eitaa logo
🌹گاھ نوشٺھاے يڪ طلبھـ ـ ـ
1.4هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
16 فایل
﷽ﷻ ➖چندسال درس خارج ➖ سطح ۴سیاستگذاری فرهنگی ➖ارشدمدیریت فرهنگی ➖دانشجوی دکترای مدیریت إن شاءاللھ افڪار واعمالمان مرضے حضرٺ دوسٺـ ڪھ ھرچہ گفٺیمـ جز حڪایٺ دوسـٺ؛دࢪ همہ؏مࢪ از آن پشیمانیمـ ۩ڪپی باصلوات بر ﷴوآل مطهرش آزاد۩ ۞بندھ @besmellaherrahmanerrahim
مشاهده در ایتا
دانلود
 🅾دوست دارید امیرالمومنین علی علیه السلام باشید❓ 💠و درود خدا بر او فرمود: در گذشته دینی داشتم كه در چشم من بود ... ♦️ در چشم او بی ارزش می نمود، ♦️و از دور بود، ♦️پس آنچه را نمی یافت آرزو نمی كرد، و آنچه را می یافت زیاده روی نداشت، ♦️در بیشتر عمرش بود، اما گاهی كه لب به سخن می گشود بر دیگر سخنوران برتری داشت و تشنگی پرسش كنندگان را فرو می نشاند، ♦️ بظاهر ناتوان و مستضعف می نمود اما در برخورد جدی چونان شیر بیشه می خروشید، یا چون مار بیابانی به حركت در می‌آمد، ♦️تا پیش قاضی نمی رفت دلیلی مطرح نمی‌كرد، و كسی را كه عذری داشت نمی‌نمود تا آنكه عذر او را می شنید، ♦️ از درد نمی‌كرد مگر پس از تندرستی و بهبودی، ♦️ آنچه عمل می‌كرد می‌گفت و در مورد آنچه عمل نمی‌كرد چیزی نمی‌گفت ♦️ اگر در سخن گفتن بر او پیشی می‌گرفتند اما در سكوت مغلوب نمی‌گردید و بر شنیدن بیشتر از سخن گفتن حریص بود، ♦️ اگر سر دو راهی دو كار قرار می‌گرفت؛ می‌اندیشید كه كدام یك با خواسته نزدیكتراست با آن می‌كرد، 💎پس بر شما باد روی آوردن به اینگونه از ، با یكدیگر در كسب آنها كنید، 💎و اگر نتوانستید بدانید كه به دست آوردن برخی از آن بهتر از رها كردن بسیار است ... 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
💠 اینگونه است که خدا را از بندگانش می‌پذیرد و از می‌گذرد و آنان را می‌کند👆👇 💎 به پدر و مادرت احسان کن 💎و این دعای زیبای قرآنی رو یاد بگیر و زیاد قرائت کن ... ✨ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلَىٰ وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ✨ 📝یک عبارت ظریف این آیه در آنجاست که فرمود: نتقبل عنهم ما عملوا ... و نفرمود نتقبل عنهم ما عملوا ... خدا بدنبال «بهترین اعمال» ماست، و آنها را از ما می‌پذیرد. این آیه نشان میدهد که: ✅کمیّت اعمال آنقدر اهمیت ندارد که کیفیّت آن دارد‼️ پس باید سعی کنیم اعمال کمی هم که انجام می‌دهیم برای خدا باشد تا مورد قبول درگاه الهی واقع گردد... ان شاءالله ...🌱 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 امان از ... 🅾 امان از ... 💠به نقل نهج‌البلاغه، حضرت به جابر بن عبدالله انصاری فرمود: ای جابر! استواری دنیا به چهار چیز است، 1⃣ عالمی كه به علم خود عمل كند، و 2⃣ جاهلی كه از آموختن سر باز نزند، و 3⃣ بخشنده ای كه در بخشش بخل نورزد، و 4⃣ فقیری كه آخرت خود را به دنیا نفروشد ⛔️ پس هرگاه عالِم، علم خود را تباه كند، نادان به آموختن روی نیاورد❗️ 📛هرگاه بی نیاز در بخشش بخل ورزد، تهیدست آخرت خویش را به دنیا فروشد❗️ 🌱 ای جابر! كسی كه فراوان خدا به او روی آورد، فراوان مردم نیز به او روی آورد، ✅ پس اگر صاحب نعمتی را بپردازد، خداوند نعمتها را بر او سازد ❌ و آن كس كه حقوق واجب الهی در نعمتها را نپردازد، خداوند آن نعمات را به و كشاند‼️ 📝پ.ن: 🍀از بُعد‌ وظایف و تکالیف که به روایت گرانسنگ فوق بنگریم اینگونه است: جاهل عالمی را می‌بیند که عامل نیست؛ لذا از آموختن علمی که ظاهرا نافع نمی‌نماید منزجر می‌شود. پس اگر عالم به علمش عمل نکند، بر عهده اش می‌آید؛ چراکه موجبات دوری جاهل از علم را فراهم کرده است. به همین ترتیب نیز اگر اشخاص غنی و ثروتمند از اموال خود به نیازمندان بخشش نکنند و در واقع حقوق ایشان را که خداوند متعال در اموال ایشان قرار داده به آنان نپردازند، فقرا مجبور خواهند شد احکام الهی را کنار گذاشته تا حداقل‌های نیازهای خود را از راه حرام برآورده کنند. لذا به ناچار آخرتشان را نابود خواهند نمود که بتوانند ابتدایی‌ترین لوازم حیات دنیوی را بدست آورند. پس ثروتمند نیز اگر حق نیازمند را نپردازد؛ دچار خواهد شد❗️ لذا فرموده اند از هر دری که فقر داخل شود، از در دیگر ایمان خواهد رفت‼️ 🌱همچنین اگر از جانب رشد و شخصیتی می‌خواهیم نزول رحمات و نعمات الهی(اعم از علم ودانش یا ثروت دنیوی) را برای خود مستمر گردانیم، لازمه اش پرداختن (=خمس و زکات و...) است که خداوند حکیم در آن نعمات برای ما قرار داده است. و این مصداق آیه شریفه است که فرمود: - -« لَئِن شَكَرتُم لَأَزيدَنَّكُم ۖ وَلَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ »- - ✅ بنابراین است که موجبات استواری قواعد دنیوی را فراهم می‌نماید؛ زیرا اگر عالم به علمش عمل کند، جاهل به آموختن ترغیب می شود. و اگر ثروتمند در بخشش به نیازمندان بخل نورزد، حداقل های نیازهای فقرا تأمین گشته و مبتلا به حرام نمی‌شوند🌱 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 گوشه ای از نوع مدیریت لیبرالها چیزی که در این سالها بارها در: 1⃣ وزارت نفت آقای زنگنه با ، ، و... 2⃣ وزارت خارجه ظریف با 3⃣وزارت صنعت نعمت زاده با قرارداد و ، و فرار مالیاتی ال جی و سامسونگ 4⃣وزارت مسکن آخوندی با ساخت مسکن و ریلی و هوایی 5⃣ وزارت ورزش سلطانی فر با 6⃣وزارت کشور با حوادث خونین و خسارتبار ۹۶و... و در کل ریاست جمهوری حسن روحانی دیدیم‼️ 📝 واقعا این حجم از ناکارآمدی بسیار عجیب است، اگر اینها نیست، پس نام آن را چه می‌توان گذاشت. آیا جایی هست که این خسارات را که از جیب مردم پرداخت می‌شود، از بانیان این فجایع بازپس گیرد یا بازهم شاهد مسامحه با خائنان خواهیم بود❓ 📝پ.ن۲: به خاتمی بگویید با سلبریتی‌ها کند با ۱۴۰۰ 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🅾روزولت برای اجرای کودتای ۲۸ مرداد یک میلیون دلار نقد در اختیار داشت، ولی فقط با صرف ۶۰ هزار دلار (۶٪ ِ بودجه) کودتا انجام میشه! 📝پ.ن: اتفاقا گل پسر هاشمی رفسنجانی ( مهدیِ بابا) در فتنه سال ۸۸ دقیقا داشت نقش روزولت را بازی میکرد، از ستاد قیطریه و دفتر بهینه سازی مصرف سوخت و مجمع به عنوان پوشش استفاده می‌کرد و و ها رو ساپورت مالی می‌کرد تا انگل‌هاشون رو بیارن کف خیابون، که اموال مردم رو نابود کنن و پروژه براندازی رو پیش ببرن❗️ 📝پ.ن۲: چقدر بعضی از افراد قیمت پایینی دارند، با ۶۰ هزار دلار پیشرفت یک ملت را ۲۵ ساااال عقب انداختند❗️ 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🅾مدل مدیریتی حسن روحانی برای کردن کشور و : 1⃣ابتدا با گره زدن کارها به خارج کشور(برجام، سرمایه گذاری خارجی، قول جان کری،انتخابات آمریکا و...) اقتصاد کشور را میکنیم 2⃣ چون مطمئن هستیم وعده های آن سوی آب محقق نمی‌شود، طرح‌های خائنانه را «بدون تصویب در جلسه سران‌قوا» با پروپاگاندای سنگین تبلیغاتی در اذهان عمومی گشایش اقتصادی جا می‌زنیم 🔀3⃣اگر اجرایی شود؛ دولت بعدی با بدهکاری سنگین به مردم‌ مواجه شده، زمین سوخته تحویل گرفته، و روند قفل شدن امور در سالهای بعد هم با موفقیت ادامه می‌یابد (مقصود حاصل) 🔀4⃣اگر با مخالفت دو قوه دیگر مواجه شود، توپ را در زمین دو قوه دیگر انداخته و آن دو قوه را در برابر مردم‌ قرار میدهیم تا مردم علت مشکلات اقتصادی را مخالفت دو قوه دیگر بدانند( باز هم مقصود حاصل می‌شود و دولت فرشته نجات محسوب می‌گردد) 📝از آنجا که تیم حسن روحانی، نیروهای کارآمدی از متخصصان اصلی و در اختیار دارد، در ۷سال گذشته بارها از این شیوه برای پیشبرد پروژه های استکباری برای بهره برده است این استراتژی مبتنی بر مسدود کردن همه راه های تنفس کشور بوده و نتیجه آن دوچیز است: کشور در برابر جبهه غربی یا نظام است 📝پ.ن۲: به اذعان کارشناسان چون هزینه های سنگین فروش نفت، دولت بعدی را بدهکار می‌کند؛غیرقانونی ونبایدبدولت بعدتحمیل شود 📝پ.ن۳: از دیگر پروژه های این دولت که به این صورت اجرا شد: 1⃣ 2⃣ 3⃣ و… 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 پروژه مردم؛ با اهداف مشکوک‼️ ❌ رئیس‌جمهور و وزیر نفت و ... بارها مصاحبه می‌کنند که دولت هیچ برنامه ای برای گران کردن ندارد؛ 👈در اوج فشار اقتصادی صبح جمعه از خواب بیدار می‌شود، درحالیکه دستور داده بنزین را به یکباره ۳برابر گران کنند❗️ ❌ از چند هفته قبل در تمام رسانه‌ها جار می‌زنند که فلان ؛ فلان روز در بورس عرضه می‌شود؛ 👈 چند روز مانده به موعد مقرر می‌گویند عرضه متوقف شد❗️ ❌ ده بار موعد کنکور را در مقاطع مختلف تحصیلی تغییر می‌دهند؛ و بعد می‌گویند باز هم به تعویق می افتد و خانواده ها منتظر خبر موعد جدید باشند؛ 👈 به یکباره اعلام می‌گردد کنکور در زمان مقرر برگزار خواهد شد❗️ ❌ ۱۵روز قبل می‌گویند برگزاری مراسم در فضای بسته با رعایت دستورالعمل‌ها اشکالی ندارد؛ بعد که هیئات سراسر کشور میلیاردها تومان هزینه صرف آماده‌سازی کردند؛ 👈دو روز مانده به محرم میگویند ممنوع است❗️ 📝 اگر با اطمینان قصد بالارفتن از یک نردبان بلند را داشته باشید و در پله های آخر یکی آنرا از زیر پایتان بکشد؛ چه حسی خواهید داشت❓ حالا اگر آن فرد این کار را چند بار دیگر هم تکرار کند چه خواهید کرد❓ آن کار دولت است‼️ ۹۶ 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 می خواهید امسال قمری را به پایان رسانید❓👇 💠شیخ عباس قمی در مفاتیح آورده: امروز آخرين روز ذی‌الحجه و روز آخر سال عربی است، سيّدبن طاووس در كتاب اقبال براساس يك روايت ذكر كرده است كه: ✨ در امروز دو ركعت نماز بجا آورد، و در هر ركعت 1⃣ يك مرتبه سوره «حَمد» و 2⃣ده مرتبه «قُل هُوَاللهُ اَحَدٌ» و 3⃣ده مرتبه «آيهُ الكُرسيّ» را بخواند، و پس از نماز بگويد: 🤲اَللَّهُمَّ مَا عَمِلْتُ فِي هَذِهِ اَلسَّنَهِ مِنْ عَمَلٍ نَهَيْتَنِي عَنْهُ وَ لَمْ تَرْضَهُ وَ نَسِيتُهُ وَ لَمْ تَنْسَهُ وَ دَعَوْتَنِي إلَي التَّوْبَهِ بَعْدَ اجْتِرَائِي عَلَيْكَ اَللَّهُمَّ فَإِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لِي وَ مَا عَمِلْتُ مِنْ عَمَلٍ يُقَرِّبُنِي إلَيْكَ فَاقْبَلْهُ مِنِّي وَ لاَ تَقْطَعْ رَجَائِي مِنْكَ يَا كَرِيمُ 👈 چون اين را بگويد، شيطان فرياد مي زند: وای بر من، آنچه در اين سال عليه او رنج بردم، همه را خراب كرد، و سالی كه گذشت برای او گواهی می‌دهد، كه سالش را نمود‼️ ✅ برای هرکسی که دوسش داری کن 🌹گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 گاهی فکر می‌کنیم اگر کربلا بودیم، در صف یاران حسین ؏ بودیم، نمی‌دانم شاید؛اما ... 🔻اما می‌گویم از کجا معلوم ـ ؛ ما را بر یاری حضرت امان می‌داد؟! 🖇 اصلا شاید بهانۀ اصحابے ڪہ زودتر از خاندان حضرٺ به میدان رفتند؛ آن بود کہ تحمل دیدن حسین روح از جانشان بر می‌‌گرفت ... آه ڪہ در این داغ چہ ڪشید حبیب ... و چه ڪرد زهیر ... عجب دردے اسٺ؛ درد تان آقا ... 📝پ.ن: مواجهه عاشقان با صحنه سازی کربلای۶۱ به کمک فناوری واقعیت مجازی😔 ◼️گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 کرامات حضرت رقیه سلام الله علیها ❇️ مرحوم آیت الله حاج میرزا هاشم خراسانی (متوفای سال ۱۳۵۲ هجری قمری ) در کتاب منتخب التواریخ می نویسد: عالم جلیل ، شیخ محمد علی شامی که از جمله علما و محصّلین نجف اشرف است به حقیر فرمود: ❇️ جد مادری من ، جناب آقای سیّد ابراهیم دمشقی ، که نسبتش به سید مرتضی علم الهدی منتهی می‌شود و سن شریفش از نود افزون بوده و بسیار شریف و محترم بودند، سه دختر داشتند؛ ولی فرزند پسری نداشتند. ♦️شبی دختر بزرگوار ایشان؛ حضرت رقیه بنت الحسین علیهاالسلام را در خواب دید که به او فرمود به پدرت بگو به والی شام بگوید میان قبر و لحد مرا آب فرا گرفته و بدن من در آزار و اذیت است. بیاید و قبر و لحد مرا تعمیر کند. ♦️دختر قضیه را به پدر گفت: اما سیّد ابراهیم از ترس اهل تسنن به خواب او ترتیب اثر نداد! شب دوم، دختر دومی و شب سومی دختر سومی خواب می‌بیند. بعد از عرضه خواب سید ترتیب اثر نداد! تا شب چهارم فرا رسید در آن شب شخص سید خواب می بیند که حضرت رقیه علیها السلام به طریق عتاب فرمودند چرا والی را خبر نکردی؟ ♦️صبح آن روز سید نزد والی شام رفت و خواب خود را برای او نقل کرد. والی شام دستور داد علما و صلحای شام از سنی و شیعه بروند و غسل کنند و لباس نظیف بر تن کنند، آنگاه به دست هر کس قفل درب حرم مقدس باز شد ، همان کس برود و قبر مقدس  را نبش کند و جسد مطهرش را بیرون بیاورد تا قبر مطهر را تعمیر کنند ... ♦️بعد از انجام مقدمات دیدند تنها قفل به دست مرحوم سید ابراهیم باز شد. وقتی نبش قبر صورت گرفت مشاهده شد که لحد حضرت رقیه علیهاالسلام را آب فرا گرفته و بدن نازنین مخدّره میان لحد قرار دارد و کفن آن مخدّره مکرّمه و می باشد لکن آب زیادی میان لحد جمع شده است. ♦️سید ابراهیم دمشقی بدن شریف آن حضرت را از لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود تا سه روز نگه داشته به جز برای نمازهای واجب که آن مخدره را بالای شی نظیفی می‌گذاشت و نماز می‌گذارد تمام این سه روز به جز گریه خواب و خوراکی نداشت و بعداز تعمیر قبر ، آن حضرت را در میان لحد گذاشت پس از این واقعه بود که سید دعا کرد و خداوند پسری به نام سید مصطفی به او مرحمت فرمود والی شام ماجرا را مفصلاً برای سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت. او هم تولیت زینبیّه و مرقد شریف حضرت رقیه و امّ کلثوم و سکینه را به سیّد ابراهیم تولیت سپرد. 🖇این قضیه حدود سنه ۱۲۸۰ اتفاق افتاده است 🖇قسمت دوم در کانال 🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 کرامات حضرت رقیه سلام الله علیها 🅾مرحوم آیت الله خراسانی در کتاب معجزات و کرامات ضمن نقل قضیّه کرامت قبل می نویسد: 🔻روی پشت بام خوابیده بودیم که ناگهان یک مار؛ دست یکی از خویشان ما را گزید به طوری که بعد از مدتی مداوا هیچ اثری در بهبودی وی حاصل نشد. 🔻آخر الامر جوانی به نام سیّد عبدالمیر نزد ما آمد و گفت : مریض مار گزیده کجاست و چون محل مار گزیدگی را به او نشان دادند با دست کشیدن به موضع ، بلافاصله سلامتی او برگشت. سپس گفت: من نه دعایی دارم و نه دارویی، بلکه این کرامت‌ها از اجداد ما به ما رسیده که هر سمی از زنبور یا عقرب و یا مار باشد اگر آب دهان یا انگشت بر آن بگذاریم فورا خوب می‌شود 🔻و علت آن، اینست که جدّ ما سید ابراهیم دمشقی موقعی که آب ، قبر شریف حضرت رقیه علیها السلام را فرا گرفته بود جسم آن حضرت را سه روز روی دست خود نگه داشت تا لحد باز سازی شد به برکت و کرامت حضرت رقیه علیها السلام این اثر در خود و اولادش نسلاً بعد نسلٍ به یادگار مانده است قسمت اول در کانال 🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
◼️◼️ ◼️◼️ 🅾 حُرّ ، برای خطاکاران ... 🔻حر ابن یزید ریاحی که یکی از فرماندهان نامی عرب بود، همراه با هزار نیروی جنگی برای مقابله با امام حسین (علیه‌السّلام) و بستن راه آن حضرت به میدان آمده بود؛ اما چون در روز عاشورا امام (علیه‌السلام) فریاد برآورد: اما مِنْ مُغیثٍ یغیثُنا لِوَجْهِ اللَّهِ تَعالی؟ اما مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ آیا فریادرسی هست که به فریاد ما رسد و از خدا جزای خیر بطلبد؟ و آیا کسی هست که شرّ این قوم را از حرم رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) باز دارد؟  حرّ با شنیدن فریاد امام (علیه‌السلام)، قلبش مضطرب و اشک از چشمانش جاری شد. 🔻 وی در حالی که‌ اندامش به لرزه افتاده بود‌ اندک‌اندک به خیام امام حسین (علیه‌السلام) نزدیک شد و به یکی از نزدیکانش چنین گفت: «سوگند به خدا خودم را در میان دوزخ و بهشت می‌بینم و من بهشت را بر می‌گزینم، هر چند که مرا پاره‌پاره کنند و بسوزانند.» آن‌گاه اسب تاخت تا خدمت امام (علیه‌السلام) رسید  و در حالی که دست بر سر نهاده بود، گفت: «اللَّهُمَّ الَیْکَ انبْتُ فَتُبْ عَلَیَّ فَقَدْ ارْعَبْتُ قُلُوبَ اوْلِیائِکَ وَاوْلادِ بِنْتِ نبِیِّکَ 🤲بارخدایا به سوی تو بازگشته‌ام، توبه مرا بپذیر که من رعب و وحشت در دل دوستان تو و فرزندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) افکندم.»  🔻 سپس سپرش را واژگون کرد و با شرمساری تمام عرضه داشت: ‌ای فرزند رسول خدا (ص)! فدایت شوم، من همان هستم که تو را از بازگشت به وطنت جلوگیری کردم و در راه، همه جا قدم به قدم با تو آمدم و مواظب بودم که مبادا از راه منحرف شوی و تو را در این مکان وحشتناک فرود آوردم و خیال نمی‌کردم آنان سخن تو را رد کنند و با تو تا این‌ اندازه کینه ورزند. به خدا سوگند اگر می‌دانستم آن‌ها با تو آن می‌کنند که الان می‌بینم، هرگز با تو چنان رفتاری نمی‌کردم، امّا اینک از آنچه کرده‌ام به سوی خداوند توبه می‌کنم. آیا خداوند توبه مرا می‌پذیرد؟» امام برایش استغفار کرد و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد هستی 🔻برخی از مورّخان نوشته‌اند که حرّ گفت: چون من اوّلین کس بودم که راه را بر تو سد کردم، اجازه فرما نخستین شهید راهت نیز باشم؛ شاید از کسانی باشم که در قیامت با جدّت مصافحه می‌کنند  اما مرحوم سید بن طاووس گوید: مقصود حرّ نخستین شهید در آن ساعات بود وگرنه پیش از این جماعتی به شهادت رسیده بودند. 🔻حرّ از امام حسین (علیه‌السّلام) اجازه گرفت و وارد میدان کارزار شد و بعد از رشادت‌های بی‌نظیر، پیکر مجروح و خون‌آلودش به زمین افتاد. او را در حالی که هنوز جان در بدن داشت در جلوی خیمه‌ای که کشتگان را در آنجا جمع می‌کردند گذاشتند  امام (علیه‌السلام) فرمود: این کشتگان مانند پیغمبران و فرزندان پیغمبران هستند. 🔻 سپس امام (علیه‌السّلام) در کنارش حاضر شد و دست به صورت وی کشید و جسد نیمه جانش را نوازش داد و در آن حال فرمود: «اَنْتَ الْحُرُّ کَما سَمَّتْکَ اُمُّکَ وَ اَنْتَ الْحُرُّ فِی الدُّنیا وَ اَنْتَ الْحُرُّ فِی الآْخِرَة تو همان‌گونه که مادرت نامت را حرّ گذاشته، «حرّ» و آزاده‌ای. تو آزادمرد در دنیا و سعادتمند در جهان آخرت هستی.» سپس امام دستمال مبارک خود را بیرون آورده و زخم سر حرّ را بست. 🌹شیخ صدوق در الامالی چنین روایت می‌کند: امام حسین (علیه‌السّلام) بر بالین او حاضر شد، در حالی که خون از پیکر حر جاری بود. سپس امام، دستمال مبارک خود را بر زخمهای سر حر بست و بدین‌سان حرّ در برابر امام (علیه‌السلام) به شهادت رسید. السَّلامُ عَلی الحُرِّ بْنِ الرِّیاحِی 🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
◼️◼️ ◼️◼️ 🅾روضه فرزندان حضرت زینب 🔻حضرت زینب کبری (علیهاالسّلام) در حماسه عاشورا دوشادوش برادر حرکت کرده و لحظه‌ای از ایثار و فداکاری باز نایستاد. آن بانوی گرامی در سفر کربلا دو یادگار از همسرش عبداللّه بن جعفر به نام‌های  و  به همراه داشت که هر دو در رکاب امام حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسیدند. 🔻هنگامی که عبدالله بن جعفر، همسر زینب کبری فهمید سفر امام حسین (علیه‌السّلام) به کربلا قطعی است، دو پسرش عون و محمد را را برای کمک به مادرشان به همراه قافله امام حسین (علیه‌السّلام) روانه کرد و به آنان سفارش کرد که اگر جنگی پیش آمد، از امام حسین (علیه‌السّلام) حمایت و دفاع کنند. 🔻 آن دو هنگام خروج امام از مکه به سوی کربلا به آن حضرت پیوستند و نامه پدر خود عبدالله را که در آن از امام (علیه‌السلام) خواسته بود از این سفر منصرف شود به وی رساندند. 🔻نقل است که زینب کبری (سلام‌الله‌علیها)، دو فرزند خود را مهیای نبرد کرد و به آن‌ها تعلیم داد که اگر با امتناع آن حضرت مواجه شدید - کما اینکه آن مظلوم حتی غلام خود را از قتال بر حذر می‌داشت- دائی خود را به مادرش حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) قسم دهید تا اجازه میدان رفتن بگیرید 🌱محمد یکی از پسران حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در روز عاشورا وقتی به میدان مبارزه شتافت، چنین رجز خواند: «اشْکو اِلَی الله مِنَ العُدْوانِ••• فِعالَ قَومٍ فی الرَّدی عِمیانِ‌••• قَدْ بَدَّلوا مَعالِمَ القُرآنِ••• وَ مُحکمِ التَّنزیلِ و التَّبیان‌••• وَ اَظهَروا الکفرَ مَعَ الطُّغیانِ به خدا شکایت می‌کنم از کردار گروهی که کورکورانه به سوی هلاکت می‌روند؛ همان‌ها که نشانه‌های قرآن را دگرگون و بیان محکم تنزیل را تغییر داده‌اند؛ و کفر و طغیان و سرکشی را آشکار ساختند.» 🌹 بنابر نقل مشهور، وی پس از کشتن ده تن، توسط عامر بن نهشل تمیمی به درجه رفیع شهادت نایل آمد.  ◼️ 🌱 عون فرزند دیگر حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) در روز عاشورا بعد از شهادت برادرش محمد، عازم میدان جهاد شد و در هنگام جنگیدن این رجز را خواند: «انْ تُنْکِرُونی‌ فَانا ابْنُ جَعْفرٍ••• شهید صِدْقٍ فِی الجنانِ ازْهَرِ••• یَطیر فیها بِجَناح اخْضَرِ••• کفی بِهذا شَرَفاً فِی الْمَحْشَرِ اگر مرا نمی‌شناسید، من پسر جعفر طیار هستم که از روی صدق شهید شد و در بهشت نورانی است؛ با بال سبز در بهشت پرواز می‌کند و همین شرافت مرا، در محشر کافی است» 🔻طبق نقل از مورخان عون سومین شهید از بنی‌هاشم است 🌹 او در نبرد خود، سه سواره و هجده پیاده از نیروهای دشمن را به هلاکت رساند و سرانجام توسط عبدالله بن قطبه طائی به شهادت رسید. 💢امام حسین (علیه‌السّلام) بعد از شهادت آن دو نوجوان پیکرهای خون‌آلودشان را بغل گرفت و در حالی که پاهایشان بر زمین کشیده می‌شد، آن‌ها را به خیمه‌ها آورد. حضرت زینب (علیهاالسلام) بردباری فراوانی از خود نشان داد؛ آن گونه که همه بانوان از خیمه‌ها بیرون آمدند، امّا او بیرون نیامد. اول برای بی‌تابی نکردن و دوم اینکه مبادا چشم برادر به او بیفتد و ناراحت و شرمنده شود! 📝در زیارت ناحیه مقدسه درباره عون بن عبدالله چنین آمده است: «السَّلامُ عَلی عَوْنِ بْنِ عَبْدَاللَّهِ بْنِ جَعْفَر الطَّیَّار فِی الْجَنانِ، حَلیفِ الایمانِ، و مُنازِلِ الاقْرانِ، النَّاصِحِ لِلرَّحمانِ، التَّالی‌ لِلْمَثانی‌ والْقُرانِ... درود بر عون پسر عبداللَّه بن جعفر طیّار (پرواز کننده در بهشت) که هم‌پیمان ایمان و نبردکننده با هماوردان و خیرخواه خدای رحمان و تلاوت کننده سوره حمد و آیات قرآن، بود.»  📝در زیارت رجبیه و ناحیه از محمد بن عبدالله چنین یاد شده است: «السّلامُ عَلی مُحمَّد بن عبدالله بن جعفر، الشاهد مکان ابیه والتالی لاخیه، و واقیه ببدنه، لعن الله قاتله عامر بن نهشل التمیمی سلام بر محمد بن عبدالله بن جعفر، آن که در کربلا به جای پدر حضور یافت و پس از برادر به شهادت رسید و بدن خود را سپر بلای او (امام حسین) قرار داد. خدا لعنت کند کشنده او عامر بن نهشل تمیمی را.» 🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
◼️◼️ ◼️◼️ 🌹 🌱 🅾 عبدالله بن حسن 🔻عبدالله بن الحسن (علیه‌السّلام) در شمار آخرین شهیدانی بود که پیش از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) در ظهر عاشورا به شهادت رسید. عبدالله، در ایام شهادت نوجوانی ۱۱ ساله، و از فرزندان امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) بود که روز عاشورا، وقتی دید سیدالشهداء بر زمین افتاده است، برای دفاع از عمو به سوی میدان شتافت و در دفاع از عموی مظلومش جام شهادت نوشید 🔻در مقاتل چنین نقل شده است که در واپسین لحظات حیات شریف سیدالشهداء (علیه‌السّلام) کوفیان حضرت را محاصره کردند، در حالی که امام (علیه‌السّلام) دیگر توان ایستادن نداشت و از جنگ باز ایستاده بود ... 🔻در این هنگام ندای امام حسین (علیه‌السّلام) به آسمان برخاست و سر به جانب آسمان بلند کرد و نیایشگرانه گفت: 💠خدایا، تو خود می‌دانی که اینان فرزند دخت فرزانه پیامبرشان را می‌کشند ... آن تبهکاران سنگ‌دل‌ اندکی درنگ کردند و دگرباره بر امام (علیه‌السّلام) هجوم بردند. در این هنگام عبدالله که هنوز به حد بلوغ نرسیده بود خیمه‌گاه را ترک کرده، شتابان به سوی امام (علیه‌السّلام) دوید ... 🔻حضرت امام حسین با دیدن او خطاب به خواهرش زینب (سلام‌الله‌علیها) فرمود: 💠«خواهرم این کودک را نگهدار» زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) خود را به کودک رساند و سعی کرد از رفتنش جلوگیری کند و او را به خیمه‌ها بازگرداند، امّا او پایداری کرد و بازنگشت و فریاد بر آورد که: ✨«لا اُفارق عمّی!» به خدا سوگند از عمویم جدا نخواهم شد و او را تنها نخواهم گذاشت! و خود را از دستان عمه‌اش رها کرد و نزد امام حسین (علیه‌السّلام) رفت تا شاید مانع از شهادت عموی بزرگوارش گردد. 🌹در این هنگام یکی از تجاوزکاران اموی به نام «بحر بن کعب» به سوی حسین (علیه‌السّلام) روی آورد که «عبداللَّه» فریاد بر آورد: ‌ هان‌ ای پلیدزاده! آیا می‌خواهی عمویم را به شهادت برسانی؟ آن پلید نیز شمشیری بر آن کودک فرود آورد و عبداللَّه دست خود را سپر ساخت که دستش از بدن جدا شد! 🌹 او در حالی که دستش تنها به پوست آویزان بود، فریاد بر آورد که: عمو جان مرا دریاب! حسین (علیه‌السّلام) او را در آغوش کشید و بر سینه چسباند و فرمود: 💠یادگار برادرم! بر آنچه در راه خدا بر تو فرود آمده است شکیبایی پیشه ساز و آن را به فال نیک بگیر و خیر بدان که خدای پُر مهر به زودی تو را بر پدران و نیاکان شایسته کردارت ملحق خواهد ساخت 🌹و آن‌گاه «حرمله» گلوی آن عبالله علیه السلام را هدف تیر بیداد خود ساخت و سرش را از پیکرش جدا کرد! حسین (علیه‌السّلام) پس از شهادت جانسوز نور چشم برادرش را در آغوشش، رو به آسمان کرد و گفت: ⭕️ بار خدایا، اگر این بندگان ستمکار و گناه‌پیشه‌ات را تاکنون از نعمت‌هایت بهره‌مند ساخته‌ای، اینک آنان را تار و مار و مایه عبرت دیگران قرار ده و هرگز از آنان خشنود مباش! 🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
◼️◼️ ◼️◼️ 🅾 زهیر؛ 🔻زهیر بن قین، از بزرگان قبیله بَجیله بود که در کوفه می‌زیست. وی نخست طرفدار عثمان بود، تا این‌که در اواخر سال شصت هجری، هنگام بازگشت از سفر مکه، در یکی از منازل بین راه،  هم‌زمان با کاروان امام حسین (علیه‌السلام) در یک‌جا فرود آمد 🌱امام (علیه‌السلام) شخصی را نزد زهیر فرستاد و خواستار ملاقات با او شد. زهیر نخست از این دیدار اکراه داشت. اما به توصیه همسرش، دیلم یا دَلْهم دختر عَمرو به محضر امام حسین (علیه‌السلام) شرفیاب شد. 🌱این دیدار بسیار مبارک بود و مسیر زندگانی زهیر را تغییر داد. او پس از این ملاقات، شادمان نزد خانواده و دوستانش بازگشت و فرمان داد تا خیمه و بار و بُنه او را به کنار خیمه امام (علیه‌السلام) منتقل کنند 🔻 زهیر با همسرش نیز وداع کرد و گفت: «من عازم شهادت همراه امام حسین (علیه‌السلام) هستم. تو با برادر خود نزد خانواده‌ات برگرد، زیرا نمی‌خواهم از سوی من چیزی جز خوبی به تو برسد.» 🔻شب عاشورا، وقتی امام حسین (علیه‌السلام) به همراهانش اجازه بازگشت به شهر و دیارشان را داد، هر کدام از آنان به نوعی وفاداری و پایداری خود را اعلام داشتند 🔻اما زهیر بن قین اینگونه با مولایش عشق بازی کرد: یابن رسول الله! به خدا سوگند دوست دارم کشته شوم، سپس زنده شوم و دوباره کشته شوم، تا هزار مرتبه این‌گونه کشته شوم و خداوند بدین وسیله جان شما و این جوانان خاندان شما را سلامت دارد❗️ 🔻 امام حسین (علیه‌السلام)، پس از اقامه نماز صبح عاشورا، یاران خویش را سازماندهی کرده و زهیر بن قین را به فرماندهی جناح راست سپاه برگزید که نشان لیاقت، رشادت، شایستگی‌های اخلاقی و نظامی «زهیر» است 🔻روز عاشورا وقتی دو سپاه رو در روی هم قرار گرفتند، نخست امام حسین (علیه‌السلام) به نصیحت سپاهیان دشمن پرداخت، آن‌گاه زهیر آنان را نصیحت کرد تا اینکه کسی زهیر را صدا زد و گفت: اباعبدالله (علیه‌السلام) می‌فرماید: برگرد، به جانم سوگند، چنان‌که مؤمن آل فرعون، مردمش را نصیحت کرد، تو نیز اینها را نصیحت کردی، اگر نصیحت فایده‌ای داشته باشد! 🔻از صحنه‌های یادکردنی پیکار زهیر در روز عاشورا، یکی آن‌جاست که وقتی شمر و شماری دیگر از دشمنان به خیمه‌های امام حسین (علیه‌السلام) هجوم آورده قصد آتش زدن خیمه‌ها را داشتند، وی به کمک ده نفر دیگر از اصحاب امام (علیه‌السلام) به مقابله آن‌ها شتافته، پس از کشتن یکی از مهاجمان، آنان را از خیمه‌ها دور کردند. 🔻زُهَیر و حُرّ، ساعتی از روز عاشورا، به کمک هم جنگ نمایانی کردند و هرگاه یکی از آن دو، بر دشمن می‌تاخت، اگر به محاصره می‌افتاد، دیگری او را نجات می‌داد. تا این ‌که حر به شهادت رسید. 🔻 ظهر عاشورا، زهیر و سعید بن عبدالله حنفی جان خویش را سپر کردند، تا امام حسین (علیه‌السلام) همراه جمعی از یارانش، نماز خوف به جای آوردند.  🌹زهیر پس از نبردهای دلیرانه و کم‌نظیر و کشتن تعدادی از دشمن، سرانجام به وسیله «کثیر بن عبدالله شعبی» و «مهاجر بن اوس» به شهادت رسید  🌹خوارزمی می‌نویسد: هنگامی که زهیر بر زمین افتاد، امام حسین (علیه‌السّلام) به وی گفت: «خداوند تو را از رحمت خود دور نگرداند و قاتل تو را لعنت کند، به مانند کسانی که ملعون گشتند و به صورت بوزینه و خوک مسخ شدند. 💠در زیارت ناحیه مقدسه، از وفاداری و ایثار زهیر این‌گونه تجلیل شده است: «السَّلامُ عَلی زُهَیْرِ بْنِ الْقَیْنِ الْبَجَلِیِّ، الْقائِلِ لِلْحُسَیْنِ وَقَدْ اذِنَ لَهُ فِی الانْصِرافِ: لا وَاللَّهِ لا یَکُونُ ذلِکَ ابَداً، اتْرُکُ ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اسیراً فِی یَدِ الَاعْداءِ وَانْجُو! لا ارانِیَ اللَّهُ ذلِکَ الْیَوْمَ 💠سلام بر زهیر بن قین بَجَلیّ، کسی که وقتی امام حسین (علیه‌السلام) به او اجازه بازگشت داد، به حضرت عرض کرد: به خدا سوگند، نه، هرگز چنین نخواهد شد. آیا فرزند رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) را اسیر در دست دشمنان رها کرده، خود را نجات دهم؟ خدا آن روز را به من ننماید. و اینگونه حسین، زهیری دگر ساخت ... ... 🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
◼️◼️ ◼️◼️ ❇️ نوجوان شاخص کربلا 🅾قاسم فرزند امام حسن (علیه‌السلام) به سال ۴۷ ه.ق در مدینه منوره دیده به جهان گشود  مادرش به نام «نفیله» یا «رمله» یا «نجمه» بود. در دو سالگی پدر بزرگوارش را از دست داد و تا هنگام شهادت در دامان پرمهر و عطوفت عموی گرامی خود، امام حسین (علیه‌السلام)، پرورش یافت و در واقعه کربلا به اتفاق مادر و دیگر برادران و خواهران خود حضور داشت 🔻به نقلی در شب عاشورا، آنگاه که امام حسین (علیه‌السلام) خطبه خواند و به یاران خود فرمود: «فردا من و شما همه کشته خواهیم شد»، قاسم پنداشت این افتخار از آنِ مردان و بزرگسالان است و شامل نوجوانان نمی‌شود. 🔻 از این‌رو پرسید: «آیا من هم فردا کشته خواهم شد؟» امام (علیه‌السلام) با مهربانی پرسید: «فرزندم، مرگ در نزد تو چگونه است؟» عرض کرد: «احلی من العسل؛ شیرین‌تر از عسل.» حضرت فرمود: آری به خدا سوگند، عمو به فدایت، تو از آنان هستی که پس از گرفتار شدن به کشته خواهی شد.  🔻در روز عاشورا هنگامی که نوبت مبارزه به قاسم رسید، برای کسب اجازه خدمت امام حسین (علیه‌السلام) آمد. حضرت او را در آغوش گرفت و هر دو قدری گریستند و قاسم مجددا اجازه خواست و امام امتناع فرمود 🔻قاسم دست و پای امام را بوسه می‌زد و بر خواسته‌اش پای می‌فشرد. ولی امام (علیه‌السلام) اجازه نمی‌داد تا سرانجام موفق به دریافت اجازه گردید 📝ملاحسین کاشفی درباره چگونگی اذن خواستن حضرت قاسم از امام و اذن ندادن آن حضرت می‌نویسد: 🔻سرانجام قاسم با نشان دادن بازوبندی که پدرش امام حسن (علیه‌السلام) به بازویش بسته بود و در او وصیت کرده بود که هرگز دست از یاری عموی خود حسین برندارد. اذن میدان گرفت 🔻 وی در حالی که مادرش بر در خیمه ایستاده او را نظاره می‌کرد، وارد میدان کارزار شد. 🔻به گزارش ابن شهرآشوب، قاسم در میدان جنگ، چنین رجز می‌خواند: «انی انا القاسُم من نسل علی… نحن و بیت الله اولی بالنبی… من شمر ذی الجوشن او ابن الدعی من قاسم، از نسل علی هستم، به خانه خدا سوگند، ما از شمر ذی الجوشن یا حرام‌زاده (ابن زیاد)، به پیامبر سزاوارتریم».  🌹 وی سرانجام پس از کشتن تعدادی از دشمنان خدا، به درجه رفیع شهادت نایل آمد طبری و ابوالفرج اصفهانی کیفیت شهادت حضرت قاسم را به نقل از حمید بن مسلم چنین آورده‌اند: «نوجوانی به سوی ما آمد که چهره‌اش همانند پاره ماه می‌درخشید، شمشیری به دست و پیراهن و اِزاری (شلوار) بر تن و دو نعلین به پا داشت، که بند یکی از نعلین‌های وی پاره شد؛ فراموش نمی‌کنم که بند چپ بود. 🔻 عمرو بن سعید ازدی به من گفت: به خدا به او حمله می‌کنم! گفتم: سبحان الله، پناه بر خدا! از این کار چه می‌خواهی، انبوه لشکری که دور او را گرفته‌اند کارش را تمام خواهند کرد. گفت به خدا بر او حمله خواهم کرد! 🌹 او حمله کرد و با شمشیر بر سر قاسم زد. قاسم بر روی افتاد و فریاد برآورد «عموجان» به فریادم برس. به خدا سوگند حسین چون عقاب از جا جست و همانند شیر خشمگین بر قاتل قاسم حمله‌ور گردید و ضربتی سخت بر وی فرود آورد. او دست خود را سپر کرد، ولی آن ضربت دستش را از آرنج قطع کرد. او فریادی زد و خود را کنار کشید. گروهی از کوفیان یورش بردند تا او را نجات دهند، ولی او را زیر گرفتند و زیر سم اسبان لگدمال کردند تا آنکه جان داد. 🌹پس از چندی که گرد غبار میدان نبرد فرونشست، امام حسین (علیه‌السلام) را دیدیم که بر بالین آن جوان ایستاده و او پاشنه‌های پای خود را بر زمین می‌ساید. امام حسین (علیه‌السلام) در آن حال می‌گفت: قومی که تو را کشتند از رحمت خدا به دورند و در روز رستاخیز جد تو از جمله دشمنان آنان خواهد بود.»  💠سپس فرمود: سوگند به خدا برای عموی تو بسیار دشوار است که او را بخوانی و نتواند به تو پاسخ دهد، یا به تو پاسخ گوید اما به حال تو سودی نبخشد؛ در یک چنین روزی که دشمنان او بسیار و یاران او‌ اندک باشند.»  🔻 حمید بن مسلم گوید: آن‌گاه او را برداشت، دو پای پسر را دیدم که روی زمین می‌کشید و حسین (علیه‌السلام) سینه به سینه وی نهاده بود. با خود گفتم «او را کجا می‌برد»؟ وی را برد و در کنار پسرش علی‌ اکبر و دیگر شهدا قرار داد. از اسم آن نوجوان پرسش کردم. گفتند وی قاسم بن الحسن است 🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
🅾 روش روزنامه ضدایرانی برای تخریب کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاست‌جمهوری سال بعد 1⃣ابتدا یک متن برای تخریب فرد مورد نظر انتخاب می‌کنیم با تیتری که بوی تقابل با مستضعان( اکثریت جامعه)داشته باشد و مردم را از فرد مورد نظر کند❗️ 2⃣سپس در ذیل همان مطلب عکس فرد مورد نظر را با عنوان «می‌آید؛ نمی‌آید!؟» کار می‌کنیم 📝نتیجه: مخاطب با خواندن مطلب بالا و دیدن مطلب پایین تصمیم خود را برای انتخابات آینده گرفته است، و قطعا به او رأی نخواهد داد‼️ 📝وقتی پولهای کثیف برخی مفسدان و متخلفان، و همچنین برخی سفارتخانه های ،عربی‌وغربی را در روزنامه هزینه می‌کنند، نباید توقع دفاع از آرمانها را در آن جراید انتظار داشت 🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
◼️◼️ ◼️◼️ 🅾حضرت علی اصغر (علیه‌السّلام) فرزند کوچک امام حسین (علیه‌السّلام) و حضرت رباب است ⭕️دربارهٔ چگونگی شهادت علی اصغر ع، از جمع‌بندی آنچه در منابع آمده است، می‌توان دو قول را به دست آورد: 1⃣ یکی بیانگر آن است که طفل شیرخوار، در هنگامی که بر در خیمه‌ها در دامن امام بود، به شهادت رسید. اکثر مقتل‌نویسان و مورخان، با تفاوت‌هایی، این قول را مطرح کرده‌اند 2⃣قول دوم آن است که آن طفل در میدان جنگ، بر روی دست امام، توسط دشمن هدف تیر قرار گرفت و به شهادت رسید 🔻هنگامی که همه یاران و اصحاب امام حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسیدند،کسی نماند جز زین العابدین (علیه‌السّلام) و عبداللّه که شیرخوار بود؛ ندای غریبانه امام بلند شد: ♦️آیا کسی هست که دشمن را از حرم پیغمبر براند و دور کند؟ آیا خداپرستی هست که از خدا بترسد و ما را اعانت کند؟ آیا فریادرسی هست که برای ثواب ما را یاری کند؟ 1⃣وقتی که ندای هل من ناصر حضرت به گوش بانوان حرم رسید، صدای گریه و شیون آن‌ها بلند شد، امام کنار خیمه آمد و به حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) فرمود: 🌹طفلم علی را به من دهید تا برای آخرین بار او را ببینم و با او وداع کنم هنگامی که امام (علیه‌السّلام) علی اصغر را در بغل داشت خواست که او را ببوسد، در این لحظه حرمله ملعون تیری افکند و بر گلوی کودک نشست و کودک را در آغوش پدر به شهادت رساند 🔻 امام آن کودک را به زینب (علیهاالسّلام) داد فرمود: او را نگهدار، و دستش را زیر گلوی کودک گرفت، پر از خون شد، آن خون را به طرف آسمان پاشید و گفت: چون خداوند این منظره را می‌بیند، آنچه از این مصیبت بر من وارد شد برایم آسان می‌گردد 🚨امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود: اگر قطره‌ای از آن خون بر زمین می‌ریخت، نازل می‌شد❗️ 🔻 در برخی منابع آمده: امام از اسب پیاده شد و در کنار خیمه یا پشت خیمه با غلاف شمشیرش قبری کند، و کودکش را به خونش رنگین نمود و دفن کرد 2⃣روایت دیگر درباره نحوه شهادت علی اصغر این است که آن طفل نازنین در میدان جنگ و بر روی دستان مبارک سیدالشهداء (علیه‌السّلام) به شهادت رسیده است، نه در کنار خیمه‌گاه! 🔻برخی منابع چنین گزارش کرده‌اند: هنگام وداع، ام کلثوم از امام درخواست کرد که اگر ممکن است برای علی اصغر آب طلب کند. امام کودک شش ماهه را به آغوش کشیده و به سوی لشکر کوفه آورد و فرمود: 💠ای مردم! شما برادرم، فرزندانم و یارانم را کشتید و به غیر از این کودک کسی نمانده است. او از تشنگی می‌سوزد در حالی که هیچ گناهی ندارد. او را با جرعه‌ای آب سیراب سازید و در عبارتی دیگر فرمود: اگر به من رحم نمی‌کنید به این کودک بی‌گناه رحم کنید 🌹در همان لحظه عمر سعدملعون دستور داد و حرملة بن کاهل اسدی با تیری گلوی علی اصغر را نشانه گرفت و گوش تا گوش گلوی آن کودک را شکافت 🌹امام کف دست خود را از خون علی پر کرد و به سوی آسمان‌ انداخت و فرمود: خدایا تو را شاهد می‌گیرم که این مردم قصد کرده‌اند از فرزندان پیامبرت حتی یک نفر را هم زنده نگذارند. خدایا بین ما و مردمی که ما را دعوت کرده‌اند تا یاریمان کنند، امّا ما را می‌کشند، خودت داوری کن! 🌹امام حسین پس از هدف قرار گرفتن علی اصغر، دست را زیر گلوی او گرفت و چون از خون پر شد آن را به آسمان پاشید امام باقر (علیه‌السلام) در این مورد فرموده اند: قطره‌ای از این خون به زمین ریخته نشد❗️ 🔻سپس امام فرمود: آن‌چه بر من نازل شد، برایم آسان است زیرا در راه خدا است و او می‌بیند برخی نوشته‌اند که فرمود: خدایا شهادت این کودک‌ نزد تو، کمتر از کشتن‌ ناقه صالح نیست. خدایا اگر امروز فتح و نصرت خویش را از ما باز داشته‌ای، آن را در چیزی که برای ما بهتر است قرار ده در این حال ندایی از آسمان برخاست که یا حسین! شیر‌خوارت را واگذار که هم اکنون شیر دهنده‌ای، در بهشت برایش مهیا است 🔻برخی از مورخان آورده اند که حسین قنداقه غرقه به خون طفل را به خیمه باز گرداند و به حضرت زینب (علیهاالسّلام) سپرد. برخی دیگر نقل کرده‌اند که امام (علیه‌السلام) پس از شهادت او قبری حفر کرد و پیکرش را در پارچه‌ای پیچید و بر آن نماز گزارد. برخی نیز نوشته‌اند که بدنش را آورد و کنار بدن دیگر شهدا نهاد 📝امام زمان (علیه‌السّلام) در زیارت ناحیه مقدسه می‌فرماید: سلام بر عبدالله بن حسین همان کودک شیرخواره‌ای که هدف تیر ستم قرار گرفت و به خونش آغشته گردید و خون او به سوی آسمان کرد و در آغوش پدر با تیر مذبوح گردید. خداوند قاتلش حرملة بن کاهل اسدی را لعنت کند در زیارت‌نامه امام حسین آمده است: درود خدا بر تو و بر شهیدان و بر فرزندت علی اصغر که او شدی 🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
◼️◼️ ◼️◼️ 🅾حضرت علی‌اکبر پسر بزرگ امام حسین (علیهماالسلام) و مادرش لیلی بنت ابی‌مرة بن عروة بن مسعود، از قبیله بنی‌ ثقیف بود  🔻بیشتر منابع کهن تاریخی از او بالقب علی‌اکبر یاد کرده‌اند و سن اورا هنگام شهادت، ۱۸، ۲۳ یا۲۵ سال گفته‌اند 🔻حضرت علی‌اکبر از نظر ظاهر و خُلق و خوی بسیار شبیه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود،  به‌طوری که هر وقت اهل‌ بیت ع، مشتاق دیدار پیامبر ص می‌شدند، به او می‌نگریستند. او چنان به پیامبر شباهت داشت که امام هنگام وداع با وی رو به آسمان کرده و فرمود: 🤲خداوندا! تو بر این قوم گواه باش، جوانی به مصاف آنان می‌رود که از نظر خلقت و خُلق و خُوی و سخن گفتن شبیه‌ترین مردم به رسول توست، ما هرگاه مشتاق دیدار پیامبر تو می‌شدیم به سیمای این جوان می‌نگریستیم 🔻بنابر گزارش اکثر منابع تاریخی، حضرت علی‌اکبر نخستین فرد از بنی‌هاشم بود که در کربلا به میدان رفت و شهید شد  ♦️چنانکه در زیارت‌نامه حضرت علی‌اکبر (علیه‌السّلام) آمده است: اَلسّلامُ علیکَ یا اَوَّلَ قَتیلٍ مِنْ نَسْلِ خَیرِ سَلیلٍ مِنْ سُلالةِ اِبراهیمَ الخلیلِ صَلَّ اللّه ُعلیکَ و عَلی اَبیکَ… سلام بر تو‌ای اولین شهید از نسل بهترین سلاله پاک از سلسله ابراهیم خلیل (ع)، درود خداوند بر تو و پدرت باد 🔻از میان جوانان بنی‌هاشم، پیش از همه، حضرت علی‌اکبر (ع) آماده جنگ شد؛ نزد پدر رفت و اجازه نبرد خواست، پدر به او اجازه داد و با ناامیدی از بازگشت او، نگاهی مأیوسانه به قامتش‌انداخت و آنگاه چشمانش را به زیر افکند. سپس رو به آسمان کرد و گریست 🔻 آنگاه فرمود: اللهم اشهد فقد برز الیهم غلام اشبه الناس خلقاً و خلقاً و منطقاً برسولک (ص) و کنّا اذا اشتقنا الی نبیک نظرنا الیه 🔻سید بن طاووس گوید: کسی جز دودمان حسین (ع) با او نمانده بود. علی‌اکبر (ع) که از زیباترین مردم بود بیرون آمد و از پدرش اذن میدان گرفت. آن حضرت هم اجازه داد. آنگاه به او نگریست؛ نگاه کسی که از او ناامید شده است 💠آنگاه به آواز بلند این آیه را تلاوت کرد: خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد. آن‌ها فرزندان بودند که از نظر پاکی و تقوا و فضیلت، بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند؛ و خداوند، شنوا و داناست و از کوشش‌های آن‌ها در مسیر رسالت خود، آگاه می‌باشد 🔻آنگاه علی بن الحسین (ع) بر آن سپاه تاخت و این رجز را می‌خواند: انا علیّ بن الحسین بن علیّ نحن و بیت اللّه اولی بالنّبیّ‌ من شبث و شمر ذاک الدّنیّ اضربکم بالسّیف حتّی انثنی‌ ضرب غلام‌ هاشمیّ علویّ و لا ازال الیوم احمی عن ابی‌ تاللّه لا یحکم فینا ابن الدّعی‌ 🔻 من علی پسر حسین پسر علی (ع) هستم، سوگند به خانه خدا ما به نبی (ص) اولی‌تریم از شبث ربعی و شمر دون، آن قدر به شمشیر بر شما می‌زنم تا شمشیر بپیچد و بتابد؛ زدن جوان‌ هاشمی علوی امروز از پدرم حمایت می‌کنم، قسم به خدا که نباید پسر زیاد دعی درباره ما حکم کند 🔻وی مدتی جنگید. پیکار سخت او را تشنه کرد؛ به سوی خیمه آمد و عرضه داشت: پدر جان! تشنگی مرا هلاک می‌کند و سنگینی سلاح مرا به زحمت‌ انداخته. آیا امکان دارد برای من شربت آبی تهیه کنید تا نفسی تازه کرده و در دفع دشمنان نیرو بگیرم؟ 🔻امّا امام ع با شنیدن این تقاضای علی، گریه کرد و فرمود: پسرم بر من دشوار است که تقاضایی کنی و نتوانم آن را بر آورده سازم. سپس حضرت انگشتر خودش را به او داد و فرمود: آن را در دهان بگذار و به سوی دشمن باز گرد، امیدوارم به زودی به دست جدّت سیراب شوی 🌹 علی‌اکبر بار دیگر به دشمن حمله کرد و با شمشیرش آن‌ها را می‌زد تا آنکه مرة بن منقذ عبدی ضربتی بر او زد و او را نقش زمین کرد و آن گروه او را محاصره کرده، پیکر مطهرش را با شمشیر قطعه قطعه کردند  🌹خوارزمی اضافه می‌کند: اسب او را به سوی لشکر دشمن برد و دشمنان، او را با شمشیر قطعه قطعه کردند 🌹آن گاه که علی در آستانه شهادت قرار گرفت، ندایش بلند شد: پدرجان! این جدّم رسول الله است که مرا با کاسه‌ای از آب گوارا سیراب کرد که هرگز بعد از آن تشنه نخواهم شدم 🌹امام سریعاً به بالین علی‌اکبر آمد و با چشمانی اشکبار فرمود: پسرم! خداوند بکشد آنانی را که تو را کشتند آنگاه خم شد، صورت بر چهره خون‌آلود علی نهاد و فرمود: بعد از تو خاک بر سر این دنیا 🔻در ماجرای شهادت علی‌اکبر (ع) حضرت زینب (س) با سرعت از خیمه‌ها بیرون آمد و فریاد زد: «وای برادرم، وای فرزند برادرم» و خود را بر پیکر آن جوان‌ انداخت. حسین به سوی او آمد و او را به خیمه برد. آن‌گاه به جوانان بنی‌هاشم گفت: احملوا اخاکم؛ برادرتان را به خیمه‌گاه ببرید جوانان، او را بردند و در جلوی خیمه‌ای که در مقابل آن می‌جنگیدند بر زمین نهادند  گروهی از قبیله بنی‌اسد، جسد او را در کنار پدرش امام حسین (ع) به خاک سپردند 🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
◼️◼️ ◼️◼️ 🅾مرحوم مجلسی کیفیت شهادت حضرت را چنین بیان می‌کند: 🔻آن‌گاه که عباس (علیه‌السلام) تنهایی برادر را مشاهده نمود، نزد وی آمد و از او اجازه خواست تا به میدان رود. امام فرمود: تو پرچمدارم هستی و اگر بروی لشکرم از هم پاشیده می‌شود عرض کرد: سینه‌ام تنگ شده و از زندگی سیر شده‌ام و می‌خواهم از این منافقین انتقام خود را باز ستانم امام (علیه‌السلام) فرمود: پس مقداری آب برای این کودکان تهیه نما. عباس به سوی دشمن آمد و هر چه آنان را پند و‌ اندرز داد سودی نبخشید. نزد برادر بازگشت و او را آگاه ساخت. 🔻در این هنگام شنید که کودکان فریادِ العَطَش سر دادند. مشک را برداشت و بر اسب سوار شد و راهی فرات گردید. چهار هزار تن موکّلین فرات او را محاصره و تیرباران می کردند. 🔻وارد فرات شد ... و مشک را پر از آب کرد. آن را بر شانه راست خود قرار داد و به سوی خیمه‌ها روانه گردید. دشمن راه را بر او بست و از هر سو او را محاصره کرد. 🌹در گرماگرم نبرد و تلاش حضرت عباس (علیه‌السّلام) برای رساندن آب به خیام، یکی از یزیدیان به نام زید بن ورقاء جهنی، با کمک فردی دیگر به نام حکیم بن طفیل ضربتی بر دست راست عباس (علیه‌السّلام) وارد کرد 🌹حضرت عباس (علیه‌السّلام) مشک را بر شانه چپ قرار داد؛ شمشیر را به دست چپ گرفت و به آنان حمله کرده، این رجز را می‌خواند: «والله ان قطعتموا یمینی••• انّی احامی ابداً عن دینی••• و عن امام صادق الیقین••• نجل النبی الطاهر الامین ... به خدا سوگند، اگر دست راست مرا قطع کردید، من پیوسته از دین خود و از امام راستگوی دارای یقین که نوه پیامبر پاک و امین است، دفاع می‌کنم 🌹عباس (علیه‌السّلام) آن قدر جنگید که بی حال و ناتوان شد. در این زمان حکیم بن طفیل که پشت نخلی کمین کرده بود؛ ضربتی بر دست چپ وی وارد کرد و آن را از تن جدا کرد. عباس (علیه‌السّلام) آن موقع این رجز را خواند: «یا نفس لاتخشی من الکفار••• و ابشری برحمة الجبّار••• مع النبی السید المختار••• قد قطعوا ببغیهم یساری••• فاصلهم یا رب حر النار ... ای نفس، از کفار نترس و در کنار پیامبر، سرور و برگزیده خدا، تو را به رحمت خدای جبار مژده باد آنان با ستمکاری، دست چپ مرا قطع کردند؛ پروردگارا، آنان را به آتش (دوزخ) وارد کن 🌹آنگاه عباس (علیه‌السلام) مشک را به دندان گرفت تیری آمد و به مشک اصابت نمود و آب مشک ریخت. تیری دیگر بر سینه مبارکش اصابت کرد. سپس از اسب واژگون شد و امام حسین (علیه‌السلام) را صدا زد: 🌹 «یا اخا ادرک اخاک؛ ‌ای برادر، برادرت را دریاب.» قبل از آمدن امام حسین (علیه‌السلام) آن ملعون جلو آمد و با عمودی آهنین ضربتی بر فرق مبارکش زد. و عباس (علیه‌السّلام) که بر اثر تیرها و ضربات دیگر دشمن زخم‌های شدیدی برداشته بود و دیگر توان حرکت نداشت و بدین‌گونه پس از کشتن گروهی از دشمن، به شهادت رسید 🌹چون امام حسین (علیه‌السّلام)، برادرش عباس را در کنار فرات بر زمین دید، به شدت گریه کرد و با حالت انکسار فرمود: «الآن انکسر ظهری و قلت حیلتی اکنون کمرم شکست و رشتهٔ تدبیرم گسسته شد 💠در زیارت ناحیه مقدسه از عباس بن علی (علیه‌السّلام) چنین یاد شده است: سلام بر ابوالفضل العباس فرزند امیرالمؤمنین؛ آن‌که در راه برادر از جان خود گذشت همو که از دیروز برای فردای خود برداشت و پیش فرستاد خود را فدا و سپر قرار داد و تلاش بسیار در رساندن‌ آب نمود و دستانش جدا گردید 🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm
◼️ روضه شب نهم .... 📝 و دیدند حسین چیزی از زمین برداشته و می‌بوسد و بر چشم می‌گذارد، گمان کردند قرآن است، اما ... 💠 واللهِ إنْ قَطَعْتُموا یَمینی ... 💠إنّی أُحامی أَبَداً عَنْ دینی ... 🌹 گاھ نوشٺ هاے یڪ طلبھـ ـ ‌ 🍀 @besmellaherrahmanerrahimm