eitaa logo
هیأت حَسَنیه بیت الزهرا سلام الله علیها
472 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
219 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمتی از نامه‌ی شهید #امربه‌معروف علی خلیلی به #حضرت_آقا🌸🍃 شهید خلیلی سال ۹۰ در راه برگشت از هیئت صدای دادخواهی خانمی را می‌شنوند که نامردی قصد دارد به قصد شومی خانم را سوار ماشین کرده... که شهید خلیلی جلو می‌رود تا خانم را نجات دهد که در این راه ابتدا گردن و شاهرگ شهید چاقو می‌خورد💔 و بعد از مدتی همچین روزی به #شهادت نائل میشوند🕊 نکنه ترک بشه امر معروفمان😔
روایت عجیب یکی از جهادگران مناطق سیل زده گلستان:😳 امروز که رفته بودیم کمک سیل زدگان یک روستا، صاحب خانه که بود به ما گفت شما نمی خواد زحمتی بکشید فقط این بنر رو برای من تمیز کنید.🌹 هر چی ما گفتیم حالا باشه بعداً، زیر بار نرفت. ماهم با اصرار اون بنر رو (که قبلا توی اتاقش نصب بود) تمیز کردیم.👌🍃 تصویر ❤️
هیأت حَسَنیه بیت الزهرا سلام الله علیها
#از‌هیات‌تاشهادت 🌷بزرگی می‌گفت:اگر شهادت میخوای نوعِ خدمتت در هیات رو تغییر بده...پرسیدم چطور؟ جواب
🌷 از شهید و رفیقاش دیگه نگم که چه طوفانی کردند که همتون از بَرید... 🌷ولی بزار از شهید بگم😭 که خادم هیات بود و اونم چه !!!😭 😍😭 خادمی که به لباسِ خادمی‌اش بوسه زده👌👌 یه خانمی رو فرش حیاط نشسته بود و خادما اومدن فرش ها رو جمع کنن... سریع رسید کنار فرش و گفت شما برید بقیه رو جمع کنید هر وقت این خانمِ پیر بلند شد خودم فرشُ جمع میکنم💔 🌷 بگم از ؟؟؟ همون محسنی که شبای محرم از درب پشتیِ مسجد می رفت داخل آشپزخونه و ظرفا رو میشُست و یواشکی از همون دَر می‌رفت خونه💔 🌷بگم از شهید ؟؟؟ امیدِ هیات بود و از کار برق و سینه زنی تا جارو زدن کم نمیزاشت👌 🌷 بگم از شهید ؟؟ همون اسماعیلی که جون میداد برا هیات و روضه‌هایِ حضرتِ زهرا سلام الله علیها 🌷 از شهید چیزی میدونی؟ همون که میوندارِ هیات بود و خیلی خاکی بود!!! 🌷 داشت یادم میرفت😔 شهید خواهرش میگفت: تو بچگی‌هاش به دو طرف اتاق چادر میزد و بِهم حُکم میکرد بشین من روضه بخونم تو گریه کن😭 و هیات خونگی به پا کنیم، اهلِ بود ، خوندی آخرش چجوری عزیز شد ؟؟ 🌾 🌷 رفتم سراغ شهید ... همونی که در حالِ خادمی کردن هیچکسی ندید حتی یکبار با کفش تو حرم سلام الله علیها راه بره💔 😓فقط همین و بگم که شهدا رسیدند😭 🌷 شهدا ببخشند اگر از قلمِ ناچیزم اسمشون اُفتاد🌷 ❤️تا بالاخره رسیدم به دیدم واویلاست!!!!!! از شستن سرویسِ بهداشتی گرفته تا... هم زدن دیگِ غذا تا... جُفت کردن کفش گریه‌کنا تا... اِهدایِ خونه‌اش به سلام الله علیها و.... 🤔تازه فهمیدم اون بزرگ چی میگفت: تو هیات خادم باش ، ولی مثلِ !!!! شهدا نوکر بودند... شهدا خادم بودند... شهدا و پایِ کارِ اهلبیت علیهم السلام گذاشتند... شهدا که گرفتند نشون داد متفاوت بودند... ‼️راستی!!! کتاب رو خوندی⁉️ اگر نخوندی قبلِ مُحرَّم حتما بخون👌 در آخر...خدایا چهره ای دارم سیاه از گناه ،،،عِطر تنم بویِ تُند و بدِ گناه،،،دست‌هایی خالی... خادمی‌هایی پر از ادعا...ولی دلی دارم پر از عشقِ امام علیه السلام و چشمی دارم اشکبار امام علیه السلام و قلبی دارم مملو از و همین مطلب امیدوارم می کند به آخرین مُزد و مُهر رضایتِ تو یعنی👈 خدایا ما را تا همیشه در تا همراه باش 🖊