eitaa logo
آموزش مجازی | قرآن
14.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
296 ویدیو
18 فایل
🔰مرکز آموزش مجازی حفظ و تثبیت قرآن کریم مؤسسه بیت‌ الاحزان حضرت‌ زهرا سلام الله علیها ساعت ارتباط با ادمین : پشتیبانی ۲۴ساعته در خدمت قرآن کریم 09904012816 @Hafezganji کانال های بیت الاحزان در ایتا https://eitaa.com/beyt_110
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از آیات زندگی قرآن
✳️🌷 مرتبط با آیه موضوع بیست و هفتم 👈 هرکس بار خودش ✍️ ⚜️📚📖 در زمان خلافت مأمون، شخصی، خلافی کرد. مأمون دستور داد تا او را دستگیر کنند. او فرار کرد و برادرش را گرفتند و نزد مأمون آوردند. 🍃 💫 مامون به او گفت : برادرت را حاضر ساز و گرنه تو را به جای او به قتل خواهم رساند. 🍃 💫آن شخص گفت : ای خلیفه ! اگر سرباز تو بخواهد مرا بکشد و تو حکمی بفرستی که مرا رها کند ، آیا آن سرباز مرا آزاد می کند یا نه ؟! گفت : آری .گفت : من نیز حکمی از پادشاهی آورده ام که اطاعت او بر تو لازم است و به واسطه حکم او ، باید مرا رها سازی ؟ گفت : آن کیست و آن حکم چیست ؟ 🍃 💫گفت : آن کس خدای تعالی و حکم ، این آیه است :وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌوِزرَ اُخری ... مأمون متاثّر شد و گفت : او را رها کنید که حکمی صحیح آورده است .📚📖 🌲✨🌹🍃🌸✨💐🌼✨ برای دریافت بقیه ی محتوای آیات زندگی به کانال زیر بپیوندید 👇 https://eitaa.com/AyatZendegi_Quran
هدایت شده از آیات زندگی قرآن
✳️🌷 مرتبط با آیه موضوع بیست و هشتم 👈 بهترین نگهبان ✍️ ⚜️📚📖 مراقبت خداوند از عابد: 🍃 روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند و او را بدینگونه سیر نمایند.💫 🍃بعد از ۷۰ سال عبادت، روزی خدا به فرشتگانش گفت: امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که گرسنگی بر او غالب شد.💫 🍃 طاقتش تمام شد و از کوه پایین آمد و به خانه بت پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت و از او طلب نان کرد، بت پرست ۳ قرص نان به او داد و او بسمت عبادتگاه خود حرکت کرد.💫 🍃سگ نگهبان خانه بت پرست به دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت.مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد، سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت، مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمی گذاشت مرد به راهش ادامه دهد.مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت :ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟ 💫 🍃سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم، من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم، شبهایی که به من غذا داد پیشش ماندم ، شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم.💫 🍃تو بی حیایی، تو که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک بت پرست آمدی و طلب نان کردی.💫 🍃مرد با شنیدن این سخنان منقلب شد و به عبادتگاه خویش بازگشت و توبه کرد.📚📖 🌲✨🌹🍃🌸✨💐🌼✨ برای دریافت بقیه ی محتوای آیات زندگی به کانال زیر بپیوندید 👇 https://eitaa.com/AyatZendegi_Quran
هدایت شده از آیات زندگی قرآن
✳️🌷 مرتبط با آیه موضوع سی اُم 👈 خداوند نیكوکاران را دوست دارد ✍️ ⚜️📚📖 مردى خدمت حضرت على (علیه السّلام) آمد و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین من حاجتى دارم .🍃 💫 حضرت فرمود:حاجتت را روى زمین بنویس ! زیرا که من گرفتارى تو را آشکارا در چهره تو مى بینم و لازم نیست بیانش کنی(چون شرمگین می شوی)! 🍃 💫مرد روى زمین نوشت:” انا فقیر محتاج ” من فقیرى نیازمندم .🍃 💫على (علیه السّلام) به قنبر فرمود:با دو جامه ارزشمند او را بپوشان .🍃 💫مرد فقیر پس از آن ، با چند بیت شعر از امیرالمؤمنین (علیه السّلام) تشکر نمود.🍃 💫حضرت فرمود: یکصد دینار نیز به او بدهید! بعضى گفتند:یا امیرالمؤمنین او را ثروتمند کردى !🍃 💫على (علیه السّلام) فرمود: من از پیغمبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) شنیدم که فرمود:مردم را در جایگاه خود قرار دهید و به شخصیتشان احترام بگذارید.🍃 💫 آنگاه فرمود:من براستى تعجب مى کنم از بعضى مردم ، بردگان را با پول مى خرند ولى آزادگان را با نیکى هاى خود نمى خرند.نیکى ها انسان را برده و بنده مى کند.🍃📚 🌲✨🌹🍃🌸✨💐🌼✨ برای دریافت بقیه ی محتوای آیات زندگی به کانال زیر بپیوندید 👇 https://eitaa.com/AyatZendegi_Quran
هدایت شده از آیات زندگی قرآن
✳️🌷 مرتبط با آیه موضوع سی و یکم 👈 تو نیکی می کن و در دجله انداز ✍️ ⚜️📚📖 عابدی چندین سال عبادت می کرد. در عالم رویا به او خبر دادند که خداوند مقدر فرموده است نصف عمرت فقیر باشی و نصف دیگر غنی. ✨ 🔺حال اختیارش با خود توست که نصف اول را انتخاب کنی یا دوم .✨ 🔺در عالم رویا گفت: زن صالحه و عاقلی دارم، با او مشورت کنم.زن گفت: نصف اول را غنی انتخاب کن. به مرور در زندگی اش نعمت فزونی یافت ، زن گفت: ای مرد وعده خداست، همین طور که خدا نعمت می دهد تو هم انفاق کن. او هم چنین کرد. ✨ 🔺نصف عمرش گذشت منتظر بود تا فقر بیاید اما فرقی نکرد. همین طور نعمت خدا بر او جاری بود، به او خبر دادند تو تشکر کردی ما هم زیاد کردیم.📚📖 🌲✨🌹🍃🌸✨💐🌼✨ برای دریافت بقیه ی محتوای آیات زندگی به کانال زیر بپیوندید 👇 https://eitaa.com/AyatZendegi_Quran
هدایت شده از آیات زندگی قرآن
✳️🌷 مرتبط با آیه موضوع سی و دوم 👈 مرا بخوانید ✍ ⚜📚📖 روزی ابراهيم ادهم در بازارهای بصره عبور می‌ کرد. 💫 🔺مردم اطرافش را گرفته گفتند:💫 🔺ابراهيم! خداوند در قرآن مجيد فرموده: 🌼(اُدْعوني اَسْتَجِب لكم) : مرا بخوانيد جواب می‌دهم شما را. 💫 🔺ما او را می‌خوانيم ولی دعای ما مستجاب نمی‌شود. 💫 🔺ابراهيم گفت علتش آنست كه دل‌های شما به واسطه ده چيز مرده است. 💫 🔺پرسيدند آن ده امر چيست؟ گفت : 1⃣ اول آنكه خدا را شناختيد ولی حقش را ادا ننموديد. 🍃 2⃣ قرآن را تلاوت كرديد ولی عمل به آن نكرديد. 🍃 3⃣ ادعای محبت با پيغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) نموديد ولی با اولادش دشمنی كرديد.🍃 4⃣ ادعا كرديد با شيطان عداوت داريم ولی در عمل با او موافقت نموديد.🍃 5⃣ می‌گوييد به بهشت علاقمنديم اما برای وارد شدن در بهشت كاری انجام نمی‌دهيد.🍃 6⃣ گفتيد از آتش جهنم می‌ترسيم ولی بدن‌های خود را در آن افكنديد.🍃 7⃣ به عيب گويی مردم مشغول شديد و از عيوب خود غافل مانديد. 🍃 8⃣ گفتيد دنيا را دوست نداريم و ادعای بغض آن را نموديد ولی با حرص جمعش می‌كنيد. 🍃 9⃣ اقرار به مرگ داريد ولی خويشتن را مهيا برای آن نمی‌كنيد. 🍃 0⃣1⃣ مردگان را دفن نموديد اما از آنها عبرت و پند نگرفتيد. 🍃 🔺اين علل ده گانه است كه باعث مستجاب نشدن دعای شما می‌شود. 🌲✨🌹🍃🌸✨💐🌼✨ برای دریافت بقیه ی محتوای آیات زندگی به کانال زیر بپیوندید 👇 https://eitaa.com/AyatZendegi_Quran
هدایت شده از آیات زندگی قرآن
✳️🌷 مرتبط با آیه موضوع سی و چهارم 👈 ملاک قبولی اعمال ✍ ⚜📚📖 حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرمودند:مي ‌شنيدم مردم كسي را به عقل و درايت ستوده، بزرگش مي ‌شمردند.دوست داشتم او را از نزديك ببينم؛به سراغش رفتم. 💫 🔺ديدم جمعي دورش حلقه زده‌اند.صبر كردم تا از مردم جدا شد و به راه افتاد.دنبالش رفتم. سر راهش به دكان نانوايي رسيد؛ايستاد.ديدم از غفلت نانوا استفاده كرد و دو گرده نان برداشت و زير لباسش پنهان كرد.تعجّب كردم!! مؤمن و دزدي؟!!پيش خود گفتم: شايد با نانوا حساب و داد و ستدي دارد.از آنجا گذشت و به مغازه‌ي ميوه ‌فروشي رسيد و ايستاد.آنجا هم مرد ميوه فروش را غافل ‌گير كرد و دو انار از سبد ميوه‌ي او برداشت و زير لباسش پنهان كرد.تعجّب من بيشتر شد! باز گفتم:شايد با ميوه ‌فروش هم حسابي دارد! امّا چرا غافلگيرانه عمل مي ‌كند؟!💫 🔺از آنجا گذشت؛به فقير بيماري رسيد و آن دو گرده‌ي نان و دو انار را به او بخشيد! من ديگر تأمّل نكرده جلو رفتم و از راز كارش جويا شدم.نگاهي به من كرد و گفت: تو شايد جعفربن محمّد باشي؟ گفتم: بله،من جعفربن محمّدم.گفت: وقتي نسبت به دين جدّت جاهل و نادان باشي،تنها انتساب به او چه سودي براي تو خواهد داشت؟گفتم: چگونه من نسبت به دين جدّم نادانم؟!💫 🔺گفت: مگر اين قرآن كتاب خدا نيست كه مي‌ فرمايد:مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزي إلاّ مِثْلَها(انعام/160)«هر كس حسنه و كار نيكي انجام دهد،ده برابر پاداش خواهد داشت و هر كس گناهي مرتكب بشود بيش از يك مجازات نخواهد داشت...».💫 🔺من دو نان و دو انار دزديدم؛مجموعاً چهار گناه مرتكب شده‌ام و چون همه‌ي آن چهار را صدقه داده‌ام(به ازاء يك حسنه به ده ثواب)پس چهل ثواب به دست آورده‌ام!! وقتي چهار گناه از چهل ثواب كم كني؛سي و شش ثواب برايم باقي‌مانده است.💫 🔺اينك ديدي كه تو از دين جدّت بي‌‌ خبري؟!!گفتم: تو از كتاب خدا بي‌خبري كه مي ‌فرمايد:إنَّما يَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ...(خداوند، اعمال نيك را منحصراً از صاحبان تقوي مي ‌پذيرد).💫 🔺صدقه و انفاق مال از پرهيزكاران مقبول است نه از دزدان و خيانتكاران!!💫 🔺 تو كه دو نان و دو انار دزديدي، چهار گناه مرتكب شدي و چون آنها را كه مال مردم بود بدون رضايت صاحبانش به ديگري دادي چهار گناه ديگر به گناهان چهارگانه‌ي خويش افزودي!💫 🔺حال آيا من جاهل به دين جدّم هستم يا تو؟!نگاهي به چهره‌ي من كرد و راه خود را در پيش گرفت و رفت.💫📚📖 🍃 (مجموعه‌ي ورّام،جل،ص97)🍃 🌲✨🌹🍃🌸✨💐🌼✨ برای دریافت بقیه ی محتوای آیات زندگی به کانال زیر بپیوندید 👇 https://eitaa.com/AyatZendegi_Quran
هدایت شده از آیات زندگی قرآن
✳️🌷 مرتبط با آیه موضوع سی و پنجم 👈 اطاعت از پیامبر (ص) = اطاعت از خدا 🔺شماره 1⃣ : ✍ ⚜📚📖 نقل است زمانی فرزند محدّث كبیر، مرحوم آیت الله حاج شیخ عبّاس قمی، صاحب كتاب‌های متعدّد علمی و كتاب مشهور «مفاتیح الجنان»، دچار عارضه بسیار سختی می‌شود و آقایان پزشكان از معالجه او نومید می‌شوند.🍃 🔺 خبر به حاج شیخ عبّاس قمی می‌رسد؛ ایشان در همان حال، انگشت خود را در استكان چای می‌زنند و می‌گویند: این را به فرزندم بدهید، بخورد.🍃 🔺 اطرافیان همین كار را انـجـام می‌دهند و بیماری فرزند ایشان رو به بهبود می‌رود. از مرحوم حاج شیخ عبّاس قمی می‌پرسند: بر آن چای چه دعایی خواندید، كه این همه اثر داشت؟ 🍃 🔺ایشان در پاسخ می‌گویند: اگر انگشتی كه یك عمر در مسیر اهـل بـیـت(علیهم السلام) قلم زده اسـت؛ چنین اثری نمی‌داشت، باید آن را قطع می‌كردم.🍃📚📖 🌲✨🌹🍃🌸✨💐🌼✨ برای دریافت بقیه ی محتوای آیات زندگی به کانال زیر بپیوندید 👇 https://eitaa.com/AyatZendegi_Quran
هدایت شده از آیات زندگی قرآن
✳️🌷 مرتبط با آیه موضوع سی و پنجم 👈 اطاعت از پیامبر (ص) = اطاعت از خدا 🔺شماره 2⃣ : ✍ ⚜📚📖 مردی از انصار نزد پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) رفت و گفت: ای رسول خدا! من طاقت دوری شما را ندارم. گاهی همین که به خانه می رسم، به یاد شما می افتم و خانه و خانواده را رها می کنم و به سوی شما می آیم تا چشمم دوباره به جمال شما روشن شود.💫 🔺 اکنون در این فکرم که در روز قیامت وقتی شما در بهشت به بالاترین مقام ها می رسید، من چگونه به شما دست یابم.💫 🔺پس از این سخنان، آیه 69 سوره نساء بر پیامبر فرود آمد: وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَأُولَـئِكَ رَفِیقًا (کسى که خدا و پیامبر را اطاعت کند (در قیامت) همنشین کسانى خواهد بود که خداوند به آنها نعمت داده، یعنى پیامبران، صدیقین، شهداء و صالحان، و آنها رفیق هاى خوبى هستند.)💫 🔺رسول خدا آن مرد را فرا خواند و این آیه را برایش خواند و به او بشارت داد.💫📚📖 🌲✨🌹🍃🌸✨💐🌼✨ برای دریافت بقیه ی محتوای آیات زندگی به کانال زیر بپیوندید 👇 https://eitaa.com/AyatZendegi_Quran
👳🏻سعدی در یکی از خاطرات کودکی خود می گوید: 🤔 یاد دارم که در ایام کودکی ، اهل عبادت بودم و شب ها برمی خاستم و نماز می گزاردم و به زهد و تقوا، رغبت بسیار داشتم . 🌝 شبی در خدمت پدر رحمة الله علیه نشسته بودم و تمام شب چشم بر هم نگذاشتم و 📖 قرآن گرامی را بر کنار گرفته ، می خواندم . در آن حال دیدم که همه آنان که گرد ما هستند، خوابیده اند . 🗣️ پدر را گفتم : از اینان کسی سر بر نمی دارد که نمازی بخواند. خواب غفلت ، چنان اینان را برده است که گویی نخفته اند، بلکه مرده اند .🤷‍♂️ 💠 پدر گفت : تو نیز اگر می خفتی ، بهتر از آن بود که در پوستین خلق افتی و عیب آنان گویی و بر خود ببالی ❗ 🆔 @beytolahzanQuran
✍️ امامی که سالانه 121 بار قرآن را ختم میکرد 😳 📖📙📚 🌲 🌳🌲 📕 مرحوم شیخ صدوق و طبرسی و دیگر بزرگان به نقل از ابراهیم بن عباس حکایت می کنند: 🌲در طول مدّتی که در محضر مبارک امام علی بن موسی الرضا (علیه السّلام) بودم و در محافل و مجالس گوناگون، همراه با آن حضرت شرکت داشتم، هرگز ندیدم سخنی و مطلبی در مسئله دین و امور مختلف از آن حضرت سؤال شود مگر آن که بهتر و شیواتر از همه پاسخ می فرمودند. 🍃 🌴 و در همه علوم به صورت کامل آگاه و آشنا بود. و نیز جوابی را که بیان می نمود، در حدّ عالی قانع کننده بود.🍃 🦋 آن حضرت قرآن را سه روز یک بار ختم می کردند و می فرمودند:💫 🔺اگر بخواهم می توانم قرآن را کمتر از این مدّت هم ختم کنم و تلاوت نمایم. ولیکن: من به هر آیه ای که می رسم درباره آن تأمّل می کنم و می اندیشم، که پیرامون چه موضوعی است و در چه رابطه¬ای یا حادثه¬ای سخن به میان آورده است؛ و در چه زمانی فرود آمده است.🍃 🦋 و هرگز بدون تأمّل و تدبّر در آیات شریفه، از آن ها رد نمی شوم. به همین جهت است مدّت سه روز طول می کشد تا قرآن را تلاوت و ختم کنم. وهر چه می خواهید از من سوال کنید،تا با قرآن جواب شما را بدهم.🦋📖📙 ✨📚✨📒✨📘✨📙✨📗✨📕✨🦋 ( سطح 2_موضوع 2 : با ترتیل تلاوت کن ) 🆔 @AyatZendegi_Quran 🆔 @BeytolahzanQuran
👌 داستان کوتاه پند آموز ⏳ 💠 تأثیر 📖 قرآن بر بیسواد 💭 مرد بیسوادی قرآن میخواند ولی معنی قرآن را نمیفهمید. روزی پسرش از او پرسید: چه فایده ای دارد قرآن میخوانی، بدون اینکه معنی آن را بفهمی ⁉️ پدر گفت: پسرم! سبدی بگیر و از 🌊 آب دریا پرکن و برایم بیاور. پسر گفت: غیر ممکن است که آب در سبد باقی بماند. 💭 پدر گفت: امتحان کن پسرم. پسر سبدی که در آن زغال میگذاشتند گرفت و به طرف دریا رفت. سبد را زیر آب زد و به سرعت به طرف پدرش 🏃 دوید ولی همه آبها از سبد ریخت و هیچ آبی در سبد باقی نماند. 😟 پسر به پدرش گفت؛ که هیچ فایده ای ندارد. پدرش گفت: دوباره امتحان کن پسرم. پسر دوباره امتحان کرد ولی موفق نشد که آب را برای پدر بیاورد. برای بار سوم و چهارم هم امتحان کرد تا اینکه خسته شد و به پدرش گفت؛ که غیر ممکن است...! 💭 پدر با لبخند به پسرش گفت: سبد قبلا چطور بود ❓پسرک متوجه شد سبد که از باقیمانده های زغال، کثیف و سیاه بود، الان کاملاً پاک و تمیز شده است. 💬 پدر گفت: این حداقل کاری است که 📖 قرآن برای قلبت انجام میدهد. دنیا و کارهای آن، قلبت را از سیاهی ها و کثافتها پرمیکند؛ خواندن قرآن همچون دریا سینه ات را پاک میکند، حتی اگر معنی آنرا ندانی...!! 🆔 @BeytolahzanQuran