چنان که از قفسِ هم، دو یاکریم به هم
از آن دو پنجره ما خیره میشدیم به هم
به هم شبیه، به هم مبتلا، به هم محتاج
چنان دو نیمهی سیبی که هر دو نیم به هم
من و توایم دو پژمردهگل میانِ کتاب
من و توایم دو دلبسته از قدیم به هم
شبیه یکدگریم و چقدر دلگیر است
شبیه بودن گلهای بیشمیم به هم
من و تو رود شدیم و جدا شدیم از هم
من و تو کوه شدیم و نمیرسیم به هم
بیا شویم چو خاکستری رها در باد
من و تو را برساند مگر نسیم به هم
#فاضل_نظری
#غزل
@beytolghazal
از عشق چه میگویی، از حُسن چه میپرسی؟
مجنونْ همهْ لیلی گیر، لیلیْ همهْ مجنونها...
#بیدل_دهلوی
#ولادت_حضرت_علی_اکبر
#تک_بیتی
@beytolghazal
درخت خشک من از راز فصل بیخبر است
خزان هم از گل پژمردهام بهارتر است
کدام اجاق ستم خواب هیمه میبیند؟
که با شبم همه کابوس تیشه و تبر است
شکفتن از در این خانه تو نمیآید
بهار منتظر من همیشه پشت در است
قفس به غارت باد خزان نمیارزد
غنیمتش نه مگر خُرده ریز بال و پر است؟
تهیم تا نگذاری پناه میدهمت
میان برکه و باران جز این چه سرّ و سَر است؟
حریفِ سوختهنوبت چه طرف بربندد
ز یاوهای که چو شب رفت نوبت سحر است!
به رنج رنج جهان چاره جز شکیبم نیست
اگرچه این هم از آن صبرهای بیظفر است
فریب حاشیهٔ امن را نخواهم خورد
اگر چه متن سفرنامه خط به خط خطر است
چه غم که عشق به جایی رسيد يا نرسید
که آنچه زنده و زیباست نفس این سفر است
#حسین_منزوی
#غزل
@beytolghazal
و باز افسوس فروردین نشد اسفندها باتو
بیا تا وا شود دلهای ما از بندها با تو
زمانش میرسد جایِ غم و اندوهها داریم
فقط لبخندها لبخندها لبخندها با تو
مبارک کُن زمین را و خودت را آفتابی کُن
که در عالم بپیچد آتشِ اسپندها با تو
ببر ما را به شادیهای محض از تلخ کامیها
دلم قرص است شیرین میشود این قندها با تو
تو ما را امتحان کردی و دیدی پایِ تو ماندیم
تو ما را خواندهای محکم شود پیوندها با تو
زمین این روزها غرقِ نشانیهای موعود است
چه نزدیک است میآییم با سربندها باتو
چه دارد خاک ما ایرانیان سهم تو میگردند
و عریان میشود شمشیرِ غیرتمندها با تو
به جان چشم هایت حالِ حَوِل حالنا داریم
"بیا تا راست باشد عاقبت سوگندها" با تو
#قیصر_امین_پور
#غزل
@beytolghazal
شدهام پُر از تحیر، ز نشاط این تصوّر
تو به کعبه تکیه کردی، همهی جهان نجف شد
#سید_حمیدرضا_برقعی
#تک_بیتی
@beytolghazal
جانا ز روی خویش بر افکن نقاب را
تا کی نهان به ابر کنی آفتاب را
مغرور حسن خود شده خوبان شهر مصر
ای یوسف از جمال برافکن نقاب را
بنشسته ام به راه که شاید من گدا
گویم سلامی آن شه مالک رقاب را
حالی که لاله را قدح باده بر کف است
ساقی مکن دریغ زمستان شراب را
ما درس معرفت ز خط یار خوانده ایم
بگذار در مقابل زاهد کتاب را
دیدم به خواب خنجر خونین بدست یار
جویا شدم ز ابروی او شرح خواب را
گفتا صغیر قتل تو تعبیر خواب توست
آورده بود کاش به فعل این جواب را
#صغیر_اصفهانی
#غزل
@beytolghazal
بی جذبه محال است ز دل ناله برآید
فریاد، دلیل است که فریادرسی هست...✊
#صائب_تبریزی
#تک_بیتی
@beytolghazal
نمیدانم دلم را خط به غارت برده یا خالش؟
همین دانم که ما بودیم و او، دل در میان گم شد...
#قصاب_کاشانی
#تک_بیتی
@beytolghazal
به رغم سیلی امواج، صخرهوار بایست!
در این مقابله چون کوه استوار بایست!
به ساقهی تو اگر تازیانه زد پاییز
صبور باش و به امید نوبهار بایست
خلاف گوشهنشینان و عافیتطلبان
تو در میانهی میدان کارزار بایست!
نه مثل قایق فرسودهای کناره بگیر
نه مثل طفل هراسیدهای کنار بایست!
مگو که پیچ و خم راه، بیقرارت کرد
چو رود بر سر آن قول و آن قرار بایست
نهال من که به دل بیم سوختن داری
امید را همهجا محترم بدار، بایست
در این زمانهی بدنام ناجوانمردی
به نام نامی مردان روزگار بایست!
بس است اینکه به آه و به ناله در همه عمر
به انتظار«نشستی»، به انتظار «بایست»!
#سجاد_سامانی
#غزل
@beytolghazal