تا آفرید گفت: جهان بر مدار اوست
معیار سنجش همگان با عیار اوست
تا قبل از آفرینش او گل نمی شکفت
با او بهار آمده یا که بهار اوست؟
از عرش و فرش و جن و ملک تا ابوالبشر
از هست و نیست، در طَبَق اختیار اوست
نقش و نگار نیست بیفتد در آینه
نور است و آیِنه پِیِ نقش و نگار اوست
از بعدِ ننگ زنده به گوری دختران
در خانه ی پیمبرمان افتخار اوست
او بی نیاز وزن و ترازوست روز حشر
وقتی یمین حسین و حسن در یسار اوست
دنیا اگر چه دار و ندارش برای اوست
اما فقط علی ست که دار و ندار اوست
پس در دفاع از همه دار و ندار خویش
دل می زند به آن چه که در انتظار اوست
...
سرد است سال هاست که آتش ولی هنوز
دیوار و میخ و کوچه و در داغ دار اوست
یک روز می رسد که در انگشت های ما
تسبیح تربتی ست که خاک مزار اوست
✔فرزانه شفیعی از اصفهان
#جایزه_ویژه_مردمی
#شعر_منتخب_مخاطبان
#هجده_سال_نوری
#نهمین_کنگره_ملی_شعر_فاطمی
#مجمع_شاعران_اهل_بیت_علیهم_السلام