#یادداشت_۴۰
۶ شهریور ۱۴۰۰
دومین یادداشت پیرامون #نکته_های_روشی حاکم بر نحوه ی استنباط نظریات الگوی پیشرفت
در این شماره به شرح مختصر باب بیان مبتنی بر #تامل، به عنوان یکی دیگر از ابواب فقه البیان می پردازیم. عرض شد یک نظریه در صورتی منجر به هدایت میشود که شامل تعریف،تصویر و تصمیم باشد(باب بیان مبتنی بر مُکث). حال میخواهیم بگوییم سازه های سه گانه ی مذکور در هر نظریه، بر روی ساختار سه وجهی #سوال، #اصطلاح و #ارجاع بنا میشود(باب بیان مبتنی بر تأمل). به بیان دیگر هر نظریه برای تفاهم منجر به هدایت، نیاز به وجود این سه گانه هم دارد. توضیح بیشتر اینکه اساس شخصیت آدمی از سویی، و مسئله هدایت از دیگر سوی بر اختیار آدمی بنا شده. این یعنی دعوت به خدا و پیامبر و هدایت الهی بدون وجود رضایت قلبی فرد، هیچ فایده ای نخواهد داشت. بنابراین در مقام تبیین نظریات فقهی الگوی پیشرفت، همیشه به محوریت یک سوال به ارائه بحث می پردازیم. چرا که ایجاد سوال جدید و زنده کردن آن در قلب مخاطب، یعنی ایجاد طلب و خواهش برای دریافت، یعنی اتکا بر ابزار غير جبری برای انتقال معارف به دیگران که حضرت فرمودند: أَلاَ إِنَّ مِفْتَاحَ اَلْعِلْمِ اَلسُّؤَالُ (ر.ک بحارالانوار ج ۳۶ ص۳۵۸). گویی وجود انسان بسته است و کلید ورود به آن زنده کردن یک پرسش در قلب مخاطب است و بعد از ایجاد سوال مشترک میتوان به ارائه بحث پرداخت و انتظار همراهی دیگران را داشت. اما اینکه سوال خوب چیست و چه ارکانی دارد در یادداشت بعدی به آن می پردازیم، همینطور بررسی جایگاه اصطلاحات و ارجاعات در یک نظریه. ان شاالله
@besalamen_amenin