👨‍⚕😎گرما زدگی، یه چیز شایع تو هوای گرمه و هر جا شدت گرما بیشتر باشه، احتمال گرما زدگی هم بیشتره گرچه سختی ها و حتی مریض شدن تو این سفر معنوی، اجر و ثواب زیارت ما رو بالاتر هم میبره و کُلُّنا فِداکَ یا اباعبدالله🚩 📿🍎🍊🍐اما خب این منافاتی نداره با حفظ سلامتی، برای خدمت بیشتر به زوار الحسین علیه السلام و حال بهتر داشتن برای زیارت لیمو و آبلیمو و ما ادراک لیمو و آبلیمو🍋 🚰🍋 شاید اغراق نباشه اگه بگیم همراه داشتن چندتا لیموترش چقدر می تونه تو این سفر مفید باشه 🍹 چون هم خوردنش با آب از گرمازدگی جلوگیری میکنه هم انرژی بیشتری به بدن میده⛹‍♂ هم کمک به هضم غذاهای پرچرب و روغنی میکنه و به قول معروف: میشوره 🚿 میبَره 🚴‍♂ #سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ (۵) ▪️@beytonabi_ir

در جستجوی یافتن موکبی برای استراحت بودیم و گرما هم مستقیم میزد تا فیها خالدون همه را می‌سوزاند 😁😁 از فشار گرما دیگه دارم مثل فیلم مختار، کتابی حرف میزنم😱🥵😂💥🔥 از دور، چند تا صندلی لب جاده دیده میشد 🪑🪑🪑 نشستيم رو صندلیا و تو اون آتیش بارون گرما، چای عراقی زدیم تا خُنَک بشیم😅 دقایقی هم پای صحبت استاد میثم (بقول آقای زارعی😉) و یا آقای میثم (به قول عموصمد 😅) نشستیم 💬شاید در ظاهر فقط یه نکته ناب گفت برامون،اما:

😜اونقدر که آموزنده بود، انگار دوبار آموزنده بود😁🙈🌷 ☘و اما فرمانده نکته رو با روش توصیفی برامون گفت: یه عینک به چشم و یک نکته در بیان.. فیلم کوتاهه، چند بار ببینیم! #سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ (۶) ▪️@beytonabi_ir

عَصیر یخ یا زائر😅😅 عربی و فارسی ترکیب شده 😁 عصیر بمعنای همون عُصاره😍 اینم موکب بیت النبی(ص) آب لیمو امانی😋😋 دلتون نخواد😁🍺❄️❄️☃️ 🇮🇶دیگه داریم نزدیک میشیم به موکب استراحت که تا غروب بمونیم..🚩 #سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ (۷) ▪️@beytonabi_ir

⛺️اینجا موکب چادری کنار مسیر مشایه هست که خب مجبور شدیم پناه بیاریم از خستگی و گرما و آفتاب مستقیم.. ✌️الحمدلله حالا دو تا کولر داشت اما خب این کولرا داستان دارن میگم براتون 😁 🚶روز اول پیاده روی ماست انگار روز دوم پیاده روی ماست از بس که هوا داغه نه گرم😅😅 تا غروب اینجاییم حالا 🚩 شما هم یه گوشه سایه پیدا کنید زیر آفتاب نمونید😌🙃🌷 #سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ (۸) ▪️@beytonabi_ir

آقامصطفی از خادمای زحمتکش هیأت و مثل بقیه بزرگترای مجموعه، از برکات مجموعه ما هستن 🌷 شوخ طبع و باحال دارای نکات نغز و طنز😁 بنا بود با خانواده مشرف بشن زیارت اما دقیقه نودی یادمه روضه خونگی منزل آقای پورقربان بود که اومد گفت حاجی منم میام😊🚶🚩 💬یادمه میگفت همسرم گفتن که حالا اربعین رو از دست نده،بعدش دوباره با هم مشرف میشیم زیارت.. 💠اینطوری که خیلی خوبه ان شاالله زیارت مقبول روزیشون باشه... 👈خب آقامصطفی جزو اولویت های ما بود چون کلا خادمای هیأت تو اولویت بودن! 💻یه بررسی هایی کردیم و آقامرتضی نبی‌ئی که با حفظ سمت سیاح 😁 عضو فعال ستاد اربعین هیأت هم بود براش جا درست کرد🤲 😂آقامصطفی با اون کارتون مخصوصش خیلی از همه دلبری میکرد📂 کارتون آفتابگیر بود😁 #سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ (۹) ▪️@beytonabi_ir

❇️گاهی همین که دور هم بشینیم و گپ و گفتی داشته باشیم، باعث میشه سرحال بشیم و خستگیامون دربره حتی اگه اصلا نخوابیده باشیم🌿 🌀وسط همین گپ و گفت ها بود که عموصمد شروع به تعریف خاطره کرد برامون! ♨️خیلی هم شیرین تعریف می‌کرد عمو که همه شیش دونگ سراپاگوش بودیم🔍😁 خاطره ای از یک امتحان😆 فیلمو ببینید حتما🎥 امسال رسانه سفرنامه قوی😎💪 لحظاتی بعد، وقتی دیدیم چیری از باد خُنَک اون دو تا کولر به اون آخرا نمیرسه، حس کردیم که یه جورایی تنگه هرمز افتاده دست نامردان😏😄 حضرت امام یه زمان فرمودَنا نگذارید انقلاب به دست نااهلان بیفتد گوش نکردیم ما😂😂 🚩اینجا بود که قیام کردیم یه عده با شعار یالثارات الحسین و یه عده هم با شعار یا منصور اَمِت😅 این وسط حاج محمد آقا به دور از شعار زدگی وارد میدان عمل شده و هر کی دور کولر بود تارومار کرد⛓⚒😅🪓🧨 و یکی از نوجوونای زیارت اولی رو که تو گرما بود و خجالت میکشید بره پیش کولر، بلند کرد بُرد رسما جلوی کولر نصبش کرد🤣🤣🤣 #سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ (۱۰) ▪️@beytonabi_ir

وقت نماز جماعت شد من جلو کولر وایسادم به نماز و فقط دوست داشتم مثل مرحوم نخودکی اصفهانی همش تو رکوع باشم😆 آخه خب دقیقا تو اون حالت باد کولر حسابی میزد بهم❄️☃️ 📿‌بین دو نماز ظهر و عصر آقا مرتضی نکات قشنگی رو درباره رابطه پیاده روی اربعین و زمینه سازی برا ظهور امام زمان ارواحنا فداه بیان کرد 🔖 🔗که این نکات در ادامه نکاتی بود که تو منبرشون،توی روضه خونگی منزل آقای انصاری فرموده بودن 📍و حقیقتا هم نیاز به تلنگر بود برا همه‌ی ما که یادمون نره این قدم ها باید به نیت زمینه سازی ظهور آقا باشه.. 💯این صحبت بین دو نماز آقا مرتضی هم دقیقا از مصادیق همون تلاش برای #حرکت رو به جلو برای رشد بود.. ان شاءالله 📿 💢استراحت کردیم و حدود ساعت ۵ غروب بود که به راه افتادیم.. دکتر کاروان که یادتونه 😁 دکترررر صالحی😅 همونیکه یه درمان ثابت داشت بنام 《 آب نمک قرقره کن》😜 به همه همونو توصیه میکرد😂 دکتر پارسال یه قرص خاص😄 داشت به همه همونو میداد، دکتر امسالی یه توصیه ثابت داشت اونم آب نمک قرقره کردن😅😅 مورد داشتیم طرف اومده مشکل روحیش مطرح کرده گفته آقای دکتر دلم برا پدرومادرم تنگ شده🤷‍♂🥺 دکتر بهش گفته برو آب نمک قرقره کن یادت میره🤣🤣🤪 اما نه شوخلوخ کردم😁 انصافا به سوگند پزشکی که خورده بود پایبند بود، تو سوگند پزشکی گفته بود به جون خودم😁 در این حد سوگند خورده 😁 خلاصه مراقب داروهاش باشید 😆 خب اینجا تو راه یکی صدا کرد دکتر بیا مریض داری،دکتر یه دفعه از خود بیخود شد گفت آخخخخ جوووون😅😅 امان از کسادی بازار😁 #سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ (۱۱) ▪️@beytonabi_ir

🚩ما در طریق مشایه هستیم و خیلی لذت بخشه این مسیر معنوی.. 💎نماز مغرب به حسینیه بزرگی رسیدیم و نماز رو به جماعت اقامه کردیم و بعد روضه خانگی رو تو دل مسیر پیاده روی اربعین، داخل اون حسینیه برپا کردیم و چقدر حال و هوای به یاد ماندنی داره این لحظات 📿🌷🚩 🔮بعد از مراسم راه افتادیم تا آخر شب راه رفتیم،بین راه وارد محمودیه شدیم اونجا بود که آقا مهدی عاصم آبادی به ما ملحق شد 🔖آقامهدی امسال واسطه خیر و همراه چند تا زیارت اولی شده بود و رسالتش رو به درستی،اونجا تشخیص داده بود تو شهر محمودیه خودش به ما وصل شد و تا آخر با هیأت بود..🔅 ♻️همین جا بود که شب رو موندیم داخل یه مسجدی و فکر کنم جلو در همین مسجد بود اگه اشتباه نکنم مشغول پخت سوپ بودن 💠 که عمو صمد رفت دقایقی دیگ رو هَم زد و شاید نیتی داشته و حاجتی در دل..🚩 ⚠️یادمه اون شب ما به دنبال نوشابه بودیم تا کباب بره پایین از این معده اما آرزو به دل خوابم برد🥺😴 ولی نصفه شب برادر منصفی بیدارم کرد و نوشدارو یا همون نوشابه رو تک خوری نکرد و سهم منم داد 🍺😅 میدونست من پس فردا تریبون دارم و تک خوری اگر میکرد اینجا انتقام میگرفتم😆 خواب آلو چسبید اما😁 کل کاروان شبو اونجا خوابیدیم تا قبل اذان صبح روز چهارم 🚩 #سفرنامه_اربعین۱۴۴۵ #پایان_روز_سوم (۱۲) ▪️@beytonabi_ir

﷽ 📸‌ #گزارش_تصویری ۱۴۰۲.۰۶.۱۹ 🏴 جلسه هفتگی 🎤واعظ: 🔸حجت الاسلام #ماهری 🎤 ستایشگر: 🔸کربلایی #میثم_طاهری 🚩"هیأت‌بیت‌النبی‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم"🚩 🔸 #محفل_بسیجیان_و_رهروان_شهدا ___________________ ▪️ @beytonabi_ir

▪️ @beytonabi_ir

▪️ @beytonabi_ir