*﷽*
#به_وقت_شهدا
#دفاع_مقدس
مدتی از شهادت احمد می گذشت. دلتنگش بودم و در فراقش می سوختم. گاهی تمام فکرم مشغول اطرافیانم می شد ؛ عده ای می گفتند : این هایی که در جبهه گشته می شوند ، شهید واقعی هستند.
عده ای دیگر هم می گفتند : بچه های مردم را به جبهه بردند و به کشتن دادند.
گاهی آن قدر به این حرف ها فکر می کردم که گیج می شدم و نمی دانستم کدام حرف درست وپسندیده است ؛ تا اینکه یک شب در عالم خواب ، خودم را در یک محوطه ای وسیع و زیبا دیدم.
احمد و تعداد زیادی از شهدا به همراه امام خمینی(ره) در آنجا حضور داشتند.آن ها شاد و سرحال بودند و با هم می گفتند و می خندیدند.
بعد از این خواب دیگه به حرف های نا حق عده ای که از روی جهالت به زبان می آوردند ، توجه نکردم.
📚 : ره یافتگان کوی یار ، ج 3
راوی : برادر شهید
#شهید_احمد_رحمانی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin