فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣قدر زنت رو بدون...!
قالَ أمیرُالمومنین (ع) :
المَرأَةَ رَيحانَةٌ ولَيسَت بِقَهرَمانَةٍ ، فَدارِها عَلى كُلِّ حالٍ ، وأحسِنِ الصُّحبَةَ لَها لِيَصفُوَ عَيشُكَ .
امام على (ع) : السلام : زن ، گُل است ، نه پيشكار . پس در همه حال ، با او مدارا كن ، و با وى ، به خوبى همنشينى نما تا زندگى ات باصفا شود .
📙من لا يحضره الفقيه ، ج 3 ، ص 556 .
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
#سبک_زندگی
#همسرداری
@besooyenour
💕زوج درمانی
📱اگر آنگونه که با تلفن همراهتان برخورد میکنید با همسرتان برخورد میکردید، اکنون خوشبختترین فردِ دنیا بودید.
📲 اگر هر روز شارژش میکردید، هر روز از همه بیشتر با او صحبت میکردید، پایِ صحبتهایش مینشستید، پیغامهایش را دریافت میکردید، پول خرجش میکردید دورش یک محافظ محکم میکشیدید، در نبودش احساسِ کمبود میکردید، حاضر نبودید کسی نزدیکش شود، حتی مطالبِ خصوصیتان را به حافظهاش میسپردید، همیشه و همهجا همراهتان بود حتی در اوج تنهایی، اگر همانقدر که گوشیتان را لمس میکنید همسرتان را نوازش میکردید؛ خوشبختترین بودید و همیشه جای تلفن همراه، همسرتان همراهِ اولتان بود!
@besooyenour
#مخصوص_مجردها
🔴 مانع ازدواج خیلی از جوان ها #تجملات است...
✅ چه لزومی دارد تمام اقلامی که هنوز یک خانواده پس از گذشت ۳۰ سال در زندگی ندارند را برای #جهیزیه دختر ۲۰ ساله تهیه کنید؟
✅ چه لزومی دارد حتما خانه ای که میخواهید اجاره کنید، با متراژ بالا در بالاشهر باشد؟
#سبک_زندگی
#ازدواج
@besooyenour
❤️قسمت بیست و سه❤️
.
هر روز با هم می رفتیم بیرون.
دوست داشت پیاده برویم و توی راه حرف بزنیم ،من تنبل بودم. کمی که راه می رفتیم دستم را دور بازویش حلقه می کردم، او که می رفت من را هم می کشید.
_ نمیدانم من بارکشم؟ زن کشم؟
این را می گفت و می خندید.
_ شهلا دوست ندارم برای خانه ی خودمان #فرش_دستباف بگیریم.
+ ولی دست باف ماندگارتر است.
_ دلت می آید؟ دختر های بیچاره شب و روز با خون دل نشسته اند پای دار قالی. نصف پولش هم توی جیب خودشان نرفته، بعد ما چه طور آن را بیاندازیم زیر پایمان؟؟
.
❤️قسمت بیست و چهار❤️
.
از خیابان های نزدیک دانشگاه تهران رد می شدیم.
جمعه بود و مردم برای #نماز_جمعه می شدند.
همیشه آرزو داشتم وقتی ازدواج کردم با همسرم بروم دعای کمیل و نماز جمعه.
ولی ایوب سرش زود درد می گرفت.
طاقت شلوغی را نداشت.
در بین راه سنگینی نگاه مردم را حس می کردم که به دستبند آهنی ایوب خیره می شدند.
ایوب خونسرد بود. من جایش بودم،از اینکه بچه های کوچه دستبند آهنیم را به هم نشان می دادند، ناراحت می شدم.
ایوب دوزانو روی زمین نشست و گفت:
_ بچه ها بیایید نزدیکتر
بچه ها دورش جمع شدند ایوب دستش را جلو برد:
_ بهش دست بزنید، از آهن است این را به دستم می بندم تا بتوانم حرکتش بدهم.
بچه ها به دستبند ایوب دست می کشیدند و او با حوصله برایشان توضیح می داد. 🌹
#ادامه_دارد
بامــــاهمـــراه باشــید
🌹🍃🌹🍃
@besooyenour
#یاڪریم_اهل_بیت_علیه_السلام🌷
❣️پیرو راه حسینیم و پریشان حسن
همه گویند به ما بی سر و سامان حسن
❣️روے هر شاپـ🦋ـرکے را بخدا ڪم ڪردیم
رمضان تا رمضان دور حسن مےگردیم
💐🌺💐🌺💐🌺💐🌺💐
سلام صبحتون بخیر رفقا جان
روزتون متبرک به نگاه امام حسن مجتبی علیه السلام .طاعات و عبادات قبول ان شاالله
التماس دعای فرج
#حسنجان_قربانقدومٺ_ارباب🌺
#میلاد_امام_حسن_مجتبی🌺
#برهمگان_مبارڪ_باد✨🌺
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
@besooyenour
❤️قسمت بیست و پنج❤️
.
چند روز مانده به مراسم عقدمان، ایوب رفت به #جبهه و دیرتر از موعد برگشت.
به وقتی که از #آقای_خامنه ای برای #عقد گرفته بودیم نرسیدیم.
عاقد خبر کردیم تا توی خانه خطبه بخواند.
دو شاهد لازم داشتیم. رضا که منطقه بود.
ایوب بلند شد.
_ میروم شاهددحد بیاورم.
رفت توی کوچه، مامان چادر سفیدی که زمان خودش سرش بود برایم اورد.
چادر مشکی را از سرم برداشت و چادرش را سرم کرد.
ایوب با دو نفر برگشت.
_ این هم شاهد
از لباس های خاکیشان معلوم بود تازه از جبهه برگشته اند.
یکی از آنها به لباسش اشاره کرد و گفت
+ آخه با این وضع؟ نگفته بودی برای عقد میخواهی!
_ خیلی هم خوشگل هستید، آقا بفرمایید.
نشست کنارم.
مامان اشکش را پاک کرد و خم شد، از توی قندان دو حبه قند برداشت.
عاقد شروع کرد.
صدا خرت خرت قندی ک مامان بالای سرم میسایید بلند شد
.
❤️قسمت بیست و شش❤️
.
آقا جون راننده #تاکسی #فرودگاه بود، همیشه قبل از اینکه از خانه بیرون برود، همه ی ما بچه ها را می بوسید و بعد پیشانی مادر را😍
یک بار یادش رفت.
چنان قشقرقی به پا کردیم که آقاجون از ترس ابرویش برگشت و پیشانی مامان را بوسید و رفت.
برای خودشان لیلی و مجنونی بودند.
برای همین مامان خیلی عصبانی شد، بعد از شش ماه هنوز ایوب را "برادر بلندی" صدا می زنم.
با دلخوری گفت:
_ گناه دارد شهلا، جلویش با چادر که می نشینی، مثل غریبه ها هم که صدایش می زنی. طفلک برادرت نیست، شوهرت است.
ایوب خیلی زود با من صمیمی شد، یک بار بعد عقدمان جلوی مامان گفت:
_ لااقل این جمله ای که می گویم را تکرار کن، دل من خوش باشد.
گفتم:
+ چی دل شما را خوش می کند؟
گفت:
_ به من بگو، مثل بچه ای که به مادرش محتاج است، به من احتیاج داری.
شمرده شمرده گفت که خوب کلماتش را بشنوم.
رنگم از خجالت سرخ شد.😌
چادرم را زیر گلویم محکم گرفتم و عین کلمات را تکرار کردم.
همان فردای عقدمان هم رفته بود #تبریز، یک روزه برگشت؛ با دست پر.
از اینکه اول کاری برایم هدیه آورده بود، ذوق کرده بودم.
قاب عکس بود.
از کادو بیرون آوردم، خشکم زد.
عکس خودش بود، درحالی که می خندید.
+ چقدر خودت را تحویل می گیری، برادر بلندی!
ایوب قاب را ازدستم گرفت، روی تاقچه گذاشت. یک گلدان کوچک هم گذاشت کنارش.
_ منو هر روز می بینی دلت برام تنگ نمیشه. 🌹
#ادامہ_دارد
.
بامــــاهمـــراه باشــید
🌹🍃🌹🍃
@besooyenour
🤚#سلام_امام_زمانم🌸
السّلام علیکَ حین تَقوم...
سلامبر تو آنهنگام که
برایاحیایعشق
قیام خواهی کرد
و سلامبرآنان که قیام
تو را چشم به راه اند...
#سلام🤚
#صبحتونمهدوی✨
#روزتون_پرنشاط
نماز و روزه هاتون قبول عزیزان
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
@besooyenour
▫️یک فرمانده به تنهایی کارهای نیست، فرماندهی یک عمود و یک سلسله است. این سلسله باید محفوظ بماند و این، با رابطهای صحیح امکان پذیر است.
#کتاب_اصول_و_قواعد_تشکیلات_اسلامی
#سیر_مطالعاتی
#منظومه_فکری
#جهاد_تبیین
@t_manzome_f_r
مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری
@besooyenour
🔸️﷽🔸️
•┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈•
📋#یادداشت کوتاه|دروغ پردازی وشایعه سازی
🍃🌸🍃
دل را ز شرار عشق سوزاند علی
یک عمر غریب شهر خود ماند علی
آنگاه که فرق او به محراب شکافت
گفتند مگر نماز می خواند علی؟!👎
در گذشته و امروز، حربه دروغ پردازی و شایعه سازی نسبت به طرفداران حق ، به کار گرفته شده و می شود.
این شیوه برای طرفداران مکتب الهی به ویژه پیشوایانشان نتایج شومی را به بار آورده است.👎
عمّال و دروغ پردازان دستگاه خلافت بنی امیه علیه مقام والای امیرالمؤمنین علیه السلام کار را به جایی رساندند که هفتاد هزار خطیب بر روی منبر نسبت به آن حضرت ناسزا می گفتند ( الغدیر ،ج ۱۰، ص ۲۶۶).
وقتی هم که آن بزرگوار در محراب مسجد کوفه به فوز شهادت نائل گردید مردم شام از یکدیگر سوال می کردند : علی در مسجد چه می کرده ؟ مگر علی به مسجد می رفته است.
#جهادتبیین پادزهر نشر اکاذیب و پخش شایعات دشمنان علیه نظام اسلامی است.
✍امراله عباسی
#روشنگری|#ثامن|#رمضان
@besooyenour