eitaa logo
هیأت حَسَنیه بیت الزهرا سلام الله علیها
471 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
219 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
درحقیقت رنگ غم تغییر کرد آخرین انگور هم تغییر کرد درمیان چشم انگور سیاه جای آب و جای سم تغییر کرد در زد آقا از صدای در زدن؛ زود رنگ متّهم تغییر کرد پس به روی زن نیاورد و نشست اینچنین نوع کرم تغییر کرد دانه ی انگور را برداشت و... گفت شاید که زنم تغییر کرد زن ولی وقت تعارف هم که شد یا جوادی گفت و کم تغییر کرد دم که پایین رفت آقا خوب بود حال او در بازدم تغییر کرد چون حسن مثل حسین و مثل خویش حالتش در هر قدم تغییر کرد... ۲ پس غریبی دروطن تکرار شد شمع بودن سوختن تکرار شد یک حسین تشنه در هنگام زهر بعد از آن صدها حسن تکرار شد چونکه ام الفضل،ام الرّذل گشت باز نامردی زن تکرار شد چون که مثل طوس در بغداد هم زهر و انگور و دهن تکرار شد پس غریب بی کفن در دشت...نه پس غریب با کفن تکرار شد با دهان و با گلو و با جگر یک نبرد تن به تن تکرار شد اِرباً اِربا...نه ولی سرخ و کبود ماه زیر پیرهن تکرار شد ۳ باچه توجیهی مداد از هم نریخت؟ هرقدر توضیح داد از هم نریخت با وجودی که گذشت از جسم تو ازچه خاک و ابر و باد از هم نریخت؟؟؟ باورش سخت است که با حرز تو آیه آیه ان یکاد ازهم نریخت کربلا تکرار شد اینجا ولی پیکر بغداد...داد از هم نریخت درقیاس اکبر و فرزند تو لااقل جسم جواد از هم نریخت کربلا در کوچه ودر طوس بود با جواد این امتداد از هم نریخت شکر که پیراهنش بر پیکرش هر قَدَر هم شد گشاد از هم نریخت اِرباً اِربا گشت آقا از درون از برون شاید زیاد از هم نریخت سخت برهم ریخت در مشهد،رضا با وجودی که جواد از هم نریخت 🔸شاعر: 🆔 @Hasaniyyeh_beyt_zahra
غریب گونه ترینی برای من مولا ای آفتاب دهم! ای هماره! ای تنها! چه با شکوه غریبی چه کوه مظلومی درست مثل علی مثل مادرت زهرا ▪️ @hasaniyyeh_beyt_zahra