشتر خواهم گفت تختی که در قرآن به مانند عرش عظیم الهی آمده است...)
بنت الصابر🇵🇸
ماجرای ملک عظیم سلیمان می رسد به جایی که: سلیمان نبی تمام نیروهای تأثیرگزار خود را جمع می کند جلسه
فرمان حضرت سلیمان می شود آوردن تخت ملکه. مدعیان و قدرتمندان جلسه شروع به قدرت نمایی می کنند. اولین نفر شان هم یک دیوی از اجنه است. دیوی که قرآن لقب می دهد به او "عفریت من الجن " که از نظر قدرتی و توان در اوج قرار دارد!
بنت الصابر🇵🇸
فرمان حضرت سلیمان می شود آوردن تخت ملکه. مدعیان و قدرتمندان جلسه شروع به قدرت نمایی می کنند. اولی
دیوی به اسم زکوان دیوی بزرگ و فوق العاده قدرتمند از طایفه عفریت ها آمد جلو و بادی به غبغب انداخت به خیالش آمده چیزی تقدیم کند که ما بقی نداشته باشند! _قدرتش چیست؟ سحر و جادو قدرتمند ترین علمی که در اختیار اجنه است او هم قدرتمند ترین جادوگر جنیان آمد و گفت من برایت میاورم ای سلیمان به اندازه نصف روزی!
بنت الصابر🇵🇸
دیوی به اسم زکوان دیوی بزرگ و فوق العاده قدرتمند از طایفه عفریت ها آمد جلو و بادی به غبغب انداخت به
فکرش را بکن می گوید من آن تخت به آن عظمت را برایت می توانم بیاورم همان شئ عظیم و سخت را! ماجرا آن جایی جالب می شود که رو به سلیمان می گوید: خیالت راحت سلیمان از جواهرات وطلاهای تخت چیزی کم نمی شود من امین تو هستم!
بنت الصابر🇵🇸
دیوی به اسم زکوان دیوی بزرگ و فوق العاده قدرتمند از طایفه عفریت ها آمد جلو و بادی به غبغب انداخت به
باید برایتان بگویم خود گفتن اینکه نصف روز می تواند این کار را به سرانجام برساند برای همه قابل تعجب و شگفتی بوده... (در پرانتز برایتان بگویم که در قرآن آمده سخن زکوان یک قدرت نمایی جنی هم بوده در برابر آدمیان که ما چیزی را داریم که شما ندارید!) این حرف زکوان حجت تمامی محسوب می شده از این بابت که دیگه جادوگری از جنیان وجود نداشته که از این زمان کمتر رفع حاجت کند!
خلاصه جانم برایت بگوید شیعه آقا 🌱 که یک مردی از بزگان با ظاهری ساده و لباسی ساده تر قدم می گذارد جلو به حالت تواضع کامل با وقار در قرآن آمده چهره ای بسیار نورانی دارد این پیر بزرگ این آدم معتمد تمامی آدم ها و جنیان، یک فردی بسیار دوست داشتنی و ربانی بوده است 🌿
بنت الصابر🇵🇸
خلاصه جانم برایت بگوید شیعه آقا 🌱 که یک مردی از بزگان با ظاهری ساده و لباسی ساده تر قدم می گذارد جل
همینطور که راه می رود لبخندی دل نشین بر لبان مبارک سلیمان نبی نقش می بندد. می رسد مقابل حضرت و زبان باز می کند که من این تخت را میاورم کمتر از چشم برهم زدنی! تصور کنید سکوتی محض می شود جلسه همه متعجب و شگفت زده شده اند!!
بنت الصابر🇵🇸
همینطور که راه می رود لبخندی دل نشین بر لبان مبارک سلیمان نبی نقش می بندد. می رسد مقابل حضرت و زبا
همه می دانند که آصف بن برخیا الکی حرفی نمی زند. شاخ جنیان و قدرتمند ترین جادوگر جنیان گفت یک نصف روز آن وقت آدمیزادی می آید و می گوید کمتر از چشم برهم زدنی.. حق داشتند بی چاره ها!
سلیمان نبی لبخندی می زند و آصف بن برخیا در همان حالت ذکری می گوید «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» از میان نور خیره کننده ای عرش ملکه از زیر تخت سلیمان بیرون آمد و در اورشلیم حاضر می شود! _ظهور تخت بلافاصله بعد از چشم برهم زدن حضرت سلیمان با آن نور و جلال چقدر به نظر جنیان غیر ممکن می آید قدرت انسان..
تعجب بر انگیز، از این بابت که سحر نمی تواند این چنین انجام دهد پس این آصف چه دارد؟ واقعا آصف چی داشت؟ سلیمان نبی بلند می شود از تخت خود و نگاهی با محبت به شاگرد خود می اندازد، لبان مبارک می شکفتد و می گوید: «هذا من فضل ربی 🌱» _این فضلی است که خدا برای من در نظر گرفته است.. که آیا من شکر این نعمت را به جا می آورم؟ پس هرچه هست از جانب خداست!
بنت الصابر🇵🇸
تعجب بر انگیز، از این بابت که سحر نمی تواند این چنین انجام دهد پس این آصف چه دارد؟ واقعا آصف چی داش
این هذا من فضل ربی ذکر بسیاری از پیامبران بوده است که بعد تر ها برای تان خواهم گفت ✨ ذکری که در مقابل قدرت طلبی تمامی جاه طلبان و مغروران بوده است...
بنت الصابر🇵🇸
سلیمان نبی لبخندی می زند و آصف بن برخیا در همان حالت ذکری می گوید «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِل
عمل آصف به ما نشان می دهد که انسان قدرت طلب اگر قدرت می خواهد، علم و دانشی اگر می خواهد بندگی خدا را باید کرد.. قدرتی که فراتر از قدرت سحر و جادوی اجنه و شیاطین است!❤️
گرفتی چیشد شیعه آقا؟ ماجرای آصف یک ماجرای تاریخی شأن و منزلت دار است ماجرایی که در قرآن هم آمده قشنگی ماجرا کجاست؟ این کلام امام صادق:
اینجا ماجرا قشنگ تر می شه که🕊 امام صادق در مورد علم آصف به کتاب الهی فرمودند که: در برابر کتابی که همچون دریایی آرام است پشه ای بی آید و بال خود را کمی به سطح این آب بزند امام می فرمایند علم آصف به اندازه همین خیس شدن بال پشه از کلمات بوده است...! این کتاب و علم کلمات دست چه کسی است؟ در آیات پایانی سوره رعد آمده به دست رسول الله همان کسی که علم به کتاب کامل در دست اوست که عالمان شیعه و سنی اتفاق نظر دارند بعد از ایشان کسی نیست جز وجود نازنین حضرت علی..🌿
بنت الصابر🇵🇸
بعد امام صادق ما می فرمایند که علم آصف به اندازه خیس شدن بال پشه ای از دریای علوم حضرت امیر است.. ❤️
همه عظمت وجلالت و شوکت و علم ملک سلیمان و آصف بن برخیا قطره از علم امیر المؤمنین.. ممکنه براتون سؤال بشه که سلیمان نبی این علم را نداشت؟ چرا داشت اما می خواست نشان بدهد که کسی جز من هم قسمتی از این علم را دارد به هدف جانشینی آصف بعد از سلیمان نبی..
بنت الصابر🇵🇸
علم به کلمات دانشی بوده که خداوند متعال قسمتی از آن را به همه پیامبران خود ارزانی داشته و تمام آن را به رسول الله و وجود نازنین امیرالمؤمنین (ع)🌱