🌹پس از باز کردن معبر مین، به سیم خاردار حلقوی رسیدند که به هیچ عنوان نمیشد آنرا قطع کرد، اگر سیم را قطع میکردند سیمها جمع شده و معبر منفجر میشد!
🌹خبر رسید که گردان پشت سیم خاردارهای حلقوی گیر افتاده ،
از مکالمات بیسیم معلوم بود برادر کاوه اصرار دارند که کار زودتر شروع شود . . .
🌹در همین حین یک جوان به روی سیم های خاردار خوابید
بعد هم گفت: همه از روی من عبور کنید
بیش از سیصد نفر از روی بدن او عبور کردند!
خارهای سیم در بدن جوان فرو رفته بود، در زير نور منوّر کاملاً مشخص بود
🌹قطرات خون از بدن او جاری شده بود.
وقتی همه نیروها از روی بدن او عبور کردند، عمليّات با موفّقيّت آغاز شد
🌹در همان لحظات جوان را از روی موانع بلند کرديم
همينطور که خون از تمام بدن او جاری بود،
دستانش را به سوی آسمان بلند کرد: خدايا تحمّل ندارم، شهادت را نصيبم کن ...
در همان لحظه، گلوله ای بر چهره نورانی او نشست 🌹
🌹اهل افغانستان بود، پيکرهای شهدای عمليّات والفجر9 به شهرستان بجستان آمد
تمامی شهدا توسّط خانواده هايشان تشييع و تدفين شدند، امّا هنوز يک شهيد مانده و کسی برای تحويل پيکر او اقدام نکرده بود
خانواده اش را درجنگ افغانستان از دست داده بود . . .
🌹مدتی بود که در نانوایی کار میکرد! نانوا او را شناخت
امام فرموده بود: جبهه رفتن واجب کفایی است.
او هم مقلّد امام بود ؛
می گفت: "اسلام مرز نمی شناسد، امام ولّی ماست "
«شهید رجبعلی غلامی »
#شهدا
وصیت نامه مظلومانه شهید👇
🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ
🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🌹غربت و گمنامی خاص خودش را داشت ، نوزده سال بیش تر نداشت. از تمام دار دنیا یک موتور داشت، آن را هم وصیت کرده بود بفروشند و به جبهه کمک کنند
🌹غریبانه وصیت کرده بود:
﷽ «من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلاً
السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک یاثارالله
سلام بر تو ای امامی که چگونه زیستن و چگونه مردن را به ما آموختی و سلام بر شهیدان عزیز که با حرکت خود درس آزادگی را به ما آموختند
🌹این جانب رجب غلامی افغانی بر حسب وظیفه شرعی که بر گردن خود احساس میکنم و عشق سوزانی که در اثر ارادت به حسین(ع) تمام وجودم را میسوزاند، اینک به یاری خدا و همت شما ملت شهید پرور بجستان لباس رزم به تن میکنم و بر آنم که تا نابودی کامل استکبار از پای ننشینم
🌹عزیزان! سزاوار نیست که پس از گذشت چهار سال از جنگی که به مملکت اسلامی ایران تحمیل کردهاند همچنان بی تفاوت بمانیم.
اگر در خانه ماندن را به جهاد کردن ترجیح دهیم و به این منوال حرکت کنیم اعوذبالله که سخت در خسرانیم
🌹اگر جسدم به دست دوستان افتاد در کنار دیگر برادران و عزیزان شهید بجستان به خاک بسپارید
🌹برادران عزیز همانطور که میدانید من غریبم و پدر و مادر ندارم و همچنین برادر و خواهری ...😔
از شما عزیزان تقاضا دارم گاه گاهی که به سر قبرم حاضر میشوید فاتحهای بخوانید و اگر ممکن بود یک شب جمعه دعای کمیل بر سر مزارم برگزار کنید. ان شاءالله ...
🥀شادی روحش فاتحه و صلوات
#شهدا
🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ
🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🅾 به وقت #حاجقاسم
♦️به خیال خامشان خواستند نابودت کنند؛ خواستند که نباشی تا دیده نشوی، خواستند فراموش شوی و خاموش ای نور خدا ...
اما آن مُتِّمُ نورِه؛ خون به ناحق ریخته را تا اعماق وجودهای پاک جاری میکند ...
وه که چه أهلیٰ مِن العسل است زندگی به سبک و یاد #شهدا ...
✍پ.ن: احترام عروس و داماد عراقی به شهیدین، حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس
🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ
🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾یه بار حاج #قاسم_سلیمانی رفت پیش شیربچه های #لشکر_فاطمیون
بعد از صحبتها وقتی فرماندهان خواستند عکس یادگاری بگیرند، ابوحامد (علیرضا توسلی) به شوخی گفت:
"شهدا به ترتیب ..."❗️
♦️چندسال بعد این شوخی؛ به واقعیت پیوست ...😔
🌹 تصویر عکس شهیدان
علی سلطان مرادی (۲۲ بهمنماه سال ۱۳۹۳)،
عباس عبداللهی (۲۲ بهمنماه سال ۱۳۹۳)،
علیرضا توسلی (نهم اسفندماه سال ۱۳۹۳)،
حسین بادپا (۳۱ فروردین ماه سال ۱۳۹۴)،
مصطفی صدرزاده (اول آبانماه سال ۱۳۹۴)
و حاج قاسم سلیمانی (۱۳ دیماه سال ۱۳۹۸)
🌹نسأل الله منازل الشهدا ...🤲
#شهدا را یاد کنیم با #صلوات
🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ
🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 یه خاطره شب جمعهای از #شهدا‼️
#یکمیلیون ثواب
#یکمیلیون گناه
#یکمیلیون درجهبهشتی
🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ
🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 فرمانده گردان امام حسین علیه السلام شهرستان گرمسار بود، پدرش میگفت ...
🖇پ.ن: #شهدا اینگونه مراقب پاکی خود بودند که توفیق #شهادت را بدست آوردند
#چشم
#شهیدعبداللهشهروی
🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ
🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 براستی #خانواده در اسلام چقدر اهمیت دارد که چنین اجرهای عظیمی برای آن قرار دادهاند‼️
🖇پ.ن: بسیاری از ما گناهان کبیرهای داریم که ممکن است در آخرت ما را جهنمی کند، یکی از بهترین و راحتترین شیوهها که میتوانیم به کمک آن پرونده اعمال خودمان را پاک کنیم، کمک به همسر و فرزندان در خانه است👌
علاوه بر آن یکی از راههای رسیدن به مقام #صدیقین و #شهدا و جلب رضایت الهی است
#خانواده
🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ
🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️حضور #شهدا در مراسم عزای اهلبیت علیهم السلام
🌹وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿۱۶۹ آلعمران﴾
🌹و مپندارید آنان که در راه خدا کشته شدند مردهاند، بل آنان زندهاند و در پیشگاه الهی روزی میخورند
#شهدا
#استادمومنی
🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ
🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «سرباز روز نهم» درمورد شهید #سید_مصطفی_صدرزاده
♦️طی مراسمی با عنوان #مثل_مصطفی ، دو تقریظ رهبر انقلاب بر کتابهای «اسم تو مصطفاست» و «سرباز روز نهم» منتشر شد
#شهدا
🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ
🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
❌غلبه بر شهوت و توفیق شهادت❌
#شهیداحمدعلینیری
❇️حضرت علی(علیه السلام):
پاداش مجاهد شهید در راه خدا بیشتر از کسی نیست که قدرت بر گناه دارد، ولی آلوده نمی شود. همانا عفیف پاکدامن فرشته ای از فرشته هاست.
🌹شهید احمدعلی نیّری در سال ۱۳۴۵ و در روستای «آینهورزان» دماوند به دنیا آمد.
خانوادهاش در کودکی او به تهران مهاجرت کرده و در محله مولوی ساکن شدند. از همان زمان کودکی پای او به مسجد امینالدوله که آیتالله حقشناس امام جماعتش بود، باز شد.
او یکی ازشاگردان خاص آیتالله حق شناس بود و در اسفند ۱۳۶۴ در حالی که تنها ۱۹ سال داشت به شهادت رسید.
🔻احمدعلی یک عارف واصل بود به طوری که آیتالله حقشناس پس از دفنش در قطعه ۲۴ بهشت زهرا-سلامالله علیها- وقتی به همراه چند نفر از دوستان به منزل این شهید رفته بودند، خطاب به برادرش گفتند: من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم . به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است؛ اما نه روی زمین! بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است.
بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد وگفت: تا زندهام به کسی حرفی نزنید…
احمد از عفاف چشم به این مقام رسید …
⭕️دکتر محسن نوری از دوستان شهید «احمدعلی نیّری» تعریف میکند که:
«یک بار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم، اما سوالی از تو دارم نمیدانم چرا در این چند سال اخیر شما این قدر رشد معنوی کردید اما من… لبخندی زد و میخواست بحث را عوض کند، اما دوباره سوالم را پرسیدم، بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت: بنشین تا بهت بگم.
🔻 نفس عمیقی کشید و گفت: یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید، همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت: احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد و گفت: اونجا رودخانه است برو اونجا آب بیار من هم راه افتادم. راه زیادی نبود از لابهلای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم و همانجا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد نمیدانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوتهها مخفی شدم. من میتوانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم:
🤲«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمیشود اما به خاطر تو از این گناه میگذرم.»
🔻 بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند و من هم مشغول آتش درست کردن بودم. خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همینطور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود: «هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.»
🔻من همینطور که اشک میریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم:
🤲«یاالله یا الله…» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح)‼️
🔻 وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات عالم این صدا را میشنیدم!»
🌱 احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت: «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن»
منبع: کتاب عارفانه« شرح حال شهید احمد علی نیری»
جهت خشنودی امام زمان«عج» این متن را در گروهها و کانالهای مختلف قرار دهیم، إنشاءاللھ انگیزهای باشد برای ترک گناه جوانان و مومنان
#شهدا
🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ
🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 #شهید احمد علی نیری:
هرکس ۳ روز از گناه دوری کند خدا به او #عنایت میکند
هر کس ۴۰ روز از گناه دوری کند، گوش و چشم او باز خواهد شد
#شهدا
🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ
🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ پشت لباس و کوله اربعین مینویسه: ما برای حسین آمدیم، اربعین را سیاسی نکنید!
نمیداند اگر شاگردان تربیت شدهٔ مکتب سیاسی خمینی کبیر نبودند، خواب کربلا هم برایش آرزو بود ...
#شهدا
#کربلا
🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ
🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 یه خاطره شب جمعهای از #شهدا‼️
#یکمیلیون ثواب
#یکمیلیون گناه
#یکمیلیون درجهبهشتی
🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ
🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
دیروز داخل یکی از مساجد مراکز حوزوی کلاس داشتم
این عکس سوغاتی اونجاست
یک قاب زیبا از #شهدا
اللهم الرزقنا ...
#شهادت
🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ
🍀 @besmellaherrahmanerrahimm