eitaa logo
بسوی ظهور🌱
148 دنبال‌کننده
985 عکس
1.2هزار ویدیو
6 فایل
فعالیتهای مجموعه بسوی ظهور از جمله جشنها،مراسمها ، هیئت،گروه سرود کودک و نوجوان در مناسبت‌های مختلف سال را میتوانید اینجا دنبال کنید علاوه بر اینها تو این کانال میخواهیم از فرمانده جانمون مهدی(عج) و انحرافات آخرالزمانی حرف بزنیم
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽🕊🌼 🌼🕊﷽ 💞 صوت زیبای تو آرامشِ جانَست بیا ✨ وَجه پُرنور تواز دیده نهانَست بیا 💔 دل عُشاق بِسوزد زغمِ دوریِ تو 🌼 قَدعالم ز فراقِ تو کمان است بیا 🌹🦋 🦋🌹 ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
یہ‌آقایۍهست‌خیلۍغریبہ من‌وتواگردرست‌بشیم‌مھدوے زندگۍڪنیم‌وراھ‌ورسم‌شھداروتو زندگیامون‌بہ‌ڪاربگیریم‌خیلۍزودمیاد. - بھشتۍومھدوےبشیم( :🌱 ♥️:)
بسوی ظهور🌱
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 #طوطی_و_تاول ❣قسمت بیست و هفت ✨شیخ با بال چفیه سفیدی که روی گردنش بود، شیشه عینکش را پاک
قسمت بیست و هشت 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ✨حساس شدم به حرف هایشان، مخصوصا که حرف از قیامت به میان آمده بود؛ تداعی کننده گفتگوی آن دو نفر که در تاریکی ترمینال رشت ایستاده بودند. 🍁پماد را از کوله ام درآوردم. گرفتم سمت شان. سید حامد نزدیکتر آمد. پماد را گرفت. پاهای من را که دید، آهی کشید و گفت: آقا، تو که شهید شدی. چجوری آمدی تا اینجا؟ شیخ که هنوز مشغول چای خوردن بود، لیوان را گذاشت زمین. جلوتر آمد. نگاه کرد به پایم و گفت: روز قیامت، مُهر را که به دهان زدند، این پاها شهادت می دهند. بعد گوشی اش را درآورد و گفت: اجازه است عکس بگیرم؟ روی کارتن جوری جابه جا شدم که نظم مورچه ها را به هم نریزم. به شیخ گفتم: الان هم شاهدند. اصلا اربعین برای این است که چشم و دهان و دست ساکت شوند تا پاها شهادت بدهند. هر دو به همدیگر نگاه کردند. بعد با تکان سر، حرف هایم را تایید کردند. گفتم: در اربعین پا معنی پیدا می کند، چون ایستادن و رفتن معنی پیدا می کند. دوباره شیخ و سید نگاه ردّ و بدل کردند به هم؛ انگار که دوباره حرف غریبی خورده بود به گوش هاشان. شیخ با چفیه صفحه و دوربین گوشی را پاک کرد، آمد زیر گوشم، به نجوا گفت: من از این پاها کمتر دیده ام. پاهای تو به طرز خاصی شهادت می دهند؛ انگار یقین دارند. من پای زخمی را انداختم روی آن یکی، گفتم: چشم یقین ساز است، برخلاف گوش که اغلب گمان آور است. برای همین شاهد اعتبار دارد، سامع نه. اشاره کردم عکسش را بگیرد. چلیک چلیک کرد، از زاویه های مختلف عکس گرفت و تشکر کرد. بعد گفت: می توانم از این عکس ها استفاده کنم؟ نمیدانم چرا دنگم گرفته بود همه چیز را نسبت بدهم به شهادت، گفتم: عکس، شهادت است. شیخ گفت: من هم به همین خاطر دوربین به دست شده ام. حامد رو کرد به من، گفت: اینها از خانواده شهادت اند؛ پدرشان در جنگ شهید شده. گفتم: پس عکاس شدنش بی حکمت نیست. حامد خودش را خاراند: حرف های غریبی می زنی، آقا. در همین هنگام، دو تا خانم مانتویی قدبلند که می خورد مادر و دختر باشند، آمدند سمت ما. مادر پنجاه سالی داشت با چهره بور رو کرد به سید حامد و گفت: آقا، ببخشید. برای ما سوالی پیش آمده. گفتیم از شما که روحانی شیعه هستید بپرسیم. مکثی کرد و آن چند لاخ موی افتاده روی پیشانی را داد زیر روسری. _ما نذر کردیم هر سال بره ای بکشیم، بین فقرا تقسیم کنیم. می توانیم پولش را بدهیم به این موکب ها خرج کنند؟ ادامه دارد... 🌼السلام علیک یا اباعبدالله✋ 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 ﷻ ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 اللهم‌صلی‌وسلم‌علی‌محمدوآل‌محمد بعدد‌مااحاط‌به‌علمک‌وعجل‌فرجهم 🔖 کوتاه 🔖 🎥 🔅راه‌حل طلایی برای ترک عادت گناه 🔰 ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مکالمه جالب و شنیدنی با نوجوانان دهه هشتادی که معتقد بودند تمام بدبختی‌های ایران از سال ۵۷ شروع شده ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
🖼 یار ایرانی پیامبر که بود؟ ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
📌 عطش ظهور... 🔸 چقدر این نام برازندهٔ توست؛ سلمان... سالم و در امان… در امان از تیرهای تعصب که پیکر حق را هزارپاره می‌کنند. در جست‌وجوی حق بودی. کفش آهنین به پا کردی تا بیابی حقیقت را… گرچه در ثریا باشد. سال‌ها رنجِ جست‌و‌جو، برفی سفید بر روی موهایت نشاند. اما مگر عطشِ یافتن حقیقت لحظه‌ای در دلت آرام می‌گرفت؟ نخواستی دلت را گره بزنی به مال و مقام و قدرت... ارزش دلت را خوب شناختی که جز حقیقت، دل به دیگری نسپردی. 🔹 حالا پس از قرن‌ها، این منم و راه تو که چراغی باشد برای ادامه مسیرم. تو پس از رنج بسیار، دلت کنار نبیّ خدا آرام گرفت. آیا عطش مرا هم چشمهٔ ظهور فرو می‌نشاند؟ انگار نجوای تو را از پس قرن‌ها می‌شنوم: اگر عطش داری، پس کفش آهنینت کجاست؟ 📝 : ویژه سالروز بزرگداشت سلمان فارسی ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀سخنان مارتا بیسمان ( نماینده پارلمان اتریش) و متخصص محیط زیست با سر کردن روسری جلوی اعضای پارلمان را بشنوید سخنانی که با اعتراض مواجه می شود ولی او از حجاب زنان مسلمان می گوید ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
حواسمان باشد… ﺑﺎ "ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ! ﺑﺎ "ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ! ﺑﺎ "ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ! با "ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ! با "ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود "ﺩﻝ" ﺷﮑﺴﺖ! با "ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ! با "ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑُﺮﺩ! ﺑﺎ "ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ! ﺑﺎ "ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود "جدایی" انداخت! ﺑﺎ "ﺯباﻥ"       ﻣﯿﺸود "آشتی" داد! با "زبان"       میشود آتش زد! با "زبان"       میشود آتش فتنه را خاموش کرد!... حواسمان به زبانمان باشد... ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀درخواست شهید سجاد مرادی 🌱چقدر با متانت میگوید : هر کس می‌تواند برای ما یک روز نماز قضا بخواند انشاالله اگر بتوانم اونطرف جبران میکنم .. 🔸ما هر چه کنیم نمی توانیم ایثار شما را جبران کنیم نماز که زحمتی ندارد... پدر شهید مرادی در رابطه با زمان شهادت فرزندش گفت: مأموریت‌های سوریه 45 روزه بود اما سجاد به ما گفت 24 روزه می‌روم و بر می‌گردم، باعث تعجب بود که با وجود مأموریت 45 روزه تأکید زیادی بر 24 روز داشت از روزی که رفت دقیقاً 24 روز بعد خبر شهادتش را آوردند. ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖 🎥 🔅لازم نیست کار خاصی در اربعین انجام بدی! 🔺همین «حضور در این راهپیمایی» بزرگترین کار برای امام زمانه! 🔰 ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🗣آهای غربی ها و غرب پرست ها ✌️همچین آدم هایی رو نه میتونید تربیت کنید نه میتونید درک کنید 👊اینا رو عباس ابن علی تربیت کرده که تو اوج تشنگی وقتی به آب رسید بخاطر بچه های امام حسین لب به آب نزد 🥺پ.ن: آفتاب خوردن موکب داران برای سایه درست کردن بالاسر زواری که سر سفره نشستند ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تصاویری از عشق و ارادت عراقی‌های مهمان نواز از زائران اربعین حسینی 1446 منطقه الفاو عراق ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
🌟ستاره ها چیدنی نیستند 📔💫کتاب ستاره ها چیدنی نیستند برگرفته از پیرامون ماجراهای پر فراز و نشیب یک دختر آمریکایی، به قلم محمد علی حبیب‌اللهیان است. 🔸️این رمان بلند، پیرامون سبک زندگی بانوان و با محوریت موضوع حجاب و با نگاهی فرادینی و فراملیتی است و شخصیت‌های مشهور، فعال و جنجالی زیادی در آن حضور دارند!شخصیت و قهرمان اصلی داستان، دختری آمریکایی است که طی ماجراهایی با مرکز اسلامی نیویورک آشنا شده و در جلسات متعدد این مرکز، تمام افکار و آراء پیشین خود را به چالش می‌کشد. این دختر آمریکایی به سبب این اتفاق با دو نگاه و دو مدل سبک زندگی در مورد زنان آشنا می‌شود و همین آشنایی، منشا اتفاقاتی مهم در زندگی او و دوست نزدیکش خواهد شد. دو نگاهی که حداقل در 14 مساله، 180 درجه با یکدیگر اختلاف اساسی دارند و این قهرمان داستان است که باید در این میان، تصمیمی بزرگ بگیرد ... تصمیمی که مخاطرات زیادی برایش به همراه خواهد داشت. ـ کتاب «ستاره‌ها چیدنی نیستند» تلاش دارد مقوله را از دو منظر مورد بررسی قرار دهد؛ اینکه آیا حجاب، آزادی را از زنان می‌گیرد یا به آنها عزت بیشتری می‌بخشد، دو پرسش اساسی است که در این کتاب مطرح می‌شود. در کنار این، نویسنده کوشیده با نگاهی تاریخی به این مسئله و همچنین چرایی وجود نگاه سیاه و فرودستانه به زنان در طول تاریخ، بسیاری از پرسش‌های ذهن مخاطب خود را پاسخ دهد. ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
عنقریب است ڪه گویند به یڪ صبح سپید شیعیان خسته نباشید ڪه ارباب رسید... دگر اندوه تمام است شما خوش باشید روح عالم به نفسهاے گل ســرخ دمید . ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
خودرادرحصارعادت‌پیچیده‌ایم و نبودنت‌ رابه‌تماشانشسته‌ایم! درحالی‌که‌همچنان‌در دعای‌عهد‌ زمزمه‌می‌کنیم:-وَبَیْعَةً‌لَه‌فی‌عُنُقی- گفتم‌بیعت.." یادامام‌حسین‌افتادم... یادڪوفیان‌وامامی‌که‌ تنھا ماند" وما ... 🌤 ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
بسوی ظهور🌱
❣قسمت بیست و هشت 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 #طوطی_و_تاول ✨حساس شدم به حرف هایشان، مخصوصا که حرف از قیامت به میان آم
❣قسمت بیست و نه 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ✨حامد که مشغول تاول پاهایش بود، نگاهی کرد به من و شیخ. _نه خانم، نمی شود. 🍁خانم چند قدمی جلوتر رفت و ایستاد جلوی حامد: چرا نمی شود؟ حامد گفت: شما برای فقرا نذر کردید، نه برای زائران. من خواستم بگویم که زائران همه فقیران هستند؛ طبق آیه انتم الفقراء الی... فکر کردم شاید بربخورد به سی. نگفتم. خانم پرسشگرانه برگشت نگاه کرد به شیخ، مثلا او راهی پیدا کند، بعد نجوا کرد: به نیت مسیح، هر سال به فقرای ارمنی نذری می دادم. امسال خواستم اینجا.... آخر چه اشکالی دارد؟ دختر بالِ خاک آلود مانتوی بلندش را تکاند. کوله چرخ دار مادرش را کشید، چسباند به پایش. خنده ای دواند توی چشم ها و ابروهای اُخرایی اش(رنگ زرد مایل به قهوه ای). _آقا، مادرم امسال می خواهد نذرش را اینجا بدهد برای حضرت مسیح. برایش راهی پیدا کنید. بالاخره شما آخوند هستید. حامد با تعجب پرسید: چی؟ برای حضرت مسیح؟ حدس می زدم سید حامد چنین سوالی بپرسد. دختر با انگشتان ظریفش ضرب گرفته بود روی دسته کوله، تعجب او را که دید لبخندی زد و گفت: نذر کردن اشکالی دارد برای عیسا مسیح؟ حامد بلند شد و عبایش را مرتب کرد، نشست. _شمامسیحی هستید؟ من گفتم: اتفاقا خوب هم هست، آدم برای کلمه خدا نذر کند. دختر اوکی ای گفت و تکرار کرد: بله. مسیح کلمه بود. برای مادرم این مشکل پیش آمد، گفتم بیایم پیش شما. حامد گفت: ما آخوند شیعه هستیم. دختر گفت: ما می دانیم. ولی مسائل مربوط به انسان و خدا که اغلب مشترک بوده و معمولا آخوندها مشکلات مومنان را حل می کنند. من به حامد و شیخ گذرا نگاهی انداختم. _مسیح پیامبر ما هم است. مسائل پیروانش، مسائل ما هم می تواند باشد. شیخ ابرو خماند؛ ظاهرا خوش نداشت این حرف ها را از یک شیعه بشنود. سیدحامد هم سر تکان داد، گفت: نه خانم. خدای ادیان با هم فرق می کنند. من را نشان داد. _این آقا نظر خودش را می گوید. ربطی ندارد به اسلام. حرف های من باعث شد دختر چند قدمی بیاید سمت من. پای چاک خورده من را که دید، آخی کرد؛ انگار که مریم مجدلیّه(پیرو حضرت مسیح که شاهد مصلوب شدن و رستاخیز حضرت مسیح است) بدن زخمی مسیح را دیده باشد. با صدای بلند گفت: مامان. زخم. بالاخره مومن مسیح در هر شرایطی باشد بار زخم مسیح را به دوش می کشد و زخم، به هیجان اش می آورد. سوال و نذر و فقرا فراموش شد. مادر و دختر هر دو زُل زدند به من و گفتند: توی همین مسیر اینجوری شُدید؟ برای ما هم دعا کنید. ادامه دارد... 🌼السلام علیک یا اباعبدالله✋ 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
میگفتـــــ: همیشه عکس یک شهید تو اتاقتون ، داشته باشید... ,🌱 ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منم دوست دارم اینجوری غرق خدمت به زوار اربعین ابا عبدالله(ع)بشم😭😍 ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan