🔮ماجرای توسل #امام_خامنه_ای به هنگام سیل به تربت سیدالشهدا
💠 پس از پایان نماز دیدیم #سیل، شهر را فراگرفته و آب بالا آمده، تا جایی که به #ایوان_مسجد هم - که نیم متر از سطح زمین بلندتر بود - رسیده بود. با صدای بلند از مردم خواستم با این #حادثه مقابله کنند. ابتدا گفتم #فرشهای_مسجد را جمع کنند و در جای بلندی بگذارند تا آب آن را از بین نبرد. بعد، از مردم خواستم احتیاطات لازم را برای #حفاظت_از_کودکان و #زنان به عمل آورند.
💠جریان سیل دو سه ساعت ادامه یافت و در این مدت ما صدای #آوار خانه ها را یکی پس از دیگری می شنیدیم. حتی ترسیدم مسجد نیز خراب شود. همه چیز وحشتناک بود:
🔺 #تاریکی ناشی از قطع برق،
🔺 #سیل خروشان و بی امان،
🔺 #خراب شدن خانه ها
🔺 فریاد #کمک_خواهی مردم.
💠در چنین حالت #بحرانی و وحشتناک، #ذهن_انسان فعال میشود و به دنبال هر وسیله ای برای مقابله با وضع موجود میگردد. قبلاً این مطلب را شنیده بودم که برای رفع چنین خطر فراگیر گریزناپذیری میتوان به #تربت_سیدالشهداء (علیه السلام) - به اذن خدای متعال - توسل جست.قطعه ای از تربت که خدا به برکت وجود ریحانه پیامبر (ص) بدان #شرافت بخشیده، در جیب داشتم.
💠آن را از جیب بیرون آوردم، به خدا #توکل کردم و آن را در میان #امواج_پرتلاطم_سیل پرتاب کردم. لحظاتی نگذشت که به لطف و فضل خدا سیل بند آمد.پس از آنکه سیل بند آمد کمیته ای برای کمک به #سیل_زدگان تشکیل دادیم. آن شب فعالیت مهمی امکانپذیر نبود؛ لذا کار را به صبح فردا موکول کردیم.
📚برگرفته از کتاب #خون_دلی_که_لعل_شد
❤️ @beytol_zahra_hasaniye
تقدیر از همسر.mp3
6.81M
🌷قدرشناسی از همسرِ مقاوم
👈 توصیف و تقدیر رهبر معظّم انقلاب از همراهی، سادهزیستی، شکیبایی، بصیرت و صلابت همسرشان در جریان مبارزات دوران پهلوی
➕ ماجراهایی از ایثار و سادهزیستی عجیبِ ایشان
📖 قطعهای از کتابصوتیِ کتاب « #خون_دلی_که_لعل_شد » ؛ صفحات ۱۵۹-۱۶۵
➖ ایشان - قبل از هر چیز- از یک طمأنینه و آرامش و روحیّهی قوی برخوردار است.
➖ با روحیّهای عالی و قوی در زندان به ملاقات من میآمد.
➖ خانهی ما همواره تاکنون، از زوائد زندگی و زرقوبرقهای دنیوی ـ که در خانههای معمولی مردم دیده میشود ـ به دور مانده و همسرم در این امر، بالاترین سهم و مهمترین نقش را داشته است.
➖ هیچوقت برای خود زیورآلات نخرید....
🌐 @beytol_zahra_hasaniye