48.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 #افلاکیان_زمین
🌿🌷گزیده ای اززندگینامه شهیدحسن حسینی🌷🌿
حسن فرزند غلام علی و فاطمه باقری در اولین روز از اردیبهشت ماه سال هزاروسیصد و چهل و نه در روستای بهشت آباد از توابع شهرستان انار در خانواده ای متدین و متعهد دیده به جهان گشود. پدرش کشاورز بود و از این طریق مخارج خانواده را تأمین می.کرد
او تحصیلات خود را تا اول متوسطه به پایان رسانید. دوران دبستان سالهای خفقان شاهنشاهی است که او با وجود شرایط سخت آن ،زمان در مدرسه نماز جماعت را برگزار میکند و چندین بار توبیخ می.شود سماجت در انجام کارها مهربانی و حس مسئولیت از خصوصیات بارز حسن بود. با شروع جنگ تحمیلی عزم خود را جزم کرد تا در جبهه حضور پیدا کند. با اینکه ۱۴ سال بیشتر نداشت و یک برادرش هم در جبهه حضور داشت بارها پیش پدر می رود و از او خواهش میکند تا به جبهه رود بالاخره پدر اجازه میدهد و او دوره امدادگری را آموزش میبیند و در گردان ۴۱۲ مشغول خدمت می شود. در هنگام عملیات بدر یکی از امدادگران مجروح و او جایگزین می شود و سرانجام در تاریخ بیست و یکم اسفندماه سال هزار و سیصد و شصت و سه در جزیره مجنون در هنگام جابه جایی مجروحان بر اثر اصابت ترکش به ،قایق به فیض شهادت نائل گشت. پیکر پاکش در گلزار شهدای روستای لطف آباد به خاک سپرده شد.
✨منبع :کتاب تذکرة الشهداء/انتشارات گرا
🌹کاری ازواحدرسانه ببت الشهداء منطقه
🌷شادی روح شهیدان صلوات🌷
@beytolshohada70
69.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#افلاکیان_زمین
🌷گزیده ای ازخاطرات شهیدمحمدحسنی🌷
محمد فرزند رضا و صغری عسکری در بیستمین روز از مهرماه سال هزار و سیصد و چهل و نه در روستای گیتی آباد از توابع شهرستان انار در خانواده ای دین دار دیده به جهان گشود. پدرش راننده بود و با نان حلال مخارج خانواده را تأمین میکرد محمد از همان کودکی با صدای زیبایی که داشت مؤذن مسجد محله شد در کنار درس و مدرسه و کمک به خانواده مداحی را نیز تمرین میکرد پدر نیز مشوق خوبی برای تمرینات او بود. او تحصیلات خود را تا پایان سوم راهنمایی به پایان رسانید.
در دوران دفاع مقدس اولین برادر ،محمد به نام علی در عملیات والفجر ۳ به شهادت میرسد. او بعد از چهلم، برادر به جبهه اعزام میشود شانزده سال بیشتر نداشت، اما رسم جوانمردی را خوب می دانست. آرپی جی زن میدان جنگ با صوت زیبایی که داشت دوستان زیادی را برای مبارزه آماده میکرد صدای محمد به قدری زیباست که نوارهای زیادی در جبهه از او پر می شود. وی خوب با جبهه آشنا شده است که برای عملیات غواصی سخت ترین آموزشها را میبیند در عملیات کربلای ۵ شرکت میکند و سرانجام در تاریخ چهارم دی ماه سال هزار و سیصد و شصت و پنج در حالی که کوله پشتی اش آتش میگیرد در منطقه ام الرصاص به فیض عظیم شهادت نائل میگردد. پیکر مطهرش مفقود میشود و در تاریخ دوازدهم دی ماه سال هزار و سیصد و هفتاد و پنج توسط گروه تفحص شناسایی و به زادگاهش برگشت ودرروستای لطف آباد در جوار شهدا به خاک سپرده شد.
💠منبع:کتاب تذکرة الشهداء/انتشارات گرا
💠کاری ازواحدرسانه بیت الشهداء منطقه
🌹🌿شادی روح شهداء صلوات🌿🌹
************
@beytolshohada70
58.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#افلاکیان_زمین
🌷گزیده ای اززندگینامه شهیدغلامرضابیاضی زاده🌷
غلام رضا اولین فرزند حسن و خدیجه زارع نظری در هشتمین روز از دی ماه سال ۱۳۴۶ در روستای ساقی از توابع شهرستان انار در خانواده ای دین دار دیده به جهان گشود پدرش کشاورز بود. غلام رضا دوره راهنمایی را در ساقی به پایان رساند پس از آن تحصیلات را کنار گذاشت و به یاری پدر در امور کشاورزی شتافت بزرگ تر که شد اوقات بیکاری اش را در تعمیرگاه موتورسیکلت گذراند. با علاقه ای
که داشت خیلی زود مکانیکی و تعمیر موتور را یاد گرفت و در تعمیرگاه مشغول به کار شد با عضویت در بسیج از بچه های فعال پایگاه شد نگهبانی و حراست شبانه را دوست داشت خیلی از اوقات به جای دیگران ایستاده و حراست شب را به عهده میگرفت ۱۵ ساله بود که برای رفتن به جبهه ثبت نام کرد اما هر بار سن کمش دلیلی برای مخالفت با اعزام او بود تا این که در سال ۱۳۶۵ غلام رضا موفق شد با رضایت پدر عازم جبهه های جنگ شود و در گردان ۴۱۴ لشکر ۴۱ ثارالله با سمت آرپی جی زن مشغول انجام وظیفه شد بزرگترین توفیق برای غلام رضا در جبهه مهران رقم خورد شهادت راهی بود که آگاهانه پذیرفته بود و برای تحقق آن از هیچ کوششی فروگذار نبود. سرانجام در دهمین روز از تیر سال ۱۳۶۵ آخرین لحظات که برای اطمینان از اصابت ارپی جی بر بلندای خاکریز قد علم کرد از ناحیه پیشانی مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید پیکر پاکش در میان غم و اندوه امت حزب الله تشییع و سپس در تاریخ پانزدهم تیرماه
سال هزار و سیصد و شصت و پنج در گلزار شهدای روستای ساقی به خاک سپرده شد.
📔منبع:کتاب تذکرة الشهداء/انتشارات گرا
@beytolshohada70
39.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#افلاکیان_زمین
🌹گزیده ای ازخاطرات شهیدبزرگوارحسن سلطانمرادی🌹
حسن فرزند حسین و جانی در تاریخ پنجم مهرماه سال هزار و سیصد و چهل دو در روستای لطف آباد از توابع شهرستان انار دیده به جهان گشود.
او به دلیل مشکلات اقتصادی تا کلاس پنجم دبستان بیشتر درس نخواند، اما علاقه اش به مطالعه باعث میشد تا کتابهای زیادی تهیه و آنها را مطالعه نماید. با شروع اعتراضات مردم علیه شاه، حسن یکی از فعالان سیاسی بود اعلامیه ها و عکسهای امام را بین مردم روستا تقسیم میکرد و سردسته راهپیمایی ها بود و مردم را هدایت میکرد سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد و پس از مدتی خدا فرزندی به او عنایت کرد که نامش را محمد گذاشت پسرش شش روز بیشتر نداشت که حسن به اسلام آباد غرب با مسئولیت دیده بانی اعزام شد و نزدیک به دو ماه در منطقه سومار بود. یک روز قبل از گرفتن مرخصی درست در تاریخ بیست وسوم تیرماه سال هزاروسیصد و شصت و دو در حالی که مشغول سنگرسازی بود یک تیر از طرف دشمن به سمت او نشانه رفت و به گردنش اصابت کرد و در همان لحظه به شهادت رسید پیکرش پاکش در تاریخ بیست و هشتم تیرماه سال
هزار و سیصد و شصت و هشت در جوار شهدای روستای لطف آباد به خاک سپرده شد.
📚منبع:کتاب تذکرة الشهداء/انتشارات گرا
💽کاری ازواحدرسانه بیت الشهداء منطقه
🌷شادی روح شهداء صلوات🌷
@beytolshohada70
#افلاکیان_زمین
🌹گزیده ای اززندگینامه شهیدبزرگوارغلامرضاحسنی🌹
غلام رضا سومین فرزند حسین و فاطمه در ششمین روز از مهرماه سال هزار و سیصد و چهل و نه در روستای ساقی از توابع شهرستان انار در خانواده ای مؤمن و متعهد دیده به جهان گشود. او دوره دبستان را در زادگاهش به پایان رسانید. فردی فعال و سخت کوش بود. در کارهای خانه و گاهی در بافتن قالی کمک حال مادر و خواهرش بود منزل شان نزدیک مسجد بود و کمتر زمانی دیده می شد که نمازش را در خانه بخواند نماز خواندن را در مدرسه یاد گرفته بود و سعی میکرد دوستانش را با خود به مسجد ببرد و آنها را با دعا و نماز و قرآن آشنا کند. غلام رضا در پانزده سالگی با وجود سن کمی که داشت در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت میکرد بزرگتر که شد مسئولیت دو موتور آبکشی را به او واگذار کردند و او کارهایی را که به عهده داشت به خوبی انجام میداد عضو بسیج بود و شبها با دوستانش به نگهبانی و گشت شبانه می رفت.
با شروع جنگ تحمیلی از طریق بسیج به صحنه نبرد حق علیه باطل پا نهاد. هر موقع که برای مرخصی میآمد هنگام برگشت چند نفری را جذب میکرد و با خود به جبهه می برد. پدربزرگ غلام رضا هم که حدوداً ۷۷ سال سن داشت به مدت ۲۰ روز در جبهه خدمت کرد و در همان که نوه هایش بودند به عنوان نیروی تدارکاتی مشغول خدمت شد. غلام رضا ۴۰ روز بعد از شهادت برادرش محمد به جبهه رفت و عضو گروه غواص شد بعد از سه ماه به مرخصی آمد چندین بار مجروح شد و هنوز بهبودی کامل حاصل نشده بود که دوباره به جبهه رفت و به مدت ۴ سال در جبهه حضور داشت و سرانجام در عملیات کربلای ۵ بر اثر اصابت گلوله در تاریخ نوزدهم دی ماه سال هزار و سیصد و شصت و پنج پس از رشادتها در منطقه شلمچه بر اثر اصابت گلوله به سر به درجه رفیع شهادت نائل گردید و پس از شش روز مفقود بودن، پیکر مطهرش شناسایی و به زادگاهش بازگشت و در کنار همرزمانش در روستای ساقی تابعه زادگاهش به خاک سپرده شد
💠منبع :کتاب تذکرة الشهداء/انتشارات گرا
✨کاری ازواحدرسانه بیت الشهداء منطقه
🌹شادی روحش صلوات🌹
@beytolshohada70
13.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#افلاکیان_زمین
🌷گزیده ای اززندگینامه شهیدمحمدآخوندی🌷
محمـد اولین فرزند پسری علی و سکینه در نهمین روز از اسفندماه سال هزار و سیصد و چهل و هشت در گیتی آباد از توابع شهرستان انار در خانواده ای دین دار و زحمتکش دیده به جهان گشود پدرش کشاورز و مادرش خانه دار بود او تا پایان دوم متوسطه تحصیلاتش را ادامه داد و سپس در سن ۱۶سالگی برای دفاع از اسلام و قرآن راهی جبهه های حق علیه باطل شد. مادر از محمد خواست تا امتحاناتش را به اتمام رساند بعد برود اما او با سماجتی که به خرج داد برای جبهه نام نویسی کرد و در عملیات کربلای ۱۰ در جنگ تن به تن با دشمن به قدری ایثار و گذشت برای میهنش انجام داد تعجب همه را برانگیخت. او قول داده بود تا آخرین نفس بجنگد و از دشمن نهراسد. سرانجام پس از رشادتها در تاریخ چهارم اردیبهشت ماه سال هزار و سیصد و شصت و شش در غرب بانه براثر اصابت ترکش به فیض عظیم شهادت نائل گشت. پیکر مطهرش در تاریخ هفتم اردیبهشت ماه سال هزاروسیصد و شصت و شش پس از تشییع در گلزار شهدای روستای لطف آباد به خاک سپرده شد.
💠منبع: کتاب تذکرة الشهداء/انتشارات گرا
🌿کاری ازواحدرسانه بیت الشهداء منطقه
🌸شادی روح شهداء صلوات🌸
✨ @beytolshohada70
15.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#افلاکیان_زمین
🌷گزیده ای اززندگینامه شهیدمحمدحسنی🌷
محمد دومین فرزند حسین و فاطمه اسماعیلی در دومین روز از اردیبهشت ماه سال هزار و سیصد و چهل و پنج در روستای ساقی از توابع شهرستان انار در خانواده ای مذهبی و زحمتکش دیده به جهان گشود. پدرش کشاورز و مادرش خانه دار بود.
او تا پایان دوره دبستان درس خواند و نمره ای کمتر از ۲۰ .نداشت با این که علاقه زیادی به درس خواندن داشت اما امکانات روستا اجازه نداد که به تحصیلش ادامه دهد.
محمد در سالهای پیروزی انقلاب شبها با دوستانش برای چسباندن اعلامیه به خیابان می رفت و هر جا که راهپیمایی بود او زودتر از همه در صحنه حاضر می شد. حتی برای تظاهرات به رفسنجان و کرمان رفته بود.
او پانزده سال بیشتر نداشت که برای جبهه ثبت نام کرد اما به دلیل سن کم به جبهه اعزامش نکردند. برای دفعه سوم کار خود را کرد و توانست به عنوان بسیجی در جبهه حضور یابد و سرانجام در تاریخ بیست و دوم فروردین ماه سال هزار و سیصد و شصت دو در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه شرهانی بر اثر اصابت ترکش به کتف به فیض عظیم شهادت نائل گشت. پیکر مطهرش پس از تشییعی باشکوه بر روی دستان امت حزب الله در گلزار شهدای روستای ساقی به خاک سپرده
شد.
💠منبع:کتاب تذکرة الشهداء /انتشارات گرا
✨کاری ازواحدرسانه بیت الشهداء
🌹شادی روح شهیدان صلوات🌹
@beytolshohada70
30.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#افلاکیان_زمین
شهیدمحمد علی عسکری نوه🌷
نام پدر: حسن
• تولد: ۱۳۵۰/۰۱/۱۰ - انار - حجت آباد
• یگان اعزامی بسیج
• شهادت ۱۳۶۶/۰۲/۰۶ - عملیات کربلای
١٠ - سليمانيه /بانه
. محل دفن گلزار شهدای روستای لطف آباد.
✨محمد فرزند حسن و لیلا کاظمی در دهم فروردین ماه سال هزار و سیصدوپنجاه، در خانواده ای مؤمن و متدین در روستای حجت آباد از توابع ،انار چشم به جهان گشود. او اولین فرزند خانواده بود. پدرش از طریق قصابی امرار معاش میکرد
محمد دانش آموز سوم راهنمایی بود که تصمیم میگیرد از طریق بسیج به جبهه اعزام شود. سه ماه آموزش دید و بعد به غرب کشور اعزام شد محمد و چند نفر از دوستانش در جبهه خط نگه دار بودند. سرانجام در تاریخ ششم اردیبهشت ماه سال هزار و سیصد و شصت و شش، در عملیات کربلای ۱۰ در بانه یک خمپاره به داخل سنگر محمد خورد و او به آرزویش رسید. پیکر پاکش را در جوار شهدای روستای لطف آباد به خاک سپردند.
📚منبع:کتاب تذکرة الشهداء /انتشارات گرا
📲کاری ازواحدرسانه بیت الشهداء منطقه
🌹🌿شادی روحش صلوات🌿🌹
@beytolshohada70
19.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#افلاکیان_زمین
🌹گزیده ای کوتاه اززندگینامه شهیدکاظم صاحبی🌹
کاظم فرزند حبیب الله و ربابه در سوم خرداد هزار و سیصد و چهل و هفت، در روستای حجت آباد انار، در خانواده ای مؤمن و مذهبی چشم به جهان گشود کاظم چندین خواهر و برادر دیگر هم داشت که به خاطر اخلاق و رفتار خویش مورد علاقه خواهر و برادرها بود کاظم از همان کودکی اخلاق و منش بزرگی .داشت رفتار و کردارش نشان بلوغ فکری ایشان بود در مدرسه یکی از دانش آموزان زرنگ بود و دوستانش را در درسها کمک میکرد او توانست تا کلاس دوم راهنمایی را درس بخواند. یکی از خصوصیات ویژه کاظم اهمیت به نماز بود که در هر شرایطی نمازش را اول وقت ادا می نمود. سالهای اول جنگ نوجوانی بیش نبود با این حال عشق جهاد در راه حق ، خیلی زود او را راهی جبهه کرد. شناسنامه اش را دستکاری کرد و در ۱۴ سالگی راهی جبهه شد در جبهه هم دوست داشت در خط مقدم باشد که با اصرار و التماس موفق شد در عملیات شرکت نماید . او در ۱۳۶۴/۱۱/۲۱ ، در عملیات والفجر ۸ به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در جوار شهدای روستای لطف آباد، به خاک سپرده شد.
🌷شادی روح شهیدان صلوات🌷
🌹اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم🌹
منبع:📘کتاب تذکرة الشهداء/انتشارات گرا
🔗کاری ازواحدرسانه بیت الشهداء
@beytolshohada70 💠
41.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#افلاکیان_زمین
🌷گزیده ای ازخاطرات شهیدرضاکاظمی🌷
رضا فرزند اکبر و معصومه حاج کاظمی در بیستم دی ماه سال هزار و سیصد و چهل و پنج در خانواده ای مؤمن و متعهد در حجت آباد از توابع شهرستان ،انار چشم به جهان گشود. جایی که امکانات بسیار کم و درس خواندن برای وی مشکل بود به همین دلیل رضا نتوانست درس بخواند و به کارگری مشغول شد. او پسری ،مهربان سختکوش و دوست داشتنی بود. از همان کودکی به دنبال آرزوهای بزرگ بود هنوز نوجوانی بیش نبود که هوای رفتن به جبهه را داشت به همین خاطر مجبور شد ۳ یا ۴ سال به عنوان بسیجی در لشکر ثار الله خدمت کند هر وقت به مرخصی می آمد کمک حال پدر و مادرش بود و هر کاری که از دستش بر می آمد دریغ نمیکرد بعد از چندین سال بسیجی کار کردن موفق شد در عملیات والفجر ۳ به عنوان تک تیرانداز شرکت نماید و سرانجام پس از نبرد با دشمن در تاریخ هشتم مرداد ماه سال هزار و سیصد و شصت و دو در همین مفقود شد و بعد از سه سال چشم انتظاری خانواده در سال ۱۳۶۵ پیکر مطهرش توسط گروه تفحص شناسایی و پس از تشییع در گلزار شهدای لطف آباد به خاک سپرده شد.
📗منبع:کتاب تذکرة الشهداء /انتشارات گرا
#کاری ازواحدرسانه بیت الشهداء منطقه
🌹شادی روح شهیدان صلوات🌹
@beytolshohada70
15.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#افلاکیان_زمین
🌷گزیده ای ازخاطرات شهیداسماعیل پوراکبری🌷
اسماعیل فرزند حبیب و صدیقه در تاریخ پانزدهم شهریورماه سال هزار و سیصد و شصت و دو در روستای شاهم آباد از توابع شهرستان انار دیده به جهان گشود
او تا پایان دوره راهنمایی درس خواند هر سال در جشن نیمه شعبان شرکت میکرد و هر طور شده بود خودش را به این جشن میرساند به سن سربازی که رسید پدرش از او خواست به سربازی نرود اما اسماعیل رفتن به سربازی را وظیفه خود میدانست و رفت. او یکی از بازیکنان عروف تیم سربازان منطقه بود و برای مسابقه مهیا شده بود در این مسابقات تیم ایشان برنده شده در مسیر برگشت از جزیره سیری تصادف کرد و به آرزوی خود رسید. شهادت اسماعیل در تاریخ سیزدهم بهمن ماه سال هزار و سیصد و هشتاد و دو رخ داد و پیکرش در تاریخ هفدهم بهمن ماه سال هزار و سیصد و هشتاد و دو در جوار شهدای روستای شاهم آباد به خاک سپرده شد.
📚منبع:کتاب تذکرة الشهداء /انتشارات گرا
📲کاری ازواحدرسانه بیت الشهداء منطقه
🌹شادی روح شهداء صلوات🌹
@beytolshohada70