#میثم_تمار
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
هنگامی که حضرت علی(ع) در اولین ملاقات با میثم بطور صریح به او فرمود: پیامبر اکرم(ص)به من خبر داده است که مادرت تو را به عجم "میثم" نام نهاده است.
نام پدر میثم یحیی است که این اسم در میان اعراب جاهلیت مرسوم نبوده، بلکه نام یحیی بعد از شیوع اسلام و قرآن، آن هم به ندرت در میان اعراب یافت شد.
هنگامی که در حضور ابن زیاد از میثم سخن به میان آمد، ابن زیاد گفت: آیا این عجم شایسته حکومت است و نیز ابن زیاد در ملاقاتی خطاب به میثم گفت: تو در عجمیت خود باقی هستی، تا به آنچه میخواهی دست یابی.
میثم به فارسی سخن میگفت، زیرا وی اهل نهروان شرقی است و مردم آن پیش از اسلام و اندکی بعد از آن به فارسی سخن می گفتند.
نوجوانی میثم
میثم اوائل هجرت در شهر نهروان و یا آبادی آن منطقه متولد شد و پس از رسیدن به سن رشد به کارهای عادی یا شغل خرما فروشی که شغل پدرش نیز بود مشغول شد، تا این که در صفر 16 هجری آبادیهای نهروان در ضمن فتح مدائن به دست لشکریان اسلام افتاد، او هم اسیر شد و به خدمت بندگی مسلمانان گمارده شد.
ایام بردگی یا بندگی میثم 20 سال تا سال 37 هـ ق طول کشید و در این مدت احتمالاً او در کوفه بود و به دین اسلام مشرف شده بود، و در این مدت به او "ابوسالم" می گفتند.
میثم و علی(ع)
وقتی که حضرت علی(ع) به کوفه آمدند، میثم غلام زنی از طایفه بنی اسد بود.
در اولین ملاقات امام تصمیم گرفت میثم را از صاحبش خریده و سپس آزاد کند. پس از آزادی، امام نامش را پرسید، عرض کرد، نام من سالم است. امام فرمود: پیامبر خدا(ص) به من اطلاع داد که پدرت تو را میثم نامیده است.
میثم گفت: خدا و پیامبرش صادق است و امیر مومنان راست میفرماید، به خدا قسم نام من میثم بوده است، سپس امام فرمود: به نام اصلی خود بازگرد که پیامبر خدا هم تو را بدان نام نامید، بدین خاطر او نام خود را میثم و کنیهاش را ابوسالم قرار داد و چون به شغل خرمافروشی مشغول بود به "تمار" شهرت یافت، حتی علی(ع) گاه میشد با وجود برخورداری از منصب خلافت به دکان میثم میرفت و به جای او خرما میفروخت و او را برای کاری میفرستاد که داستان فروش خرما توسط حضرت علی(ع) در دکان میثم مشهور است.
#خیریه_کریم_اهل_بیت
#بیت_الحسینی_ام
#الهم_عجل_لولیک_الفرج