eitaa logo
بسوی ظهور🌱
161 دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
7 فایل
فعالیتهای مجموعه بسوی ظهور از جمله جشنها،مراسمها ، هیئت،گروه سرود کودک و نوجوان در مناسبت‌های مختلف سال را میتوانید اینجا دنبال کنید علاوه بر اینها تو این کانال میخواهیم از فرمانده جانمون مهدی(عج) و انحرافات آخرالزمانی حرف بزنیم
مشاهده در ایتا
دانلود
بسوی ظهور🌱
❣قسمت چهل و یک 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 #طوطی_و_تاول ✨من هم که از عربی فقط همین چند کلمه: نعم، لا، انت، هذا، اخی،
❣قسمت چهل و دو 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ✨مرد با چفیه سیاهی عرق پیشانی اش را گرفت: آخر دیشب جایی بودیم اذیت شدیم. شام به ما آب مرغ دادند با نان خشک. شب هم تا صبح خوابم نبرد از گرما و کک. 🍁بعد گفت: خدا خیرشان بدهد، مردم با محبتی بودند ولی امکانات شان ضعیف بود، اذیت شدیم. به نظرم آدم نباید با امکانات ضعیف مهمام ببرد به خانه اش. دوباره ماشین را برانداز کرد: صبح که می خواستیم بیاییم یک سگ زرد حمله کرد به ما. فرار کردیم. کم مانده بود ما را هلاک کند، خدا رحم کرد. سگ به اندازه یک فیل بود. توی تلویزیون دیدید فیل های جوان را؟ من که در عمرم سگی به این بزرگی ندیده بودم. شیخ ناصر خندید: من تضمین نمی دهم صاحب این ماشین بهت کباب دنده یا بریانی بدهد. سید حامد قهقهه زد. کوله اش را که خیلی هم سنگین بود، من گرفتم. گفتم: بیا بالا. خیلی گیر نده به مدل و پلاک ماشین. روزی هر کسی پیش خدا مقدر است. اگر آب مرغ هم گیرت نیامد پایش پیدا می شود. شیخ هم گفت: سگ های این مسیر آرام هستند. حتما آن سگ زرد در تو چیزی دیده. مرد بدون اینکه به روی خودش بیاورد، دوری زد و این ور و آن ور ماشین را نگاه کرد. به شیخ ناصر گفت: خیلی احتیاط کنید. داعشی همچنان هست اینجا. پارسال چند نفر از هم شهری های ما را در بغداد دعوت کردند بردند خانه شان. فقط یکی از آنها فرار کرده بود، این بعثی ها هنوز دل شان پر است از ما ایرانی ها. آن سگ زرد را می گفتند مال یکی از بعثی هاست که از ارتش آمریکا خریده. بعد کیفش را از دست من گرفت و انداخت کولش. گفت: من اطمینان نمی کنم. من می روم در موکب می خوابم. سرش را انداخت پایین و دور شد از ما. به سگ زرد آمریکایی فکر کردم؛ترامپ آمد جلوی چشمم. حامد صدایش زد: نترس بابا، نمی کشند تو را. آدم های خوبی هستند اینها. مرد نچ نچی کرد و گفت: من اعتماد نمی کنم. کسی که آن سگ زرد را دیده باشد دیگر به کسی اعتماد نمی کند. حامد پشت دستش را زد به صندلی چرم ماشین و گفت: ببین، ماشین شان هم خیلی خوب است. ولی مرد چاق هیچ توجهی نکرد. حامد دوباره گفت: من یقین می کنم شب بهت کباب برگ بدهند. بعد خندید و گفت: زیر چیلر می خوابی، کاملا سرد می شوی. مرد چاق کوله اش را کشید به دوش، برگشت به حامد گفت: برو خودت را مسخره کن. رفت. چند دقیقه همه ساکت شدیم. شیخ ناصر گوشی اش را باز کرد. من دیدم دارد استخاره می گیرد با قرآن گوشی اش. خواستم چیزی بگویم که عبا و قبای خود را جمع کرد و بی مقدمه گفت: من هم نمی آیم. جلدی پیاده شد. بعد کوله اش را کشید پایین. به حامد هم تشر زد که برود پایین. حامد هم بدون اینکه حرفی بزند پیاده شد. گفتم: چرا؟ از من هم خواست پیاده شوم. بعد گفت: شاید آدم خوبی باشند. امیدوارم همین طوری باشند، ولی من مشکوکم. بوی خوبی حس نمی کنم. گوشی اش را نشانم داد: من استخاره کردم. خوب نیامد. اصلا بد آمد برای من. حامد با ناراحتی گفت: آخر نمی شود که با استخاره، خوب و بد آدم ها را تشخیص داد. من که فکر می کنم خیلی هم آدم های خوبی باشند. ادامه دارد... 🌼السلام علیک یا اباعبدالله✋ 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
بسوی ظهور🌱
❣قسمت چهل و دو 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 #طوطی_و_تاول ✨مرد با چفیه سیاهی عرق پیشانی اش را گرفت: آخر دیشب جایی بودی
❣قسمت چهل و سه 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ✨شیخ ناصر عبایش را باز کرد، انداخت به دوشش و ابرو بالا انداخت. با حالت انکار گفت: تو از کجا فهمیدی که حتما آدم های خوبی هستند؟ دیدی چی گفت؟ سگ زردی که دیده بود به اندازه فیل بوده. هنوز بعثی ها و آمریکایی ها و داعشی ها در کمین ما هستند. 🍁من گفتم: شیخ، سخت نگیر. سید حامد گفت: از بوی شان! بوی خوبی می دهند. شیخ خندید. من بو کشیدم. عطر لطیف و ملایمی مثل عطر نرگس و یاس پیچید در مشامم. حامد گفت: دشمن اهل بیت چنین بویی نمی دهد. بعد گفت: کدام آیه آمد؟ شیخ به من گفت: شما تنها می روید؟ خطرناک است. من به عنوان یک دوست و هم وطن به شما توصیه می کنم نروید. من با لبخند گفتم: خطر هم جزء سفر اربعین است؛ به قول شما سفر تنهایان. بعد اضافه کردم: شیخ، سفر تنهایان اگر خطر و مخاطره نباشد دیگر سفر نیست. آنها که راه افتادند، برادر بزرگتر بدو بدو آمد، با ایما و اشاره پرسید که چرا پیاده شده اند؟ آنها بهانه آوردند. راهشان را کشیدند و رفتند. چند قدمی دور نشده بودند که مرد عرب خودش را رساند به آنها و گفت: آقا... آقا... توقف. وقتی رسید، گفت: شما... انت... ضیوف الامام... مهمان امام. حامد که از اول هم نمی خواست پیاده شود، شل شد که برگردد. شیخ قبول نکرد. زیر لب گفت: من اعتماد نمی کنم به مردم عراق، وقتی بین شان سگ زردی هم به اندازه فیل دیده باشند. من برای اینکه تحریکش کنم، سرم را بیرون آوردم و به شیخ گفتم: حاج آقا، مسافر قیامت که شک نمی کند. دوباره نفس عمیق کشیدم تا از عطر نرگسی که پراکنده بود در فضای ماشین بیشتر لذت ببرم. بعد گفتم: سید حامد راست می گفت. این ها عطر خوشی دارند. حس نمی کنی؟ گفت: نه. مگر هشت سال جنگ یادتان رفته؟ اینها پدر من را شهید کردند. هنوز هم نمی دانیم استخوان هایش کجاست. به مادرم قول داده ام نروم به خانه شان، مگر اینکه یقین کنم در جنگ شرکت نکرده اند. تندی از ما فاصله گرفت. من خواستم بهش بگویم که تو هم استعداد اشمام عطر خاص را نداری، ترسیدم ناراحت بشود شیخ کینه جو. سید با عربی دست و پا شکسته به آنها گفت: پدرش در هشت سال جنگ در عراق مفقود شده. او می ترسد؛ از صدام، از داعش، از آمریکایی ها. برادر کوچک که کمی بیشتر فارسی بلد بود اوفّی کرد. زد به پشت دستش. گفت: صدام... صدام... خدا لعنت کند... زندگی مسلمان ها فنا شد. از پاکت سیگار وینستونش یک نخ بیرون کشید، گذاشت روی لبش. هر چه فندک زد، نتوانست روشنش کند. فندکش را تکان داد. باز هم افاقه نکرد. از من آتش خواست، نداشتم. دوباره لعنت فرستاد به صدام. رفت از موکب کناری آتش بگیرد. من هم مردّد بودم بین ماندن و پیاده شدن، که ناگهان زدند به شیشه، برگشتم دیدم آنجلا است، لبخند می زند. شوکه شدم؛ اول فکر کردم رویا می بینم. شیشه را آوردم پایین. یک ورق قرص چرک خشک کن گرفت سمت من و گفت: آقا، این آنتی بیوتیک را بخورید. هر هشت ساعت یکی. الان توی راه دیدم گرفتم، برگشتم. گفتم شما با آن زخم ها شاید نتوانید بروید دنبال داروها. بی اختیار قرص را گرفتم و تشکر کردم. گفت: دوست هایتان چی شدند؟ چرا نیستند؟ _رفتند. _کجا؟ _دوست من نبودند. زائر بودند. جدا شدند رفتند. لبخندی زد: من هم فهمیدم که تنها هستی وگرنه برایت این قرص ها را نمی گرفتم. خواستم چیزی درباره مسیحیت و اینکه چرا آمده به پیاده روی بپرسم که حرف شیخ ناصر پرید روی زبانم: این سفر تنهایان است. گفت: یا مسیح، چه جمله ای؛ سفر تنهایان است. _بله، به نظرم هیچ کس به اندازه حضرت مسیح طعم تنهایی را نچشیده باشد. _خوش به حالت که تنها هستی. مادرم و چند خانم دیگر من را از اول سفر رها نمی کنند؛ سایه به سایه دنبالم می کنند. من می خواستم تنهای تنها باشم، ولی مادرم راضی نشد. _بالاخره هر مسیحی باید تعدای حواری داشته باشد. لبخند زد: نه، من اعتقاد ندارم به حواری؛ مسیح را یهودا لو داد که حواری اش بود. یکی از قرص هایی را که آنجلّا به من داده بود درآوردم و بالا انداختم، از بطری که در کوله داشتم قلپّی آب خوردم. بعد گفتم: من خیلی ممنونم ازشما خانم صدیق. واقعا شما خودتان استعداد حواری شدن را دارید. لبخند زد و گفت: مسیح می گفت همسایه ات را به اندازه خودت دوست داشته باش. لبخندی زدم و گفتم: اگر انسان ها فقط به همین یک آموزه عمل می کردند، دنیا گلستان می شد. ادامه دارد... 🌼السلام علیک یا اباعبدالله✋ 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
[🤍✨] "پاسخ سوالاتی راجع به شهیده فائزه رحیمی توسط دوست شهــیده:)"
17.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما فقط امام زمان رو واسه شب کنکور 📑می‌خوایم ما امام زمان رو واسه وقتی که داره آبرومون🗣 میره می‌خوایم ولی این رسمش نیست!
🌍رفت گواهی تولد نوزادان دو قلوش رو بگیره ۴ روزشون بود ولی وقتی برگشت، دو قلوها و مادر و مادربزرگشون توسط صهیونیست‌ها شهید شدند😔 بین روزمرگی هامون نباید فلسطین رو یادمون بره...
🔹 می‌دونستید دانشمند شهید محسن فخری زاده، کربلا نرفته بود؟! ◇‌ ایشون خیلی دوست داشتن کربلا برن، ولی بخاطر محدودیت‌های امنیتی که داشت نمی‌تونست از کشور خارج بشه و کربلا و مکه نرفته بود. ◇ یک بار به حاج قاسم گفته بود امکانش هست، اینقدر تو عراق نفوذ داری، من تا حالا حرم امام حسین(ع) نرفتم یه بار برم و بیام.. ◇ حاج قاسم بهش گفته بود: محال نیست، اما من موافق نیستم. ◇‌ چون اگر من شهيد بشم جایگزین دارم، ولی تو معادل نداری، هیچ کسی نیست که جاتو پر کنه !!!!! ◇ روایت حاج حسین کاجی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌براندازا میگن بخاطر آب و غذای مجانی میرن کربلا 🔹‌باشه اصلا شما راست میگید اما یه عده که دارن اینجوری خدمت می‌کنن و اون آب و غذای مجانی رو به میلیون ها نفر میدن چه انگیزه ای دارن؟! 🔹‌شماها حاضرید یک روز ازکسی که هیچ شناختی ازش ندارید، نه هموطنه نه حتی هم زبونه، پذیرایی و خرج کنید؟! ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👗پوشیدن لباس شبیه کفار چه حکمی داره❓ 👔پوشیدن لباس‌هایی که نوشته‌های انگلیسی دارن، گناهه❓ ⭕️ نکته: در جزئیات این مسئله ممکنه بین تشخیص مراجع و تشخیص مکلفین تفاوت‌نظرهایی باشه، حتماً به رساله مرجعتون یه سری بزنین. ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 اقتصاد خوان‌های اقتصاد ندان عمل پیرزنی که برای هزینه‌های موکبش خونه‌ش رو می‌فروشه، یا عمل بزرگ عشیره‌ای که سینی خرما رو روی سرش می‌ذاره و در مسیر مشایه با خاکساری تمام جلوی زائر امام حسین(علیه‌السلام) زانو می‌زنه، یا وایستادن یک نفر بالای سر زائری که زیر آفتاب خوابیده تا سایه‌بان بشه در مسیر آفتاب تا اون زائر خواب بتونه راحت‌تر بخوابه، و ... ❓این‌ها رو با مبانی کدوم مکتب اقتصادی غرب و نظام سرمایه‌داری، که تماما بر مبنای انتفاع بیش‌تر فردی از منافع مادی پایه‌گذاری شده، می‌تونی تحلیل کنی؟! اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه ای که مورد عنایت حضرت زهرا بود🌱 حقیقتا خیلی قشنگ بود حیفه نشر ندیم. . ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴یار غربی اربعین ؛ زنی که عشق او را به زیر پای اربعینیان کشاند از فرانسه آمد منازل عرفانی خود را طی کرد و در منزل کربلا زیر پای کاروانیان اربعین دفن شد می‌بینی انسان اگر در تکاپو باشد به منزلگاه دوست می‌رسد ◀️ماری پیر والکمن در خانه‌ی مسیحی به دنیا امد شیعه شد عاشق شد مریم شد و در کاشانه‌ی امام حسین دفن شد راه اربعین را که بروی در عمود ۱۷۲ نشانی از قبر او می‌یابی عجیب است ما حسرت یکبار رفتن داریم و او از تاریکی‌های غرب می‌اید و در جوار امام صاحبخانه میشود نمیدانم چرا ؟ ولی مرا یاد آسیه انداخت ؛ در خانه کفار اسیه وار مبارزه کرد و مثل اسیه که همسایه خدا شد او هم همسایه خون خدا شد. ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥یکی از بهترین صحنه‌های امسال توسط خادم حرم مطهر حضرت سیدالشهدا(علیه‌السلام) خلق شد. ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
12.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانم هاے و محجبه حتما ببینید …(: اگه طبق روایت نماز شب باعث درخشش خانه شما در نزد اهل آسمان میشه پس حجاب شما در این شلوغ بازار بی حجابی چه اجری داره …! ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
📚حکایات یکی از مداحان تعریف میکرد چای ریز مسجدمون فوت کرد ، سر مزارش رفتم گفتم یه عمر نوکری کردی برای ارباب بی کفن حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ...، بیا بهم بگو ارباب برات چه کرد ...! ایشان میگفت دو سه شب از فوتش گذشته بود خوابش رو دیدم گفتم مشت علی چه خبر؟ گفت الحمدلله جام خوبه ارباب این باغ و قصر رو بهم داده دیدم عجب جای قشنگی بهش دادن. گفتم بگو چی شد؟ چی دیدی ؟ گفت شب اول قبرم امام حسین علیه السلام آمد بالای سرم ، صدا زد آقا مشهدی علی خوش آمدی .. مشهدی علی توی کل عمرت ۱۲ هزار و ۴۲۷ تا برای ما چایی ریختی ... این عطیه و هدیه ما رو فعلا بگیر تا روز قیامت جبران کنیم ... میگفت دیدم مشت علی گریه کرد . گفتم دیگه چرا گریه میکنی ؟ گفت : اگه میدونستم ارباب این قدر دقیق حساب نوکری من رو داره برای هر نفر شخصا" هم چایی میریختم ، هم چایی میبردم ... عزیزانم : نوکری خود را دست کم نگیرید... چیزی در این دستگاه کم و زیاد نمیشود... و هر کاری ولو کوچک برای حضرت زهرا سلام الله علیه و ذریه مطهرش انجام دهیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگر حسین شناس تر از زینب(س)وجود دارد؟ بالای سرش که رسید حسینِ(ع)خود را نشناخت عجیب و غریب تو را کشتند...💔 ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
گفتم: اگر‌ در کربلا بودم تا پای جان برای حسین(ع)تلاش می‌کردم گفت: یک حسین زنده داریم نامش مهدی(عج)است برایش چه کرده ای؟ سکوت کردم... ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
💠 نحوۀ جبران غیبت ♻️ سوال: اگر در مورد شخصی غیبت کرده باشیم، آیا می توان با اهدا ثواب اعمال مستحبی و واجب، گناه آن را جبران کنیم؟ ✍🏻 پاسخ: ⬅️ اهداء ثواب اعمال کافی نیست، بلکه ‌‌اگر‌‌ زنده است و طلب حلالیت از او ممکن هست و مفسده ندارد، بايد از او حلالیت بطلبید و اگر در قيد حيات نيست يا طلب حلالیت از او امکان ندارد، برايش استغفار کنید. -------------- 🔺 سایت آیت الله خامنه ای/ کانال فقه و احکام 📎 📎
❣ 🔅 السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا اَلْإِمَامُ اَلْوَحیدُ و القَائِمُ الرَّشیدُ... 🌱سلام بر تو ای یگانه‌ی روزگار و ای تنهاترینِ عالم؛ سلام بر تو و بر روزی که برای هدایت و محبّت قیام خواهی کرد! 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قدرت امام زمان ♡ همه چی به دستان اوست√✩ [استاد رائفی پور] ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
بسوی ظهور🌱
❣قسمت چهل و سه 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 #طوطی_و_تاول ✨شیخ ناصر عبایش را باز کرد، انداخت به دوشش و ابرو بالا انداخ
❣قسمت چهل و چهار 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ✨همچنین خواستم تذکری بدهم نسبت به چنگال آمریکا که عنوان مسیحی را به یدک می کشند، گفتم صلاح نیست با یادآوری آدمی مثل ترامپ، کامش را تلخ کنم در این سفر، چون خود ترامپ یک یهودای احمق است نسبت به دین مسیح. 🍁بعد پمادی از کیفش درآورد: این پماد سوختگی را هم برای آن آقا گرفته بودم. شاید به درد شما بخورد. از او تشکر کردم. خواستم سوال حامد را جوری بپرسم که ناراحت نشود، که گفت: مادرم منتظرم است. نگران می شود. فقط قرص ها را به موقع بخورید. سریع خداحافظی کرد، رفت. صدایش کردم. با نگرانی برگشت و گفت: با من بودید؟ گفتم: خانم صدیق، می خواستم بگویم که یکی از معانی کلمه، زخم است. با تعجب گفت: چه جالب، نمی دانستم. بعد با خنده گفت: یعنی تو مسیح هستی؟ گفتم: دوست داشتم، ولی استعدادش را ندارم. دست تکان داد و گفت: از کجا معلوم؟ شاید باشی. با سرعت رفت. دوباره به نسخه اش نگاه کردم، اسمش را خواندم و آدرسش را مرور کردم. هوا می رفت که تاریک شود. موکب دارها، مداحی ها را قطع کردند و به جایش فایل های قرآنی پخش کردند؛ بیشتر با صدای عبدالباسط و شحات انور تا زائران را آماده کنند برای نماز جماعت. من تنهایی در ماشین نشسته بودم؛ گاهی به زخم پاهایم نگاه می کردم. گاه به این سفر فکر می کردم که از اول یک اتفاق غریب بود برایم. گاه به مهربانی های آنجلا فکر می کردم؛ بعد از پانسمانش درد پایم کم شده بود. گاهی هم ذهنم می رفت به طوطی هندی که در حرم امام ناگهان افتاده و مرده. از خودم پرسیدم: چرا طوطی باید آنجا مرده باشد؟ ادامه دارد... 🌼السلام علیک یا اباعبدالله✋ 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بازی اندرویدی سدنا 🏆🎖 مرکز تخصصی نماز در راستای اهداف خود در ترویج نماز در کنار فعالیت علمی ترویجی در قالب آموزش، تبلیغ، پژوهش و فعالیت های رسانه ای، یک تفننی با توجه به فضای طراحی کرده است. این بازی کاملا ایرانی🇮🇷 است که با توجه به طراحی های داخل برنامه با سبک ایرانی اسلامی است که همه اعضای خانواده می توانند بازی کنند و آسیب های سایر بازی های اندرویدی را ندارد. 👈 این بازی را نصب کنید و به دیگران هم معرفی کنید. از کافه بازار دانلود کنید 👇👇👇👇👇 https://cafebazaar.ir/app/com.BenisiMediaDeveloper.Sedna
46.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 قانون جذب به زبان ساده 🔹قانون جذب می‌گوید هر آنچه به آن فکر کنید و تجسم کنید، در نهایت به دست خواهید آورد. این باور حتی به شکرگزاری بابت چیزهایی که هنوز ندارید، توسعه یافته و با مفاهیم دینی مانند آیات قرآن تطبیق داده می‌شود؛ ولی هیچ مستند دینی یا علمی معتبری برای اثبات این قانون وجود ندارد و بیشتر به شبه‌علم و خرافات شباهت دارد. 🎙استاد عرب از انحرافات آخرالزمان ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ بزرگ شده هلند با دیدن قتلگاه امام علیه السلام، جان داد [ از هلند تا کربلا....... ] 🔹️ جوانی که سال قبل در روز عاشورا در حرم امام حسین علیه‌السلام فوت کرد، بدون هیچ‌گونه مریضی ◇ جوان مرفهی از خانواده‌ای غیرمذهبی، که توسط پدر و مادرش به هلند فرستاده شده بود، برای ادامه تحصیل و زندگی، اما به یکباره برمیگردد. ◇ همه زرق و‌برق و خوشی و ثروت را رها می‌کند و می‌گوید که می‌خواهد سرباز امام زمان علیه السلام شود،و خانواده‌اش اصلا متوجه حرف او نمی شوند 🔸️او وارد حوزه علمیه میشود و محرم سال قبل برای اولین بار درعمرش می‌خواهد به کربلا برود ◇ به مادرش می گوید: مگر میشود کربلا رفت و قتلگاه را دید و زنده برگشت ◇ با دوستش دو‌نفری به عراق می آیند، دوستش می‌گوید مستقیم کربلا بریم، ◇ اومیگوید:"اگرکربلا بریم،من دیگر نجف رانمی‌بینم،اما تا ابدکنار امیرالمومنین علیه السلام خواهم بود. 🔻 را ندید و در همان امام حسین علیه‌السلام تمام کرد. ◇ با اینکه عتبه علیه السلام، سه جا برای قبر در به آنها پیشنهاد داد:اما همانطور که خودش گفته بود در نجف دفن شد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❣️ او را در حرم حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام و حرم امیرالمؤمنین علیه‌السلام طواف و در وادی السلام آرام گرفت ═━━⊰❀⊱━━═━ https://eitaa.com/besuyezohur_golpaygan