#زمزمه
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
بند ۱
آرزوی من ، گفتن مادر ، روی لبات بود
بردن نام ، پدر و خواهر ، روی لبات بود
علی اصغر ، چرا نخوابی ، لای لای علی جان
تشنه ی آبی ، خیلی بی تابی ، لای لای علی جان
لای لای علی جان
بند ۲
آرزوم اینه کاشکی علی جون بارون بباره
می خونم برات لالایی اگه گریت بزاره
بمیرم برات تشنگی باهات علی چه کرده
لبات ترک خورد صورتت چرا اینقده زرده
لای لای علی جان
بند ۳
تیر سه شعبه گلوتو بوسید حرمله خندید
قنداقه پر خون سرت آویزون فاطمه می دید
رو دست پدر کودک من از نفس افتاد
آرزوهامو تیر سه شعبه باد فنا داد
لای لای علی جان