❌از عنوان عمّار، تا جاسوس اسرائیل!❌
✍وقتی خبر دستگیری فردی که لباس نظامی بر تن دارد را دیدم و خبر را خواندم اول فقط ترسیدم که ببین جاسوسها تا کجا نفوذ کردهاند.
✍فکر کردم در پوشش شهروند داوطلب برای دفاع از حرم وارد سوریه شده باشد.
✍بعد اسمش و دیگر عکس هایش را دیدم. او را شناختم! محمدحسین رستمی سردبیر سایت عماریون بود.
✍سال ۹۰ از طرف سازمان بسیج دانشجویی آمد و در حلقه بصیرت سیاسی برای ما که سی یا چهل دانشجوی بسیجی فعال در اردوهای جهادی بودیم حرف زد.
گفت اطلاحطلبها قابل این نیستند که در موردشان چیزی بگوید.
✍همه جلسه را گذاشت برای روشنگری در مورد جریان انحرافی، رمالی، و...
✍بین حرفهایش شوخی و طنازی هم کرد.
✍به ما خانمها که روی زمین نشسته بودیم نگاه نمیکرد.
✍خم میشد و با خنده به چند دانشجوی پسری که کنارش نشسته بودند نگاه میکرد یا سوال و جواب میکرد.
✍شبیه مردهای مؤمن سنوسال دار که در این موقعیتها قرار میگیرند.
✍سن و سالدار نبود. توقع داشتم محجوب و سربهزیر حرفهایش را بزند و برود. نگاه نمیکرد اما راحت بود.
«مرتیکه ده روزه قهر کرده رفته خونه ننهش... سر سیدعلی سلامت. با آل علی هر که در افتاد ور افتاد...»
اینها را با همان لحنی میگفت که توی صوت پخش شده به روحالله زم میگوید:
«پول جور کن روح الله... پول، پول».
همانطور بیقید.
همانطور کشدار.
✍آنموقع با خودم گفتم طرف معتاد است؟
خودم را بابت فکرم ملامت کردم.
موقع رفتن کاپشنش را انداخت روی دوشش.
تسبیح درشت دستش بود.
شبیه مردهای سبیل کلفت و پاشنه تخممرغی قبل انقلاب، بدنش را پیچوتابی داد و با همان استیل و گردن کج یاعلی گفت و رفت.
✍دختر بیست سالهی شهرستانی بودم که تمام فعالیت سیاسی خانواده و فامیلش رأی دادن بود.
✍با خودم گفتم لابد لوتیهای حزباللهی این شکلیاند.
لوتی نبود. یک بار هم با همان ژست و تیپ آمد دانشگاه و همان حرفها را زد.
خیلی کسی نیامد پای حرفهایش بنشیند.
تا چندسال هم سایت عماریون را داشت که با فونت درشت قرمز مردم را از وجود جاسوس و جن گیر و جریان انحرافی آگاه میکرد.
✍چند سال بعد خبر آمد جاسوس بوده و دستگیر شده است!
✍آنموقع کسی نگفت این آدم با تأیید چه کسانی انقدر بزرگ شده که به عنوان عمار فرستاده شود برای دانشجوها حرف بزند.
آن هم از طرف سازمان بسیج دانشجویی که آن سالها اعضای خودش را بیبصیرت میدانست!
کسی نگفت چرا اینهمه سال با آن حرفهای شاذ سایتش بسته نشد.
✍حالا لااقل به حرمت خون شهدای مدافع حرمی که با جاسوسی این آدم اطلاعاتشان به دشمن داده شد، بیایید و بگویید با تأیید چه کسانی این آدم در بُعد نظامی آنقدر رشد کرد که به حد بالای دسترسی به اطلاعات مدافعان حرم رسید و شد آنچه نباید میشد.
سهیلا ملکی
#جاسوس
#سایت_عماریون
#دیده_بان
🆔 @didebaan