ماجرای نامه یک تکاور ایرانی به صدام
🔹ماجرای نامهای که حسن آبشناسان برای صدام نوشت، از ماجراهای مشهور دفاعمقدس است. برای صدام نوشته بود: «اگر جناب صدام حسین ژنرال است و فنون نظامی را خوب میداند و نظریهپرداز جنگی است، پس بهراحتی میتواند در دشتعباس با من و دوستان جنگاورم ملاقات کند و با هر شیوهای که میپسندد، بجنگد؛ نه اینکه با بمبافکنهای اهدایی شوروی محلههای مسکونی و بیدفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد.»
🔹در جواب این نامه، صدام ژنرال قادر عبدالحمید را با گروه ویژهاش به دشتعباس فرستاد تا او به فرمانده نامدار ایرانی نحوه انجام یک جنگ تخصصی را نشان بدهد.
🔹این فرمانده ایرانی سالها قبل در اسکاتلند، عبدالحمید و گروهش را در مسابقه کوهنوردی ارتشهای منتخب جهان، دیده و شکست داده بود. آنجا گروه او اول و عراقیها هفتم شده بودند. حالا در میدان جنگ حقیقی، حسن دوباره مقابل ژنرال قادر عبدالحمید قرار گرفت و بعد از یک درگیری طولانی، لشکرش را شکست داد و خودش را هم اسیر کرد.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
#انتشاراین_پست_صدقه_جاریه_میباشد.
https://eitaa.com/beytalheidar
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_الزینب
🌹هیات یاعلی کاشان🌹
هدیه نورانی که شهید برای مادرش از بهشت اختصاصی فرستاد
🔹مادر شهید کاظم نجفی رستگار در خواب پسر شهیدش را میبیند، کاظم به او میگوید: " در بهشت جایم خیلی خوب است. چی میخواهی برای شما بفرستم؟ مادر میگوید: چیزی نمیخواهم؛ فقط جلسه قرآن که میروم، همه قرآن میخوانند و من نمیتوانم بخوانم خجالت میکشم. میدانند من سواد ندارم، به من میگویند همان سوره توحید را بخوان!
کاظم لبخندی میزند و به مادرش می گوید: نماز صبح را که خواندی قرآن را بردار و بخوان! حاجیه خانم صبح هنگام بعد از نماز یاد حرف پسرش میافتد. قرآن را برمیدارد و شروع به خواندن میکند."
🔹شهید حاج کاظم نجفی رستگار مأموریت جهت توانمندسازی نیروهای «حزبالله»، بهعنوان فرمانده گردان به لبنان اعزام شد و عملیات جنوب را برعهده گرفت. وی در راه آماده سازی شیعیان لبنان از هیچ کوششی فروگذار نکرد.
#معرفی_شهید
#شهید_دفاع_مقدس
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
#انتشاراین_پست_صدقه_جاریه_میباشد.
https://eitaa.com/beytalheidar
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_الزینب
🌹هیات یاعلی کاشان🌹