هیأت حَسَنیه بیت الزهرا سلام الله علیها
#گزارش_روضه_خانگی ساده #دوشنبه_14_بهمن ✨رشت ،منزل پدر شهید امنیت #مهندس_مصطفی_رضایی 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 #ق
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌷 چکیده صحبتهای #مادر_شهیدرضایی🔻
🌷پسرم خیلی مظلوم و خوب بود. هیچ وقت اهل غیبت نبود. من نمیتونم در موردش حرف بزنم.💔
▫️مهندس ناظر و کارمند شهرداری ملارد بود. تو محل کارش همیشه تشویق میشد. رک و راست بود. کار خیر میکرد ولی اجازه نمی داد کسی متوجه بشه...
🌷حتی قبل از سن تکلیف ، اهل نماز و روزه بود. خیلی مسئولیت پذیر بود و گمنام.
▫️ وقتی شهر ملارد توسط فتنه گران، شلوغ شده بود، ازشون خواستن که توی ساختمان شهرداری باشند. با اینکه شب تولد همسرشون بود، سرکار میمونن ..
▫️خیلی متعهد به کار، مردمی، آرام و باحیا بود. احترام زیادی به پدر و مادرش میگذاشت.
🌷نحوهی شهادتشون اینطور بود که
به خاطر حملات شدید آشوبگران، بهشون گفتن که ساختمان شهرداری رو خالی کنن. از ساختمان شهرداری اومدن بیرون، تیر به پاشون خورد. و بهخاطر نبودن وسیله با موتور ایشون رو به درمانگاه ملارد رسوندن. عدم رسیدگی و دیر رسیدن به بیمارستان، باعث خونریزی شدید میشه و ایشون شهید میشن.🌷😔
🌷بعد از شهادت خواب دیدن که شهید زنگ زده و گفته گوشی رو بدید به مادرم... ازش پرسیدن تو کجایی؟ ...گفته من رفتم مسافرت... من زنده ام.
▫️بعد شهادت ـ که منزل پدریشون شلوغ بوده و پخت و پز میشده و خیرات و خونه رفت و آمد میشد ـ کسی خواب دید که شهید دارن واسه یه خانمی از کارافتاده که در همون کوچه ساکن هست غذا میبره ...💔
▫️ کسی که اصلا شهید رو ندیده بود، خواب دیده و در خواب شهید بهش گفته که: من شهید رضایی هستم، به مادرم بگید که اینقدر گریه نکنه. من زنده ام من خوبم. حتی پامم خوب شده.
#دوشنبه_14_بهمن
#سیره_شهدایی
🌐 @beytol_zahra_hasaniye