eitaa logo
هیات‌دخترانه‌بنت‌الهدی🌙
2.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1هزار ویدیو
14 فایل
🌱بنت‌الهدی یعنی یه حس خوب از جنس خاطرات شیرین روزای نوجوانی👌🏻 وشاید یه پاتوق...🍿 برا دخترای نوجوون پس با ما باش 🚩هیئت دخترانه بنت الهدی (زنجان) ادمین مهربون☺️: @maahh_neshan
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿دلش مي خواست يكي از لباس هاي امام را بگيرد براي تبرك، اما خجالت مي كشيد بگويد. ✍🏻حتي نامه نوشت، اما نامه را نفرستاد. نااميد شد داشت بر مي گشت شهر خودش كه كسي از پشت صدايش زد. برگشت، غلام امام بود.گفت: "اين لباس را آقا برايت فرستاده"...🥺 🖤 @Bentolhoda_znj
📚 نمازش که تموم شد، بهش گفتم فرمانده باهات کار داره؛ جوراب پاش نبود و کُتش روی شونه‌هاش، گفتم با همین سر و شکل می‌خوای بری؟🤔 مکثی کرد و گفت: پیش خدا این‌طور رفتم، پیشِ فرمانده طورِ دیگه⁉️ 🌹شهید محمّدحسین یوسف‌الهی @Bentolhoda_znj
🟡 تو فقیر نیستی! - گفت: فقیرم.😞 • گفتند: نیستی. - گفت: فقیرم! باور کنید. شما از حال و روز من خبر ندارید. و حال و روزش را تعریف کرد که چقدر دست‌هایش خالی است و چه سختی‌هایی شب و روز می‌کشد.😔 ولی امام هنوز فقط نگاهش می‌کردند.☺️ - گفت: به خدا قسم چیزی ندارم... •امام گفتند: صد دینار اگر به تو بدهم، حاضری بروی و همه‌جا بگویی که از ما متنفری؟ از ما فرزندان محمد (صلی الله علیه و آله)؟ - گفت: نه! به خدا قسم نه. • هزار دینار؟؟ - نه! به خدا قسم نه. باز دوستتان خواهم داشت.💓 • گفتند: چطور می‌گویی فقیری وقتی چیزی داری که به این قیمت گزاف هم نمی‌فروشی؟👌🏻 "چطور می‌گویی فقیری وقتی کالای عشقِ به ما، دارایی تو هست؟"❤️🥰 👆🏻 روایت مردی که به خدمت امام صادق علیه‌السلام رسید🥲 🎊 📚 @bentolhoda_znj
📚💚🪴 📖داستان کاملا واقعی است✓ یكی از اطرافیان شیخ رجبعلی خیاط نقل می كند كه: پارچهـ🧣 هایی را بردم و به جناب شیخ دادم بدوزد از قیمتش💰 پرسیدم، گفت: دو روز كار می برد، چھل تومان؛ روزی كه رفتم لباسھا👕 را بگیرم گفت: اجرتش بیست تومان می شود!! گفتم: فرموده بودید چھل تومان😳؟! پاسخ دادند: فكر كردم دو روز كار می برد ولی یك روز كار برد :)🌱 «•••*♡*•••» ✨امام علی (علیه السلام) "انصاف برترین فضیلتھا است"👌🏻 📚 @bentolhoda_znj
دشمن شناسی👇🏻👇🏻 دو موش🐹سر تقسیم پنیری دچار اختلاف شدند و نزد گربه🐱ای رفتند تا با استفاده از ترازویی که داشت، پنیر را به طور مساوی بین آن ها تقسیم کند. گربه پنیر🧀را به نحوی تقسیم کرد که یک تکه سنگین تر⚖️ از تکه بعدی شد. پس از تکه سنگین مقداری جدا کرد و خورد😋. این بار تکه بعدی سنگین گردید. گربه🐱دوباره از آن مقداری جداکرد و خورد. باز هم یکی از دو تکه پنیر🧀از دیگری سنگین ترشد . گربه آنقدر این عمل را تکرار کرد تا تنها تکه ای کوچکی باقی ماند . پس گربه آخرین تکه را به موش ها نشان داد وگفت: این هم مزد کارم است وآن را بر دهان گذاشت و خورد😳 و دو موش گرسنه با شکم گرسنه باز گشتند...🤦🏻‍♀  این عاقبت کسانیست که مشکلاتشان را با دشمن😈 در میان گذاشته و از او راه حل میخواهند ✨امام على عليه السلام : اعتماد كردن به دشمن، عامل فريب خوردن [از او] است. 📚 @bentolhoda_znj
🔻لبنانی بود، ولی دوست داشت یک خانه هم در مدینه داشته باشد. پول داد به امام گفت:"زحمتش را شما بکشید." ✍🏻امام فرمود:" یک خانه خوب برایت خریده ام. این هم قباله اش." ویک کاغذ گذاشت جلویش. 💌مرد خواند:"جعفرابن محمدبرای این مرد خانه‌ای دربهشت خریده است که یک طرف آن به خانه رسول اکرم(ص) متصل است، طرف دیگرش به خانه امیرالمؤمنین(ع) و دو طرف دیگرش به خانه ي امام حسن و امام حسین." با خوشحالی کاغذ را بوسید و گذاشت روی چشمانش. ✨امام گفت: "پولت را دادم به فقرای مدینه." خانواده اش را قسم داده بود وقتی مُرد، نوشته را بگذارند توی کفنش. روز بعد ازدفنش آمدند سرقبرش؛ دیدند نوشته‌ای آنجا گذاشته شده:"جعفربن محمد به وعده اش وفا کرد." 🥺♥️ 📚 🥀 @Bentolhoda_znj