♦️علامه طباطبایی «ره» در مورد نسبی بودن ایمان و شرک میفرماید:
همانطور كه ممكن است دل آدمى يكسره بستگى به زندگى دنياى فانى و زينتهاى باطل آن پيدا كرده و بكلى هر حق و حقيقتى را فراموش كند،
و نيز ممكن است مانند مخلصين از اولياى خدا از هر چيز كه دل را مشغول از خداى سبحان مىسازد منقطع گشته به تمام معنا و با تمامى دل متوجه خدا شده لحظهاى از او غافل نشود و در ذات و صفات خود جز به او آرام نگيرد و جز آنچه اول مىخواهد نخواهد؛
همچنین ممكن است سهمى از آن(ایمان) و سهمى از اين(شرک) را با هم داشته باشد
🔻فلان شخص ادعاى ايمان به خدا مىكند و در عين حال بند بند بدنش از ترس مصيبتى كه ممكن است روى بياورد مىلرزد، و حال آنكه متوجه اين معنا هست كه هيچ كس هيچ حول و قوهاى جز بوسيله خدا ندارد.
و نيز مىبينيم فلان آقا كه ادعاى ايمان به خدا مىكند و با اينكه به راستى ايمان دارد به اينكه: " فَإِنَّ اَلْعِزَّةَ لِلّٰهِ جَمِيعاً - عزت همهاش مال خداست" مع ذلك اين در و آن در مىزند، و با اينكه ايمان دارد كه خدا ضامن روزى است با اين حال در خانه هر كس و ناكس را مىكوبد!
🔻 (این شخص)ايمان دارد كه پروردگارش به آنچه كه در دل نهفته دارد عالم است؟ و به آنچه كه مىگويد شنواست و به آنچه كه مىكند بصير است، و بر او هيچ چيز نه در آسمانها و نه در زمين پوشيده نيست، اما در عين حال همين پروردگار را معصيت نموده حيا نمىكند!
➖پس مراد از شرك در آيه مورد بحث بعضى از مراتب شرك است، كه با بعضى از مراتب ايمان جمع مىشود، و در اصطلاح فن اخلاق آن را #شرك_خفى مىگويند
🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ
🍀 @besmellaherrahmanerrahimm