#اربعین
💠کلمات پر کاربرد زبان عربی به لهجه عراقی
👈 در ایام اربعین در کربلا به دردتان میخورد.
🔸آن را ذخیره کنید🔹
💠فارسی : گذرنامه - پاسپورت
✅العربية : جَواز - باسبورت
💠فارسی : گذرنامه ها
✅العربية : جَوازات
💠فارسی : گذرنامه ات رو بده
✅العربية : إنْطِني جَوازَك
💠فارسی : بگذار ببینم - نگاه کنم
✅العربية : خلّي أشُوف
💠فارسی : ويزا
✅العربية : فيزَة
💠فارسی : كجاست؟
✅العربية : وِين
💠فارسی : سرويس بهداشتی کجاست؟
✅العربية : وِينِ المَرافِق الصَّحيَّة
(بدون کلمه صحیه بکار ببرید، چون اینگونه عامیانه تر است)
💠فارسی : میخواهم
✅العربية : أريد
💠فارسی : بروم
✅العربية : أرُوح
💠فارسی : به نجف
✅العربية : إلْنَجف (در اصل الی النجف بوده)
🔹نحوه تلفظ : أريد أروحِلْنَجف 🔹
💠فارسی : اتوبوس میخوای یا ون
✅العربية : تِريدِ الباص لُو كَيّة؟
💠فارسی : کرایه اش چنده - چقدر میشه
✅العربية : إشگَد؟ - إشگد الأجرة
💠فارسی : ده هزار - 10000 دینار - 10
✅العربية : عَشِر - عَشرتالاف
💠فارسی : خوبه
✅العربية : زِيَن
💠فارسی : نه گرونه!
✅العربية : لا، باهِز
💠فارسی : خيلی - گرونه
✅العربية : إهوَاي، كِلَّش - باهز
💠فارسی : گروهتون، چند نفر هستید؟
✅العربية : جَماعَتْكُم، چَم نفرات؟
💠فارسی : بیا بالا - سوار شو - بپر بالا
✅العربية : صْعَد - يا أللّه صْعد
💠فارسی : تمام شديد؟ همه سوار شدید؟ - تکمیل شد - تمام شد.
✅العربية : خَلاص؟ - *يا به صورت خبري* :خلاص!
💠فارسی : چمدان - ساک
✅العربية : جُنطَة - جمع : جُنَط
💠فارسی : راننده
✅العربية : سايِق
💠فارسی : ایستگاه پلیس
✅العربية : سِیطَرَة
💠فارسی : گیت - دروازه - ورودی
✅العربية : بَوّابَة
💠فارسی : افسر - مامور - مسؤول
✅العربية : ضابُط
💠فارسی : گاری - ارابه
✅العربية : عَرَبانة
💠فارسی : گاری چی - ارابه کش
✅العربية : عَرَبَنچي
💠فارسی : (بردار،بلند کن) - چمدون رو بردار
✅العربية : (شيل) - شيلِ الجُنطَة
💠فارسی : کیف - کوله
✅العربية : حَقْبَة
💠فارسی : هوا گرمه - گرمه
✅العربیة : ألْجَو حار - حار
💠فارسی : آبجوش
✅العربیة : مایِ الحارّ، ماي حار
💠فارسی : نان
✅العربیة : خُبُز
💠فارسی : نان ساندویچی(مخصوص به عراق)
✅العربیة : صَمّون
💠فارسی :کولر را روشن کن
✅العربیة : شَغِّلِ الْمُكَيِّف
💠فارسی : خاموش کن - خاموشش کن - کولر را خاموش کن
✅العربیة : طَفْ - طفِّيَه - طفّي المُكيّف
💠فارسی : وایستا - نگه دار
✅العربیة : اُگُفْ
💠فارسی : اینجا - آنجا
✅العربیة : إهْنا - إهناك
💠فارسی : بیا
✅العربیة : تعال
💠فارسی : برو
✅العربیة : رُح (روح)
💠فارسی : گم کردم
✅العربیة : ضَيَّعِت
💠فارسی : بگذار - قرار بده
✅العربیة : خَلّي
💠فارسی : چرا - برای چه
✅العربیة : لِيَش
💠فارسی : نمی فهمم - نمی فهمم چی میگی
✅العربیة : مَافْتَهِم (الف خوانده نمي شود) - مَفتَهم شِتگول
💠فارسی : کم - کمی عربی بلدم
✅العربیة : شُوَیّ، شْوَيّ - شوي أعرف، شوي أحچی
@besooyenour
📕رمان اختصاصیِ #جنایت_خاموش
📖 قسمت ۲٠
الهام در حالی که پشت فرمان ماشین نشسته و شیشههای قهوهای عینک آفتابیاش از اشک بخار گرفته بود، توی داشپورد دست کرد و برگهای دستمال مرطوب را از بسته بیرون آورد و به آوا که صندلی پشت بود داد:
-بگیر مامان، صورتت رو پاک کن.
و در دل به خودش قول داد که این آخرین باری باشد که در حق کودکاش سهلانگاری میکند.
وقتی بعد از پشت سر گذاشتن ترافیک سنگین دیگری، به خانه رسیدند، آوا درون ماشین خوابش برده بود؛ الهام در پارکینگ او را به آغوش گرفت و به سمت آسانسور رفت. در طبقهی اول، آسانسور توقف کرد و مرضیه خانم به همراه دختربچهای تبلت به دست، وارد آن شدند. مرضیه لبخند کشیدهای زد:
- سلام!
الهام در دلش بد وبیراه گفت و با دست سعی کرد صورت آوا را طوری رو به شانهاش نگه دارد که کثیفی آن دیده نشود،. وبا خندهای تصنعی جواب داد:
-سلام.
مرضیه خانم جلو آمد و به سر آوا دست کشید:
-الهی، این موشی که همهش خوابه!
و به دختربچهی کنارش اشاره کرد:
-برعکسِ این نوه من که اصلاً خواب نداره! شب و روز سرش تو تبلته مادر؛ مخصوصاً حالا که مدرسهها هم تعطیل هستن.
الهام به نوه ریز و لاغر و رنگ پریده مرضیه خیره شد؛ به نظر پنج شش ساله میآمد؛ با تعجب پرسید:
-مگه مدرسه میره؟!
مرضیه دست راستش را بلند کرد و با لحن کشیده گفت:
-بله؛ هشت سالشه؛ کلاس دومه!
دخترک که سرش توی تبلت و انگار مشغول بازی آنلاین بود، ناگهان سرش را بالا آورد و چشمان ریز و سیاه و براقش را به آوا دوخت و پس از خندهای کوتاه با دست ضربهای به پای کودک زد. الهام که حسابی کلافه شده بود نتوانست جلوی خشمش را بگیرد:
-نکن خاله!
ادامه دارد ⬅️
نویسنده✍ سفیرِ ستارهها
#⃣ #جهاد_تبیین
@besooyenour
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
🦋ما منتظرِ لحظه ی دیدارِ بهاریم!
آرام کنید این دل طوفانی ما را...
🦋عمریست همه در طلبِ وصل تو هستیم...
پایان بده این حالِ پریشانی ما را...
🦋ای کاش نمیریم و ببینیم جمالش...
یا رب برسان یوسف کنعانی ما را...
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
༻♥️༺🌸༻♥️༺
عرض سلام و ادب و احترام خدمت معززتون☺️🌸
صبح قشنگتـــــــــون نیڪو و تابناک و
قشنگــــترین نگاه حضرت دوست چتربان لحــــظاتتون
@besooyenour
766385921_1838077891.pdf
8.19M
🔻زبان یار اربعین
❗️آموزش فشرده زبان عراقی
▫️شامل: بیشاز ۲۵۰ عبارت مفید و ضروری مخصوص ایام اربعین
📖کاری از کانون نخبگان تبلیغ | مجتمع آموزشی رویشهای انقلاب اسلامی | کمیته فرهنگی و آموزشی ستاد اربعین
@besooyenour
🌸🍃
🍃
🔖 خوردنیهایی کاربردی برای پیادهروی اربعین
🔸اینجا براتون چند نمونه از خوراکیهایی رو معرفی کردیم که خوردنش حین پیادهروی اربعین باعث تقویت بیشتر بدن زائران میشه
@besooyenour
#تربیت_کودک
#توجه
👈 باید بدانید که فرزند شما نیاز دارد که حداقل روزی ۲۰ الی ۳۰ دقیقه در معرض توجه شما قرار بگیرد.
👈 یعنی شش دانگ حواستان به او باشد و کارهایی که دوست دارد را با هم انجام بدهید.
👈این کار خیلی از #اضطرابهای #کودک و #نوجوان شما را کاهش میدهد و باعث بهبود روابط شما با کودک میشود.
👈اینقدر در فضای مجازی نباشید! گوشی #موبایل شما همیشه به همین شکل باقی میمونه اما فرزندتون لحظه لحظهی زندگیش رو سپری میکنه.
⁉️زمانی میرسه که بر میگردید و نگاهی به گذشته میکنید و #افسوس میخورید که سرتون گرم تکنولوژی بود و قد کشیدن فرزندتون رو ندیدید!
@besooyenour
#در_محضر_بزرگان
آیت الله مجتهدی تهرانے(ره):
ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻣﻴﮕﻦ :
ﺑﺎﺑﺎ ﺩﻟﺖ ﭘﺎﮎ ﺑﺎﺷه، کافیه.
نماز هم نخوندی نخون...
روزه نگرفتی نگیر.
به نامحرم نگاه کردی اشکال نداره و... فقط سعی کن دلت پاک باشه!
ﺟﻮﺍﺏ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ :
ﺁﻧﮑﺲ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ، ﺍﮔﺮ ﻓﻘﻂ ﺩﻝ ﭘﺎﮎ برایش ﮐﺎﻓﯽ ﺑﻮﺩ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺁﻣﻨﻮﺍ
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﮔﻔﺘﻪ :
[ ﺁﻣَُﻨﻮﺍ ﻭَ ﻋَﻤِﻠُﻮﺍ ﺍﻟﺼَّﺎﻟِﺤﺎﺕ ]
ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻢ ﺩﻟﺖ ﭘﺎﮎ ﺑﺎﺷﺪ ،
ﻫﻢ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺗﺨﻤﻪ ﮐﺪﻭ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻨﯽ
ﻭ ﻣﻐﺰﺵ ﺭﺍ ﺑﮑﺎﺭﯼ ﺳﺒﺰ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ .
ﭘﻮﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﮑﺎﺭﯼ ﺳﺒﺰ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ .
ﻣﻐﺰ ﻭ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﺪ .
⚠️ﻫﻢ ﺩﻝ ؛ ﻫﻢ ﻋﻤﻞ...
@besooyenour
🔰مادری که هوش هیجانی بالایی دارد، موفقترین مادر در تربیت فرزندش است.
🔻مادر با #هوش_هیجانی بالا، با فرزندش #همدلی میکند نه #همدردی ! یعنی به جای فرزندش رنج نمیبرد، اما میتواند خودش را جای فرزندش بگذارد و دنیا را از دید او ببیند.
🔻مادر با هوش هیجانی بالا، #احساسات خودش را میشناسد، پس آنها را روی فرزندش نمیریزد. مثلا اگر #خسته است، #ناراحت یا #عصبانی است، به خودش حق میدهد، اما با احساساتش راحت است و میتواند به موقع آنها را مدیریت کند.
🔻مادر با هوش هیجانی بالا، تمام مدت به این فکر نیست که مبادا بچهاش ناراحت یا اذیت شود، چون میداند نمیتوان همیشه حال فرزندش را خوب نگه دارد.
🔻مادر با هوش هیجانی بالا میداند یک بچه ی سالم تمام احساسات را تجربه میکند. پس عصبانیت، #حسادت یا غم هم جزو #زندگی طبیعی است.
👈اگر روی هوش هیجانی خودتان کار کنید، #خانواده #خوشبخت تری خواهید داشت!
#سبک_زندگی
@besooyenour
مگر ما خدمتکار هستیم که چشم بگوییم؟😠
❣خانم ها بدانند که چشم گفتن درمقابل شوهر یک نوع مدیریت شما در دل همسر است.
💖اگر شما بخواهید شوهرتان را اسیر محبوب خودتان کنید. استفاده از کلمۀ چشم معجزه می کند.
💚چشم از زبان بیرون می آید و شما را روی چشم شوهرتان می گذارد. این تعابیر شاعرانه نیست.
تبعیت زن، خدمت هنرمندانه به خویش است.
💛آنها که جلوی شوهر، سینه سپر می کنند و از شوهرشان تبعیت نمی کنند، الان چه جایگاهی در مقابل همسرشان دارند؟
💔آیا همسرشان از دیدن آنها خوشحال می شود؟
💔آیا از گفتگو با آنها لذت می برند؟
💝با این کار، جایگاه خانم ها پایین نمی آید بلکه چشم گفتن به همسر یعنی:
❤️"حفظ اقتدار مرد
❤️" بالا بردن جایگاه زن
#همسرداری
#سبک_زندگی
@besooyenour
📕 رمان اختصاصیِ #جنایت_خاموش
📖 قسمت ۲۱
مرضیه خانم محکم دست بچه را گرفت و به طرف خودش کشید:
-آروم بگیر نیلا، باز شروع کردی؟! شرمنده الهام جان، والله دیگه نمیدونیم با این بچه چهکار کنیم؛ بس که پرخاشگره و رفتارهاش غیر عادی، مدرسه که میره روزی نیست که پسرم و عروسم رو نخوان و شکایت نکنن، مهمونی که میره بچههای مردم رو کتک میزنه، مکافاتی داریم باهاش...
بین صحبت کردن یکریز مرضیه، صدای آسانسور بلند شد:
-طبقهی پنجم.
الهام با نیمنگاهی، خداحافظی سریعی کرد و بیرون آمد و با همان سرعت مستقیم به طرف آپارتمانش رفت و با زحمت کلید را از کیفش بیرون آورد و در را باز کرد و به سمت اتاق بچه رفت. آوا را که روی تختش گذاشت و به سالن برگشت و روی مبل نشست تا نفسی تازه کند، از آن سوی اپن نگاهی به آشپزخانهی ریخت و پاشیده انداخت و یادش آمد که برای نهار چیزی حاضر نکرده است. با خودش گفت:
-من که سیرم از صبح هم سوسیستخممرغ برای آوا هست؛ دیگه حوصله ندارم چیزی درست کنم؛ بذار همین رو بخوره.
نگاهی به ساعت دیواریِ قاب سیاه روی دیوار انداخت، عقربههای بلند و باریک روی صفحه سفید،. دو و نیم بعد از ظهر را نشان میدادند؛ دوباره یادش آمد که هنوز به پیام فروشگاه شادیما پاسخی نداده است. گوشی را گرفت و دایرکت اینستاگرام را باز کرد و نوشت:« سلام برای فردا ساعت چهار بعد از ظهر وقت دارم؛ البته برای شما هزینه، یکم بیشتر از چیزی هست که توی استوری نوشتم، چون تبلیغ مواد غذایی به اون صورت ندارم»
بعد گوشی را به کناری انداخت و روی مبل دراز کشید.
ادامه دارد ⬅️
نویسنده✍ سفیرِ ستارهها
#⃣ #جهاد_تبیین
@besooyenour
سلام مولای ما ، مهدی جان
مگر می شود ما شما را داشته باشیم و اینهمه اسیر در گرداب غم باشیم ؟ ...
مگر می شود طبیبی مثل شما باشد و ما در چنگال بی رحم بیماری ، دست و پا بزنیم ؟ ...
مگر می شود پدری چون شما داشته باشیم و اینهمه بی کس و تنها باشیم ؟ ...
شما نجاتمان می دهید ، درمانمان می کنید ، حیاتمان می بخشید ...
ان شاالله به همین زودی .... به همین نزدیکی ...
🍃💚💚💚🍃💚💚💚🍃
سلااام و درودها رفقا جان 🤚🌺
صبحتون گره بہ خوشیهاااا ☺️ و به لطافت لبخند خدا☺️
الهی در پناه پروردگار امروزتون بخیر و نیکی باشه و حال دلتون خوب خوب خوب باشه🌸
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
@besooyenour
#آبشار_زیبا و خیال انگیز #وارک
#لرستان
🇮🇷#ایران_زیبا
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
@besooyenour
📕 رمان اختصاصیِ #جنایت_خاموش
📖 قسمت ۲۲
از خستگی مچاله شد و چشمانش را بست و دیگر چیزی نفهمید... .
توی یک سالن بزرگِ پر از جمعیت نشسته بود. گویا جشن بزرگی برای فرد بسیار مهمی ترتیب داده بودند. سن با روکش مخملی قرمز تزئین شده بود و چپ و راستش پر از گلهای رنگین بود. مجری قد بلند و لاغر که کت و شلوار مشکی به تن داشت با لبخند از پشت میکروفون شروع به صحبت کرد:
- حضار عزیز هم اکنون میخوام موفقترین بانوی بلاگر دنیا رو به شما معرفی کنم.
تماشاچیها هورا و سوت کشیدند.
مجری دوباره با هیجان ادامه داد:
-اون کسی نیست جز... بگم؟!
هزاران نفر فریاد زدند:
-بگو، بگو!
هیجان و جیغ و هورای جمعیت به اوج خودش رسیده بود که مجری پس از سکوتی کوتاه، بلند به حرف آمد:
-اون کسی نیست جز بانو الهام، مادر کودک دوستداشتنی و معروف آوا جان! ازشون خواهش میکنیم تشریف بیارن روی سن و برای ما از راز موفقیتشون بگن.
صدای سوت و کف میلیونها نفر در تالار عظیم بلند شد. الهام در حالی که قلبش از شدت هیجان نزدیک بود از سینه بیرون بیاید در میان تشویق تماشاچیان از جای برخاست و چپ و راست پیراهن گرانقیمت خود را بالا گرفت و مشتاقانه پای بر روی فرش قرمزی که از بین صندلی های تماشاچیان تا جایگاه گسترده شده بودگذاشت؛ ولی قدم اول را که برداشت صدای مهیب شَتَلقی رویایش را از او ربود و سراسیمه چشم باز کرد و خود را روی مبل خانه دید.
ادامه دارد ⬅️
نویسنده✍ سفیرِ ستارهها
#⃣ #جهاد_تبیین
@besooyenour
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
『🌼』
بار هجرانِ تُو ، بَر دوش گران است هنوز ؛
چشم نَرگس ،بھ شقایق نگران است هَنوز...!!
-
‹ نَبضِقَلبـٖےأَللّٰهُمَعَجِّلاِنْشٰاءَالله ›
❏••السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ••❏
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
༻♥️༺🌸༻♥️༺
عرض سلااام و ادب و احترام بر شما سروران والاقدر ☺️🌺
صبح زیباتـــون فرخنده ومالامال یاد خدا✨
@besooyenour
#اربعین
#توصیهها
#هشدارها
⚠️امسال با توجه به شرایط سیاسی عراق و توطئه ضدانقلاب برای جلوگیری از اتحاد دو کشور بهمنظور ادامه حضور آمریکاییها در منطقه و نفوذ آنها، زائران باید به برخی نکات توجه داشته باشند تا علاوه بر جلوگیری از بروز اختلاف بین زائران ایرانی و عراقی، توطئه دشمنان اسلام را خنثی کنند که در این بخش از «دانستنیهای زائر» به آنها میپردازیم:
🔹 در مسیر زیارت اربعین به اعتقادات مذهبی و عربی عراقیها کاری نداشته باشید و به ایرانی و عراقی بودن تأکید نکنید.
🔸 محور غربی ـ عبری ـ عربی در حال تبلیغ بهمنظور ایجاد اختلاف در عراق و حتی خدشهدار کردن روابط آنها با ایران است؛ تا جایی که حتی به عراقیها القا میکنند ایرانیها کشور شما را تسخیر کردهاند. بر همین اساس، سعی کنید حضور در عراق را برای دفاع از حریم اهلبیت علیهمالسلام بدانید و توجه داشتید باشید عراقیها میزبان زائران اربعین هستند.
🔹 در موکب یا خانههای عراقیها به اهمیت همبستگی اشاره کنید. البته اصلاً وارد فاز سیاسی نشوید و اختلافات را مطرح نکنید.
🔸 مردم عراق را به ایران دعوت کنید و به آنها بگویید که در ایران هر وقت به زیارت امام رضا علیهالسلام رفتید، نائب الزیاره آنها خواهید بود.
🔹 برای جلوگیری از درگیری بههیچوجه به تصاویر، بنرها و موکبهای خاص و جریانهای انحرافی واکنش نشان ندهید. البته تصاویری از شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس به همراه داشته باشید و به لزوم اتحاد دو کشور به برکت خون این دو شهید تأکید کنید.
🔸 ممکن است در مسیر اربعین فرقههای انحرافی همچون کلبیها، صوفیها، یمانیها و صرخیها حضور داشته باشند. اصلاً با آنها وارد بحث نشوید و وقت خود را برای متقاعد کردن آنها نگذرانید.
🔹 اربعین توسط دنیای استکبار هرساله بایکوت میشود. شما سعی کنید راوی اربعین باشید و در فضای مجازی اتفاقات زیبای این مسیر را به نمایش بگذارید و از عراقیها قدردانی کنید.
🔸درباره مسائل داخلی و سیاسی عراق اظهارنظر نکنید حتی اگر خودشان تمایل به صحبت در این رابطه داشتند، شما سکوت کنید و بحث را ادامه ندهید.
🔹 روحیه وحدت و همبستگی را در مسیر اربعین تقویت کنید و سایر زائران کشورهای مختلف را هم به استفاده از فضای معنوی زیارت اربعین تشویق کنید.
🔸 ممکن است برخی از افراد با برنامه از پیش تعیین شده در موکبها مستقر شوند تا بین شما و عراقیها اختلاف ایجاد کنند و حتی به تخریب نیروهای مردمی عراق که برای حفاظت از زائران فعالیت میکنند، بپردازند. سعی کنید در صورت مشاهده رفتارهای اختلافانگیز، از فرد خاطی دوری کرده و به عراقیها تأکید کنید که شما با آنها موافق نیستید.
@besooyenour
👆🏻#نسخۀ_الکترونیک
📔از رضاخان تا انقلاب اسلامی
در بیانات آیتاللهالعظمی خامنهای
💢شرایط فرهنگی، اقتصادی و سیاسی زمان پهلوی اول و دوم را از زبان رهبر انقلاب اسلامی بشنوید.
🔸کتابی که توانایی شما را در «جهاد تبیین» بالا میبرد.
▫️تهیه شده در مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
@besooyenour
#سبکزندگی
🔴 #آسمان_عزّت_و_محبوبیت
💠 پذیرش #اشتباه یکی از راهکارهای پایداری بنیان خانواده است.
💠 شما میتوانید با گوش دادن به صحبتهای همسرتان او را #آرام کنید و با #پذیرفتن اشتباه خود و گفتن جمله ""ببخشید"" بار دیگر #عشق را به زندگیتان هدیه دهید.
💠 معنای پذیرش اشتباه این است که شما خواهان ادامه #رابطه_گرم با همسرتان هستید و برای حل مشکل، فرد #منطقی و بدون تعصب میباشید.
💠 علاوه بر اینکه پا گذاشتن روی هوای نفس و کوتاه آمدن، #سکوی پرشی به سمت آسمانِ #محبوبیت و عزّت است.
@besooyenour
📕 رمانِ اختصاصیِ #جنایت_خاموش
📖 قسمت ۲۳
با صدای جیغ آوا، سراسیمه به آشپزخانه پرید. تمام محتویات روی میز و ظروف به همراه رو میزی پخش زمین شده بودند. کودک گوشهی چپ میز ایستاده بود و در حالی که پبوسته جیغ میزد از یک پایش خون میچکید. الهام فریاد زد:
- من چه خاکی به سرم کنم از دست تو؟ چه کار کردی؟! همونجا سرجات وایسا تا بیام اینجا پر از خورد شیشهست تکون نخور!
و با سرعت چند قدم به هال برگشت و دمپاییهای روفرشیاش را به پا کرد و دوباره به آشپزخانه دوید. از لابه لای تکههای کوچک و بزرگ شکسته ظروف خودش را به آوا رساند و یک دستش را دور کمر او حلقه کرد و بلندش کرد و به سمت هال دوید و دخترک را روی صندلی رها کرد. بستهی پانسمان را که از صبح روی اپن مانده بود برداشت و به طرف آوا رفت و پای خونآلود او را در دست گرفت:
-آخ! ببین چه کار کردی با خودت! چه کار کنم از دست تو؟! این خونه زندگیه برای من درست کردی؟! رو میزی رو چرا از روی میز کشیدی؟! میخوای بفرستمت پیش بابات تا دیگه اینقدر عذابم ندی؟ آره؟
صدای گریهی کودک بلندتر شد.
الهام در حالی که دندانهایش را به هم میفشرد پانسمان را محکم کرد و دستش را بالا برد و در گوش طفل خواباند:
_ببر صدات رو نکبت! دیگه دارم جنون میگیرم از دستت.
و بعد نگاهی به سمت آشپزخانه کرد:
-ای خدا، نگاه خونه زندگیم! تو رو باید بفرستم پیش بابای بی مسئولیتت! مرتیکه یادش رفته بچهای هم داره،تمام مسئولیت دخترش رو انداخته گردن من و همهی زندگیش شده اون عفریته؛ حتی پیجشم خصوصی کرده که من نبینم، زنک شیطانِ خونه خراب کن!
ادامه دارد ⬅️
نویسنده✍ سفیرِ ستارهها
#⃣ #جهاد_تبیین
@besooyenour
❣️ #سلام_امام_زمانم❣️
💐هوایٺ..
ڪہ بہ #سرم ميزند 🤍°•
🌾ديگـردر هيچ هوايي نميٺوانم نفس بڪشم
عجب نفسگير اسٺ ،
هـواۍ_بـي_تــ🌷و ⛈.
🌷✧ خداوندا برساڹ حجّٺ حـق را ✧
اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج•°
༻♥️༺🌸༻♥️༺
عرض سلام و ارادت رفقای دوست داشتنی ما 🤚🌺
صبح زیباتون مترنم به عطر خوش زندگی🌿
@besooyenour
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
☀️بوینرگس میدهد هرصبح انگارے ڪهیار
☁️هر سحر از ڪوچهے دلتنگیام رد میشود
☀️هرڪه میخواند "فرج" را تا سرآیدانتظار
☁️شامل الطاف بیپایان ایزد میشود.
🌸⃟اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَج⃟🦋
#صبحتون_مهدوے 🌤
#التماس_دعاے_فرج 🤲
@besooyenour
#تربیتفرزند
🔸وقتی کودک حرف زشت میزنه، یا کار زشتی انجام میده؛ به جای تذکر دادن، در مورد یکی از کارهای خوبش صحبت کن!
مثلا: دیروز چه نقاشی قشنگی کشیدی؟
🔸چرا که بهترین راه مقابله با کارهای زشت،
نادیده گرفتن اونه!
@besooyenour