جز دیدن روی تو مرا رای دگر نیست
جز وصل توام هیچ تمنای دگر نیست
این چشم جهان بین مرا در همه عالم
جز بر سر کوی تو تماشای دگر نیست
وین جان من سوخته را جز سر زلفت
اندر همه گیتی سر سودای دگر نیست
یک لحظه غمت از دل من مینشود دور
گویی که غمت را جز ازین رای دگر نیست
یک بوسه ربودم ز لبت، دل دگری خواست
فرمود فراق تو که: فرمای، دگر نیست
هستند تو را جمله جهان واله و شیدا
لیکن چو منت واله و شیدای دگر نیست
عشاق تو گرچه همه شیرین سخنانند
لیکن چو عراقیت شکرخای دگر نیست
#عراقی
#غزل
@beytolghazal
از دوست قاصدی که پیام آورد به دوست
انصاف میدهم که کم از جبرئیل نیست
#حکیم_نزاری
#تک_بیتی
@beytolghazal
ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش
دلم از عشوه شیرین شکرخای تو خوش
همچو گلبرگ طری هست وجود تو لطیف
همچو سرو چمن خلد سراپای تو خوش
شیوه و ناز تو شیرین، خط و خال تو ملیح
چشم و ابروی تو زیبا، قد و بالای تو خوش
هم گلستان خیالم ز تو پر نقش و نگار
هم مشام دلم از زلف سمنسای تو خوش
در ره عشق که از سیل بلا نیست گذار
کردهام خاطر خود را به تمنای تو خوش
شکر چشم تو چه گویم که بدان بیماری
میکند درد مرا از رخ زیبای تو خوش
در بیابان طلب گر چه ز هر سو خطریست
میرود حافظ بیدل به تولای تو خوش
#حافظ
#غزل
@beytolghazal
امشب که در آخرین فرازم یا رب
از غصه پر از سوز و گدازم یارب
چون حسرت یک ماه چنین تلخ بُود
با حسرت یک عمر چه سازم یا رب؟!
#عاصی_خراسانی
#رباعی
@beytolghazal
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
#تک_بیتی
@beytolghazal
با تمام ابرهای در سفر همراه ما
گفتهایم از اینکه پایانی ندارد راه ما
زندهایم و از نظرها غالبا پنهان، بناست
بر همه پوشیده باشد راز مخفیگاه ما
ما کبوترهای چاهی، گاه بیهمصحبتیم
هرکه دلتنگ است گاهی سر کند در چاه ما
ما رفیق وعدههای قبل و بعد خرمنیم
ذرّهای جریان ندارد آب زیرِ کاه ما
ما غروب جمعههای بیتفاوت نیستیم
در دل هرکس نمیافتد غم ناگاه ما
ما به روی بام میمیریم همچون آفتاب
بر سر پیشانی ما میدرخشد ماه ما
نعش ما پروانهها را باد با خود میبرد
میرود از دست گاهی فرصت کوتاه ما
ما سوار اسبهای بالدارِ عزّتیم
در زمین پیدا نمیشد مرکب دلخواه ما
غُرّشی کردیم روزی آنچنانکه سالهاست
هیچ کفتاری نمیآید به جولانگاه ما
دل در آتش، سینه خاکستر، جگرهامان مذاب
آه اگر روزی بگیرد دامنی را آه ما...
#کاظم_بهمنی
#غزل
@beytolghazal
چند سال است دو ديوانه به هم خيره شدند
دستها را زده بر چانه به هم خيره شدند
از پس پنجرهای رو به هم اما بسته
چون دو همسايهی بيگانه به هم خيره شدند
تا مبادا که به هم خورده ترک بردارند
از همان دور دو پيمانه به هم خيره شدند
طاقت شيشهایِ پنجره از هم پاشيد
بس که يک عمر جسورانه به هم خيره شدند
عشق در نقطهی پايان خود آرام گرفت
روي قافی که دو افسانه به هم خيره شدند
#انسیه_سادات_هاشمی
#غزل
@beytolghazal
علاج درد مشتاقان طبیب عام نشناسد
مگر لیلی کند درمان، غم مجنون شیدا را...
#سعدی
#تک_بیتی
@beytolghazal
شاخه را محکم گرفتن این زمان بیفایدهست
برگ میریزد، ستیزش با خزان بیفایدهست
گاه سکّان را رها کردن نجات کشتی است
گاه بین موج و طوفان، بادبان بیفایدهست
بال وقتی بشکند از کوچ هم باید گذشت
دست و پا وقتی نباشد نردبان بیفایدهست
تیر از جایی که فکرش را نمیکردم رسید
دوری از آن دلبر ابروکمان بیفایدهست
تا تو بوی زلفها را میفرستی با نسیم
سعی من در سربهزیری بیگمان بیفایدهست
در منِ عاشق توان ذرهای پرهیز نیست
پرت کن ما را به دوزخ، امتحان بیفایدهست
از نصیحت کردنم پیغمبرانت خستهاند
حرف موسی را نمیفهمد شبان بیفایدهست
من به دنبال خدایی که بسوزاند مرا
همچنان میگردم اما همچنان بیفایدهست
#کاظم_بهمنی
#غزل
@beytolghazal
بهجای خون ز رگ و ریشهاش برآرد دود
به دست درد، دلی را که عشق بفشارد
#صائب_تبریزی
#تک_بیتی
@beytolghazal