eitaa logo
بسوی ظهور
441 دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
16هزار ویدیو
120 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج هر کار خیری ک انجام میدهیم اگر بنیت سرعت بخشیدن امر فرج باشد،موجب خشنودی خداوند متعال و امام عصر قرار میگیرد ان شاءالله
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🍃 عید شما مبارک🥰💞 🌸🦋🌸🦋🌸🦋 ✨بسوی ظهور✨ 👇👇👇👇👇👇 @besooyzohur
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تحریم خوبه یا بد؟😉 🌸🦋🌸🦋🌸🦋 ✨بسوی ظهور✨ 👇👇👇👇👇👇 @besooyzohur
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امیرالمؤمنین فرمود اون خبری که هیچوقت بیات نمیشه اینه که من صاحب شما هستم،.... 🌸🦋🌸🦋🌸🦋 ✨بسوی ظهور✨ 👇👇👇👇👇👇 @besooyzohur
‌ او که در نمایش آغازینش، از «نهج‌البلاغه» خواند و برای ساده‌اندیشان، خطا آفرید، اینک در درون و برون، دست به‌سوی دشمنان حکمرانی علوی دراز کرده. در درون، اهل بغی و فساد را منصب بخشیده و یا به ایشان مجال داده. و در برون، معیشت و معنای مردمان مسلمان را به اراده‌ی یهود و نصارای عهدشکن، گره زده. ✍ دکتر مهدی جمشیدی 🌸🦋🌸🦋🌸🦋 ✨بسوی ظهور✨ 👇👇👇👇👇👇 @besooyzohur
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 ❇️✘ علی شوخ طبعه، بدرد خلافت نمی‌خوره! 🌸🦋🌸🦋🌸🦋 ✨بسوی ظهور✨ 👇👇👇👇👇👇 @besooyzohur
🔰 اگه از اعتکاف جاموندی.... بسم الله... تصویر بالا رو باز کن •حضرت آقا توصیه کردن که در این ایام البیض نماز جعفرطیار رو بخونید ...❤️ 🌱 این نماز چهار رکعت است که دو سلام دارد "دو تا دو رکعتی" • بدین صورت که در هر رکعت حمد و سوره می‌خواند، سپس پانزده مرتبه می‌گوید: سبحان الله و الحمدلله و لا اله الّا الله و الله اکبر و همین تسبیح را ده مرتبه در رکوع و همچنین ده مرتبه بعد از سر برداشتن از رکوع و هم چنین ده مرتبه در سجده اول و ده مرتبه بعد از سر برداشتن از آن و ده مرتبه در سجده دوم و ده مرتبه بعد از سر بلند نمودن تسبیحات را می‌گوید....🌱 ... پس در هر رکعتی "هفتاد و پنج مرتبه" و مجموع آن‌ها در تمام چهار رکعت سیصد تسبیح می‌شود...✨
اعـمـال قـبـل از خـواب 🥱 ⚜۱_وضو گرفتن ⚜۲_ :با قرائت «سه بار سوره توحید» ⚜۳_پیامبران را خود قرار دادن :با فرستادن یک بار« صلوات» ⚜۴_مومنان را از خود کنید:با گفتن یک بار ذکر« اللهم اغفر للمومنین و المومنات» ⚜۵_یک و یک به جا آورید:با گفتن «سُبْحاٰنَ اللّٰهِ وَ الْحَمْدُلِلّٰهِ وَ لٰااِلٰهَ اِلاَ اللّٰهُ وَ اللّٰهُ اَکبَرْ» ⚜۶_اقامه :با سه بار خواندن«یَفْعَلُ اللّهُ مٰا یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ وَ یَحْکُمُ ماٰ یُریدُ بِعِزَّتِهِ» 🌸🦋🌸🦋🌸🦋 ✨بسوی ظهور✨ 👇👇👇👇👇👇 @besooyzohur
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اندر احوالات کوچه های نجف همین الان 🙈😅 🌸🦋🌸🦋🌸🦋 ✨بسوی ظهور✨ 👇👇👇👇👇👇 @besooyzohur
17.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺عاشقان عید تان مبارکباد🌺 کمی شادی و خنده برلبان عزیزان چندمرتبه دیدنش خالی از لطف نیست😅😁 😂😂🍀🍀🌸🌸🌺🌺👏👏 🌸🦋🌸🦋🌸🦋 ✨بسوی ظهور✨ 👇👇👇👇👇👇 @besooyzohur
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این روزها بد نیست یادی کنیم از آتش زدن تفریحی نخلستان‌ها در عراق توسط ارتش آمریکا ! 🌸🦋🌸🦋🌸🦋 ✨بسوی ظهور✨ 👇👇👇👇👇👇 @besooyzohur
10.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ زیبای حروف مقدس (ع ل ی) ولادت آقا جانمون امیــرالمومنین و روز پدر مبااااااارک 👏🏻🤩💐 🌸🦋🌸🦋🌸🦋 ✨بسوی ظهور✨ 👇👇👇👇👇👇 @besooyzohur
حکایت و سونوشت طلبه‌ای که به لوسترهای حرم حضرت امیرالمؤمنین(عليه السلام) اعتراض داشت فاضل بزرگوار سیدجعفر مزارعى روایت کرده: یکى از طلبه‌هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود. روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) عرضه مى‌دارد: شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل‌هاى بى‌بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده‌اید، درحالى‌که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟! شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى‌بیند که آن حضرت به او مى‌فرماید: اگر مى‌خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى‌خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى، چون حلقه به در زدى و صاحب‌خانه در را باز کرد به او بگو: به آسمان رود و کار آفتاب کند. پس از این خواب، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى‌شود و عرضه مى‌دارد: زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است، شما مرا به هندوستان حواله مى‌دهید؟!! بار دیگر حضرت را خواب مى‌بیند که مى‌فرماید: سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع مى‌توانى استقامت ورزى اقامت کن، اگر نمى‌توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند)، پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب‌ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى‌رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى‌کنند تا خود را به هندوستان مى‌رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى‌گیرد، مردم از این که طلبه‌اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب مى‌کنند!!   وقتى به در خانه آن راجه مى‌رسد در مى‌زند، چون در را باز مى‌کنند، مى‌بیند شخصى از پله‌هاى عمارت به زیر آمد، طلبه وقتى با او روبرو مى‌شود مى‌گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند)، فوراً راجه پیش خدمت‌هایش را صدا مى‌زند و مى‌گوید: این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى‌اش وى را به حمام ببرید، و او را با لباس‌هاى فاخر و گران‌قیمت بپوشانید. مراسم به صورتى نیکو انجام مى‌گیرد، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى‌شود. فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجّار و علما وارد شدند، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند، از شخصى که کنار دستش بود، پرسید: چه خبر است؟ گفت: مجلس جشن عقد دختر صاحب‌خانه است. پیش خود گفت: وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است. هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد، همه به احترامش از جاى برخاستند، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست. نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى‌شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم، و همه مى‌دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى‌بندم، و شما اى عالمان دین، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید. چون صیغه جارى شد، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود، پرسید: شرح این داستان چیست؟ راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین(علیه السلام) شعرى بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود، به شعراى ایران مراجعه کردم، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى‌زد، پیش خود گفتم: حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین(علیه السلام) قرار نگرفته است، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایى‌ام را به او ببخشم، و دختر زیباتر خود را به عقد او درآورم. شما آمدید و مصراع دوم را گفتید، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟ راجه گفت: من گفته بودم: به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین(علیه السلام) است. راجه سجده شکر کرد و خواند: به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند. میلاد مولی‌الموحدین، یعسوب الدین، امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب علیه السلام، بر تمامی مسلمین جهان مبارک باد🌹 🌸🦋🌸🦋🌸🦋 ✨بسوی ظهور✨ 👇👇👇👇👇👇 @besooyzohur به عشق امیرمومنان علی(ع) به اشتراک بگذارید....🙏