◾️چون امشبی فرزندان علی آستین بر دهان گریه می‌کردند تمام شهر غریبه، تمام شهر نامحرم، کسی مَحرم زخم کاریِ خورده بر جانِ این خانه نبود، کسی شهامت ومعرفت تسلای علی بودن را نداشت، هیچ‌کس در آن شهر بُهت حسن را نمی‌فهمید زینب بود و سنگینی بار این غم و غم های بعد او و اما مادر،،، چشم از علی برنمی‌گیرد نگاه از حسین برنمی‌دارد زمین و آسمان خیره به این وداع ناگهان حسین سر به کف پای مادر گذاشت و....... قصه به سر رسید........ قصه به سر رسید........................ ‌ #امشب_جای_تمام_شهر_خودم_گریه_می‌کنم ........ ‌ ‌ #آه_یوما #یا_زهرا #انا_لله_وانا_اليه_راجعون #آجرک_الله_یا_امیرالمومنین #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان #شهادت_مظلومانه_حضرت_صدیقه_طاهره ‌ @didebaan