🔴 جام زهر را قهرمانان صلح
به امام حسن (ع) چشاندند!
✍🏻حجتالاسلام #علی_خاکرنگین
🔸آیت الله بهجت(ره) نقل میکند "حضرت امیرالمؤمنین(ع)لباس خود را درحالیکه بر بالای منبر نشسته بود، تکان میداد، از امام حسن(ع) علت آن را سؤال کردند،فرمود پدرم پیراهن دیگری نداشت،همین پیراهن را شسته و پوشیده،لذا تکان میدهد تا خشک شود.
🔹مانمیخواهیم اینگونه افراد حاکم ما باشند! ما مثل معاویه را میخواهیم که به یکی از رؤسا صدهزار میداد و به دیگری هیچ نمیداد، باز هم میگویند او سخیتر است! هم او که بیتالمال مسلمانها را بین خود و دوستان و خویشان خود تقسیم میکرد.
♦️ ما میخواهیم مرجع دینی ما، تابع و دلخواه ما باشد، بیخود نیست که هر چه میگوییم «عَجّلْ فَرَجُه؛ [خدایا] در فرج او تعجیل فرما»،ولی اثر ندارد؛ زیرا اگر او بیاید تابع کسی نمیشود، لذا «عَجّلْ فَرَجَهُ» گفتن ما فایده ندارد، چون در حقیقت در راه او و تابع او نیستیم".(در محضر بهجت ، جلد ٣، ص ۲۹۴ )
🔸 از امام خمینی (ره) درباره شرایط دشوار روزگار امام حسن(ع) 2 نقل غمبار هست. ایشان درباره ماجرای صلح امام با معاویه میفرماید "قصه امام حسن و قضیه صلح؛ آن هم صلح تحمیلی بود. برای این که امام حسن، دوستان خودش یعنی آن اشخاص خائنی که دور او جمع شده بودند، او را جوری کردند که نتوانست خلافش بکند، صلح کرد. صلح تحمیلی بود. این صلحی هم که حالا بما میخواهند بگویند، این است.(صحیفه نور،جلد 20،صفحه 32)
🔹 ایشان همچنین در مظلومیت امام مجتبی فرمودند "امام حسن آنقدر گرفتاری که از این دوستان و اصحابش داشت از دیگران نداشت. اصحابی که توجه نداشتند که امام زمانشان روی چه نقشه دارد عمل کند با خیال کوچکشان با افکار ناقصشان در مقابلش می ایستادند و غارتش کردند، اذیتش کردند و عرض میکنم که شکستش دادند، معاهده با دشمنش کردند و هزار جور بساط درست کردند.(صحیفه نور،جلد 8،صفحه 89)
♦️امام حسن با جام زهری که همسرش جُعده (دختر اشعث بن قیس و خواهر محمد بن اشعث، سردسته پیمان شکنان جنایتکار کوفه در ماجرای کربلا) به آن حضرت داد، مسموم شد و به شهادت رسید.
💢 اما جام زهر واقعی را قهرمانهای_صلحی به حضرت چشاندند که به هنگام ضرورت مقاومت و مجاهدت، پرچم تسلیم و سازش را بلند کرده بودند.
#صلح_امام_حسن_ع
#جام_زهر
#سراب_مذاکره
#ظهور
#مصلحت_اهم
#نرمش_قهرمانانه
🇮🇷به #دیده_بان بپیوندید: 🇮🇷👇
🆔 @didebaan
❌ آیتالله #خامنهای تضعیف #مجلس ششم را هم حرام میدانستند/نقد کارشناسی تصمیم سران نظام مخالفت با ولی فقیه نیست!
"محمدصادق کوشکی" عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتگو با «نسیم آنلاین»:
🔹 حضرت امام مادامی که #بنیصدر رئیسجمهور قانونی کشور بود بنی صدر را تایید می کردند. حتی وقتی هلیکوپتر بنیصدر دچار سانحه شد، ایشان با یک تعبیری به این مضمون که خداوند شما را حفظ کرد از بنی صدر یاد کردند، آن هم در حالی بود که خیانتهای بنی صدر برای همه نیروهای مومن و حزباللهی آشکار بود.
🔹 در همین راستا ما شاهدیم وقتی مجلس ششم که اکثریت اعضای آن واقعا جبهه گیری شدید در برابر #رهبری داشتند و حتی اکثریت مجلس ششم به رهبری نامه نوشتند و ایشان را به نوشیدن #جام_زهر دعوت کردند با این حال رهبری تضعیف مجلس ششم را حرام دانستند.
🔹 رهبری مخالفتشان با #برجام کاملا مشهود و واضح بود اما گروه #مذاکره کننده ایرانی در برجام را حمایت کرده و آنها را بچههای انقلاب خطاب می کردند.
🔹 اینها نمونههای متعددی است که وجود دارد که به این معناست که ولی فقیه از دستگاههای قانونی نظام مادام که در چارچوب وظایف و اختیارات قانونیشان عمل می کنند حمایت می کند
وقتی ایشان می فرمایند بعضی از کارشناسان موافقند و بعضی کارشناسان مخالفند، این یعنی این امر طبیعی است و هرکسی با این مساله مخالف باشد حق طبیعی دارد که مخالفتش را به عنوان کارشناس بیان کند و این حرکت به هیچ عنوان در تضاد با اقدام رهبری نیست. کسانی که بیان می کنند که رهبری حرف آخر را زدند و هیچکس نباید علیه اقدام دولت نظر بدهد، درکشان از مفهوم ولایت فقیه، درک دقیقی نیست و شاید آن سخنان رهبری در خصوص این مساله را هم لازم است چندبار دیگر گوش کنند.
اگر فردا یک نهاد قانونی دیگر مانند مجلس شورای اسلامی یا قوه قضائیه براساس اختیارات قانونی قیمت بنزین را به قیمت سابق برگرداند بازهم رهبری از اقدامات این دستگاه ها حمایت می کند. به همین خاطر این مساله شاید مورد سوء استفاده مقامات دولتی هم واقع شد که این بیان رهبری را مساوی رضایت رهبری با گرانی #بنزین قلمداد کردند که این ظلم و تهمت به رهبری است.
✴️ متن کامل گفتگو
nasimonline.ir/Content/Detail/2340451
╭┅──────┅┅╮
¦ @didebaan👈
╰┅──────┅┅╯
🔺 #کرونا بدتر است یا #نکنه_کرونا_گرفتم؟!
داستان #سقراط و #افلاطون را شنیده اید؟
بازار افلاطون شاگرد بیشتر از استادش سقراط رونق گرفت ومراجعه کننده بیشتری داشت استاد تحمل وجود این شاگرد را دیگر نداشت وبا پادشاه رفاقت داشت. به پادشاه گفت من تحمل وجود این شاگردم ندارم پادشاه گفت هر پیشنهادی دارید بگو گفت میخوام در حضور شما بهش #زهر بدم پادشاه قبول کرد وروزی تعیین کردند ودر ان روز افلاطون را احضار کردن وجریان را بهش رساندن افلاطون به مادرش گفت این حوض را پر کن از شیر وهر وقت جنازه ام را اوردند منو بنداز در حوض شیر کارت نباشد ورفت سر قرار و استاد بهش #جام_زهر داد ودر حضور پادشاه جام را نوشید وافتاد زمین. اورا بردن خانه وتحویل مادرش دادند ومادر به دستور او در حوض شیر انداخت واو شیر خورد واستفراغ کرد چند مرتبه به این شکل تا اینکه اثر زهر از بدنش رفت وچشم باز کرد بعد از مدتی نزد پادشاه رفت وگفت:
@didebaan
@didebaan
ادامه داستان👇👇