eitaa logo
「 بھﺳﻮﻯﺷﻬﺎﺩﺗــْ🦋」
62 دنبال‌کننده
501 عکس
1هزار ویدیو
0 فایل
❁﷽❁ شھادت‌‌نوع‌مرگ‌را‌عوض‌می‌ڪند وقت‌مرگ‌را‌عوض‌نمی‌ڪند...! ازمرگ‌نترسید؛جوری‌درزندگۍ حرڪت‌کنیدڪه‌خداوندشھادت رانصیبتان‌ڪند‌و‌ازدنیاببرد! -#شھید‌جوادمحمدی🌱 جهت ارتباط:🔻 @GharibTus313
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر شهید: روز مادر بود... میدانستم آرمان یادش نمیرود... آمد توی خانه پیشم؛ گفت مامان چشمات رو ببند. گفتم چی کار داری؟ گفت حالا شما ببند. چشم هامو بستم. آروم خم شد و شروع کرد به بوسیدن دستم... گفتم: مادر نکن! دست هاشو باز کرد و یه انگشتر عقیق سرخ رو توی دستانم گذاشت و گفت: مبارکه! الانم اون انگشتر رو در دست دارم بعد رفت پایین پام که پاهام رو ببوسه اجازه نمیدادم میگفت: مگه نمیگن بهشت زیر پای مادرانه! دوست نداری من بهشت برم؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادرشون میگفت خیلی به بچه ها اهمیت میداد آرمان میگفت :مامان! این بچه ها آینده سازان کشورن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌رب‌القاسم 💔🥀 بخش پنجم از: خداوندا سر من عقل من لب من شامه ی من گوش من قلب من همه اعضا و جوارحم در همین امید به سر می‌برند یا ارحم الراحمین مرا بپذیر پاکیزه بپذیر آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوند جز دیدار تو را نمی خواهم بهشت من جوار توست یا الله. خداوندا ای عزیز من سالهاست از کاروانی به جا مانده ام و پیوسته کسانی را به سوی آن روان می کنم اما خود جا مانده ام. اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم پیوسته یاد آنها نام آنها در ذهنم بلکه در قلبم و در چشم با اشک و آه یاد شدند. عزیز من جسم من در حال علیل شدن است چگونه ممکن است کسی را که چهل سال بر درت ایستاده است نپذیری؟! خالق من محبوب من عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خود کنی مرا در فراق خود بسوزان و بمیران پایان بخش پنجم... ♥️
دوست شہید: توےاعتکاف‌یڪ‌آقایی‌بود‌کہ‌وزنش‌زیاد‌بود‌ و‌بنده‌خداچشم‌هاش‌هم‌خوب‌نمےدید. حتمابایدموقع‌راه رفتن‌یکےکمکش‌میڪرد. این‌بنده‌‌خدابلندشددید.کسی‌نیست‌کمکش‌کنه؛ داشت‌تنهامیرفت‌و‌همہ‌نشسته‌بودیم‌ داشتیم‌نگاه میکردیم. تنهاکسی‌که‌بلندشدودست‌این‌آقـاروگرفت، خود "بابک"بود. ⌝شَھیـدبـٰابڪ‌نـوࢪۍ🖤⌞
امشب‌گمان‌نکنم‌سمت‌کربلا‌برود حالش‌بد‌است‌مادرمان‌رو‌به‌قبله‌است...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مےبارم مثلِ آسمون براٺ . . ! مے کُشے منو با اشڪِ بـے صداٺ . . (:
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح ِ روزِ سھ‌شَنبہ‌ من...پاشدم بآ دو چِشم ِ خیس . . دیدم انگار توے این شہر . . هیشکے عین خیالِش نیست . . !
اللّٰھم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج