💐🕊🌷🥀🌷🕊💐
#پیام_امام_راحل
به مناسبت #شهادت
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_مصطفی_چمران
#هنر_شهید_چمران
آیا ما میتوانیم مانند #چمران باشیم؟
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اناللّه و انا الیه راجعون
#شهادت انسان ساز سردار پر افتخار اسلام و مجاهد بیدار و متعهد راه تعالی و پیوستن به ملأ اعلی، #دکتر_مصطفی_چمران را به پیشگاه #ولی_عصر ـ ارواحنا فداه ـ تسلیت و تبریک عرض میکنم.
تسلیت از آنرو که ملت #شهیدپرور ما #سربازی را از دست داد که در جبهههای نبرد با باطل، چه در لبنان و چه در ایران #حماسه میآفرید و سرلوحۀ مرام او اسلام عزیز و پیروزی حق بر باطل بود. او #جنگجویی_پرهیزکار و #معلمی_متعهد بود که کشور اسلامی ما به او و امثال او احتیاج مبرم داشت. و تبریک از آنرو که اسلام بزرگ چنین فرزندانی تقدیم ملتها و تودههای مستضعف میکند و سردارانی همچون او در دامن تربیت خود پرورش میدهد. مگر چنین نیست که زندگی عقیده و جهاد در راه آن است.
#چمران عزیز با عقیدۀ پاک خالص غیر وابسته به دستجات و گروههای سیاسی و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و با آن ختم کرد. او در حیات با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست و با سرافرازی #شهید شد و به حق رسید.
#هنر آن است که بیهیاهوهای سیاسی و #خودنماییهای_شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی، و این #هنر_مردان_خداست.
او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر. و اما، ما میتوانیم چنین #هنری داشته باشیم؟ با خداست که دستمان را بگیرد و از ظلمات جهالت و نفسانیت برهاند. من این ضایعه را به ملت شریف ایران و لبنان، بلکه به ملتهای مسلمان و قوای مسلح و رزمندگان در راه حق و به خاندان این مجاهد عزیز تسلیت عرض میکنم و از خداوند تعالی رحمت برای او و صبر و اجر برای بازماندگان محترمش خواهانم.
روحاللّه الموسوی الخمینی
۱۳۶۰/۰۴/۰۱
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
💐🕊🌷🥀🌷🕊💐
💐🕊🌷🥀🌷🕊💐
🌹🌸🌺🕊🌺🌸🌹
فرازی از وصیت نامه
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_مصطفی_چمران
اینها را به نیت آن ننوشته ام ڪه ڪسی بخواند و بر من رحمت آورد بلڪه نوشته ام ڪه قلب آتشینم را تسڪین دهم و آتشفشان درونم را آرام ڪنم.هنگامے ڪه شدت درد و رنج طاقت فرسا مے شد و آتشے سوزان از درونم زبانه مے ڪشید و دیگر نمے توانستم آتشفشان وجود را ڪنترل ڪنم، آنگاه قلم به دست مے گرفتم و شراره هاے شکنجه و درد را ذره ذره از وجودم مے ڪندم و بر ڪاغذ سرازیر مے ڪردم ... و آرام آرام به سڪون و آرامش مے رسیدم.
آنچه در دل داشتم بر روے ڪاغذ مے نوشتم و در مقابلم مے گذاشتم و در اوج تنهایي خود با قلب خود راز و نیاز مے ڪردم آنچه را داشتم به ڪاغذ مے دادم و انعڪاس وجود خود را از صفحه مقابلم دریافت مے ڪردم و از تنهایے به در مے آمدم...
اینها را ننوشته ام ڪه بر ڪسی منت بگذارم، بلڪه ڪاغذ نوشته ها بر من منت گذاشته اند و درد و شکنجه درونم را تقبل ڪرده اند...اینجا قلب مے سوزد اشڪ مے جوشد وجود خاڪستر مے شود و احساس سخن مے گوید.
اینجا ڪسے چیزے نمے خواهد انتظارے ندارد ادعایی نمے ڪند ... فریاد ضجه ای است ڪه از سینه اے پردرد به آسمان طنین انداخته و سایه ای ڪمرنگ از آن فریادها بر این صفحات نقش بسته است.
چه زیباست راز و نیازهاے درویشے دلسوخته و ناامید در نیمه شب، فریاد خروشان یڪ انقلابے از جان گذشته در دهان اژدهاے مرگ، اعتراض خشونت بار مظلومے زیر شمشیر ستمگر، اشڪ سرد یاس و شڪست بر رخساره زرد دلشڪسته اے در میان برادران به خاڪ و خون غلتیده، فریاد پرشڪوه حق، از حلقوم از جان گذشته اے علیه ستمگران روزگار.چه خوش است دست از جان شستن و دنیا را سه طلاقه ڪردن، از همه قید و بند اسارت حیات آزاد شدن، بدون بیم و امید علیه ستمگران جنگیدن، پرچم حق را در صحنه خطر و مرگ برافراشتن، به همه طاغوتها نه گفتن، با سرور و غرور به استقبال شهادت رفتن
جایے ڪه دیگر انسان مصلحتے ندارد تا حقیقت را براے آن فدا ڪند، دیگر از ڪسی واهمه نمے ڪند تا حق را ڪتمان نماید...آنجا، حق و عدل، همچون خورشید مے تابد و همه قدرتها و حتے قداستها فرو مے ریزند و هیچڪس جز خدا - فقط خدا- سلطنت نخواهد داشت.من آن آزادے را دوست دارم و از اینڪه در دوره هاے سخت حیات آن را تجربه ڪرده ام خوشحالم و به آن اخلاص و سبڪی و ایثار و لذت روحي و معراج ڪه در آن تجربه ها به آدمے دست مے دهد حسرت مے خورم .
خوش دارم ڪه ڪوله بار هستے خود را ڪه از غم ودرد انباشته است بر دوش بگیرم و عصا زنان به سوی صحراے عدم رهسپار شوم .
#سالروز_شهادت
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹🌸🌺🕊🌺🌸🌹
🌹🌸🌺🕊🌺🌸🌹
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹
#قسمت_هفدهم
#داستانِ_واقعی
🌕#سه_دقیقه_تاقیامت🌕
✍اوایل ماه شعبان بود که راهی مدینه شدیم.
یک روز صبح در حالی که مشغول زیارت بقیع بودم متوجه شدم که مأمور وهابی دوربین یک پسر بچه را که می خواست از بقیع عکس بگیرد را گرفته.
جلو رفتم و به سرعت دوربین را از دست او گرفتم و به پسربچه تحویل دادم.
🍀بعد به انتهای قبرستان رفتم در حال خواندن زیارت عاشورا بودم که به مقابل قبر عثمان رسیدم.
☘همان مامور وهابی دنبال من آمد و چپ چپ به من نگاه می کرد. یکباره دستم را گرفت و به فارسی و با صدای بلند گفت: چی میگی؟داری لعنت می کنی؟
گفتم:نخیر دستم را ول کن!
☘ اما او داد میزد وبقیه مامورین را دور خودش جمع کرد.
یکدفعه به من نگاه کرد و حرف زشتی را به مولا امیرالمومنین زد.
☘من دیگر سکوت را جایز ندانستم، یکباره کشیده محکمی به صورت او زدم .
چهار مامور به سر من ریختند و شروع به زدن کردند.
یکی از مامورین ضربه محکمی به کتف من زد که درد آن تا ماه ها مرا اذیت می کرد.
چند نفر جلو آمدند و مرا از زیر دست آنها خارج کردند و فرار کردم.
☘اما در لحظات بررسی اعمال ماجرای درگیری در قبرستان بقیع را به من نشان دادند و گفتند:
شما خالصانه و به عشق مولا با آن مأمور درگیر شدی و کتف شما آسیب دید و برای همین #ثواب_جانبازی_در_رکاب_مولا_علی در نامه عمل شما ثبت شده است.
در این سفر کوتاه به قیامت نگاه من به شهید و شهادت تغییر کرد، علت آن هم چند ماجرا بود:
☘یکی از معلمین و مربیان شهر ما در مسجد محل تلاش فوق العادهای داشت که بچهها را جذب میکرد.
❌خالصانه فعالیت میکرد و در مسجدی شدن ما هم خیلی اثر داشت.
این مرد خدا یک بار که با ماشین در حرکت بود از چراغ قرمز عبور کرد و سانحه شدید رخ داد و ایشان مرحوم شد
☘من این بنده خدا را دیدم که در میان شهدا و هم درجه آنها بود.ایشان به خاطر اعمال خوبی که در مسجد و محل داشت و رعایت دستورات دین به مقام شهدا دست یافته بود.
اما سوالی که در ذهن من بود تصادف او و عدم رعایت قانون و مرگش بود!
☘ایشان به من گفت: من در پشت فرمان ماشین سکته کردم و از دنیا رفتم و سپس با ماشین مقابل برخورد کردم.
هیچ چیزی از صحنه تصادف دست من نبود...
☘ در جایی دیگر یکی از دوستان پدرم که اوایل جنگ شهید شده بود و در گلزار شهدای شهرمان به خاک سپرده شده بود را دیدم.
☘ اما او خیلی گرفتار بود و اصلاً در رتبه شهدا قرار نداشت.
تعجب کردم تشییع او را به یاد داشتم که در تابوت شهدا بود!
☘خودش گفت: من برای جهاد به جبهه نرفتم به دنبال کاسبی و خرید و فروش بودم که برای خرید جنس به مناطق مرزی رفتم که آنجا بمباران شد.
بدن ما با شهدای رزمنده به شهر منتقل شد و فکر کردند من رزمنده ام و...
❌ اما مهم ترین مطلبی که از شهدا یادم ماند مربوط به یکی از همسایگان ما بود.
☘ خوب به یاد داشتم که در دوره دبستان آخر شب وقتی از مجلس قرآن به سمت منزل آمدیم از یک کوچه باریک و تاریک عبور کردیم.
از همان بچگی شیطنت داشتم، زنگ خانه مردم را می زدیم و سریع فرار می کردیم.
☘یک شب دیرتر از بقیه دوستانم از مسجد راه افتادم. همان کوچه بودم که دیدم رفقای من که زودتر از کوچه رد شدن یک چسب را به زنگ یک خانه چسبانده اند، صدای زنگ قطع نمیشد.
✨ پسر صاحبخانه یکی از بسیجیان مسجد محل بود، بیرون آمد چسب را از روی زنگ جدا کرد و نگاهش به من افتاد.
☘شنیده بود که من قبلا از این کارها کرده ام، برای همین جلو آمد و مچ دستم را گرفت و گفت باید به پدرت بگویم چه کار می کنی!
هرچه اصرار کردم که من نبودم بی فایده بود.مرا مقابل منزل ما برد و پدرم را صدا زد.پدرم خیلی عصبانی شد و جلوی چشم همه حسابی مرا کتک زد.
☘ این جوان بسیجی که در اینجا قضاوت اشتباهی داشت در روزهای پایانی دفاع مقدس به شهادت رسید.
☘ این ماجرا و کتک خوردن به ناحق من در نامه اعمالم نوشته شده بود که به جوان پشت میز گفتم:
❌ چطور باید حقم را از آن شهید بگیرم او در مورد من زود قضاوت کرد!
☘جوان گفت: لازم نیست که آن شهید به اینجا بیاید.
من اجازه دارم آنقدر از گناهان تو ببخشم تا از آن شهید راضی شوی.
☘خیلی خوشحال شدم و قبول کردم.حدود یکی دو سال از گناهان اعمال من پاک شد تا جوان پشت میز گفت راضی شدی؟گفتم بله عالیه.
لبته بعدا پشیمان شدم که چرا نگذاشتم تمام اعمال بدم را پاک کند..
اما باز بد نبود.
☘ همان لحظه آن شهید را دیدم و روبوسی کرد،خیلی از دیدنش خوشحال شدم.گفت: با اینکه لازم نبود اما گفتم بیایم از شما حلالیت بطلبم.
هرچند شما هم به خاطر کارهای گذشته در آن ماجرا بی تقصیر نبودی...
✍ادامه دارد ۰۰۰۰۰
.
چند #ویژگی_مهم در نظام اندیشهی رهبر انقلاب:
۱. مباحث ایشان به هیچوجه صرفاً ذهنی و انتزاعی نبوده بلکه ناظر به واقع و متن زندگی جمعی انسانهاست. به همین جهت است که انس با اندیشه و مباحث ایشان، به سرعت سبک زندگی فردی و اجتماعی افراد را تحت تاثیر قرار میدهد.
۲. پیوستگی موضوعات و مطالب در مباحث ایشان کاملاً مشهود است. دنبال کنندگان مباحث ایشان، هیچگاه شلختگی و حرکت زیگزاگی را در اندیشه و مباحث ایشان نمیبینند. به عبارتی ایشان دارای ذهن منظم و نقشهدار هستند.
۳. در مباحث خود، اولویتها را شناسایی و بر روی آنها تاکید میکنند. ایشان مسائل اسلامی را به چهار دستهی #مهم، #اهم، #فوری و #فوتی_حیاتی تقسیم کرده و معتقدند ابتدا باید به فوتیحیاتیها پرداخت.
۴. مباحث ایشان مبتنی بر مبانی و منابع قوی و متقن از جمله قرآن کریم است. هیچگاه به منابع سست و غیرقابل اعتماد تکیه نمیکنند.
و...
این خصوصیات در اکثر قریب به اتفاق آثار مکتوب و بیانی معظمله وجود دارد، به همین جهت بعضی از آثار ایشان، بعضی دیگر را تفسیر و تبیین میکند.
#پیام_صبحگاهی
🔸تفکر اسلامی در هر قالبی که بُروز کند، نظام سلطه بهصورت قهری با آن مقابله خواهد کرد، چه برسد به اینکه تفکر اسلامی در قالب یک نظام و قدرت سیاسی مستقر، با ملتی بزرگ و نیروهای مسلح و تواناییهای علمی بُروز کند که در چنین شرایطی، تهدیدها و دشمنیها بسیار بیشتر خواهد بود.
۱۳۹۸/۹/۶
@www222
رسانه ها چگونه شما را فریب می دهند؟
#تکنیک_های_عملیات_روانی
✅ دونکته ی رسانه ای در عکس بالا قابل مشاهده است:
1️⃣ هر رسانه ای می تواند عکس را آنگونه که دلش می خواهد برش بزند و مقصود خودش را برساند. عکس وسط عکس اصلی و عکس سمت راست یک سرباز دشمن در حال آب دادن به اسیر و عکس سمت چپی یک سرباز دشمن در حال اذیت اسیر جنگی.
2️⃣ این عکس در حال انتقال این پیام است که: فارغ از برداشت های افراطی و تفریطی، آمریکا در طول جنگ رفتاری انسان دوستانه با اسرا و به طریق اولی با غیرنظامیان داشته است.
⏪ به نکته اول، #مفهوم_ظاهری عکس گفته می شود
⏪ و به نکته دوم #مفهوم_نهفته اطلاق می شود.
شما در طول روز با دهها نوع از این برخوردهای رسانه ای مواجه می شوید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 باسمه تعالی
جناب دکتر ظریف!
خاطرتان هست در این سالها، چند بار از «شکاف بین اروپا و امریکا» سخن گفتید؟ حالا پاسختان درباره قطعنامه ضدایرانی شورای حکام آژانس که با پیشدستی "سه کشور اروپایی" تصویب شده، چیست؟
والله که به اندازه یک دانشجوی ترم اول علوم سیاسی هم مناسبات دنیا را نفهمیده اید و در این ۷ سال فقط به منافع یک ملت ضرر رساندید. نتیجه سالها زحمت دانشمندان هسته ای را با لبخند و وعده نسیه غربی ها عوض کردید و حالا وضعیت پرونده هسته ای ایران را نه به ۸ سال قبل که به ۱۶ سال قبل بردید. روزی که در دولت اصلاحات همه جوره امتیاز دادید و در نهایت شورای حکام آژانس ۷ قطعنامه علیه ایران تصویب کرد.
مگر شما زبان دنیا را بلد نبودید؟ مگر به زبان انگلیسی مسلط نبودید؟ پس نتیجه آن همه ادعا و مذاکره با اروپا و امریکا چه شد؟ بر فرض که دشمن بدعهدی نمود و تحریم ها را بیشتر کرد، شما چرا ساده انگارانه عمل کردید
☘نکته های تفسیری☘
🌸آیه ۸ سوره حشر🌸
1- گرچه افراد نيازمند، نظرى به اموال ما ندارند، ولى ما بايد آنان را بهرهمند سازيم.
2- علاقه به وطن، يك حق طبيعى و الهى است كه قابل پيگيرى است.
3- كسانى در ادّعاى ديندارى صادقند كه در عين فقر و آوارگى، حامى خدا و رسول باشند.
4- كمالاتى قابل ستايش است كه دائمى باشد.
5- دنيا همراه با آخرت ارزش دارد.
6- افراد مخلص، الطاف الهى را فضل او مىدانند، نه حق خود.
7- صداقت با عملكرد روشن مىشود نه با شعار.
اولین سرنخ از مرگ مشکوک منصوری/ "آشنا در حالی ماجرای خود کشی متهم منصوری را به خودکشی سعید امامی ربط داده است که زمان خود کشی مرحوم امامی معاون وزیر اطلاعات بوده لطفا به جای بررسی موضوع طبری بگیداگر سعید امامی کشته شد چه کسی باید پاسخگو باشد غیر شما یا پدر همسرتان؟
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹
#قسمت_هجدهم
#داستانِ_واقعی
🌕#سه_دقیقه_تاقیامت🌕
✍وقتی که #مشغول به کار شدم حساب سال داشتم.
یعنی همه ساله اضافه درآمدهای خودم را مشخص میکردم و یک پنجم آن را به عنوان خمس پرداخت میکردم.
☘با اینکه روحانیان خوبی در محل داشتیم اما یکی از دوستان گفت: یک پیرمرد روحانی در محل ما هست خمس را ایشان بده و رسیدش را بگیر.
☘ در زمینه خمس خیلی احتیاط می کردم. #مراقب بودم که چیزی از قلم نیفتد.
من از اواسط دهه ۷۰ مقلد رهبر مقام معظم انقلاب شدم، یادم هست آن سال خمس من به ۲۰ هزار تومان رسید.
☘ وقتی خمس را پرداخت کردم به آن پیرمرد تاکید کردم که رسید دفتر رهبری را برایم بیاورد.
هفته بعد وقتی رسید همه را آورد.
با تعجب دیدم که رسید دفتر آیت الله ...است!
گفتم:این رسید چیه! اشتباه شده من به شما تاکید کردم #مقلد رهبری هستم.
☘ او هم گفت فرقی ندارد! با عصبانیت برخورد کردم و گفتم باید رسید دفتر رهبری را برایم بیاورید من به شما تاکید کردم که خمس من میخواهم به دفتر ایشان برسد.
☘هفته بعد یک رسید بدون مهر برایم آورد که نفهمیدم صحیح است یا نه.
از آن سال بعد هم #خمسم رامستقیم به حساب اعلام شده توسط دفتر رهبری واریز میکردم.
☘یکی دو سال بعد خبر دار شدم پیر مرد روحانی از دنیا رفت بعدها متوجه شدم که این شخص #خمس چند نفر دیگر را همینجور جابجا کرده.
☘همین پیرمرد را دیدم اوضاع آشفته حالی داشت، در زمینه حق الناس به خیلی ها بدهکار و گرفتار بود.
❌برخی آدم های عادی وضعیت بهتری از این شخص داشتند.
پیرمرد پیش من آمد و تقاضا کرد حلالش کنم؟ انقدر #اوضاع او مشکل داشت با #رضایت من چیزی تغییر نمی کرد.
☘من هم قبول نکردم. در اینجا بود که جوان پشت میز به من گفت: این هایی که می بینی این کسانی که از شما حلالیت میطلبند یا شما از آنها #حلالیت می طلبی کسانی هستند که از دنیا رفته اند .حساب آنها که هنوز در دنیا هستند مانده تا زمانی که آنها هم در بر زخ وارد شوند.
☘دوباره در زمینه حق الناس با من صحبت کرد و گفت:
وای به حال افرادی که سالها عبادت کرده اند اما حق الناس را رعایت نکردند.
☘ این را هم بدانیم اگر کسی در زمینه حق الناس به شما بدهکار بود و او را در دنیا ببخشید
۱۰ برابر آن در نامه عمل ثبت میشود اما اگر به #برزخ کشیده شود همان مقدار خواهد بود.
اما یکی از مواردی که مردم نسبت به آن دقت کمتری دارند #حق الله است می گویند دست خداست و ان شاالله خداوند میگذرد.
☘حق الناس هم که مشخص است، اما در مورد حق النفس یعنی حق بدن ً #حساسیتی بین مردم دیده #نمی شود!
❌ گویی #حق_بدن را هم خدا بخشیده
اما در آن #لحظات_وانفسا موردی را در پرونده ام دیدم که مربوط به حق و در #حق النفس میشد.
☘در روزگار جوانی با رفقا و بچههای محل برای تفریح به باغ های اطراف شهر رفتیم، کسی که ما را دعوت کرده بود قلیان را آماده کرد و با یک بسته سیگار به سمت ما آمد. از سیگار نفرت داشتم آن روز با وجود کراهت برای اینکه #انگشتنما نشوم سیگار را از دست آن آقا گرفتم و شروع به کشیدن کردم.
☘ حالم بد شد سرفه کردم انگار تنگی نفس داشتم بعد از آن دیگر هیچ وقت سراغ قلیان و سیگار نرفتم.
این صحنه را به من نشان دادند و گفتند تو که میدانستی سیگار ضرر دارد چرا همان یک بار را کشیدی؟؟ تو حق النفس را #رعایت_نکردی و باید جواب بدهی!
☘ انسان های# مذهبی و خوبی را میدیدم که به #حق النفس اهمیت نداده بودند و آنها به خاطر سیگار قلیان به بیماری و مرگ دچار شده بودند و در آن شرایط به خاطر #ضرر زدن به #بدن گرفتار بودند...
ادامه دارد ...